تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):انسان، با نيّت خوب و اخلاق خوب، به تمام آنچه در جستجوى آن است، از زندگى خوش و امني...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820914563




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

معجزات و كرامات پيامبر اعظم « صلى الله عليه وآله »


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: چكيده
كارهاى خارق العاده بسيارى به دست پيامبر اعظم(صلى الله عليه وآله) يا براى تأييد آن حضرت رخ داده كه برخى از آنها معجزه اصطلاحى و براى اثبات نبوّت حضرت بوده است; مانند: قرآن كريم، شقّ القمر، شهادت حيوانات به نبوّت ايشان، تسبيح سنگ ريزه در دست حضرت و خبر از مسموم بودن غذا با علم غيب. برخى ديگر از اين امور نه براى اثبات نبوّت، بلكه به عنوان كرامات حضرت رخ داده است; مانند:
معراج، تصرف در ادراك ديگران، انداختن رعب در دل دشمنان و آرامش در دل مؤمنان، يارى شدن با سپاه غيبي، فزونى بخشيدن به غذا، چاق و پر شير كردن گوسفند، شفا دادن امراض، اخبار از غيب، آگاهى از ضمير افراد و اسامى و اوصاف اشيا بدون ديدن آنها، خبر از گم شدگان و آگاهى به زبان و حالات حيوانات. قسم سوم كارهاى خارق العاده پيش از بعثت ايشان و براى ايجاد زمينه براى بعثت بوده كه «ارهاص» نام دارد; مانند: حركت ابر بالاى سر حضرت براى سايه افكندن بر ايشان. اين مقال نيم نگاهى به معجزات و كرامات آن حضرت دارد.
مقدّمه
توجه و مطالعه در زواياى گوناگون شخصيت، اعمال، رفتار و زندگى پيامبر اعظم (صلى الله عليه وآله)براى ما مسلمانان از اهميت بسزايى برخوردار است و آثار علمى و عملى فراوان دارد. يكى از مسائل مهم درباره آن حضرت، كارهاى خارق العاده و معجزاتى است كه به دست آن حضرت و يا براى تأييد ايشان انجام گرفته است. در اين باره، نخست چند نكته به عنوان پيش نياز بحث يادآورى مى گردد:
1. توجه به معجزه، به زمان صدور معجزات به دست پيامبران الهي
(عليهم السلام) باز مى گردد. طبق بيان قرآن كريم، مردم از مدعيان
نبوّت، نشانه خدايى مى خواستند:
گفتند: شما جز بشرى مثل ما نيستيد. مى خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى پرستيدند، باز داريد؟ پس براى ما حجتى بياوريد. (ابراهيم: 10)
دانشمندان علوم اديان الهى نيز از ديرباز، با نگاه هاى گوناگون، در باب معجزه تحقيق داشته اند.1
2. «معجزه» اسم فاعلِ باب افعال از «عجز» (ضعف و ناتواني)2 به معناى ناتوان كننده، در سه اصطلاح به كار مى رود:
الف. در اصطلاح عام، هر كار خارق العاده اى است كه به اتّكاى قدرت خداوند انجام گيرد.
ب. در اصطلاح خاص، هر كار خارق العاده اى است كه به اتّكاى قدرت خداوند و براى اثبات مقامى الهى (نبوّت يا امامت) انجام گيرد.3
ج. در اصطلاح اخص، چيزى است كه پيامبر به عنوان دليل نبوّت خود ارائه مى دهد4 كه عبارت است از: كار خارق العاده اى كه با عنايت ويژه خداوند5 به دست مدعى نبوّت، براى اثبات صدق مدعاى خويش انجام مى گيرد و همراه با تحدّي6 و مطابق مدعاى مدّعى نبوّت است.
3. قرآن كريم واژه «معجزه» را به كار نبرده است7 و از معجزات پيامبران با واژگان ديگر ياد مى كند كه بر خلاف واژه «معجزه» داراى ارزش معرفتى اند; مانند: «آيه»،8 «بينه»،9 «برهان»،10 «سلطان».11
4. «معجزه» اصطلاحى با ساير امور خارق العاده متفاوت است:
الف. فرق «معجزه» با «كرامت» در اين است كه كرامت به رغم خارق العاده و به اذن الهى بودنش، همراه با ادّعاى نبوّت نيست.
