تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833196358
در ميزگرد «آسيبشناسي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي» با حضور كارشناسان مطرح شد پليس، آخرين خاكريز مقابله با ناهنجاريها
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: در ميزگرد «آسيبشناسي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي» با حضور كارشناسان مطرح شد پليس، آخرين خاكريز مقابله با ناهنجاريها
جام جم آنلاين: با گذشت نزديك به يك سال و نيم ، امروز ديگر طرح ارتقاي امنيت اجتماعي كه تاكنون چندين مرحله برخورد با بدحجابي ، اراذل و اوباش ، فروشندگان مواد مخدر ، آتليههاي عكاسي و... را پشت سر گذاشته ، براي كسي ناآشنا نيست.
به نظر ميرسد اين طرح به مرحلهاي از پختگي و كمال رسيده كه بتوان براي اجراي مراحل بعدي به بحث و بررسي آن پرداخت و با هدف كمالگرايي و رشد ابعاد مثبت آن، نظر صاحبنظران و متخصصان را جويا شد.
ميزگرد «آسيبشناسي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي» با همين هدف و با تاكيد بر حفظ اقتدار نيروي انتظامي در جامعه، به دعوت از كارشناسان اجتماعي و حقوقي و در كنار آن مجريان طرح در نيروي انتظامي پرداخت.
متاسفانه پس از هفتهها پيگيري، سردار بتولي معاون اجتماعي نيروي انتظامي و سرهنگ بهرام بيات ، مديركل مطالعات اجتماعي نيروي انتظامي موفق به حضور در اين ميزگرد نشدند و با حضور دكتر بهرام بهرامي ، قاضي ديوان عالي كشور و استاد دانشگاه، دكتر مجيد ابهري ، آسيبشناس اجتماعي و استاد دانشگاه شهيد بهشتي و دكتر محمود اكراميفر ، مردم شناس برگزار شد.
ضمن اينكه به دليل حساسيت بحث، قسمت دوم آسيبشناسي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي در مصاحبه با سرهنگ بهرام بيات، مديركل مطالعات اجتماعي در دفتر ايشان پيگيري شد كه در قسمت دوم(صفحه 14) به انعكاس ديدگاههاي وي ميپردازيم.
جام جم: بيش از 15 ماه از عمر طرح ارتقاي امنيت اجتماعي ميگذرد، بحثمان را با يك سوال كلي آغاز ميكنيم. كليت اجراي اين طرح را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
دكتر مجيد ابهري: اگر همه رسانههاي جمعي نسبت به اين طرح حساس باشند و به كالبدشكافي آن بپردازند و نظر صاحبنظران و كارشناسان را جويا شوند، ميتوان راهبردهاي اصولي ايجاد كرد. در اين طرح به نظر من بيش از آنكه به امر پيشگيري و درمان توجه شود به مقابله و برخورد با آسيبهاي اجتماعي توجه شده است.
امنيت در لغت به معني آسودگي فكري مردم جامعه براي كار و زندگي است. اين آسودگي گاهي به شكلهاي مختلفي به خطر ميافتد كه بايد با آن خطرات مقابله شود؛ اما اصل اول در اين مقابله پيشگيري است و بعد برخورد. من معتقدم طرح ارتقاي امنيت اجتماعي موفق نخواهد بود، چون جامع و دنبالهدار نيست، چندي پيش فاز دستگيري اراذل و اوباش و فروشندگان مواد مخدر اجرا شد ولي باز هم جامعه شاهد حضور اينهاست، چرا؟ چون نه به پيشگيري از وقوع اين آسيب توجه كردهايم و نه مساله مجازات مخلان امنيت اجتماعي سازمان يافته است. بتازگي 58 نفر از بزهكاران به مرخصي آمدهاند و فرار كردهاند. اين افراد باز هم به بدنه بزهكاري جامعه برميگردند.
به نظر من طرح به مرحلهاي رسيده كه بايد بررسي شود. اينكه چطور يك طرح موفق است، چطور شكست ميخورد، اصلا چرا بايد اجرا شود و مجريان آن چه كساني باشند و... به طور جدي نيازمند بررسي است.
دكتر بهرام بهرامي: به نظر بنده اولين مشكل در اين طرح، نبود تعريف جامع و مانعي از امنيت اجتماعي است. منظور از امنيت اجتماعي چيست و چه مقولاتي را در برميگيرد؟ آيا به همه ابعاد آن توجه شده است؟ امنيت تعاريف مختلفي دارد، كه در لغت همان آسايش، آرامش و ايجاد زندگي راحت براي افراد است. اين مساله نتيجه 2 عامل است؛ اول عدالت و دوم نظم.
اگر به دنبال اين باشيم كه از طريق نظم به امنيت برسيم، پيرو مكتب سوسياليستي شدهايم و اگر در پي اين باشيم كه با عدالت (هرچيز را بر سر جاي خود قرار دادن) به امنيت برسيم، از مكتب فردگرايي(Individualism) پيروي كردهايم. در بخش نظم، تشديد مجازاتها و جرمانگاريها براي نيل به امنيت مطرح است؛ يعني آزاديهاي اجتماعي ايجاد و آزادي فردي از بين ميرود. در اين صورت جامعه جلوه پليسي پيدا ميكند. اما در فردگرايي بر آموزش، جرمزدايي و آزاديهاي فردي تاكيد ميشود. مكتب ما تلفيقي از اين دو را در خود دارد.
اولين سوال اين بود كه آبشخور اصلي اين طرح از كجا آمده است، از طرف ديگر امنيت اجتماعي ابعاد مختلفي دارد. اگر بيشتر به يك بعد توجه شود، ابعاد ديگر آسيب ميبيند. در مقوله امنيت اجتماعي بحث امنيت شغلي، امنيت و آزادي بيان و قلم، امنيت مالي، امنيت حيثيتي و خانوادگي و حتي امنيت غذايي و بهداشتي هم ديده ميشود. پس امنيت اجتماعي ابعاد كلاني دارد كه ما بايد همه جانبه ببينيم. اگر فقط يك بعد را ببينيم و بر آن پافشاري كنيم نقاط ديگر آسيب ميبيند.
دكتر محمود اكراميفر: ابتدا بايد 2 مساله را مورد توجه قرار داد؛ يك وقت امنيت در جامعه وجود دارد، ولي ما احساس نميكنيم و گاه امنيت نيست، اما ما احساس امنيت ميكنيم. آنچه جامعه را به تنش ميكشاند احساس عدم امنيت است. البته گاهي اين احساس عدم امنيت از بالا به پايين است يعني مسوولان فكر ميكنند امنيت وجود ندارد و گاه برعكس از پايين به بالاست. در هر كدام رويكردها و تصميمگيريها متفاوت است.
خوب بود مجريان طرح موارد سلب امنيت و شكاياتي كه شده را اعلام ميكردند. به نظر من در بحث امنيت اجتماعي، جرم را خوب تعريف نكردهايم. مثلا در بحث حجاب، چه نوع بدحجابي جرم است؟ بايد تعاريف و مصاديق آن مشخص شود. در اين خصوص كمي ابهام وجود دارد. اما در كل اين طرح هدف خوبي را دنبال ميكند و آن ايجاد امنيت است. منتهي در كم و كيفش ميتوان بيشتر بحث كرد.
اين كه بايد جرم و مجرم تعريف شود، درست است. اما هيچ جامعهاي نيست كه افراد شرور و مجرم نداشته باشد. چرا در يك مقطع خاص زماني و از فضايي خاص اين طرح آغاز شد و چطور يكدفعه و با سرعت پيگيري ميشود. مثلا يك شب حمله ميكنند براي اراذل و اوباش و بعد ... آيا قبلا و پيش از طرح بايد بررسي و شناسايي ويژهاي صورت بگيرد؟
اكراميفر: اين كه ما هميشه كجروي داشتهايم، درست است؛ اما اين كجروي گاه از درجه مداري جامعه بيشتر ميشود و جامعه هم يك درجه مدارايي دارد و به جايي كه ميرسد ديگر تحمل نميكند. پس بايد برخورد شود.
ابهري: اما جامعه اينطور نيست آقاي دكتر!
اكراميفر: اجازه بدهيد، مثلا جامعه وقتي ميبيند مزاحمتهاي خياباني از حدي بيشتر ميشود، مردم ميخواهند با آن مقابله شود، به اين ترتيب به خرده نظامها نگهدارنده نظم و امنيت اجتماعي فشار وارد ميكند و آنها ناگزير از برخورد هستند.
آيا اين مساله به معني ضعف خرده نظامهاي نگهدارنده نظم نيست؟
ابهري: همين را ميخواهم عرض كنم. اين راه درمان نيست. فقط مسكن است. سال گذشته ما 1414 مورد قتل با سلاح گرم و حدود همين تعداد قتل با سلاح سرد داشتهايم، اين آمار كم نيست. ببينيد من ميپرسم 30 سال پس از انقلاب آيا الان بايد در پي برخورد با بدحجابي باشيم؟ در حالي كه به نظر من در حال حاضر ما بيحجابي نداريم! بلكه ضعف فرهنگ حجاب داريم، همينطور در ميان اراذل و اوباشي كه دستگير شدهاند، شايد يك يا دو نفر بالاي 30 سال باشند اغلب آنها زير 30سال دارند، حرف من به معني اين است كه ما آنها را ترتيب كردهايم. پس بايد به خودمان نگاهي بيندازيم. ما چه كردهايم كه اين اراذل و اوباش از سيستم فرهنگي ما خارج شدهاند؟
دومين مساله در طرح ارتقاي امنيت اجتماعي تعريف مصاديق است.
