واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ماه رمضون بازم رسید(بخش سوم)
از آداب بسیار ستودنی ماه رمضان اهتمام همگانی به اطعام است .در این ماه همه بندگان میهمان خوان پروردگارند و اگر كسی سفره ای می گسترد و جمعی از بستگان و یا همسایگان را افطار می دهد نه خود را كه خداوند را میزبان اصلی می داند. روایات بسیاری كه بر اطعام دادن نقل شده مومنان و روزه داران را به این كار خیر بیشتر ترغیب می كند . در این بخش به آداب مربوط به افطار كردن و اطعام دادن می پردازیم .افطار کردنروزه داران برای ادای نماز مغرب و عشا یا به مسجد می روند یا در خانه نماز به جا می آورند و نزد خانواده خویش افطار می کنند.آنهایی که در مسجد با جماعت نماز می خوانند اغلب در همان مسجد بین دو نماز روزه خود را باز می کنند. هر شب از طرف کسانی که نذر دارند و یا از درآمد موقوفه هایی که برای افطار معیّن شده است خرما، حلوا، شیرینی یا نان جو بین نمازگزاران تقسیم می شود.آنهایی که در خانه نماز می خوانند اکثراً مقارن غروب وضو می گیرند و به نماز می ایستند. پس از نماز دعاهای مخصوص افطار را می خوانند. دعاهای افطار عبارت است از دعاهای: "اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت"، "اللهمّ ربّ النّور العظیم". "بسم الله اللهمّ لک صمنا و علی رزقک افطرنا فتقبل منّا انك انت السمیع العلیم"، "بسم الله الرحمن الرّحیم یا واسع المغفره اغفرلی" و سوره مبارکه "قدر" که بیش از دعاهای دیگر خوانده می شود.پس از خواندن نماز و دعاهای افطار روزه خود را با لقمه ای نان جو یا دانه ای خرما باز می کنند. غذاهای افطار اغلب سبک و ساده است و روزه داران معمولاً از خوردن غذاهای سنگین پرهیز می کنند.مردم جهرم هم افطار را با چند دانه خرما آغاز می کنند و عقیده دارند حضرت علی(ع) با خرما افطار می کردند و خوردن خرما را ثواب می دانند. شب دهم ماه رمضان هم عدس پلو می خورند و روز هفدهم را با کله پاچه افطار می کنند و می گویند کلّه ابن ملجم را قبل از اینکه موفق شود حضرت علی (ع) را به شهادت برساند می خوریم. شب نوزدهم با نان خشک و گل آبشن افطار می کنند و معتقدند نان خشک و گل آبشن افطار حضرت فاطمه(س) بوده است. همچنین شب بیست و سوم گل آبشن ( آویشن ) و نان جو و پیاز می خورند و برای همسایگان هم می فرستند و می گویند این سه چیز خوراک حضرت علی(ع) بوده و حضرت غذای خود را به مستمندان می دادند و خود به نان جو کفایت می کردند. در جهرم سر سفره افطار نان روغنی، نان فطیر خانگی و نان بازاری می گذارند و خرما و پنیر و یکی دو نوع مربا و حلوا هم به وفور دیده می شود. غذای افطار بیشتر کباب، شیر برنج، آش رشته و "مُسدووه" ( نوعی آش كه با ماست تناول می شود) است و به ندرت برای افطار پلو پخته می شود. در بیجار گروس هنگام افطار، بزرگ خانواده انگشتش را به خاک تمیزی می زند و روزه اش را با خاک باز می کند. می گویند چون انسان از خاک آفریده شده است و سرانجام هم خاک می شود بهتر است در این ماه مقدس هم با خاک روزه را باز کنند تا ایمانشان استوار گردد.افطاری دادنافطاری دادن یکی از رسوم پسندیده است و آنها که توانایی دارند چند روز از ماه رمضان را افطاری می دهند و از روزه داران دعوت به عمل می آورند. افطاری دادن ثواب بسیار دارد و بسیاری معتقدند کسی که افطاری می دهد با ثواب روزه مهمانانش شریک می شود و خداوند اجر و مزد بسیار به او می دهد. بنا به همین عقیده یزدی ها معتقدند هنگام افطار بهتراست هر کس سر سفره خودش باشد زیرا اگر بر سر سفره دیگران بنشینند ثواب روزه آن روز به میزبان می رسد. از طرف دیگر بسیاری از مردم یزد آرزو می کنند برای افطار مهمان داشته باشند تا اجر بیشتری ببرند.آنان که توانایی چندانی ندارند و نمی توانند از روزه داران پذیرایی کنند اما معتقد و علاقه مند به افطاری دادن هستند خرما یا شربت یا نوعی شیرینی مثل زولبیا، گوش فیل یا نان و پنیر به مسجد می برند و بین دو نماز مغرب و عشا از روزه داران پذیرایی می کنند.در مشهد هم رسم پسندیده افطاری دادن بسیار مورد توجه است و اغلب خانواده ها هم چند روز از ماه رمضان را افطاری می دهند. البته سعی می کنند افطاری دادن مصادف با شبهای احیا نشود تا به دعا و شب زنده داری آنها لطمه ای وارد نگردد. از ساعتی به غروب مانده مهمانان به خانه میزبان می آیند و در اتاقی که معین شده است می نشینند. با صدای نقاره خانه حضرت رضا(ع) جلوی هر کدام از مهمانان یک سینی پیش افطاری که عبارت است از یک استکان آب جوش، چای شیرین، نان روغنی یا نان " قاق" و پنیر و مربا می گذارند. مهمانان پس از خواندن دعای افطار و سوره قدر با خوردن آب جوش و یکی دو لقمه، نان و پنیر روزه را می گشایند و سپس به نماز مغرب و عشا می ایستند.صاحبخانه در اتاق دیگر سفره پهن می کند و غذاهای افطار را در سفره می چیند. غذاها اغلب عبارت است از کته با خورش بادمجان با قیمه، هویج پلو، آلبالوپلو، آبگوشت، حلوای آرد گندم، شله زرد، " یخ در بهشت"، شیربرنج و فرنی. اگر تابستان باشد بعد از افطار با میوه و فالوده نشاسته یا فالوده انار یا فالوده سیب از مهمانان پذیرایی می کنند. وجود شیرینی و زولبیا هم سر سفره افطار از واجبات است.در بجنورد وقتی مهمانان سر سفره افطار نشستند جلو هر کس یک قوری چای یکرنگ و یک استکان می گذارند تا هر قدر مایل باشد از قوری مخصوص به خود چای بریزد و بنوشد. اگر چای کم رنگ باشد قدری از چای قوری بزرگی که روی سماور در گوشه اطاق است روی قوری می ریزند و همیشه دو سه نفر مراقبند تا احتیاجات مهمانان را برآورند.در خرانق یزد دو مسجد وجود دارد یکی مسجد "سرچشمه" و یکی مسجد " توده" یا مسجد "جامع" شبهای ماه رمضان از درآمد موقوفات در هر دو مسجد افطاری می دهند.متلک های رایج درباره روزه خوارانمردم ساده دل روستا و شهرستان های كوچك در ایمان بر آمده از كشف و شهود درونی بسیار راستین اند ،و نافرمانی ها را بر نمی تابند و به همین دلیل متل ها و كنایه هایی برای روزه خواران دارند . کسانی که به عمد روزه خواری می کنند علاوه بر مجازات شرعی و پرداخت کفاره روزه با گوشه و کنایه و طنز از سوی مردم مورد بی مهری قرار می گیرند.در جهرم و اصطهبانات فارس روز اول ماه رمضان بچه ها دسته دسته در کوچه ها راه می افتند و می خوانند: روزه گیرا روتون سفیدماه رمضون بازم رسیدروز آخر ماه رمضان هم می خوانند: روزه خوارا روتون سیاه ماه رمضون دیگم میاد ( ماه رمضان دیگری هم می آید)در صغاد آباده این متلک را به روزه خواران گویند:روزه خوربی ایمونه شوم که می شه حیرونهروزه خور دسش کوتان شوم که می شه روش سیان ( دستش كوتاه است و رویش سیاه است)در دماوند به روزه خواران گویند:روزه خور دمبکی اندی بخور بترکی ( دمبكی = چاق ، اندی = آنقدر)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 656]