واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حکم قاتل قاضي ؛ اعدام در محل جنايت اميرحسين - متهم به قتل - در جايگاه مخصوص قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: اتهام قتل را قبول دارم ، اما من قاضي (مقتول) را نمي شناختم و هيچ بدي در حق من نکرده بود. نمي دانم چرا او را کشتم و اکنون تصور مي کنم در رويا به سر مي بردم. مرد جواني که به اتهام قتل قاضي دادگستري قرچک ورامين در زندان به سر مي برد، روز گذشته در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه و به اعدام در ملاعام و همدستش به زندان محکوم شد. به گزارش جام جم ، ظهر روز 30 تير ماه امسال کارکنان و مراجعه کنندگان دادگستري قرچک ورامين متوجه فريادهاي کمک خواهي در يکي از شعبات دادگاه شدند و معلوم شد داخل شعبه 103 دادگاه عمومي جزايي قاضي جواد جعفرپور مورد حمله قرار گرفته و بشدت مجروح شده است. با مشاهده اين صحنه ، مرد ضارب دستگير و به مرکز پليس منتقل شد و قاضي مجروح براي درمان به بيمارستان 15 خرداد ورامين انتقال يافت ، اما تلاش پزشکان موثر واقع نشد و وي روي تخت بيمارستان جان باخت. بنابراين ، جسد قاضي شهيد به پزشکي قانوني منتقل شد و ماموران جنايي ورامين به تحقيق از متهم پرداختند. قتل براي ملاقات با دوست در زندان اميرحسين متهم به قتل 28 ساله در اظهاراتش گفت: يکي از دوستانم به نام مصطفي ، سال 84 به اتهام قتل ناپدري اش دستگير و روانه زندان خورين ورامين شده بود. مي خواستم به ملاقات او بروم تا شايد بتوانم راهي براي آزادي اش پيدا کنم. وقتي به زندان مراجعه کردم ، مسوولان زندان اين اجازه را به من ندادند و بيان کردند بايد براي اين کار نامه قضايي دريافت کنم. بنابراين نزد قاضي جعفرپور (مقتول) رفتم ، اما او خواسته ام را نپذيرفت.متهم به قتل ادامه داد: براي همين ، از قاضي کينه به دل گرفتم و روز پنجشنبه از روي ديوار ساختمان مجتمع قضايي ورامين وارد حياط مجتمع شدم و چاقويم را در دستشويي پنهان کردم و روز حادثه به عنوان مراجعه کننده وارد دادگستري شدم و پس از برداشتن چاقو به سالن دادگاه رفتم و منتظر شدم تا اتاق قاضي خلوت شود، وقتي مطمئن شدم که هيچ مراجعه کننده اي داخل دفتر نيست ، وارد اتاق شدم و بار ديگر خواسته ام را مطرح کردم که او نپذيرفت ؛ عصباني شدم و با چاقو او را زخمي کردم و قصد فرار داشتم که دستگير شدم. به دنبال اين حادثه ، ماموران در ادامه تحقيقات پي بردند که مادر دوست قاتل به نام شهناز طراح نقشه قتل بوده و متهم به قتل را تشويق به جنايت کرده است.با کشف اين سرنخ ، زن ميانسال هم دستگير شد. متهم به قتل پس از بازسازي صحنه قتل همراه همدستش روانه زندان شد. متهمان روز گذشته به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران منتقل و به صورت فوق العاده محاکمه شدند. تقاضاي اشد مجازات از سوي دادستان براي قاتل ابتداي جلسه دادگاه ، داديار خاکي ، نماينده دادستان در دادگاه هاي کيفري استان تهران به تشريح کيفرخواست پرداخت و گفت: بزهکاري متهم به قتل در پرونده محرز است و نظريه پزشکي قانوني حکايت از آن دارد که او فاقد جنون است. عمل اين متهم باعث خدشه دار شدن امنيت در دادگستري شده و امنيت عمومي را به مخاطره انداخته است. براي اميرحسين ، متهم رديف نخست پرونده به اتهام