واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: كتاب انديشه - فرانسه در الجزاير
كتاب انديشه - فرانسه در الجزاير
مجتبي نجفي: ژان لاكوتور مورخ كهنهكاري كه تاريخ استعمار را به خوبي تحليل ميكند در اثر جديد خود وقايعي را بررسي ميكند كه با اشغال الجزاير به دستور چارلز دهم در سال 1830 آغاز ميشود و با سفر اخير نيكلا ساركوزي در سال 2007 خاتمه مييابد. او در مقياسي محدود سالهاي بعد از استقلال را مورد كنكاش قرار ميدهد و عمده اثر خود را معطوف به سالهاي 1962-1945 ميكند؛ سالهايي كه خود شاهد رخدادها بوده است و از اين منظر اين قسمت از اين كتاب جذابيت فراواني براي خواننده دارد. لاكوتور توضيح ميدهد در چه فرآيندي در 19 مارس 1962 بعد از هفت سال جنگ بيهوده و ظالمانه در الجزاير آتشبس برقرار ميشود. پنجم ژوئيه نيز استقلال الجزاير به صورت رسمي اعلام ميشود و ناسيوناليستهاي اين كشور به پيروزي بزرگي دست مييابند. بغض الجزايريها به خاطر كشور از دست رفتهشان ميتركد و الجزيره نفس راحتي ميكشد و در اين دوره تسليبخش است كه 132 سال حضور فرانسه در ماوراي مديترانه پايان مييابد؛ سالهايي آكنده از اميد و نااميدي كه موج خشونت در آن قابل درك است. كشتارهاي قسطنطنيه از سطيف تا گالمه امروز نيز روابط فرانسه و الجزاير را مسموم كرده است. اكنون بوتفليقه كه خود عضو نخستين دولت الجزاير در سال 1962 بوده است و الجزاير را رهبري ميكند از فرانسه ميخواهد به جنايات خود اعتراف كند؛ جناياتي كه در نظر او برخاسته از سرشتهاي حقير و پست است. لاكوتور بر اين كشتارها تاكيد ميكند تا چهره سياه رژيم استعماري را در آن روز بزرگ نمايان كند؛ روزي كه فرانسويها الجزايريها را به خاك و خون كشيدند. يكي از شاهدان اين كشتار جواني بوده است كه هيچگاه فراموش نميشود؛ محمدبنابراهيم بوخاروبه يعني همان رئيسجمهور بومدين بوده است كه از سال 1954 در جنگ الجزاير دشمن قسمخورده فرانسه شد. لاكوتور بيوگرافي كاملي از ژنرال دوگل ارائه ميدهد. از ترديدها و نيتهاي پنهانش مينويسد. با جزئيات فراواني عملكرد فردي را تجزيه و تحليل ميكند كه سرانجام پرونده استعماري فرانسه را مختومه كرد. او بيتفاوتي ژنرال را در كشتار مسلمانان كه در سال 1945 به خاك وخون كشيده شدند سرزنش ميكند. در اثر خود يادآوري ميكند كه دوگل رئيس دولتي موقتي بوده است و الجزاير را در موعد زودتري ترك كرد؛ كسي كه به نظاميانش توصيه كرد در زماني كه براي آزادي كشورمان ميجنگيم اجازه ندهند الجزاير از چنگمان خارج شود. ژان لاكوتور با اطلاعات فراوان خود جريانهاي عمده و كوچك ناسيوناليستي الجزاير كه در آن زمان در سازمان آزاديبخش ملي تولد يافتند را از يكديگر تفكيك ميكند. او توضيح ميدهد چرا و چگونه اين سازمان نسبت به ديگر جريانهاي استقلالطلب سرآمد شد؛ سازماني كه هزينه حضور موثر خود را با نبردهاي مسلحانه تمامعيار پرداخت كرد. نويسنده كتاب كه در آن زمان روزنامهنگار لوموند بوده است روند مذاكرات را از زمانيكه به آتشبس منجر شد دنبال كرده است. او كه از دوستان صميمي مذاكرهكنندگان فرانسوي بوده است و نمايندگان الجزايري هم وي را به خوبي ميشناختهاند فراز و نشيبها و مراحل مذاكرات را به دقت توصيف ميكند. دوگل كه براي اتمام مذاكرات بيصبري ميكرده است در برابر رقيبان كوتاه ميآيد و در بدو امر صحرا را به عنوان جزءلاينفك الجزاير به رسميت ميشناسد؛ موضوعي كه مدتها از سوي ژنرال فرانسوي رد ميشد. اثر لاكوتور بيشتر از اينكه يك كتاب تاريخي باشد يك رساله است بنابراين مجبور نيستيم استدلالهاي او را دنبال كنيم. براي مثال او به نقل قولي از ريمون آرون اشاره ميكند: «توافقات اويان به همان ميزاني كه روي كاغذ رضايتبخش بوده در عمل هم راضيكننده بوده است» و اين اظهارنظر را شاهدي بر چشمانداز وقيحانه فجايع رخداده ميداند. او نيز مانند ژنرال دوگل بر اين تصور است كه فرانسويهاي الجزايري كوركورانه و با اطاعت بيچون وچرا از سازمان ارتش سري (OAS)گور خود را حفر كردند. فريبخوردگان اين تاريخ طولاني ميتوانند بهتر از اين توصيف شوند. اطاعت شبهنظاميان الجزايري از سازمان ارتش سري نتيجه سركوب اعمال شده از سوي همين سازمان است. نويسنده كتاب مداركي را از اين سازمان به دست آورده است. سازمان آزاديبخش الجزاير تا مدتهاي طولاني به عنوان يك تهديد مطرح بوده است. دوستان نويسنده نيز مطالب مفيدي را 54 سال بعد از اين جنگ استعماري نفرتآور نگارش كردهاند؛ جنگي كه براي همه دردآور بوده است. لاكوتور نيز مانند بسياري از روشنفكران فرانسوي نسبت به استعمار فرانسه در الجزاير انتقاد دارد؛ استعماري كه با جديت و مبارزه مسلحانه مليون الجزاير سرانجام مجبور شد تسليم شود و استقلال اين كشور را به رسميت بشناسد. عنوان كتاب لاكوتور «الجزاير الجزايري: پايان يك امپراتوري و تولد يك ملت» است كه از سوي انتشارات گاليمار در 360 صفحه منتشر شده است؛ كتابي كه يكي از زخمهاي كهنه استعمار فرانسه را توصيف ميكند.
منبع: لوموند
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]