تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی که خودت با گناه راه اجابت آن را بسته ای.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799056570




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پيامبر اكرم (ص) از نگاه امام صادق عليه السلام


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پيامبر اكرم (ص) از نگاه امام صادق عليه السلام

پيامبر اكرم (ص): وقتي مي خواهي عيوب ديگران را ياد كني ، عيوب خويش را به ياد آور . (كنز العمال ، ج 3 ، ص 586)در طول تاريخ بشريت ، كمتر انسانى وجود دارد كه مانند پيامبر اسلام (ص) تمام خصوصيات زندگى اش به طور واضح و روشن بيان و ثبت ‏شده ‏باشد. خداوند متعال در قرآن ‏با زيباترين عبارات و كامل ترين ‏بيانات ، آن حضرت را معرفى نموده و با عالى ‏ترين صفات ستوده است و مى ‏فرمايد: « و اِنّك لَعلي خُلق عَظيم‏» ؛ ( قلم/4) " اي پيامبر! تو بر اخلاقى عظيم استوار هستى. "نيز مى ‏فرمايد: « محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم. »  (فتح/29) محمد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سر سخت و در ميان خود مهربانند. محققان ، تاريخ نويسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت‏ محمد (ص) سخن گفته ‏اند. اما ائمه عليهم السلام با نگاهى ژرف و دقيق ، سيماى آن شخصيت ‏بى‏نظير و درُّ يكتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته و به معرفى زندگى، مبارزات و آموزه‏هاى آن حضرت پرداختند. در اين نوشتار بر آنيم تا گوشه هايى از زندگى و شخصيت ‏پيامبر اكرم (ص) را از نگاه امام صادق عليه السلام به تماشا بنشينيم. تولد نور امام صادق (ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پيامبر اكرم (ص) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفريد (1) .  همچنين امام صادق (ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم (ص) فرمود: «اى محمد! قبل از اين كه آسمان‏ها ، زمين ، عرش و دريا را خلق كنم، نور تو و على را آفريدم...».(2) ثقه ‏الاسلام كلينى (ره) مى‏نويسد: امام صادق (ع) فرمود: « هنگام ولادت ‏حضرت رسول اكرم (ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پيامبر) بود. يكى از آن دو به ديگرى گفت: آيا مى‏بينى آنچه را من‏ مى‏بينم؟ ديگرى گفت: چه مى‏بينى؟ او گفت: اين نور ساطع كه مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همين حال ، ابوطالب (ع) وارد شد و به ‏آن‏ها گفت: چرا در شگفتيد؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را گفت. ابوطالب به او گفت: مى‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابوطالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد كه وصى اين نوزاد خواهد بود (3) نامهاى پيامبر كلبى ، از نسب شناسان بزرگ عرب مى‏گويد: امام صادق (ع) از من‏پرسيد: در قرآن چند نام از نام‏هاى پيامبر خاتم (ص) ذكر شده است؟ گفتم: دو يا سه نام. امام صادق (ع) فرمود: ده نام از نام‏هاى پيامبر اكرم در قرآن‏ آمده است: "محمد ، احمد ، عبدالله، طه، يس ، نون ، مزمل ، مدثر ، رسول‏ و ذكر." سپس آن حضرت براى هر اسمى آيه‏اى تلاوت فرمود و فرمودند: «ذكر» يكى از نام‏هاى محمد (ص) است و ما (اهل‏بيت س) «اهل ذكر» هستيم. كلبى! هر چه مى‏خواهى از ما سؤال كن. كلبى مى‏گويد: از ابهت صادق آل محمد (ع‏) به خدا سوگند! تمام‏ قرآن را فراموش كردم و يك حرف به يادم نيامد تا سؤال كنم. (4) عظمت نام محمد صلي الله عليه و آله جلوه نام محمد (ص) براى امام صادق (ع) به گونه ‏اى بود كه هر گاه ‏نام مبارك حضرت محمد (ص) به ميان مى‏آمد ، عظمت و كمال رسول ‏خدا (ص) چنان در وى تاثير مى‏گذاشت ، كه رنگ چهره ‏اش دگرگون مى‏شد ، به طورى كه آن حضرت در آن حال، براى دوستان نيز ناآشنا مى‏نمود. (5) امام صادق (ع) گاهى بعد از شنيدن نام پيامبر (ص) مى‏فرمود: جانم‏ به فدايش. اباهارون مى‏گويد: روزى به حضور امام صادق (ع) شرفياب ‏شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است كه تو را نديده ‏ام. عرض كردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارك گرداند چه نامى براى او انتخاب‏ كرده‏ اى؟ گفتم: او را محمد ناميده ‏ام. امام صادق (ع) تا نام محمد را شنيد (به احترام آن حضرت) صورت ‏مباركش را به طرف زمين خم كرد ، نزديك بود گونه‏ هاى مباركش به‏ زمين بخورد. آن حضرت زيرلب گفت: محمد ، محمد ، محمد. سپس فرمود: جان خودم ، فرزندانم ، پدرم و جميع اهل زمين فداى رسول خدا (ص) باد! او را دشنام مده! كتك نزن ، بدى به او نرسان ، بدان! در روى زمين‏ خانه اى نيست كه در آن نام محمد وجود داشته باشد ، مگر اين كه آن ‏خانه در تمام ايام مبارك خواهد بود. (6)سيماى پيامبر اكرم (ص)امام جعفر صادق (ع) فرمود: امام حسن (ع) از دائى‏اش ، «هند بن ابى‏هاله‏» (7) كه در توصيف چهره پيامبر (ص) مهارت داشت ، درخواست‏ نمود تا سيماى دل آراى خاتم پيامبران (ص) را براى وى توصيف ‏نمايد. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت: « رسول خدا (ص) در ديده ‏ها با عظمت مى‏نمود و در سينه ‏ها محبتش وجود داشت . قامتش رسا ، مويش‏نه پيچيده و نه افتاده ، رنگش سفيد و روشن ، پيشانيش گشاده ، ابروانش پرمو و كمانى و از هم گشاده ، در وسط بينى برآمدگى ‏داشت ، ريشش انبوه ، سياهى چشمش شديد ، گونه هايش نرم و كم ‏گوشت ، دندان هايش باريك و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه‏ رفتن با وقار حركت مى‏كرد. وقتى به چيزى توجه مى‏كرد ، به طور عميق‏ به آن مى‏نگريست ، به مردم خيره نمى‏شد ، به هر كس مى‏رسيد سلام ‏مى‏كرد ، همواره هادى و راهنماى مردم بود. براى از دست دادن امور دنيايى خشمگين نمى‏شد. اكثر خنديدن آن حضرت تبسم بود ، برترين مردم نزد وى كسى بود كه ، بيشتر مواسات و احسان و يارى ‏مردم نمايد...» (8) اوصاف پيامبر در تورات و انجيل خداوند متعال در وصف پيامبر (ص) فرمود:«  الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه كما يعرفون ابناءهم و ان فريقاً منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون.‏» (14) كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داديم ، او را همچون فرزندان خود مى‏شناسند ؛ (ولى) جمعى از آنان ، حق را آگاهانه كتمان مى‏كنند. امام صادق (ع) فرمود:«  يعرفونه كما يعرفون ابناءهم.» زيرا خداوند متعال در تورات و انجيل و زبور ، حضرت محمد (ص) ، بعثت ، مهاجرت ، و اصحابش را چنين توصيف نمود:«  محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم...»