آيا اگر خانمي چكمه بلند بپوشد يا موهايش از زير روسري بيرون باشد، مخل امنيت اجتماعي است يا نه؟به نظرم يكسري بحران هويتي و فرهنگي داريم كه برخورد با آن وظيفه نيروي انتظامي نيست. ما قبل از نيروي انتظامي 22 نهاد فرهنگي و متولي فرهنگ داريم، نيروي انتظامي آخرين خاكريز برخورد با ناهنجاريهاست. دخالت ناجا يعني اين كه نهادهاي فرهنگي ما يا ناهماهنگ بودهاند يا سياست درستي نداشتهاند كه كار به اينجا رسيده است كه در يك شب مجبور ميشويم 200 اوباش را جمع كنيم كه آيا اين مشكل حل ميشود؟
آيا اقدام ناجا را شما در عرض نهادهاي فرهنگي ميدانيد يا در طول آنها؟
ابهري: به نظر من پيش از ورود نيروي انتظامي به عرصه مقابله، بايد ببينيم آيا ناهنجاريها و مصاديق آن تعريف شده و آيا مجازاتهاي آن مناسب است؟ قطعا اين راه برخورد به معني درمان نيست، نگاهي به مجازاتها بيندازيد. اراذل و اوباش در زندان خوفشان از مجازات ميريزد، تازه مرخصي هم ميدهند. مجازات مخلان اجتماعي بايد با سايرين متفاوت باشد. اينان بايد به لحاظ هويتي و رفتاري بازپروري شوند نه اين كه سابقهاي هم برايشان درست شود كه به آن افتخار كنند.
95 درصد شبكهها و باندهاي خلاف هسته اصلي خود را در زندانها ميسازند. من معتقد به مجازاتهاي جايگزين هستم، زندان مشكلي را حل نميكند، تازه چيزهاي جديد هم از همديگر ياد ميگيرند. به نظر من پليس جامعه بايد بغرد اما به اين راحتي نبازد. بايد در دل اين افراد خوف ايجاد كند، اما مجازاتش طوري نباشد كه اراذل و خلافكاران دستش را بخوانند.
البته گفته ميشود خلافكاران سنگين را به شورآباد ميبرند و در شرايط سخت قرار ميدهند حتي بعضي از آنها در آنجا مردهاند. اما سوال اينجاست كه چرا از تعداد اين افراد كاسته نميشود؟
ابهري: به اين دليل كه نهادهاي فرهنگي ما ضعيفند، فرض كنيم ما 2 هزار نفر را گرفتيم و در جزيره آبسكون برديم و همه از بين رفتهاند. چه كسي ضمانت ميدهد اين پديده ديگر از بين رفته باشد؟ ناجا به تنهايي قادر به مقابله و از بين بردن آسيبهاي اجتماعي نيست.
اكراميفر: اين كه فرموديد افراد ناهنجار بعد از انقلاب آمدهاند و ما اينها را تربيت كردهايم و اينها نسل جوان ما هستند، بهنظر من اينطور نيست. نقص از تربيت ما نبود. حس استقلالطلبي، احساسات جواني و بلوغ باعث ميشود تا گرايش به جرم در اين سنين بيشتر باشد. طبيعت جواني جرم را بيشتر ميكند. جواني كه شغل ندارد، زمينه انحرافش بيشتر هم ميشود، دوم اين كه هيچ كس در هيچ جاي دنيا نميتواند ضمانت بدهد كه جرم به صفر برسد اين محال است. بايد بگوييم چه كسي ضمانت ميدهد كم شود، چون اراذل و اوباش هميشه هستند. اين طرحها بايد بتواند تعدادشان را كاهش دهد تجربه من نشان ميدهد مصاديق جرم نسبت به قبل كاهش يافته است.
بهرامي: ابتدا بگويم كه اين بحث يك مجادله سياسي نيست، بلكه علمي است كه ميتواند مورد استفاده ناجا و نهادهاي فرهنگي قرار بگيرد. در طبيعت پشهاي به نام آنوفل داريم كه بيماري مالاريا ايجاد ميكند. اگر ما اين پشهها را يكييكي بكشيم، ولي باتلاق توليد اين پشهها بماند، بيماري ريشهكن نميشود. درخصوص بحث ما هم اين كار به عهده پليس نيست.
نيروي انتظامي بايد تمام پتانسيل خود را به قسمتهاي ديگر تزريق كند. اگر نيروي انتظامي يا سپاه و ارتش و بسيج به جهات شرايطي كه در جنگ داشتهايم، رشد بيشتر و امكانات و نيروي بيشتري داشته باشند، نبايد با همان شكل و شمايل نيروي خود را تزريق كنند. بايد از نهادهاي فرهنگي وارد شوند. ما نميتوانيم فرد، نهاد يا سيستم بخصوصي را مقصر بدانيم. آنچه موثر است اين كه حضور پليس خشن بايد مقطعي باشد. نوع رفتارها، نوع برخورد با مجرمان و شمار بالاي نيروي جوان در كشور منجر به وضعيت فعلي شده است.
دوم نمايش قدرت و خشونت پليس و نمايش افراد خلافكار به شكل شطرنجي يا واضح كه بعضا صداوسيما در اين زمينه كوتاهي نكرده، از مولفههاي تشويق به ناهنجاري است.
سوم اعلام موارد ناهنجاري و بزرگنمايي گاهي بدآموزي دارد. چهارم اعمال خلاف از سوي افرادي كه انتظار نميرود مانند استاد دانشگاه، مامور پليس و... از مولفههاي تشديد جرم است. خود قوانين و الگوهاي غلط تربيتي، مجريان قوانين و نظاممند نبودن مسائل جامعه، همه موثر است. ما بحث زندانزدايي را پيش از اين كه جرمزدايي كنيم، مطرح كردهايم كه در حال حاضر 2400 عنوان مجرمانه داريم. آيا اين موارد قابل كاهش يا جابهجايي است؟ بدون ديدن صورت مساله، بحث مجازاتهاي جايگزين مطرح شده، از طرفي رسانهها هم بيتاثير نبودهاند.
شما روزنامهاي را نميبينيد كه به حوادث نپردازد. بزرگنمايي حوادث بدون كار روي ابعاد جامعهشناختي و روانشناختي آن عامل مهمي در گرايش به جرم است. در مجموع ميخواهم بگويم آنچه در طرح ارتقاي امنيت اجتماعي به عنوان جرم مطرح شده، آيا جزو مولفههاي امنيت اجتماعي است؟ آيا مسائل اصلي ما همينهاست؟ شايد يك ناهنجاري در كشور باشد ولي مساله اصلي ما نباشد. اگر بحث بدحجابي مطرح است، آيا در همه نقاط كشور يكسان است؟ آيا مصاديق جرم در نقاط مختلف يكسان است؟ نميتوان براي ورامين، شميران، شيراز و بندرعباس با تهران يك مصداق امنيت اجتماعي را مطرح كرد و نسخه يكساني پيچيد.
يكي از آسيبهايي كه مطرح ميشود، همرديف قرار دادن ناهنجاريها در فازهاي مختلف طرح امنيت اجتماعي است. گويا اگر نقدي به يك مرحله وارد است، سايه مراحل هم تحت تاثير قرار ميگيرد. مثلا بدحجابان با اراذل و اوباش يا آتليههاي عكاسي با توزيعكنندگان مواد مخدر و... .
ابهري: اول بگويم كه ما برخي آسيبهاي عمومي داريم مثل اعتياد، خودفروشي، سرقت، قتل و... بعضي جرايم خاص منطقهاي مثل خودسوزي، قتل ناموسي و... ما نميتوانيم نسخه ثابتي براي همه بپيچيم. تعريف حجاب در جاهاي مختلف و همين طور نوع مواد مخدر مصرفي در نقاط مختلف تهران و شهرستانها فرق ميكند.
بهرامي: براساس فرمايش رهبر معظم انقلاب، سالي به نام سال نهضت خدمترساني نامگذاري شد. منظور از فرمايش ايشان نه كثرت خدمت كه نهضت در خدمت به مردم بود.
مساله اينجاست كه نيروي انتظامي زياد خدمت ميكند، اما نهضتي در خدماترساني ندارد. اگر بتواند فراواني خدمتش را با اين مولفهها تلفيق كند، چهبسا با انرژي و هزينه كمتري ثمره بهتري بدهد. من پيشنهاد ميكنم اول مقولات خاص را از مقولههاي عمومي جدا كند تا نهادهاي ديگر متولي آن شوند. طرح امنيت اجتماعي ابتدا بايد مرحله اول را محاسبه كند تا به مرحله بعد برسد و اين مساله هم در عهده ناجا نيست چون نميتواند نسبت به عملكرد خود قضاوت كند. چون تصور ميكند عيبي نيست، بايد اتاق فكري ايجاد شود و به تحليل و ارزيابي مراحل مختلف طرح بپردازد.
دوم نگاه تعديل است. گاهي مقابله حساسيت ايجاد ميكند، حساسيت زياد رفتارهاي بازتابي (Reflex) را افزايش ميدهد. بعضي مقولهها بايد تعديل شود و در اين حوزه بايد علما و مراجع هم نظر بدهند.به عنوان مثال نوع و رنگ پوشش است كه چهبسا جامعه معتقد ما خود ميتواند انتخاب كند. من در چند دانشگاه تدريس ميكنم و جوانان ما در بسياري عرصهها اعتقاد راسخي دارند. تعديل در مصاديق برخورد و نيز بحث معين بودن نيروي انتظامي و ارتش ]براي جا داشتن در دل مردم[، ميزان اثرگذاري طرح امنيت اجتماعي را افزايش خواهد داد. در پايان اين كه نيروي انتظامي بايد دامنه مسووليت را محدود كند و بيشتر به گرههاي اصلي بپردازد تا با نهضت خدمترساني به جاي كثرت آثار مطلوبتري ايجاد كند.
مديركل مطالعات اجتماعي ناجا از طرح امنيت اجتماعي ميگويد
رضايت افكارعمومي ملاك ادامه طرح امنيت اجتماعي است
همانطور كه در صفحه 7 مشاهده شد، كارشناسان مسائل حقوقي اجتماعي به آسيبشناسي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي پرداختند و در اين ميزگرد خواستار تعيين دقيق مصاديق جرم، مجازات و امنيت در جامعه شدند و بر اعمال شيوههاي پيشگيرانه و فرهنگي در رويارويي با ناهنجاريهاي اجتماعي تاكيد كردند.
با توجه به اين كه در جلسه ميزگرد مجريان طرح حضور نداشتند، جامجم خواستار گفتگو با يكي از دستاندركاران طرح شد. گفت و گوي زير حاصل ديدار با سرهنگ بهرام بيات، مديركل مطالعات اجتماعي معاونت اجتماعي ناجا در دفتر وي و طرح ديدگاهها و شبهات كارشناسان در زمينه طرح امنيت اجتماعي با اوست.
نزديك به يكسال و نيم از اجراي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي ميگذرد. چطور نيروي انتظامي به فكر اجراي آن افتاد و چرا مسووليت آن را پذيرفت؟
طرح ارتقاي امنيت اجتماعي به نوعي بازگشت به فرآيندي بود كه ناجا از سال 82 آغاز كرد. در اين سالها رويكرد ناجا در ماموريتها به سمت رويكرد اجتماعي متمايل شد. ما بررسي كرديم كه جامعه در حال تغيير و تحول است و اين تحولات حوزههاي مختلفي را دربرميگيرد و در نظم و امنيت اجتماعي نيز موثر است. ناجا در تحقيقات به اين نتيجه رسيد كه در انجام وظايف از اتكاي صرف به خود و استفاده از روشهاي قديمي، سنتي و صرفا انتظامي بايد به رويكرد مشاركتي روي آورد، پس به جاي تكيه بر تحليل جرم به تحليل بستر جرم روي آورديم و نقش نهادهاي جامعهپذيري را مورد توجه قرار داديم. اين بررسيها ادامه داشت تا اين كه بتدريج حوزههايي پيدا كرديم كه تحولات جامعه تاثير بيشتري بر آنها داشت و در احساس امنيت تعيينكننده بود. ما اقداماتمان را بر اين مبنا گذاشتيم و از سال 82 - 81 به اين نتيجه رسيديم كه به صورت منسجم و جامع به اين موضوعات بپردازيم. در سال 86 ناهنجاري در پوشش، مزاحمت نواميس، زورگيري، اراذل و اوباش و فروشندگان مواد مخدر بيشترين مشكل را مشاهده كرديم.
براساس تحقيقات قبلي طرح امنيت اجتماعي به عنوان يك بسته كامل به اين مسائل كه مرتبط با بحث امنيت است، پرداخت اين مسائل از نظر ماهيت با هم تفاوت داشت؛ مثلا در بخش برخورد با اراذل و اوباش با مسائل متفاوتي از نظر شيوه برخورد، شكلگيري و سازمان مسوول و... روبهرو بوديم. در بحث پوشش، افراد بيشتر قرباني محسوب ميشوند كه به دليل كمتوجهي، بيتوجهي يا اجبار جامعه به اين راه كشيده شدهاند. اين افراد چون نميتوانند تاييد ديگران را در حوزههاي علمي و اجتماعي كسب كنند، از راه پوشش به جلب توجه ميپردازند. 2 شيوه برخورد مختلف را به كار برديم. در بحث، ناهنجاريهاي پوشش كمترين بحث برخورد نظامي بود و بيشترين برخورد را با اراذل و اوباش داشتيم. حتي نيروهاي اين دو حوزه به طور متفاوتي آموزش ديدهاند. ما در طرح، به طور هوشمند همه ابعاد را ديده بوديم. چيزي بود كه در سالهاي مختلف جامعه هم خواستار آن بود.
مفهوم امنيت اجتماعي، مفهومي گسترده و باز است و مصاديق مختلفي دارد، ولي شما از بين تمام آنها به چند مصداق محدود پرداختيد؛ چرا؟
اين ايراد ناشي از نگاه تقليدگرايانه به طرح است. طرح امنيت اجتماعي محدود به پوشش نيست ما فقط بحث مزاحمت نواميس، سرقت و اعتياد را مطرح نكردهايم. عرض كردم در فاز اول سال 86 فقط روي موضوعات خاص محدود شديم. ببينيد، در بحث امنيت يك وقت ما از social security يعني تامين اجتماعي صحبت ميكنيم. يعني فرآيندي كه از طريق آن نيازهاي مادي و معنوي جامعه بايد برطرف شود، مباحثي مثل امنيت شغلي و امنيت غذايي كه از وظايف دولتهاست در اين حيطه قرار ميگيرد. يك وقت منظور ما امنيت اجتماعي يا societal security است كه ديدگاه مكاتبي مانند كپنهاگ، بر اين مبنا قرار گرفتهاست. يعني در تامين امنيت افراد، سازمانها، گروهها و رسانهها نيز نقش دارند. ناجا بر اين اساس در حوزه تامين امنيت مسووليت دارد، ولي در امنيت شغلي مسوول نيست. اين حرف شما ظلم به نيروي انتظامي است. ما تنها در بخش كوچكي از هزينهها و اقدامات انتظامي به بدپوششي پرداختيم. تازه اطلاعرساني هم كرديم، شايد باور نكنيد؛ اما در روزهاي شروع طرح امنيت اجتماعي، نيروهاي عملياتي كسي را براي ارشاد پيدا نميكرد و البته 95 تا 96 درصد ارشادها با يك تذكر عادي برطرف شد.
اما در خبرها بود كه چند هزار نفر به پايگاه وزرا برده شدند و از آنها تعهد گرفتند حتي در بعضي موارد برخوردها با زور همراه بود؟
ما آمار داريم كه فقط حدود 4 يا 5 درصد افراد تعهد دادند. يك درصد افرادي بودند كه اصلا مساله آنها بدحجابي نبود، به طور دقيق بگويم فقط با 4 دهم درصد برخورد قضايي شده، تعداد دقيقش را نميدانم؛ ولي از حد انتظار كمتر بود. اين افراد كه خيلي از آنها مواد مخدر يا سابقه قبلي داشتند، سرو صدا كردند و احساسات مردم را به كمك طلبيدند. مواردي را كه شما ديدهايد، بخشي از كار رسانهها و مونتاژ آنها و صحنهسازي بود؛ مثل آنچه در ميدان هفتم تير ديديد. جناب سرهنگي كه در فيلم ديده ميشود، لباس زمستاني دارد؛ در حالي كه حادثه در تابستان رخ داده است يا تصوير خانمي كه اسلحه دارد و روي سرخانم ديگري گذاشته، اين فيلم يك عمليات تمريني خواهران ناجا در مانور بود كه هر دو خانم مامور ما بودند.
تبليغات و اطلاعرساني به گونهاي بود كه گويا افراد بدپوشش و اوباش در يك رديف قرار گرفتهاند.
نه اينها در يك رديف نيستند.
جناب سرهنگ طرح امنيت اجتماعي با مبارزه با بدپوششي و بدحجابي آغاز شد در اذهان عمومي با همين فاز شناخته ميشود. اين مصاديق بدحجابي را چه كسي تعيين ميكند؟ چطور به اينجا رسيديد كه «چكمه بلند» ميتواند با ناهنجاريهاي اجتماعي ارتباط داشته باشد؟
ماده 638 قانون مجازات اسلامي به نيروي انتظامي الزام داده تا با كساني كه وجه وكفين و ضوابط شرعي را در انظار عمومي رعايت نميكنند، برخورد كند. پليس ميتواند اينها را دستگير كند، يعني زنان بايد صورت و دو دستشان از مچ بيرون باشد. حالا ببينيد اگر ما با همه كساني كه اين حد را رعايت نميكردند برخورد ميكرديم چه ميشد، باز اين سوال را ميپرسيديد؟
منتقدان طرح عقيده دارند پس از گذشت 30 سال چرا هنوز بايد مشكل بدحجابي داشته باشيم؟ تا طرحي به آن اختصاص يابد؟ و اين قدر اعتبار و انرژي صرف آن شود؟
نه، به نظر من خيليها حجابشان را رعايت ميكنند.
يكسال و اندي از عمر طرح گذشته. چقدر توانستهايد بحث حجاب را بهبود ببخشيد تا زنان ما همان حد وجه وكفين را رعايت كنند؟
اصلا طرح به دنبال اين نبود كه مردم حدود وجه و كفين را رعايت كنند. در پي بهبود وضعيت نبود.
به هر حال هدف اصلي اجراي ماده 638 قانون مجازات، بهبود وضعيت است.
ما براساس برآورد پنج شش ساله طرح را تدوين كرديم. اگر نيروي انتظامي ميخواست همه افرادي را كه حدود وجه و كفين را رعايت نميكند دستگير كند، بايد كلي را به زندان ميانداخت. هدف نيروي انتظامي شناسايي رفتارهايي بود كه آسيبزا هستند.
يعني ميگوييد تشخيص آسيبزا بدون رفتار افراد به عهده نيروي انتظامي است؟
خير. شوراي عالي انقلاب فرهنگي يك دستورالعمل فرهنگ عفاف و حجاب دارد كه در آن تعيين دقيق مصاديق بدحجابي به عهده نيروي انتظامي است. ما هم كار كارشناسي كرديم و از حوزه و دانشگاه نظر خواستيم و براساس توانمندي و ميزان شيوع رفتارهاي آسيبزا، داشتن پوشش مانكني، روسري باريك، آرايشهاي مانكني، مانتوهاي چسبان كوتاه و شلوار كوتاه مصداقهاي حداقلي شدند؛ در حالي كه قانون به ما اختيارات بيشتري داده است. اما نيروي انتظامي مقدوراتش در همين حد اجازه ميداد و اينها هم بيشتر جنبه آسيب شناختي دارند دستورالعمل عفاف حجاب هم مسووليت تعيين مصداق را به ما سپرده است. ميدانيد كه مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي در حكم قانون است.
اما آنچه شما و خيليها توجه نميكنند، مساله هم رديف قراردادن ناهنجاريهاست؛ در حالي كه ما با اراذل و اوباش امنيتي و انتظامي برخورد ميكنيم و با بدحجابها برخورد اجتماعي داريم. جامعه مثل پازل است ما نميتوانيم به خانمي بگوييم هر طور خواستي از منزل بيرون بيا و بر سر فردي بكوبيم كه براي او مزاحمت ايجاد ميكند.
بسياري از اراذل و اوباش علاوه بر كارهاي خلاف عمده رفتارهايشان بروي زناني متمركز بود كه پوشش مناسبي نداشتند. اما اين حرفتان را قبول دارم كه نوع برخورد بايد فرق كند و فرق هم ميكند ما براي برخورد با اراذل، يگان ويژه به كار گرفتيم، در حالي كه براي تذكر به زنان از خانمهاي مامور استفاده كرديم، اصلا هدف اصلي ما در اين طرح ايجاد امنيت براي خود زنان، حتي افراد بدحجاب بود.
اشكال ديگر اين است كه مساله يا آسيب مورد نظر در نواحي و مناطق مختلف با هم فرق ميكند. طرح يك طرح ملي با مصاديق مشابه و سراسري است كه شايد يك آسيب براي منطقهاي جدي باشد و براي منطقهاي نباشد.
شما از كجا اين را ميگويي؟ ما اتفاقا در اين طرح ملاحظاتي داريم. شما در سمنان و تهران نميتوانيد موارد مشابه برخورد را ببينيد؛ چون فرهنگ اين دو استان متفاوت است. ما تشخيص اين مساله را به عهده نيروي انتظامي هر استان گذاشتهايم. اصلا در طرح امنيت اجتماعي نكتهاي كه مغفول ماند و متاسفانه روزنامهها به دليل خاصيت سطحي و ژورناليست بودنشان و حتي بعضي روانشناسان و جامعهشناسان بهطور سطحي با آن برخورد كردند، اين بود كه منطق پشت طرح را نديدند طرح بدپوششي از شمال شهر و اراذل و اوباش از جنوب شروع شد.
در طرح امنيت اجتماعي در بعضي فازها، پليس يكدفعه دست به حمله ميزند. گويا فقط در آن مقطع آسيب وجود دارد. رعب و وحشتي ايجاد ميكند و حتي فرصتي براي بعضيهاست تا پنهان شوند.
بايد تاكيد كنم كه در همه جاي دنيا پليس مظهر اقتدار جامعه است. جامعه اقتدارش را در پليس متجلي ميبيند. نبايد انتظار داشت با كسي كه قمه دست گرفته و محلهاي را ناامن كرده، با ملاطفت برخورد كرد. يك شب حمله حاصل 6 ماه كار اطلاعاتي است. در اينجا بسيج، سازمان اطلاعات تهران و استانها كار ميكنند. افراد را تحت نظر ميگيرند. اگر بخواهيم جامعه امنيت داشته باشد، بايد اين گونه عمل كرد. شما يك وقت سردرد داريد، استامينوفن ميخوريد، يك وقت سردرد علامت بيماري است كه بايد جراحي شود و استامينوفن كافي نيست. جراحي، هزينه، درد و اضطراب دارد. پس از جراحي باز هم ميتوان از استامينوفن براي كنترل درد استفاده كرد. جامعه هم اين گونه است پليس همواره با بدحجابي، فروش مواد مخدر و اراذل و اوباش برخورد ميكند. منتهي در جاهايي نشانهها ميگويند كه اين ناهنجاريها از حد گذشته است. نظرسنجيها، 197، پليس 110، بررسيهاي ميداني و برآوردهاي اجتماعي ما نشان داد كه مصرف استامينوفن ديگر كافي نيست تا زماني كه بيماري از حالت حاد خارج شود. طرحهاي ناجا ناظر بر مشكلاتي است كه از حد عادي ميگذرد.
چرا طرح از اين مقطع خاص شروع شد؟ به عبارت خودتان، بيماري حاد چه بود؟
سال 85 و ابتداي 86 براي ما اهميت خاصي داشت. در هر 2 سال رنگ سال كرم بود كرمي كه به رنگ پوست نزديك ميشود. از آن طرف تعداد افرادي كه پوستشان را برنز ميكنند افزايش مييابد. افراد با دستگاههاي سولاريوم برنز ميكردند، شلوارك كوتاه ميپوشيدند و موهاي شرابي را از روسري بيرون ميگذاشتند و... وضعيت را ببينيد. ما در پي بهبود نبوديم كه بخواهيم همه چادر سر كنند. ما ميخواستيم از اين وضع خارج شويم. ما موفق بوديم؛ اما اتفاق مهم چه بود؟ سال 86 آخرين سالي است كه در دنيا رنگ سال از تكرنگي خارج ميشود. ما در سال 87 رنگ زرد و سبز و بنفش را به عنوان رنگ سال داريم. از تكرنگي به چندرنگي ميرسيم. مطمئن باشيد اگر سال 86 آن اقدامات انجام نميشد، ما با مناظري روبهرو ميشديم كه در آن مناظر، افرادي به خيابان ميآيند كه شما نميفهميديد لباس به تن دارند يا ندارند؟ روسري سرش هست يا نه؟ چون رنگ روسري با رنگ بدنش و موهايش يكسان است. از طرف ديگر، لباس مناسب گران است. رفتن به سمت هنجار هزينهاش بيشتر است. در اينجا نيروي انتظامي بايد به جوان بگويد كه راه درست چيست.
جناب سرهنگ، ما پيش از نيروي انتظامي 22 نهاد فرهنگي داريم. به نظر شما، آيا وجود چنين طرحي نشانه عملكرد ضعيف از آنها نيست كه نيروي انتظامي را به ميدان آورده است؟ اين نهادها چه كارهاند؟
ما در جامعهشناسي 2 مفهوم داريم؛ يكي اجتماعي شدن و ديگر باز اجتماعي شدن است. اجتماعي شدن. ناظر بر رفتارهايي است كه از بدو تولد تا 10 11 سالگي ادامه دارد. شخصيت فرد شكل ميگيرد، اما باز اجتماعي شدن يعني كنشها و رفتارهايي كه حتما بايد به گروهي برسد تا بروز يابد. در جامعهپذيري اگر فرد تا 8 9 سالگي پوشش و حجاب را پذيرفت كه هيچ. ميخواهم بگويم اعتقاد ما اين است هر چه نهادهاي فرهنگي در حوزه اجتماعي شدن كار كنند، ما در حوزه باز اجتماعي شدن خيالمان راحتتر است. جامعهشناسان ميگويند اجتماعي كردن صددرصد كار فرهنگي ميخواهد، زود جواب نميدهد، اما در حوزه باز اجتماعي شدن در خوشبينانهترين حالت 50 درصد كار فرهنگي و 50 درصد برخوردي است. شما ميبينيد كه ما در طرح كمربندي ايمني 50 درصد در حوزه فرهنگ هزينه ميكنيم و 50 درصد هم برخورد است. كه نتيجه مطلوبش را ملاحظه ميكنيد.
در آخر ميخواهم بدانم كه چه تضميني براي نتيجه دادن اين برخوردها وجود دارد؟ خيلي وقتها طرح باعث قبحزدايي ميشود. تكرار و ادامه طرح باعث شده تا رويارو شدن با پليس هيچ ترسي نداشته باشد، حتي ميتوانم بگويم باعث تجربهاندوزي خلافكاران ميشود.
من بخشي از اين حرفها را قبول دارم. آيا مجازات و هدفش صددرصد برآورده ميشود. قطعا خير اما بايد نهادهاي باز اجتماعي شدن بيايند پاي كار. پيش از برخورد پليس نهادهاي فرهنگي بايد كارشان را درست انجام دهند تا در باز اجتماعي شدن پليس مشكلي نداشته باشد.
فكر ميكنيد طرح چقدر به هدفش رسيده است و براي بهبود آن چه برنامهاي داريد؟
طرح ارتقاي امنيت هدفش تثبيت وضع موجود است. براي ارتقاي بيشتر نيروي انتظامي در حين انجام و پس از آن به بازخوردسنجي ميپردازد. ما به طرح نگاه انتقادي داريم و آن را بازسازي ميكنيم، منتهي با ملاك افكار عمومي، رضايت عموم ملاك ادامه طرح است.
كتايون مصري
سه شنبه 5 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 447]
-
گوناگون
پربازدیدترینها