واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: داستان پس از انقلاب ...
احمد بیگدلی كه سال 85 بهخاطر رمان «اندكی سایه»، جایزهی كتاب سال جمهوری اسلامی ایران را در زمینهی ادبیات داستانی دریافت كرد، امروز (دوشنبه) 63ساله شد. بیگدلی كه بهتازگی مجموعهی داستان «آنای باغ سیب» را با هشت داستان از سوی نشر آگه منتشر كرده است، دربارهی این كتاب به ایسنا، گفت: این اثر در فضای تازهای از داستاننویسی نوشته شده و مجموعهای است از كارهای تجربی بدون هیچ ادعایی. این كتاب همراه با چاپ دوم «اندكی سایه» در نمایشگاه كتاب امسال حضور خواهد داشت. بیگدلی با اظهار تأسف از اینكه مجموعهی داستان «آوای نهنگ» هنوز مجوز انتشار نگرفته است، گفت: این اثر را به نشر چشمه دادهام. امسال سومین سالی است كه مجوز نگرفته و مشكل این است كه جوابی نمیدهند تا بدانیم چه كنیم؛ اگر مشكلی دارد، برطرف كنیم یا نه. این سكوت، نویسنده را خیلی اذیت میكند. او گفت، نگارش رمان «زمانی برای پنهان شدن» را هم كه داستانی است دربارهی جنگ تحمیلی، تا آخر فروردینماه به پایان خواهد رساند. همچنین مجموعهی داستان «نخستین شب راوی» را با عنوان «نخستین شب شهرزاد» و تقریبا هشت داستان، قرار است به ناشر بسپرد. این داستاننویس متولد 26 فروردینماه 1324 در اهواز است و در حال حاضر ساكن شهرك یزدانشهر در نجفآباد اصفهان. بیگدلی در اظهارنظری دربارهی ادبیات داستانی در سالی كه گذشت، یادآور شد: سال گذشته به عنوان داور در مسابقهی داستانهای كوتاه استان خوزستان به همراه محمد ایوبی و مصطفی مستور حضور داشتم. داستانهایی را كه خواندم، به نسل جوان متعلق بود كه احتمالا نویسندگان آیندهی مملكت میشوند. با توجه به آنها و كتابهایی كه این اواخر چاپ میشود، تحول جدیدی در داستاننویسی در سال گذشته اتفاق نیافتاده است؛ اما بعد از انقلاب، تحول عمیقی در ادبیات داستانیمان اتفاق افتاد. با نوع تازهای از ادبیات آشنا شدیم بهنام ادبیات جنگ، و تحول دیگر در نوع نگاه، نگارش و تكنیك داستاننویسی بود. او ادامه داد: من در تهران یا اصفهان نیستم، در یزدانشهرم و خواه ناخواه از تحولات و تولیدات تازهی ادبی، بیخبر. احمد بیگدلی از «عقرب روی پلههای راهآهن اندیمشك» حسین مرتضائیان آبكنار و «دكتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» شهرام رحیمیان به عنوان دو اثری كه در طول این سالها خوانده و در ذهنش ماندگار شدهاند، یاد كرد و متذكر شد: كتاب رحیمیان با نگاه متفاوتش به موضوع داستانی و با شیوه و شگرد ارائهشده، مرا غافلگیر كرد. همچنین ترجمهی نجف دریابندری از «بازماندهی روز» شگفتانگیز بود؛ چون من كه ایشی گورو یا زبانش را نمیشناسم، و اگر بر من بهعنوان مخاطب تأثیر میگذارد، بهخاطر ترجمهی شیرین و زیبای دریابندری است كه به گردن همهی ما حق بزرگی دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 495]