مباشرت در قتل عمدي قاضي دادگستري ورامين ، تقاضاي اعدام در ملاعام دارم و براي شهناز، متهم رديف دوم به اتهام معاونت در قتل عمدي ، درخواست مجازات قانوني مي کنم. در ادامه مادر مقتول نيز براي قاتل پسرش تقاضاي قصاص کرد. سپس قاضي عزيزمحمدي ، رئيس شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران از يکي از شاهدان حادثه خواست در جايگاه مخصوص قرار بگيرد و از روز حادثه بگويد. اظهارات شاهدان در دادگاه يکي از شاهدان در تشريح ماجرا گفت: آن روز براي حل و فصل پرونده يکي از اقوامم به دادگستري مراجعه کرده بودم و در سالن دادگاه بودم که صداي فريادي شنيدم. ابتدا گمان بردم متهمي از قاضي ، حکمي دريافت کرده و ناله مي کند. چند لحظه اي مکث کردم ، اما صداي ناله ها که بيشتر شد همراه چند نفر ديگر وارد دفتر کار قاضي شديم و مشاهده کرديم او از سوي مرد جواني زخمي شده است. بلافاصله متهم را دستگير کرديم و تحويل پليس داديم و قاضي زخمي نيز براي درمان به بيمارستان منتقل شد که خيلي دير شده بود. به اين ترتيب 2 شاهد ديگر هم در جايگاه شهود حاضر شدند و گفته هاي شاهد نخست را تاييد کردند. قتل به خاطر يک توهم به دنبال اظهارات شهود، اميرحسين - متهم به قتل - در جايگاه مخصوص قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: اتهام قتل را قبول دارم ، اما من قاضي (مقتول) را نمي شناختم و هيچ بدي در حق من نکرده بود. نمي دانم چرا او را کشتم و اکنون تصور مي کنم در رويا به سر مي بردم. وي افزود: هنوز هم اين توهم با من است و از کاري که کرده ام ، پشيمانم.وقتي از خصوصيات و رفتار اين قاضي مي شنوم ، بيشتر ناراحت و شرمنده مي شوم. مرد قاتل ادامه داد: از چندي پيش ، از طريق مادرم با خانواده شهناز آشنا شدم و وقتي فهميدم پسرش در زندان است و بايد ديه پرداخت کند تا آزاد شود، دلم به حال آنها سوخت و تصميم گرفتم براي آنها کاري کنم تا از اين بلاتکليفي نجات يابند، اما مادر امير (مرد زنداني) مدام مي گفت که قاضي دادگاه (مقتول) بدون اين که عمد يا غيرعمدي بودن قتل را تشخيص دهد، براي پسرم حکم صادر کرده است. شهناز متهم رديف دوم مرا تشويق به قتل کرد و من روز حادثه با ورود به دادگاه ، قاضي را با چاقو کشتم. انکار همدست در دادگاه به دنبال اعتراف مرد قاتل ، شهناز همدست وي پشت تريبون دفاع قرار گرفت و گفت: من متهم را تشويق به قتل کسي نکردم. درست است که از وضعيت بد مالي رنج مي بردم و با زنداني شدن پسرم ، زندگي ام هم بدتر شده بود، اما گمان مي بردم مرد جوان - متهم - مي خواهد کمک مالي به ما کند تا پسرم با پرداخت ديه در حق اولياي دم نجات پيدا کند و نمي دانستم که او چنين نيتي دارد و مي خواهد قاضي را به قتل برساند. بنا بر اين گزارش ، متهمان با تجديدنظر و قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند و قاضي عزيزمحمدي ، رئيس شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران پس از مشورت با 4قاضي مستشار (رحيمي ، باقري ، سالاري و عبداللهي) عصر ديروز وارد شور شدند و اميرحسين متهم به قتل را گناهکار شناختند و وي را به اعدام در ملاعام مقابل دادگستري قرچک ورامين و شهناز متهم رديف دوم را به اتهام معاونت در قتل به زندان محکوم کردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 784]