محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826106179
باورهاي نادرست در مورد ازدواج (1)
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: عامل مهمي كه در بسياري از موارد ممكن است به تصميمگيريهاي احساسي و در نهايت ازدواجهاي ناسالم ختم شود، وجود باورهاي اشتباه در مورد ازدواج است كه گاهي بهعنوان افسانه از آنها ياد ميشود. چنين باورها و نگرشهاي غلطي منجر به آن ميشود كه جوانان در تصميم مهم ازدواج خود گامهاي اشتباه بردارند كه كيفيت زندگي آنان و طرف مقابلشان را با مشكل روبهرو سازد. اين افسانهها يا باورهاي غلط متأسفانه بسيار رايج و شايع هستند و گاهي اوقات حتّي بهعنوان يك يافتة علمي در نظر گرفته ميشوند. در اينجا تعدادي از رايجترين اين باورها مورد بررسي قرار ميگيرند.
ازدواج باعث درمان مشكلات رواني است.
بعضي از مردم به اشتباه تصور ميكنند ازدواج ميتواند مشكلات و اختلالهاي رواني را درمان كند. اين باور به شدت اشتباه است. هيچيك از اختلالهاي رواني با ازدواج درمان نميشوند. ازدواج شفا نيست. اين عده به شدت از اين نكته ناآگاهاند كه ازدواج يك استرس در حد متوسط است. افراد عادي نيز پس از ازدواج تا مدتي دچار مشكل ميشوند و ثبات و تعادل معمول زندگي خود را از دست ميدهند و مدتي طول ميكشد تا بتوانند با اين استرس سازگار شوند.
در همين رابطه باور ديگري وجود دارد كه ازدواج باعث افزايش مسئوليتپذيري ميشود. اين باور نيز شبيه باور بالاست كه عدهاي از مردم تصور ميكنند ميتوانند با استفاده از ازدواج فردي كه مسئوليتپذير نيست را به فردي مسئول تبديل كنند. در اين رابطه بايد دانست كه ازدواج وسيلهاي براي تغيير رفتار انسان نيست. همانطور كه گفته ش، پس از ازدواج فرد براي مدتي دچار عدمتعادل ميشود و مسلم است فردي كه از قبل مشكل داشته اين مشكلش بدتر ميشود. پس به ياد داشته باشيد ازدواج نهتنها درمانكننده، شفادهنده و وسيلهاي براي تغيير و بهبود رفتار نيست، بلكه در ابتدا باعث ايجاد مشكلاتي در سازگاري با شرايط و امكانات نيز ميشود.
اساس ازدواج فقط و فقط عشق است.
عشق به تنهايي كافي است.
بعضي از جوانان معتقدند كه اساس ازدواج فقط عشق است. براي ازدواج فقط كافي است كه عاشق باشي و بقية مسائل به خودي خود حل خواهد شد. حقيقت اين است كه اين باور به شدت اشتباه است. نكتة مهم آن است كه در بسياري از موارد افرادي كه مرتب از عشق صحبت ميكنند اصلاً معني واقعي و حقيقي اين احساس را نميدانند. آنچه آنها بهعنوان عشق بهكار ميبرند، يك احساس عاطفي مثبت و شديد نسبت به يك شخص خاصي است كه حتّي در بسياري از موارد نميدانند چرا و به چه دليل چنين احساس شديدي دارند. در بسياري از موارد حتّي نميدانند چه احساسي دارند. معمولاً در چنين مواقعي همراه اين احساس يك وابستگي بسيار شديد نسبت به طرف مقابل نيز وجود دارد، بهطوري كه در زمان عدم حضور شخص به شدت احساس تنهايي و دلتنگي ميكنند.
حقيقت آن است كه عشق به تنهايي براي ازدواج اصلاً كافي نيست. عشق، معني و مفهوم خاصي دارد. ازدواج كردن براساس عشق يك تصميمگيري كاملاً احساسي است. هر نوع تصميمگيري كه فقط مبتني بر احساس باشد، به احتمال زياد با مشكل روبهرو خواهد بود. جالب است افرادي كه حتّي در مورد خريد يك لباس براساس احساس علاقه و دوست داشتن عمل نميكنند، بلكه فكر ميكنند كه آيا رنگ، طرح و ساير خصوصيات اين لباس مناسب من هست؟ آيا در مكانهاي مناسب ميتوانم از آن استفاده كنم و ارزيابيهاي متعدد ديگر، تعجبآور است كه همين افرادي كه براي خريد يك لباس كه تصميمگيري كوچكي است اين همه فكر ميكنند، هنگامي كه بحث ازدواج پيش ميآيد كه تصميمگيري مهمي براي زندگي است اينگونه احساس را كافي ميدانند و براساس آن عمل ميكنند.
عشق مال داستانهاست و در زندگي واقعي وجود ندارد.
در مقابل ديدگاه افراطي بالا، ديدگاه ديگري نيز وجود دارد كه منكر وجود عشق است و آن را به داستانها و افسانهها نسبت ميدهد. نكتة مهم آن است كه عشق وجود دارد ولي داراي تعريف خاصي است كه كمتر كسي با آن آشناست. معمولاً در مورد عشق زياد گفته شده است و در كشور ما عشق مربوط به زندگي و ازدواج با عشق مربوط به ادبيات و عرفان كاملاً مخلوط شده است. بسياري از اشعاري كه به مسائل عرفاني با سطح بسيار بالا مربوط است به نوعي به زندگي روزمره كشيده شده است و از اين اشعار تفسيرهاي پيشپا افتادهاي را مدّنظر قرار دادهاند. عشق وجود دارد و نشانهاي از رشد و بلوغ در شخصيت انسان است.
ازدواج، راهي است براي سعادتمند شدن.
بسياري از افراد بهويژه دختران ازدواج را راهي براي سعادتمند شدن ميدانند. اين عده تصور ميكنند با ازدواج همه مشكلات به پايان ميرسد و بعد از آن مشكل ديگري در زندگي نخواهند داشت. به همين دليل اين عده هنگامي كه با استرس ازدواج روبهرو ميشوند، بسيار واكنشهاي شديدي از خود نشان ميدهند. زيرا برخلاف تصور آنان نهتنها مشكلات پايان نيافته بلكه گاهي شديدتر هم ميشود. گاهي اوقات اين عده شروع به سرزنش و مقصر دانستن همسر و خانوادة وي ميكنند. به عْت رفتارهاي نامناسب يا ضعف آنان است كه ازدواج آنها با خوشبختي و سعادت كامل همراه نبوده است.
ازدواج، راهي است براي تضمين زندگي فرزندان.
بعضي از والدين تصور ميكنند ازدواج ضامن زندگي فرزندانشان است و به شدت آنها را تحت فشار ميگذارند تا ازدواج كنند. گاهي اوقات والديني كه بيمار هستند يا مسن هستند براي احساس آرامش از اينكه در صورت فوت آنها كسي از فرزندشان حمايت ميكند، آنها را تحت فشار ميگذارند تا در هنگام زنده بودن آنها ازدواج كنند. در اين شرايط معمولاً فرزند نيز براي اينكه والدينش احساس آسودگي كنند و براي پيشگيري از اينكه در آينده دچار احساس گناه شوند، ازدواج ميكنند. اين نوع از ازدواجها نيز ازدواجهاي احساسي هستند، زيرا اساس تصميمگيري براساس فكر و بررسي نيست بلكه براي اجتناب از احساسهاي دردناك است. معمولاً، اين ازدواجها با شكست و مشكل روبهرو ميشوند. به اين ترتيب، نهتنها اين ازدواجها تضمينكنندة سعادت زندگي فرد نميشود بلكه دقيقاً باعث بروز مشكلات متعددي ميگردد.
ازدواج، راهي است براي پيشگيري از انحراف فرزندان.
گاهي اوقات والدين به محض آنكه متوجه ميشوند فرزندشان تمايل يا توجه اندكي نسبت به جنس مخالف نشان ميدهد، سريعاً او را بهسوي ازدواج سوق ميدهند. در اين موارد، به تنها نكتهاي كه توجه نميشود، آمادگي فرد براي ازدواج و ورود به يك زندگي است. به همين دليل، اين ازدواجها نيز با مشكل روبهرو ميشود. به اين ترتيب، تدبير والدين نهتنها مثمرثمر نبوده است، بلكه دقيقاً باعث بروز مشكلات متعدد ميگردد.
ازدواج، راهحلي است براي فرار از مشكلات.
گاهي اوقات افراد ازدواج را راهي براي فرار از مشكلات ميدانند بهخصوص مشكلات خانة پدري يا راهي براي كسب استقلال. معمولاً اين ازدواجها نيز به شكست ختم ميشود. زيرا، تنها موردي كه به هنگام تصميمگيري براي ازدواج درنظر گرفته شده، رهايي از مشكلات فعلي بوده است نه پايهريزي يك زندگي جديد. به همين دليل افراد به بررسيها، دقتها، ارزيابيها و تفكراتي كه لازمة يك ازدواج است نميپردازند. آنان ميخواهند از زندگي فعلي رهايي يابند و اين تنها چيزي است كه براي آنها مهم است و چون به ازدواج، همسر و آيندة زندگي خود فكر نميكنند، در نتيجه، دچار مشكل ميشوند.
ازدواج، راهي است براي جلب رضايت والدين.
در بعضي موارد فرد آمادگي لازم براي ازدواج ندارد يا مايل به ازدواج با شخص خاصي نيست ولي به دليل اصرار والدين و جلب رضايت آنان با ازدواج با اين فرد خاص موافقت ميكند. باز هم به دليل عدمارزيابي، بررسي، تفكر و مطالعه، اين نوع ازدواجها نيز به شكست ختم ميشود.
دوستي قبل از ازدواج تضمينكننده يك ازدواج موفق است.
عدهاي از دختران و پسران جوان قبل از ازدواج اقدام به برقراري دوستي با جنس مخالف ميكنند و معتقدند كه اين نوع ارتباطات زمينهساز يك ازدواج موفقيتآميز است. آنان اين نوع دوستيها را با زندگي پس از ازدواج يكسان دانسته و به پيچيدگي زندگي زوجين پس از ازدواج توجهي ندارند. معمولاً چنين دوستيهايي اگر به ازدواج ختم شود مشكلاتي پيدا ميكند. زيرا رابطة دوستي با جنس مخالف قابل مقايسه با زندگي پس از ازدواج نيست. معمولاً اين عده بهترين اوقات خود را كه معمولاً خالي از هرگونه مسئوليت خاصي است با يكديگر ميگذرانند و معمولاً به گردش و تفريح ميپردازند. برقراري ارتباط همراه با تفريح و گردش و بدون مسئوليت خاص در قبال يكديگر شرايط بسيار راحت و مناسبي است كه معمولاً نهتنها مشكلزا نيست، بلكه بسيار لذّتبخش است. اين عده تصور ميكنند كه همسر ايدهآل خود را يافتهاند. زماني كه ازدواج كردند و زير يك سقف زندگي كردند تازه با خصوصيات يكديگر، اختلافات، مسئوليتها، مشكلات و ... روبهرو ميشوند و بسياري از آنان گزارش ميدهند كه نميدانيم چرا اخلاق طرف مقابل عوض شده و ... اين عده نيز به موضوع مهم استرسزا بودن ازدواج توجهي نداشتهاند. به اين ترتيب، باز هم دوستيهاي معمول دختران و پسران چندان كمكي به موفقيت ازدواج آنان نميكند.
حالا ازدواج ميكنم و بعد تغييرش ميدهم.
باور رايج و اشتباه ديگري كه در عدهاي از مردم مشاهده ميشود، اعتقاد به عوض كردن انسانهاست. در بعضي موارد افراد متوجه اختلاف فاحش و عميق خود با نفر مقابل ميشوند و در اينگونه موارد بهجاي آنكه از ازدواج با اين فرد خاص منصرف شوند، با تصور اينكه ميتوانند انسان ديگري را تغيير بدهند، به ازدواج با همان فرد ميپردازند. به ياد داشته باشيد كه هيچگاه نميتوانيد فرد مقابل خودتان را تغيير دهيد. نه شما و نه هيچ فرد ديگري نميتواند انسان ديگري را تغيير دهد. سعي كنيد فرد مقابلتان را همانطور كه هست بپذيريد. اگر نميتوانيد با اين فرد زندگي كنيد، بهتر است تصميم به ازدواج با او نگيريد.
گاهي اوقات فرد متوجه ميشود فرد مقابل با شرايط او مناسب نيست، ولي چون اعلام انصراف از ادامة ازدواج برايش سخت است، به علّت حرفهاي ديگران و ... با فريب دادن خود به اينكه فرد مقابل را تغيير خواهد داد، به مسير خود ادامه ميدهد.
بايد با كسي ازدواج كرد كه از همه نظر كامل باشد.
عدّهاي از مردم بسيار كمالگرا بوده و در جستجوي فردي هستند كه كامل باشد، يعني: خوشرو و زيبا، تحصيلكرده، متمول، مؤدب، و ... به همين دليل سالها به جستجو ميپردازند يا خواستگاران متعددي را بابت نقصها يا ضعفهاي كوچك رد ميكنند تا به فرد ايدهآل خود دست يابند. نكتة مهم آن است كه هيچ انساني كامل نيست و جستجو براي يافتن چنين فردي جز هدر دادن وقت چيز ديگري به دنبال نخواهد داشت. زيرا، ايدهآلها فقط در ذهن انسان وجود دارد و واقعيت آن است كه همة انسانها داراي نقصها و ضعفهايي خواهند بود. مهم آن است كه فردي را انتخاب كنيد كه ضعفهاي آن فرد مشكلات كمتري ايجاد كند.
زن بايد وارد يك زندگي كامل شود.
اگرچه بسياري از زنان به عدم تساوي حقوق زن و مرد اعتراض دارند و هميشه طرفدار برابري زن و مرد هستند، ولي در بسياري از موارد به هنگام ازدواج، دختران مايلاند كه وارد يك زندگي كامل شوند و خواستگار داراي خانه، كار، درآمد، ثروت، ماشين و امكانات متعدد و متنوعي باشد. واقعيت آن است كه زن و مرد در ساختن يك زندگي با يكديگر شريكاند و هر دو موظفاند با يكديگر زندگي خود را بسازند.
مهم اين است كه جوان ازدواج كند، بقية مسائل حل است.
براي عدهاي از افراد آنچه فقط مهم است ازدواج است و به بقية مسائل مربوط به ازدواج فرك نميكنند. بسياري از والدين، جوانان و حتّي مسئولان مجرد بودن افراد را يك معضل ميدانند و تصور ميكنند كه هر نوع ازدواجي بهتر از تجرد است! به همين دليل به شدت افراد يا فرزندانشان را تشويق به ازدواج ميكنند. اشكال اين نوع برخورد آن است كه به آمادگيها و تواناييهاي مربوط به اداره كردن يك زندگي مشترك توجهي ندارند، به انتخاب درست در يك ازدواج و ملاكهاي آن توجه ندارند و به اهميت تصميمگيري صحيح در ازدواج توجه چنداني ندارند. نهتنها مهم است كه افراد ازدواج كنند، بلكه مهم است كه اين ازدواج براساس دقت، تأمل و تفكر باشد و افراد براي زندگي مشترك و مهارتهاي لازم براي زندگي مشترك آماده شوند.
يك ازدواج هر چند ناموفق بهتر از تجرد است.
بعضي از جوانان، بهويژه دختراني كه سنشان بالا ميرود، به حدّي نگران آيندة خود ميشوند كه بهنظرشان ميآيد كه هر نوع ازدواجي بهتر از مجرد باقي ماندن است. درست است كه ازدواج در زندگي مهم است، ولي مهم است كه افراد تصميمگيري صحيحي داشته باشند. در بسياري از موارد، اضطراب باعث تصميمگيري احساسي ميشود كه در اينجا احساس اصلي اضطراب است كه محور تصميمگيري است و مانند هر تصميمگيري احساسي ديگر ميتواند مشكلات زيادي را ايجاد كند. اگر اين افراد به خود فرصت دهند و بيدليل اينهمه مضطرب نشوند، ميتوانند ازدواج سالمي داشته باشند.
چون آدمي است كه خيلي به خانوادة خود اهميت ميدهد، پس حتماً در زندگي مشترك موفق خواهد بود.
در بعضي موارد ملاك اصلي ازدواج اهميتي است كه فرد مقابل به خانوادة خود ميدهد. بايد توجه داشت هميشه اين موضوع حكايت از يك ازدواج موفق نخواهد داشت. آنچه در مورد خانواده و روابط خانوادگي فرد مقابل مهم است و نشانه از روابط خانوادگي سالمي دارد، آن است كه فرد مقابل تا چه حد مستقل از خانواده است؟ بسياري از افرادي كه روابط تنگاتنگي با خانواده دارند، ممكن است بعد از ازدواج نيز به چنين روابطي ادامه دهند. براي مثال، پسري كه به خانوادة خود بسيار رسيدگي ميكند، ممكن است بعد از ازدواج هم به همان وظايف خود به همان اندازة قبل بپردازد و از وقت زندگي مشترك خود كاسته و به خانوادة قبلي خود بپردازد كه مسلماً مشكلاتي ايجاد خواهد كرد. يا دختري كه بسيار حرفشنوي از خانوادة خود دارد ممكن است بعد از ازدواج هم به همان اندازه از آنها حرفشنوي داشته باشد كه مسلم است اين عمل در زندگي مشترك مشكلاتي ايجاد خواهد كرد. مهم است كه افراد بتوانند از خانوادة قبلي خود مستقل شده و به اندازهاي به خانوادة قبلي بپردازند كه به زندگي مشترك آنها لطمهاي نزند.
ازدواج ميكنم و بعد طلاق ميگيرم.
بعضي افراد يا به حدّ زيادي اضطراب دارند يا به اندازهاي ازدواج را ساده و بيارزش ميدانند كه تصور ميكنند ضرورتي ندارد در مورد ازدواج زياد فكر كنند، چون ازدواج ميكنند و در صورتي كه از ازدواج خود راضي نبودند با طلاق از طرف مقابل جدا ميشوند. حقيقت آن است كه اين افراد به شدت از ابعاد عاطفي و احساسي ازدواج و طلاق ناآگاهاند يا سعي ميكنند اهميت آنها را دستكم گرفته و مورد غفلت قرار دهند. هم ازدواج و هم طلاق با احساسات و عواطف مثبت و منفي شديدي همراه است و انسانها نميتوانند به راحتي به كسي نزديك شده و به راحتي از او جدا شوند.
اگر با فلاني ازدواج كنم، خوشبختم و لا غير.
متأسفانه اين باور در ميان جوانان بسيار شايع است كه تصور ميكنند فقط در صورت ازدواج با يك فرد خاص ميتوانند خوشبخت شوند. اگر با فرد مذكور ازدواج كردند، خوشبخت و اگر نتوانستند، با هيچ فرد ديگري نميتوانند خوشبخت شوند. اين باور بسيار اشتباه است. آنچه يك ازدواج را موفق ميسازد، پختگي، مهارت و تواناييهاي ارتباطي انسانهاست. چنانچه افراد داراي اين تواناييها باشند ميتوانند در زندگي خود موفق شوند. اگر فرد نتوانست با فرد مورد علاقة خود ازدواج كند، ميتواند با فرد ديگري ارتباط برقرار كند و ازدواج كند.
ازدواج يعني خوشبختي و رفاه.
بعضي از جوانان به اسطورة ازدواج، يعني خوشبختي، اعتقاد كامل دارند. تصور آنان از ازدواج بسيار رؤيايي است و تا حدّي نزديك به داستانهاي كودكان يا فيلمهاي عاشقانه است كه آخر داستان به ازدواج ختم ميشود و "تا آخر عمر به خوبي و خوشي زندگي ميكنند". بسياري از جوانان ازدواج را با مراسم ازدواج، لباسهاي قشنگ، پذيرايي، جشن و سرور برابر ميدانند. بنابراين، انتظار سختي پس از ازدواج ندارند. در اين باور هم آنچه مورد غفلت قرار گرفته است، ازدواج بهعنوان يك استرس است.
ازدواج يعني اسارت.
بعضي افراد ديدگاه بسيار بدبينانهاي نسبت به ازدواج دارند و آن را نوعي محدود شدن آزاديهاي خود ميدانند. معمولاً اين باور در ميان مردان بيشتر ديده ميشود. حقيقت آن است كه اين ديدگاه بسيار افراطي است. اگر چه، پس از ازدواج زوجين تغييراتي در برنامة خود ميدهند و برنامة زندگي آنها تغيير ميكند ولي در حدي نيست كه مجبور شوند تمام فعاليتها و تفريحات خود را كنار بگذارند.
مهريه تعيينكنندة موفقيت در ازدواج است.
اين باور بسيار شايعي است كه كانون بسياري از اختلافات قرار ميگيرد. بعضي از خانوادهها براي پشتوانة دخترشان سعي ميكنند مهريههاي سنگيني براي آنان در نظر بگيرند تا زماني كه جدا شد بتواند براي خود امكاناتي تهيه كند. با اين حال، تجربه نشان داده است به هنگام بروز مشكل و احتمال جدايي معمولاً مهريه كمكي به افراد نكرده است. به غير از آن كه در بسياري از موارد فرآيند طلاق و جدايي را پيچيدهتر و طولانيتر كرده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 356]
-
گوناگون
پربازدیدترینها