( فتح/29) محمد (ص) فرستاده خداست ؛ و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند. پيوسته آن‏ها را در حال ‏ركوع و سجود مى‏بينى ، در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را طلبند. نشانه آن‏ها در صورتشان از اثر سجده نمايان است. اين ، توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است... .  امام صادق (ع) فرمود: اين ، صفت رسول خدا (ص) و اصحابش در تورات و انجيل است. زمانى كه خداوند پيامبر خاتم (ص) را به رسالت مبعوث ‏نمود ، اهل كتاب (يهود و نصارى) او را شناختند ؛ اما نسبت ‏به او كفر ورزيدند ، همان گونه كه خداوند متعال فرمود: «  فلما جاءهم ما عرفوا كفروا به...» ( بقره /89) هنگامى كه اين پيامبر نزد آن‏ها آمد كه (از قبل) او را شناخته بودند ، به او كافر شدند. (9) خداوند متعال در قرآن كريم ، در وصف پيامبر (ص) مى ‏فرمايد: « و ما ارسلناك الا رحمة للعالمين.»( انبياء/107) ما تو را جز براى رحمت جهانيان ‏نفرستاديم. قرآن نيز مى ‏فرمايد: « " اشداء علي الكفار رحماء بينهم.»در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند. اين دو چگونه با هم جمع مى‏شوند؟ برترين مخلوق حسين بن عبدالله مى‏گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: آيا رسول‏ خدا (ص) سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا ، اوسرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هيچ مخلوقى را بهتر از محمد (ص) نيافريد (10) امام صادق (ع) در حديث ديگرى فرمود: چون رسول خدا (ص) را به ‏معراج بردند جبرئيل تا مكانى با وى همراه بود و از آن به بعد او را همراهى نمى‏كرد. پيامبر (ص) فرمود: جبرئيل ، در چنين حالى ‏مرا تنها مى‏گذارى؟! جبرئيل گفت: تو برو. سوگند به خدا در جايى ‏قدم گذاشته‏اى كه هيچ بشرى قدم نگذاشته و پيش از تو بشرى به آن‏جا راه نيافته است (11) معمر بن راشد مى‏گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود: يك نفر يهودى خدمت رسول خدا (ص) رسيد و به دقت او را نگريست. پيامبر اكرم(ص) فرمود: اى يهودى! چه حاجتى دارى؟ يهودى گفت: آيا تو برترى يا موسى بن عمران ؛ آن پيامبرى كه خدا با او تكلم ‏كرد و تورات را بر او نازل نمود و به وسيله عصايش ‏دريا را براى او شكافت و به وسيله ابر بر او سايه افكند؟ پيامبر (ص) فرمود: خوش آيند نيست كه بنده خود ستايى كند ، ولكن (در جوابت) مى‏گويم كه حضرت آدم (ع) وقتى خواست از خطاى خود توبه ‏كند، گفت: « اللهم اني اسئلك بحق محمد و آل محمد لما غفرت لي ‏» ، خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم كه مرا عفو نمايى. خداوند نيز توبه ‏اش را پذيرفت. حضرت نوح (ع) وقتى از غرق شدن در دريا ترسيد گفت «  اللهم اني اسئلك بحق محمد و آل محمد لما انجيتني من الغرق» ‏خدايا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست‏ مى‏كنم. مرا از غرق شدن نجات بدهى. خداوند نيز او را نجات داد. حضرت ابراهيم(ع) در داخل آتش گفت:«  اللهم اني اسئلك بحق محمد و آل محمد لما انجيتني منها. »; خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم كه مرا از آتش نجات دهى. خداوند نيز آتش را براى اوسرد و گوارا نمود. حضرت موسى(ع) وقتى عصايش را به زمين انداخت و در خود احساس ترس ‏نمود گفت: «  اللهم اني اسئلك بحق محمد و آل محمد لما انجيتني ‏» ؛ خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى ‏نمايم كه مرا ايمن گردانى. خداوند متعال به او فرمود:«  قلنا لا تخف انك انت الاعلي ‏»  ( طه /68) نترس. مسلما تو برترى. اى يهودى ، اگر موسى(ع) امروز حضور داشت و مرا درك مى‏كرد و به ‏من و نبوت من ايمان نمى‏آورد ، ايمان و نبوتش هيچ نفعى به حال اونداشت. اى يهودى! از ذريه من شخصى ظهور خواهد كرد به نام مهدى (ع) كه در ‏زمان خروجش ، عيسى بن مريم براى يارى او فرود مى‏آيد و پشت‏ سر اونماز مى‏خواند. (12) سياستمدارى پيامبر(ص) در عرف جهانى امروز « سياست ‏» را به معناى نيرنگ و دروغ براى ‏كسب قدرت و سلطه بر مردم تعريف مى ‏كنند، اما «سياست‏» در لغت ، به معناى « اداره كردن امور مملكت و حكومت كردن است ‏». خداوند متعال پيامبر خاتم (ص) و جانشينان بر حق ايشان ، ائمه معصومين را از بهترين سياستمداران شمرده است . در زيارت جامعه، در وصف ائمه ‏عليهم السلام كه پرورش يافتگان مكتب نبوتند ، آمده است: « وساسه العباد». فضيل بن يسار مى‏گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه به بعضى از اصحاب خويش فرمود: خداوند عزوجل پيغمبرش را تربيت ‏كرد و نيكو تربيت فرمود. چون تربيت او را تكميل نمود، فرمود: « انك لعي خلق عظيم. ‏» ، تو بر اخلاق عظيمى استوارى. سپس امر دين ‏و امت را به او واگذار نمود تا سياست و اداره بندگانش را به ‏عهده بگيرد ، سپس فرمود: « ما اتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا » (حشر/7)، آنچه را رسول خدا براى شما آورد ، بگيريد ، (و اجرا كنيد) و از آنچه نهى كرد ، خود دارى نماييد. رسول‏ خدا (ص) استوار ، موفق و مويد به روح القدس بود و نسبت‏ به سياست‏و تدبير خلق ، هيچ گونه لغزش و خطايى نداشت و به آداب خدا تربيت‏ شده بود... . (13) زهد و وارستگى حضرت محمد (ص) هرگز نسبت‏ به دنيا و لذايذ زودگذر آن ميلى نشان ‏نداد ، به آن توجهى نكرد. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: روزى رسول خدا (ص) در حالى كه محزون‏ بود از منزل خارج شد فرشته ‏اى بر او نازل شد ، در حالى كه كليد گنج‏هاى زمين را به همراه داشت. فرشته گفت: اى محمد (ص)، اين‏ كليدهاى گنج‏هاى زمين است. پروردگارت مى‏فرمايد: اين كليدها رابگير و در گنج‏هاى زمين را باز كن و آنچه مى‏خواهى از آن استفاده‏ نما. بدون اين كه نزد من ذره‏اى از آن‏ها كم شود. پيامبر (ص) فرمود:« دنيا خانه كسى است كه خانه (واقعى) ندارد. كسانى دور آن جمع مى‏شوند كه عقل ندارند.» (14)ابن سنان مى‏گويد: امام صادق (ع) فرمود: مردى نزد پيامبر (ص) آمد ، درحالى كه آن حضرت روى حصيرى نشسته بود كه زبرى آن بر بدن آن ‏حضرت اثر گذاشته بود ، و بر بالشى از ليف خرما تكيه نموده بود ، كه بر گونه‏ هاى گلگونه‏ اش نفوذ كرده بود. آن مرد در حالى كه ‏جاهاى اثر كرده را مسح مى‏نمود ، گفت: كسرى و قيصر (پادشاهان‏ايران و روم) هرگز چنين راضى نمى‏شوند و بر حرير و ديبا مى‏خوابند و تو (كه سرور مخلوقات خدايى) بر اين حصير! پيامبر (ص) فرمود: به خدا من از آن‏ها برتر و گرامى ‏تر هستم. من‏كجا و دنيا كجا! مثال زودگذر بودن دنيا ، مثال شخصى است كه بر درختى سايه دار عبور مى‏كند ، لحظه هايى از سايه درخت استفاده‏ مى‏كند و وقتى سايه تمام شد ، از آن جا كوچ مى‏كند و درخت را رها مى‏كند. (15) به عنوان حسن ختام ، به ذكر خطبه‏ اى از آن حضرت در توصيف ‏پيامبر (ص) اكتفا مى‏كنيم. خطبه امام صادق(ع) در وصف حضرت محمد(ص) « برد بارى ، وقار و مهربانى خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و كارهاى‏ زشت مردم، مانع نشود كه دوست‏ ترين و شريف‏ ترين پيغمبرانش ، يعنى ‏محمد بن عبدالله(ص) را براى مردم برگزيند. محمد بن عبدالله(ص) در حريم عزت تولد يافت: در خاندان شرافت ‏اقامت گزيد، حسب و نسبش آلوده نگشت، صفاتش را دانشمندان بيان ‏كردند و حكيمان در وصفش انديشه نمودند. او پاكدامنى بى نظير،هاشمى نسبى بى مانند و بى مانندى از اهل مكه بود. حيا صفت او بود و سخاوت طبيعتش ، به  متانت‏ها و اخلاق نبوت سرشته‏ شده بود. اوصاف خويشتن دارى‏هاى رسالت‏ بر او مهر شده بود تا آن ‏گاه كه مقدرات و قضا و قدر الهى عمر او را به پايان رسانيد و حكم حتمى پروردگار او را به سرانجامش منتهى ساخت. هر امتى ، امت‏ پس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تا پدر بزرگوارش ، عبدالله ، پدرى او را به پدر ديگر تحويل داد. ولادتش در بهترين طايفه ، گرامى‏ترين نواده (بنى‏هاشم) ، شريف‏ ترين قبيله (فاطمه مخزوميه) و محفوظ ترين شكم باردار (آمنه دختر وهب) و امانت دارترين دامن بود. خدا او را برگزيد ، پسنديد و انتخاب كرد ، سپس كليدهاى دانش و سرچشمه ‏هاى حكمت را به او داد. او را مبعوث نمود تا رحمت ‏بربندگان و بهار جهانيان باشد. خداوند كتابى را بر او نازل كرد ، كه بيان و توضيح هر چيزى در آن است و آن را به لغت عربى ، بدون هيچ انحرافى قرار داد ، به ‏اميد اين كه مردم پرهيزكار شوند. آن را براى مردم بيان كرد و معارف آن را روشن ساخت و با آن ، دينش را آشكار ساخت . واجباتى ‏را لازم شمرد ، حدودى را براى مردم وضع نمود و بيان كرد و مردم را آگاه ساخت. آن حضرت در آن‏امور ، راهنمايى به سوى نجات و نشانه‏ هاى هدايت ‏به سوى خدا است. رسول خدا (ص) رسالتش را تبليغ كرد ، ماموريتش را آشكار ساخت ، بارهاى سنگين نبوت را كه به عهده گرفته بود ، به منزل رسانيد و به خاطر پرورگارش صبر كرد و در راهش جهاد نمود. با برنامه‏ ها و انگيزه‏ه ايى كه براى مردم پى ريزى نمود و مناره‏ه ايى كه نشانه‏ هاى آن را بر افراشت ، براى امتش خير خواهى كرد و آن‏ها را به سوى نجات و رستگارى فرا خواند و به ياد خدا تشويق و به راه هدايت دلالت كرد ، تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرت ‏نسبت ‏به مردم دلسوز و مهربان بود.»(16) پى نوشت‏ها: 1- مصباح الشريعه، ترجمه زين العابدين كاظمى، ص‏126.«خلقتني الله من صفوه نوره...» 2- جلاء العيون. ص 11. 3- همان، ص‏36. 4- بحار الانوار، ج‏16، ص‏101. 5- سفينه البحار، ج 1، ص‏433. 6- بحار الانوار، ج‏17، ص 30. 7- هند بن ابى هاله، فرزند حضرت خديجه(س) از شوهر قبلى اش بودكه در خانه پيامبر اسلام رشد و نمو نمود. 8- بحار الانوار، ج‏16، صص 147، 148. 9- تفسير نور الثقلين، ج 1، ص 138 و ج 5، ص‏77. 10- اصول كافى، ترجمه سيد جواد مصطفوى، ج 2، ص 325. 11- همان، ص 321. 12- بحار الانوار، ج‏16، ص‏366، به نقل از جامع الاخبار،ص 98. 13- اصول كافى،ج 2 صص 5 و 6. 14- بحارالانوار،ج 16 ص 266. 15- بحارالانوار،ج 16 صص 282 و 283. 16- اصول كافى ج2 ، صص332 و 333.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 566]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن