واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: بهينه سازي حافظه تاريخي
1- درست در روزهايي كه ورزشكاران ايراني اعزامي به مسابقات المپيك با وجود صرف هزينه هاي بسيار و حمايت گسترده يي كه از آنها به عمل آمده موفقيتي كسب نمي كنند و به لشكر شكست خورده تبديل شده اند، خبر مي رسد كه برخي از بازيگران سينماي كشور بدون هيچ نوع حمايتي توانسته اند در پروژه هاي بزرگ جهاني حضور يابند و در مقابل دوربين فيلمسازاني همچون ريدلي اسكات و آلخاندرو آمه نابار قرار بگيرند. تا پيش از اين فكر مي كرديم چنين موقعيت هايي فقط ممكن است نصيب بازيگري مثل شهره آغداشلو شود كه جلاي وطن كرده و چون قرار است نقش يك ايراني را بازي كند، براي بازي در فيلمي مثل خانه يي از شن و مه انتخاب مي شود. اما با حضور گلشيفته فراهاني و همايون ارشادي در فيلم هاي ريدلي اسكات و آمه نابار مشخص شد كه امكان همكاري عوامل سينماي ايران با سينماگران خارجي وجود دارد و حتي وضعيت پيچيده سياسي فعلي جهان هم نمي تواند مانع اين همكاري شود. فعلاً مهم نيست كه اين حضور بين المللي، كيفيت هنري مطلوبي دارد يا نه و مثلاً نقشي كه به گلشيفته فراهاني واگذار شده تا چه حد توانايي هاي او را عيان خواهد كرد و آيا او توانسته اعتماد به نفس اش را برابر بازيگران بزرگي كه در مقابلش قرار گرفته اند، حفظ كند يا خير، بلكه نكته مهم اين است كه سينماي ايران در اين وانفسا چنين امكاني را به دست آورده است. همكاري هر كدام از عوامل سينماي ما با سينماگران بين المللي يك فرصت مغتنم براي كسب تجربه و شناختن استانداردهاي جهاني است. خدا كند كه تنگ نظر و حسود نباشيم و به جاي آنكه چنين اتفاقاتي را مشكوك فرض كنيم، راه هايي براي تكرار آن در ديگر رشته هاي سينما بيابيم. فايده اين نوع همكاري ها براي همان چيزي كه دوستان اسم اش را گذاشته اند «سينماي ملي»، قطعاً بيش از حضورهاي جشنواره يي و جايزه اين جور جشنواره هاست.
2- در ميان خبرهاي هفته گذشته اعلام شد آيين نامه اجرايي «اصول و سياست هاي بهينه سازي حضور زن در سينما» در معاونت سينمايي وزارت ارشاد تنظيم شده است. اين آيين نامه به منظور «ترسيم وضعيت مطلوب در خصوص زنان در سينما، اصلاح نگرش هاي منفي و فاقد اصالت و غيرتخصصي در زمينه حضور زن در سينما و تقويت حضور زنان متعهد و شايسته هنرمند در عرصه سينما» تنظيم شده است. نمي دانم چه طور ممكن است يك آيين نامه اداري بتواند حضور زن در سينما را «بهينه سازي» كند و تفاوت ميان «نگرش هاي فاقد اصالت و غيرتخصصي» با نگرش هاي منجر به «تقويت حضور زنان متعهد و شايسته» را در عرصه دشوار و پيچيده يي مثل سينما مشخص كند. فقط اينقدر مي دانم كه همچنان داريم مشكلات بنياني و اساسي مان را با صدور آيين نامه و بخشنامه حل مي كنيم. كاش همان قدر كه نگران «حضور بهينه زن در سينما» هستيم، براي «حضور بهينه» تمدن و فرهنگ و خرد و هويت و سنت و ميراث مان در سينما هم راهي پيدا مي كرديم.
3- اعلام شده كه فيلم جديد آقاي محمد درمنش توقيف شده و امكان نمايش عمومي ندارد و ايشان به عنوان اعتراض، از مقام خود در شوراي صدور پروانه ساخت و نمايش آثار ويدئويي استعفا داده و در نامه يي اعلام كرده به «فضاي منجمد و خشك فعلي مسلط بر سينما» اعتراض دارد و «نااميد از هر طريق نجات در فضاي فعلي سينماي كشور از انديشه موجود» فاصله گرفته تا «در آينده و حافظه تاريخي مردم سرزمين مان خود را شريك نگاه ارتجاع» نداند. من فيلم مورد مناقشه را نديده ام و نمي دانم چه مشخصاتي دارد و قصد قضاوت به سود يا ضرر كسي را ندارم، فقط از اين حيرت زده شده ام كه وقتي كسي با ويژگي هاي محمد درمنش كه سال ها در حوزه سينماي دفاع مقدس كار كرده، نزديك به دو دهه در شوراهاي مختلف نظارتي عضويت داشته و از شاخص ترين معترضان به تساهل و تسامح در عرصه فرهنگ و هنر بوده، فيلمي مي سازد كه حتي با حذف و اضافه هم قابل نمايش نيست و به كلي غيرقابل نمايش اعلام مي شود، پس معيارها و قواعد شوراهاي محترم مميزي كشور را چه كساني تعيين مي كنند، چه كساني درك مي كنند و چه كساني اجرا مي كنند؟
4- احتمالاً مستحضريد كه اين روزها سريال يوسف پيامبر از تلويزيون پخش مي شود. سال ها قبل، در سال 1372 و در جشنواره دوازدهم فجر، فيلم ناگواري به نام ايوب پيامبر نمايش داده شد و پس از آن، جلسه پرسش و پاسخي با حضور سازنده اين فيلم در سالن مطبوعات برگزار شد. آن وقت ها اين جلسات را آقاي رسول صدرعاملي اداره مي كرد. از آقاي سلحشور پرسيده شد چرا اين فيلم را ساخته ايد، ايشان پاسخ داد؛ «حس كردم نزديكي زيادي به شخصيت پيامبران دارم و درست است كه من اين فيلم را كار كنم.» سوال بعدي اين بود كه براي به تصوير كشيدن شخصيت يك پيامبر چه مشكلاتي داشته ايد، آقاي سلحشور پاسخ داد؛ «در تلويزيون ما زندگي پيامبران اولوالعزم توسط كساني نشان داده شده كه به اعتقاد من نبايد دست به اين كارها بزنند. ما بحمدالله يك آب شسته تر از ديگرانيم.» از آنجا كه مشهور است ما ملتي هستيم كه حافظه تاريخي نداريم، خواستم اين پرسش و پاسخ تاريخي را كه خودم در آن زمان شاهدش بودم، بار ديگر در مقطع فعلي كه اثر ديگري از آقاي سلحشور در حال پخش از «رسانه ملي» است يادآوري كنم. اصولاً يادآوري بعضي چيزها در بعضي مقاطع خوب است و موجب بهينه سازي حافظه تاريخي آدميزاد مي شود.
[email protected]
چهارشنبه 30 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]