ب. فرق «معجزه» با «ارهاص»12 در اين است كه ارهاص پيش از بعثت، براى فراهم كردن زمينه نبوّت انجام مى گيرد.13
ج. فرق معجزه با كارهاى خارق العاده مدعيان دروغين نبوّت اين است كه كارهاى آنها بر خلاف ادعاهايشان رخ مى دهد; مثلا، مسيلمه كذّاب مدعى شد آب دهانش چاه كم آب را پر آب مى سازد، ولى بر خلاف ادعايش، آب دهان او چاه را كاملا خشك كرد.14
د. فرق معجزه با سحر و عمل مرتاضان اين است كه بر خلاف معجزه، اولا كار ساحران و مرتاضان محدود است. علاوه بر اين، هر كدام از آنها فقط بر انجام كار خاصى قادرند. ثانياً، كار آنها قابل تعليم و تعلّم است و براى هر كسى ميسّر است. ثالثاً، سحر و عمل مرتاضان مغلوب عامل ماوراى طبيعى و يا عامل طبيعى ديگر واقع مى شود.
5. معجزه علت مادى ناشناخته يا علت معنوى دارد15 كه با موهبت الهى در نفس پيامبر محقق مى شود. بنابراين، بدون توجيه طبيعى آن16 يا مستثنا دانستن آن از قانون علّيت17 يا تفسير قانون علّيت به توالى اشيا،18 مى توان وقوع معجزه را پذيرفت. قرآن كريم تمام جنّيان و انسان ها را به هماوردى دعوت مى كند و شاهدى زنده بر امكان و وقوع معجزه است.
6. شناخت پيامبران ـ فى الجمله ـ مبتنى بر معجزه است و آگاهى از مجموعه قراين مربوط به شخصيت، پيروان و محتواى دعوت و بشارت پيامبر پيشين يا هم عصر نسبت به تمام انبيا و همه مردم عموميت ندارد و يقين آور نيست; زيرا اولا، در مواردى مانند حضرت عيسي(عليه السلام) به خاطر كمى سن، زمينه بروز و شناخت شخصيت وى فراهم نخواهد شد. ثانياً، مردم نمى توانند ويژگى هاى پيامبران الهى و پيروان ايشان را به طور دقيق تشخيص دهند. ثالثاً، همه مردم توان درك موافقت محتواى دعوت انبيا را با عقل و فطرت ندارند. رابعاً، بشارت پيامبر پيشين در مورد اولين پيامبر قابل تصور نيست; ولى معجزه نسبت به تمام انبيا و همه مردم عموميت دارد و حجت را بر آنان تمام مى كند. بدين روي، مردم به رغم شناخت پيامبران، از آنان نشانه الهى مى خواستند.19
7. از كاربردهاى قرآنى درباره معجزه مانند آيه، بينه، برهان و سلطان و روايات ائمّه اهل بيت(عليهم السلام)20 استفاده مى شود كه اگر معجزه به دست مدّعى نبوّت همراه با دعوت ديگران به هماوردى واقع شود، دلالتش بر صدق مدّعا و نبوّتِ آورنده آن عقلي21 و برهانى است;22 زيرا اولا، خداوند حكيم است. ثانياً، حكمت خداوند اقتضا دارد كه پيامبرانى را براى هدايت انسان ها بفرستد. ثالثاً، مردم به گونه اى آفريده شده اند كه ادعاى نبوّت را از كسى كه معجزه مى آورد، سوء سابقه ندارد و بر خلاف عقل سخن نمى گويد، مى پذيرند. رابعاً، با توجه به مقدّمات بيان شده، اگر سخن مدّعى نبوت، كه معجزه آورده است، دروغ باشد، چون موجب گم راهى مردم مى شود، بايد خداوند رسوايش كند، وگرنه مردم به گم راهى مى افتند و اين خلاف حكمت الهى است. نتيجه آنكه چون مدّعى نبوّت معجزه آورده است و خداوند رسوايش نمى كند، پس در مدعايش راستگوست.
8. علاوه بر اثبات نبوّت آورنده، امور متعدد ديگرى نيز جزو قلمرو دلالت معجزه23 است; مانند تعيين مصداق واقعى خدا،24 توحيد، علم و قدرت فوق العاده خداوند، نبوّت عامّه، علم يا قدرت فوق العاده پيامبر و صدق گفتار پيامبر.
9. قرآن كريم و روايات نقل شده از طريق شيعه25 و اهل تسنّن26 كارهاى خارق العاده بسيارى براى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)برشمرده اند. طبق سند صحيح، امام موسى كاظم(عليه السلام) قريب به سى كار خارق العاده براى حضرت بيان مى نمايد.27 طبق آنچه درباره اصطلاح «معجزه» گذشت، اين امور خارق العاده تحت سه عنوان «معجزات» و «كرامات» و «ارهاص» بيان مى گردد:
معجزات حضرت پيامبر اعظم(صلى الله عليه وآله)
امور خارق العاده اى كه خداوند مستقيم و يا به دست پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) براى اثبات نبوّت آن حضرت انجام داده عبارت است از:
1. قرآن كريم
قرآن كريم معجزه جاويدى است كه خداوند بر امّت آخرالزّمان منّت گذاشته و آن را بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)فرو فرستاد تا هميشه راهنماى بشر به نيك بختى باشد. قرآن بزرگ ترين و روشن ترين معجزه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از حيث دلالت بر نبوّت آن حضرت است; زيرا خود همان وحى ادعا شده و نيز معجزه است و گواه آن در خودش بوده و دليل و مدلول در آن جمع شده است.28 با عنايت به اينكه مباحث مربوط به اعجاز قرآن كريم بحث مفصلى مى طلبد، كه خارج از حوصله اين نوشته است، در اينجا تنها به بيان چند مطلب كلى بسنده مى شود:

1. قرآن كريم معجزه بودن خود را با تحدّى ثابت مى كند; زيرا از همگان مى خواهد اگر در الهى بودن آن شك دارند، با همكارى فكرى و معنوى با همديگر، همانند قرآن،29 ده سوره30 و يا يك سوره مانند سوره هاى آن بياورند. اعلام مى دارد: اگر تمام انسان ها و جنّيان به يارى هم برخيزند، نمى توانند مانند قرآن بياورند.31 و در نهايت، مى خواهد اگر در الهى بودن قرآن شك دارند، از هر كسى جز خدا يارى بطلبند و همانند آن يك سوره بياورند; ولى هرگز نخواهند توانست:32
وَ إِن كُنتُمْ فِى رَيب مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَة مِن مِثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَإِن لَمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِى وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ؛ بقره: 23ـ24
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم شك داريد، پس اگر راست مى گوييد سوره اى همانند آن بياوريد و گواهان خود را از غير خدا فراخوانيد. پس اگر نكرديد و هرگز نمى توانيد كرد، از آتشى كه سوختش مردمان و سنگ هايند و براى كافران آماده شده است، بپرهيزيد.
از آيه شريفه استفاده مى شود كه راه آزمايش و پى بردن به معجزه بودن قرآن، همواره باز است و انسان ها در هر دوره اى مى توانند از راه آزمايش بدان برسند.
طبق شواهد تاريخي، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به قرآن با عنوان يك امر خارق العاده الهى براى اثبات نبوّت خويش تحدّى كرده و مخاطبان آن حضرت، به ويژه ادباى فصيح و بليغ، براى همانندآورى آن تلاش فراوان كرده اند، ولى به اين امر موفق نشده اند. بنابراين، ثابت مى شود كه قرآن كريم معجزه الهى است.
2. قرآن كريم از وجوه گوناگون معجزه است كه مهم ترين آن عبارت است از:
الف. فصاحت و بلاغت: پيامبران براى اثبات رسالت الهى خود، متناسب با شرايط زمان و توانايى علمى و عملى مردم عصر خويش، معجزه مى آوردند. قرآن هنگامى در ميان مردم عرب نازل شد كه فصاحت و بلاغت رواج فراوان داشت و آنان در اين زمينه سرآمد دوران بودند. امام رضا(عليه السلام) ضمن بيان راز تنوّع معجزات پيامبران مى فرمايند:
خداوند آنگاه محمّد(صلى الله عليه وآله) را برنگيخت كه سخنورى و خطابه ميان مردم رواج داشت. پس او از جانب خدا پندها و حكمت هايى آورد و كلام آنان را باطل نمود.33
قرآن كريم از فصاحت و بلاغت اعجازى برخوردار است و كلماتى شيوا و تلفّظى روان و آهنگى دلنشين و سخنى رسا و گويا دارد. اين ويژگى قرآن كريم از همان روزهاى نخست نزول مورد توجه اديبان فصيح و بليغ بوده است. براى نمونه، وليد هنگام شنيدن آياتى از قرآن كريم گفت:
به خدا سوگند، سخنى از محمّد شنيدم كه از كلام آدميان و پريان نيست. به راستي، براى آن شيرينى ويژه اى است و شادابى خاص، شاخصارش پرثمر، و ريشه هايش پر بركت. به راستى كه آن كلام همواره برترى مى يابد و كلامى بر آن برترى نمى يابد.34
ب. هماهنگى و عدم اختلاف: آيه ذيل دلالت دارد بر اينكه در قرآن كريم، هيچ گونه اختلاف نيست، و حال آنكه 23 سال نازل شده است، و اگر غير الهى بود حتماً در آن اختلاف يافت مى شد:
(أَفَلاَ يتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيرِاللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً) (نساء: 82);
آيا در [معاني] قرآن نمى انديشند و اگر از جانب غير خدا بود، قطعاً در آن اختلاف بسيارى مى يافتند.
ج. امّى بودن آورنده آن: آيات 23 و 24 سوره بقره ـ كه بيانش گذشت ـ طبق اين احتمال، كه ضمير «مثله» به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)بازگردد، بر معجزه بودن قرآن كريم از حيث آورنده آن دلالت دارند. در روايتى از امام سجاد(عليه السلام)آمده است كه مراد از «مِن مثله»، «من مثل محمّد» است كه هيچ گاه آموزش نديد و چيزى ننوشت.35 و نيز آيه ذيل بر اين مطلب دلالت دارد:
(قُل لَوْ شَاء اللّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ)(يونس: 16);
بگو: اگر خدا مى خواست آن را بر شما نمى خواندم و [خدا] شما را بدان آگاه نمى گردانيد. قطعاً پيش از [آوردن] آن روزگارى در ميان شما به سر برده ام، آيا فكر نمى كنيد؟
د. خبرهاى غيبى و پيشگويى ها: نمونه روشن پيش گويى قرآن كريم، خبر از شكست ايران به دست لشكر روم است. خداوند در قرآن مى فرمايد:
(الم. غُلِبَتِ الرُّومُ) (روم: 1و2);
روم مغلوب شد.
در سبب نزول اين آيه شريفه، آمده است كه امپراتور ايران لشكرى به فرماندهى شهريران به سوى روميان فرستاد و بر آنها پيروز شدند. اين خبر به پيامبر و ياران او، كه در مكّه بودند، رسيد و بر آنان بسيار گران آمد; زيرا پيامبر دوست نداشت كه مجوس بر روميان، كه اهل كتاب بودند، پيروز شوند. بر خلاف پيامبر، كفّار مكّه شادمان گشتند و هر زمان، ياران پيامبر را مشاهده مى كردند، به آنان دشنام مى دادند و مى گفتند: شما اهل كتاب هستيد و روميان هم اهل كتابند. ما «اميون» هستيم و فارسيان هم «امّيون»اند. همان گونه كه اهل فارس بر روميان پيروز شدند، اگر ما هم با شما بستيزيم، بر شما چيره خواهيم شد. خداوند اين آيه را فروفرستاد: (الم غُلِبَتِ الرُّومُ... .) در اين آيه، خداوند از پيروزى روميان بر فارسيان در آينده نزديك خبر داده است. اين پيش گويى چند سال بعد (همزمان با جنگ بدر)36 به وقوع پيوست و ايرانيان شكست سختى از روميان خوردند.
هـ. گستردگى قلمرو: آيات تحدّى با دلالت التزامي، بر گسترگى قلمرو قرآن دلالت دارند; زيرا از هر جهت، هماورد مى خوانند كه لازمه اش آن است كه قرآن كريم از تمام جهات، از جمله «گستردگى قلمرو» معجزه باشد. علاوه بر آيات تحدّي، آيات ديگر نيز بر گستردگى محتواى قرآن كريم دلالت دارند; ازجمله مى فرمايد:
(وَ يوْمَ نَبْعَثُ فِى كُلِّ أُمَّة شَهِيداً عَلَيهِم مِنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيداً عَلَى هَـؤُلاء وَ نَزَّلْنَا عَلَيكَ الْكِتَابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيء وَهُدى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ)(نحل: 89);
و به ياد آور روزى را كه در هر امّتى گواهى از خودشان برايشان برانگيختيم و تو را هم بر اين امّت گواه آورديم و اين كتاب را، كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگر است، بر تو نازل كرديم.
مراد از «الكتاب» قرآن عربى نازل شده موجود در دست مسلمانان است، و «تبيان»، حالت مبالغه دارد و به معناى بيان بليغ است.37 از اين عبارت استفاده مى شود كه خود قرآن به طور مستقيم بيانگر است; زيرا بيانگرى غيرمستقيم با مبالغه سازگارى ندارد. بنابراين، درست نيست بيان قرآن نسبت به «كل شيء» را بيان اجمالى بدانيم.38





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 593]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن