واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: نوشتار حاضر، قسمتى از بحثهاى رجالى استاد «نجمالدّين طبسى» در بحث خارج فقه مىباشد كه توسط نگارنده، تقرير و تنظيم گرديده است.
سرآغاز
پيرامون «تفسير امام عسكرى عليهالسلام » نظرات گوناگونى ميان علما مطرح شده كه در اين نوشتار در هفت محور بحث خواهد شد:
1. اين تفسير از آنِ كدام امام است؟
2. ماهيّت و چيستى تفسير موجود؟
3. طريق شيخ صدوق به تفسير.
4. چگونگى نگاشته شدن تفسير.
5. ديدگاه دانشمندان.
6. بررسى اشكالات.
7. نتيجه.
1. اين تفسير از آنِ كدام امام عليهالسلام است؟
نخستين بحثى كه پرداختن به آن ضرورى بوده و تعيين محلّ نزاع و بحث مىباشد، اين است كه «تفسير عسكرى» املاء امام هادى عليهالسلام بوده يا املاء امام حسن عسكرى عليهالسلام ؟
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت: در كتب تاريخ و حديث، دو تفسير به اين نام (تفسير عسكرى عليهالسلام ) ثبت شده است:
الف) تفسيرى كه امام هادى عليهالسلام بر حسين بن خالد برقى، طىّ 34 سال در 120 جلد تقرير فرمودند (از سال 220 تا 254).
ب) تفسيرى كه امام حسن عسكرى عليهالسلام ، بر يوسف بن محمّد و علىّ بن محمّد بن سيّار1، طىّ 7 سال تقرير فرمودند.
در ارتباط با تفسير امام هادى عليهالسلام ظاهرا بحثى در صحّت آن نبوده (به غير از اشكال ابن غضائرى، كه در محور ششم به نقد آن اشاره خواهد شد)، ولى امروز وجود خارجى نداشته و در دسترس ما نمىباشد.
چنانچه حرّ عاملى مىفرمايد:
«اين تفسير (امام هادى) غير از تفسيرى است كه مورد طعن و نقد برخى از علماى رجال بوده، چون اين تفسير از امام هادى عليهالسلام بوده و تفسير مورد طعن و اشكال، از آنِ امام حسن عسكرى عليهالسلام است »2
آقا بزرگ تهرانى در ارتباط با تفسير دوم مىگويد:
«تفسير عسكرى كه املاء امام حسن عسكرى متولّد (232 ه .) و قائم به امر امامت در سال (254 ه .) و متوفّاى (260 ه .) مىباشد، اين تفسير به روايت ابوجعفر محمّد بن على بن بابويه قمى بوده كه به دعاى امامزمان عليهالسلام دنيا آمده، ...»
آقا بزرگ تهرانى در ارتباط با تفسير امامهادى عليهالسلام نيز مىگويد:
«تفسير عسكرى املاء ايشان در 120 جلد مىباشد، چنانچه اين مطلب را ابن شهر آشوب در شرح حال «حسن بن خالد برقى» آورده و ظاهرا مراد از عسكرى در اينجا (نقل ابن شهر آشوب) امام هادى عليهالسلام مىباشد كه ملقّب به «صاحب عسكر» و «عسكرى» مىباشد و همچنين عادةً حسن بن خالد بعد از برادر بزرگترش ( ابوعبداللّه محمد بن خالد) زنده بوده و دوران امام هادى عليهالسلام را درك كرده و خدمت حضرت رسيده و از دوران امامت ايشان تا دوران شهادت، ملازم امام عليهالسلام بوده است و توانسته در اين مدّت هر چه را كه امام هادى عليهالسلام از تفسير املاء فرمودند، به رشته تحرير در آورد...»
آقا بزرگ در ادامه، و در بيان نسبت اين تفسير به حسن بن خالد و امام هادى عليهالسلام و بيان مقصود ابن شهر آشوب در نسبت دادن اين تفسير به تأليفات حسن بن خالد، چنين مىگويد:
«با توجّه به اينكه امام هادى اين تفسير را بر حسن بن خالد املاء فرموده، پس بجاست كه اين تفسير به حسن بن خالد برقى نيز نسبت داده شود و جزء تأليفات وى شمرده شود، چنانچه ابن شهر آشوب چنين كرده است، چنانچه اين تفسير به نام عسكرى نيز اطلاق مىشود چرا كه املاء امام هادى مىباشد.»
ايشان در نهايت مىنويسد:
« ظاهرا از تفسير امام هادى هيچ اثرى نبوده و همانند بسيارى از تأليفات اصحاب و علماى ما، هيچ اطلاعى از آن در دست نيست»3
وى بدين سان، وجود خارجى كتاب را نفى مىكند.
گفتنى است: برخى از معاصران «محقّق داماد» گمان كردهاند تفسير عسكرى همان تفسير علىّ بن ابراهيم قمى مىباشد، كه محقّق داماد از اين نظريّه تعبير به «وهم و خيال خام و دروغين» مىكند و منشأ اين خيال را ضعف خبره و كارشناس بودن، نقصان مهارت و اطلاع نداشتن از كتب رجالى مىداند.4
2. ماهيّت و چيستى تفسير موجود؟
پرسش ديگر اين است كه تفسير موجود آيا از اجزاى 120 جلدى تفسير امام هادى بوده يا تفسير امام حسن عسكرى مىباشد؟
در پاسخ به اين پرسش، نخست محقّق داماد احتمال مىدهد كه اين تفسيرموجود و فعلى كه در دسترس مىباشد، از اجزاى تفسير امام هادى نمىباشد.5 امّا «محدّث نورى» به طور قطع و يقين مدّعى مىشود كه اين تفسير از اجزاى تفسير امام هادى مىباشد.6 ولى شاگرد محدّث نورى، «آقا بزرگ تهرانى» در مقام دفاع از محقّق داماد و نقد نظر استاد خويش، احتمال محقّق داماد را تقويت و به يقين تبديل و به طور قطع و يقين تفسير موجود را غير از تفسير امام هادى مىداند. آقا بزرگ تهرانى مىفرمايد:
«ليس هذا المطبوع من اجزاء التفسير الكبير؛ تفسير موجود، جزء تفسير كبيرى كه ابن شهر آشوب آن را نقل كرده (و گفته در 120 جلد بوده و از تأليفات حسن بن خالد برقى است) نمىباشد. چون در طليعه تفسير موجود چنين آمده است:
اين تفسير، تقرير و املاء امام ابومحمّد حسن (عسكرى) براى دو فرزندى كه پدرانشان آن دو را نزد امام براى تعليم و فراگيرى علم سپردند، مىباشد. كه امام عسكرى طىّ 7 سال، تفسير را براى اين دو تقرير فرمودند...
در اين تفسير موجود، هيچ اشارهاى به اينكه حسن بن خالد در اين جلسات شركت داشته، نشده است. علاوه بر اينكه احتمال زنده ماندن حسن بن خالد تا زمان امام حسن عسكرى و شركت در درس تفسير آن حضرت، بسيار بعيد به نظر مىرسد.»
آقا بزرگ در نقد سخن استاد خود، محدّث نورى، مىفرمايد:
«آنچه را كه استاد ما به آن اعتقاد پيدا كرده است (مبنى بر اينكه تفسير موجود از اجزاى تفسير كبير امام هادى بوده و احتمال محقّق داماد را كه قائل به تعدّد تفسير موجود مىباشد، نقد مىكند) كسى به نظر ايشان ملتزم نشده و وجهى نيز براى آن نمىبينيم چون مانعى از تعدّد نيست...»7
با توجّه به اينكه در محور اوّل، بيان شد تفسير امام هادى عليهالسلام وجود خارجى نداشته؛ در اين محور، اين ادّعا ثابت شد. و از طرف ديگر، دليل بر اينكه تفسير موجود، تفسير امام حسن عسكرى عليهالسلام بوده، ثابت مىباشد، نتيجه مىگيريم تفسير موجود، غير از تفسير امام هادى عليهالسلام و علىّ بن ابراهيم قمى مىباشد؛ بلكه تفسير امام حسن عسكرى عليهالسلام مىباشد.
حال اينكه آيا اين تفسير تمام يا جزئى از تفسير امام حسن عسكرى مىباشد؟ كسى متعرّض آن نشده است. ولى با توجّه به اينكه نگاشتن و املاء تفسير به مدّت 7 سال به طول انجاميد، احتمال داده مىشود كه تفسير اصلى بيشتر از تفسير فعلى بوده و تفسير موجود جزئى از آن باشد.
3. طريق شيخ صدوق به تفسير
اين تفسير را فقط صدوق، رئيسالمحدّثين قدسسره به دو طريق نقل كرده، ما نيز براى وضوح سند تفسير و پاسخ به انتقادهاى وارد شده بر سند تفسير، طريق شيخ صدوق را بيان مىكنيم:
1ـ محمد بن قاسم؛ مفسّر استرآبادى خطيب.8
2ـ محمد بن على استرآبادى.9
برخى در ردّ طريق دوم گفتهاند: شيخ صدوق فقط يك طريق به تفسير داشته و آن هم محمد بن قاسم مفسّر استرآبادى خطيب مىباشد و ناسخ، اشتباها قاسم را على نگاشته است.
در مقام پاسخ بايد گفت:
اوّلاً: احتمال اشتباه در كتابت، به وسيله «اصل عدم اشتباه» ردّ مىشود.
ثانيا: يوسف بن محمّد و علىّ بن محمّد بن سيّار ـ دو نويسنده تفسير امام حسن عسكرى عليهالسلام ـ پس از نگاشتن و تقرير املاءات امام، به استرآباد بازگشته و تفسير را بر مردم قرائت و بازگو مىكردند. لذا ممكن است محمد بن على استرآبادى، يكى از كسانى باشد كه تفسير را از اين دو نفر شنيده و روايت كرده باشد، كه هيچ منعى از اين احتمال نيست.
ثالثا: انحصار طريق صدوق به محمد بن قاسم استرآبادى، ثابت و معلوم نمىباشد.
4. چگونگى نگارش تفسير
از مقدّمه تفسير، چنين به دست مىآيد كه ناقل و شنونده تفسير امام حسن عسكرى، دو نفر بوده: «يوسف بن محمّد» و «على بن محمد بن سيّار». اين دو همراه پدران خود، از سلطه داعىالحق، «حسن بن زيد علوى» ـ امام زيديّه در طبرستان ـ گريختند و به سامرّا نزد امام حسن عسكرى پناهنده شدند. حضرت اين تفسير را بر آنها املاء و تقرير فرمود، بدين صورت كه:
محمد بن على بن محمد بن جعفر بن دقّاق مىگويد: روايت كردند براى من دو شيخ فقيه، ابوالحسن محمّد بن احمد بن على بن حسن بن شاذان و ابو محمد جعفر بن على قمىاز شيخ فقيه، «ابوجعفر ابن بابويه قمى» كه او فرمود: روايت كرد براى ما محمّد بن قاسم مفسّر استرآبادى خطيب، از ابويعقوب يوسف بن محمد بن زياد و على بن محمد بن سيّار (و كانا من الشّيعة الاماميّة) كه مىگويند:
پدران ما شيعه امامى بودند و در شهر ما (استرآباد) زيدىها غالب بوده و ما تحت حاكميّت امام زيديّه، حسن بن زيد علوى ملقّب به «داعى الحق» بوديم. او به اندك بهانهاى شيعيان را به قتل مىرسانيد؛ لذا براى حفظ جان، پدران ما همراه خانواده خود، شهر را به مقصد سامرّا ترك كردند. در آنجا در يكى از كاروانسراها اقامت كرده و سپس خدمت امام حسن عسكرى رسيديم. چون ما را ديد، فرمود:
«مرحبابالآوين الينا...؛ خوش آمديد اى كسانى كه به ما پناهنده شديد! خداوند سعى شما را بپذيرد و شما را در امان قرار دهد و از شرّ دشمن حفظ كرده، پس به شهر خود در كمال امنيت و آرامش باز گرديد.»
ما با اينكه در صدق گفتار حضرت ترديد نداشتيم، از سخن حضرت شگفت زده شديم و گفتيم: اى امام! چه دستورى مىدهيد و چه كار كنيم؟ چگونه به شهرى كه از آن گريختيم و هم اكنون تحت تعقيب هستيم، بازگرديم؟ امام فرمود:
«دو فرزند خود را اينجا بگذاريد تا به آنها علمى بياموزم كه خداوند عزّوجلّ به سبب آن، شرافت و بزرگوارى به آنان بخشد و شما هم هرگز دشمنان را نخواهيد ديد و كارى از پيش نخواهند برد. خداوند عزّوجلّ آنان را نابود و رسوا خواهد كرد و عاقبت به شما نيازمند خواهند شد.»
يوسف بن محمد و على بن سيّار مىگويند:
پدران ما طبق فرمايش امام عليهالسلام ما را نزد ايشان گذاشته و همراه خانواده به شهر و ديار خود باز گشتند. ما در مدّت اقامت در سامرّا، خدمت امام مشرّف شده و حضرت همانند يك پدر با ما برخورد مىكرد. در يكى از روزها فرمود:
«اگر خبر سلامتى پدران شما و رسوايى دشمنان آنان و صدق گفتار من به شما رسيد، به شكرانه اين خبر، مىخواهم به شما «تفسير قرآن» گفته؛ تفسيرى كه مشتمل بر اخبار آل محمّد صلىاللهعليهوآلهوسلم بوده تا بدين وسيله خداوند، نشان و مقام شما را والا گرداند.»
ما از فرمايش حضرت، خوشحال شده و گفتيم: اى فرزند رسول اللّه! بنابر اين، ما تمام علوم و معانى قرآن را فراخواهيم گرفت؟ امام فرمود: خير... پس نخستين مطلبى كه به ما املاء فرمود، رواياتى بود كه در «فضل قرآن و اهل آن» وارد شده است، سپس تفسير قرآن را به ما املاء فرمود. و ما در مدّت اقامتمان خدمت حضرت ـ كه هفت سال طول كشيد ـ هر روز مقدارى از تفسير را مىنوشتيم.10
5. ديدگاه دانشمندان
در مجموع، دو ديدگاه كلّى نسبت به تفسير امام حسن عسكرى عليهالسلام وجود دارد:
1. اين تفسير، جعلى و ساختگى مىباشد.
2. از كتب مورد اعتماد نزد اماميه مىباشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]