واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - دکتر ابراهیم فیاض - استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران 1. انقلاب اسلامی سرنوشت خاورمیانه را رقم زد و آن را در تحولی دیگر، بر خلاف چند قرن اخیر قرار داد. حمله عراق به ایران و نبرد و دفاع جانانه ایران با استفاده از نیروهای مردمی (به طور اصلی) مکملی دیگر بر انقلاب اسلامی ایران شد. لذا جنگ و دفاع مردم، نه تنها انحراف یا مانعی بر سر راه انقلاب، بلکه تکمیلی بر آن شد. پس مطالعه انقلاب و جنگ مکمل هم بوده و مطالعه تاریخی یکی بدون دیگری اشتباهی بزرگ است. 2. جنگ نزدیک به یک دهه طول کشیده است، این زمان کافی بود که همه جهان از چنین جنگی خبردار شده و حول و حوش این جنگ طولانی تحلیلی ارائه دهند. به همین دلیل این جنگ سبب اطلاع یافتن جهان از انقلابی شد که پیش از آن صورت گرفته بود. 3. چون انقلاب ایران انقلابی با یک پیام جهانی بود، جنگ بعد از آن نیز یک جنگ جهانی علیه ایران بود که می توان آن را در قالب روابط بین الملل آن زمان مشاهده کرد.واکنش گران جنگ - اعم از ستادی و اجرایی نظامی آن- با همین نظر، در جنگ شرکت داشتند و سطوح کنشی نیز بر اساسی جهانی تنظیم شده بود که از بوم و سنت ایرانی شروع می شد و به کنش جهانی می رسید. 4. در مقابل، کنش جنگی عراق از مدرنیسم چپ شروع شده بود (یک نوع مدرنیسم چپ ایلی یا عراق سوسیالیسم ایلی) که علیه انقلاب سنت گرای ایران انجام می پذیرفت. اجرای جنگ به عهده مدرنیسم چپ در دو جبهه شروع شده بود، یکی شرق ایران در افغانستان حضور شوروی در غرب و حضور عراق در ایران. ولی در جنگ عراق علیه ایران مدرنیسم راست (غرب) از آن پشتیبانی کامل به عمل می آورد. 5. در ابتدا جنگ توسط مدرنیسم چپ (بنی صدر) فرماندهی می شد و چون مدرنیسم چپ در مقابل مدرنیسم چپ قرار داشت، جنگ به حالت رکود درآمده بود. ولی در جنگ داخلی میان سنت و مدرنیسم چپ در ایران در نهایت سنت پیروز شد و مدرنیسم چپ به جایگاه و محل تولد آن (فرانسه) بازگشت و سنت با تکیه بر سنت توانست مدرنیسم چپ را از خاک ایران (فتح المبین و بیت المقدس) بیرون کند. 6. پیروزی های عملیاتی ایران تا زمانی که بر سنت تکیه می کرد ادامه داشت، ولی لحظه ای که در داخل ایران گرایش به مدرنیسم راست شروع شد، تاثیر شدیدی بر وضعیت جنگ گذاشت، جنگ تابع سیاست بازی شده بود، به جای آنکه سیاست تابع جنگ شود و این سبب شد که فضای جبهه ها عوض شود، فضایی که پیروزی آور نبود، بلکه بحران آفرین شده بود. بحران از پشت جبهه به درون جبهه وارد می شد. 7. فضای جنگ دارای یک سیر خاص بود. ا- مدرنیسم چپ فرانسوی با مایه ای کم از مذهب (بنی صدر)، 2- مدرنیسم چپ بومی با مایه مذهبی قوی که در قالب عدالت طلبی به مالکیت عمومی می پرداخت و دولتی کردن تمامی سطوح جامعه را در نظر داشت. این دوره سطوح میانی جنگ را تشکیل می داد که در پناه آرامشی که از پیروزی های اولیه جنگ در پناه سنت به دست آمده بود، قرار داشت. 3- مدرنیسم راست مذهبی که در عکس العمل نسبت به مدرنیسم چپی به وجود آمده بود و سخت بر نسبت ها تاکید می کرد، نسبیت در معرفت دینی و عصری بودن معرفت سنتی. این جریان سخت بر مشروعیت ادامه جنگ تاثیر گذاشت و سیاست مقدم بر جنگ قرار داده شد. 8. مدرنیسم راست پس از جنگ به صورت افراطی در قالب تعدیل اقتصادی یا تعدیل عرضه و تقاضا شروع شد و دیگر احتیاج به توجیه مذهبی نداشت، بلکه مستقیم به طرف عمل گرایی رفت و "کابینه کاری" تشکیل شد که نشان از غیر ارزشی بودن بازسازی بعد از جنگ داشت و اجرای مدرنیسم راست را به عهده پرفته بود، یعنی لیبرالیسم دولتی اقتصادی یا سرمایه داری دولتی- خصوصی یک نوع جدایی عمیق از فضای حاکم بر جنگ خبر می داد. 9. نتیجه این سیاست اقتصادی در بعد نخبگان، دیدگاه لیبرالیسم اقتصادی بود که در قالب جامعه مدنی و شعار آن خلاصه می گشت که از یک مفهوم شروع می شد و آن کلمه اصلاح بود که در مقابل انقلاب و بسیج سیاسی مطرح می شد، یعنی مفهوم اصلاح برای نقد انقلاب به کار می رفت و چون انقلاب نقد می شد، مفهوم جنگ و جنگاوران ایران مورد نقد واقع شدند، هر چند در ابتدا به عنوان یک مکتب انتقادی، به دنبال عدالت جویی در عین آزادی جویی بود، ولی در آخر (به دنبال اثر تعدیل یا لیبرالیسم اقتصادی) فقط آزادی مطرح شد و عدالت فراموش شد. 10. مقدم شدن سیاست بر جنگ در انتهای جنگ، سبب شد که جنگ راکد شده و عملیات ها با توجه به سیاست های بین الملل و سیاست خارجی انجام شود و این منظر، سبب طولانی شدن جنگ و توجه جبهه ها از درون به جامعه می شد، به طوری که عده ای از آنها در شهر هایی مثل اهواز و در محله هایی مثل کیان پارس و ... مسکن گزیدند و همین مسئله سبب جدایی فرماندهان از بطن جنگ می شد که بی اطلاعی از وضعیت دقیق رزمندگان را در پی داشت. 11. همین جدایی فرمانده از رزمنده، پس از جنگ به صورتی دیگر تجلی یافت که همراهی عده ای از فرماندهان در بازسازی و بهره مند شدن از عواید آن، سبب جدایی آنها از جامعه و غفلت از رزمندگانی شد که با مشکلات جسمی و روحی ناشی از جنگ، پس از جنگ در گوشه و کنار کشور به زندگی خود ادامه می دادند و مردم شاهد زجرهای بی پایان این قهرمانان بودند و همین همراهی با بازسازی لیبرالیستی بود که فاصله طبقاتی در میان خود فرماندهان هم رخ داد تا چه رسد به فاصله آن نوع فرماندهان با رزمندگان عادی جبهه ها. 12. بازسازی که بر محوریت شهر ها استوار یافته بود، به فراموش شدن روستا ها و یا شهری ساختن آنها انجامید و رزمندگان روستایی نیز به فراموشی سپرده شدند، برخی از این رزمندگان به گوشه زمین های کشاورزی خود غلتیدند و هیچ ندایی از آنها برنیامد. آنها هر چه درد روحی و جسمی داشته با خود بردند و کسی دیگر از آنها خبر نداشت و یا اهالی روستا بر آنها دل می سوزاندند و گاهی هم مورد طعنه واقع می شدند. این گروه از تمام امتیازات شهرها مثل زمین های واگذار شده نیز بی بهره ماندند. به هر حال پس از جنگ نقش روستا در جنگ دچار غفلت شد، گویی فقط شهر ها می جنگیدند. 13. چون بازسازی تهران محور بود، رزمندگان شهرهای کوچک و بزرگ مورد غفلت واقع شدند، مثل اینکه فقط دو کوهه ای وجود داشت و دیگر انرژی اتمی (مقر دیگر لشگرهای بزرگ) وجود نداشت و فقط فرهنگ رزمندگان تهرانی به عنوان فرهنگ جبهه جمع آوری شد و فقط فرهنگ بسیجی های تهران در سینمای جنگ و صدا و سیما تجلی و باز تولید شد و از فرهنگ غنی چند فرهنگی جبهه غفلت شد، چرا که در جبهه ها مذاهب مختلف اسلامی و غیر اسلامی، شهرها و روستاها و عشایر، پولدار و بی پول و ... و در یک کلام مردم یا تمامی اقشار بودند که سرنوشت جنگ را رقم می زدند، هر چند برخی از اقشار اکثریت مطلق داشتند. 14. ارتش و حضور آن در جنگ، نکته ای است که باید به دقت مورد مطالعه قرار گیرد، ارتشی که بر اثر انقلاب و اضمحلال حکومت شاهی، دچار شوکه شده بود، خودش را صادقانه وارد جنگ کرد و با همان شوک روانی وارد جنگ شد و سعی می کرد تا آنجا که می تواند با اندوخته های علمی و عملی خود وارد شود، هر چند این دانش ها و اندوخته ها خصوصا در اول جنگ کارساز نبود(به علت انسجام ارتش متجاوز عراق و عدم انسجام و عدم پشتیبانی متناسب با ارتش منظم) ولی ارتش سعی داشت در کنار مردم با دشمن بجنگد و از همین جاست که نقش بزرگ مردانی مثل شهید بابایی و شهید صیاد شیرازی و ... در این هدف بزرگ روشن می شود و در مقابل اینها کسانی بودند که بر عکس عمل می کردند که بررسی این موارد نیز می تواند بر روشن شدن تاریخ اجتماعی جنگ سخت تاثیر بگذارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]