تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836179870




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تشرف سیدمحمد جبل عاملى


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تشرف سیدمحمد جبل عاملى

سـیدمحمد، پسر سید عباس از اهل جبل عامل لبنان، به خاطر آزار و اذیت حاكمان ظالم آن دیار، كـه مـىخواستند او را به سربازى ببرند از آن جا متوارى شد، در حالى كه چیزى به همراهش نبود جـز یـك قـمـرى (یك دهم ریال )، و هرگز دست سؤال را پیش كسى دراز نكرد.او مدتى سیاحت نـمـود. در ایـام سیاحت، در بیدارى و خواب، عجایب بسیارى را دیده بود.بالاخره در نجف اشرف مـسـكن گزید و در صحن مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام یكى از حجره‌هاى فوقانى را منزل خود قرار داد و در نـهـایـت سـخـتـى زنـدگـى خود را گذرانید و جز دو سه نفر هیچ كس دیگر از حالش مـطـلـع نـبود.تا آن كه از دنیا رفت و از وقت خروج از وطن تا زمان فوت او پنج سال طول كشید. ایشان بسیار با حیا و قانع بود و در ایام تعزیه‌دارى در مجالس حاضر مىشد.گاهى بعضى از كتب ادعـیه را امانت مىگرفت و چون بسیارى از اوقات نمىتوانست بیشتر از چند دانه خرما و آب چاه صـحـن مقدس، چیز دیگرى به دست آورد، لذا براى وسعت رزق همیشه هر دعا و ذكرى را در این بـاره مىخواند و ظاهرا كمتر ذكر و دعایى بود كه از او فوت شده باشد و شب و روز هم به خواندن این دعاها و اذكار مشغول بود.زمانى مشغول نوشتن عریضه‌اى خدمت حضرت بقیة اللّه(عج) شد و بنا گذاشت كه چهل روز آن را بـنویسد، به این صورت كه هر روز قبل از طلوع آفتاب، مقارن با باز شدن دروازه كوچك شهر (كه به سمت دریا است) بیرون رود بعد به طرف راست مسافتى نه چندان دور را بپیماید به طورى كه احـدى او را نـبـیـنـد سپس عریضه را در گل گذاشته و به یكى از نواب حضرت بسپارد و در آب اندازد.تا سى و هشت یا نُه روز این كار را انجام داد. سـیـدمـحمد گفت: آن روز از محل انداختن عریضه برمىگشتم و سر را به زیر انداخته و خُلقم بـسیار تنگ بود. متوجه شدم گویا كسى از پشت سر به من رسید. او با لباس عربى و چفیه و عقال بـود و سـلام كرد.من با حال افسرده جواب مختصرى دادم و به او توجهى نكردم، چون میل سخن گفتن با كسى را نداشتم .قدرى با من در مسیر آمد، اما من به همان حالت اول باقى بودم .در این جا به لهجه اهل جبل عامل فـرمـود: سیدمحمد چه حاجتى دارى كه امروز سى و هشت یا سى و نه روز است كه قبل از طلوع آفـتاب بیرون مىآیى و تا فلان مكان از دریا مىروى و عریضه را در آب مىاندازى! گمان مىكنى امامت از حاجت تو مطلع نیست؟ سـیـدمحمد گفت: من تعجب كردم، چون احدى از برنامه من مطلع نبود به خصوص آن كه تعداد روزهـا را هـم بداند، چون كسى مرا كنار دریا نمىدید و تازه از اهل جبل عامل كسى این جا نیست كه من او را نشناسم مخصوصا با چفیه و عقال كه در جبل عامل مرسوم نیست، لذا احتمال دادم به نعمت بزرگ و نیل مقصود و تشرف به حضور مولاى عزیزم، امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشریف رسـیده‌ام و چون در جبل عامل شنیده بودم كه دست مبارك آن حضرت چنان نرم است به طورى كـه هـیـچ دسـتى آن طور نیست، با خود گفتم با ایشان مصافحه مىكنم، اگر نرمى دستشان را احـسـاس كـردم، به آداب تشرف به حضور مبارك امام (عج) عمل مىنمایم .در همان حال دو دست خـود را پـیش بردم . ایشان هم دو دست مباركشان را پیش آوردند و با هم مصافحه كردیم . نرمى و لـطـافـت زیـادى احساس كردم و یقین نمودم كه نعمت عظیم و عنایت بزرگى به من رو آورده اسـت، امـا هـمـیـن كـه روى خـود را بـرگـرداندم و خواستم دست مباركش را ببوسم، كسى را ندیدم.منبع:كتاب العبقرى الحسان که داراى پنج بخش است كه جلد اول آن سه بخش و جلد دوم دو بخش است. مطالب ارائه شده مربوط به جلد اول، بخش دوم (المسك الاذفر) و جـلـد دوم، بـخـش اول (الـیـاقوت الاحمر) مىباشد.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن