واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: به مناسبت سالروز طلوع ماه منير بني هاشم
عبدالحميد فاطمي
چهارم شعبان سال 26 هجرت است و خانه علي(ع) در شهر پيامبر چشم به راه و منتظر... ناگاه، خاك زمين بوي بهشت مي گيرد. آسمان پايين مي آيد و خانه خاندان نبي(ص) را در آغوش مي كشد. عطر دلنشيني فضا را از بوي خوش آسماني اش سرشار و دل اميرالمؤمنين و ام البنين را روشن مي كند. پدر او را در آغوش مي گيرد و بر دستان كوچكش بوسه مي زند. اشك و لبخند درهم مي آميزند. خانه علي(ع) آميخته از غم و شادي مي شود. نگاههاي متعجب علي مرتضي(ع) را به سخن وامي دارد؛ نگاهي را كه هم نشين اشك است به سوي امام حسين(ع) روان مي كند و مي فرمايد: اين دستها در راه امام خود و براي خدا از تن جدا مي شوند... و اين چنين اولين مرثيه سراي عباس، علي(ع) مي شود.
اي ابوفاضل، پدر فضل و كرامت! سلام ما بر دستان رشيد حيدري ات! سلام ما بر برق شمشير ذوالفقارت! سلام ما بر جانبازي و عهد و وفايت! سلام ما بر دستان آب آورت! سلام ما بر آقايي كه فرات با تمامي وسعتش، شرمسار دل دريايي اوست!
امروز، روز ولادت پرچمدار كربلا، حضرت ابوالفضل العباس(ع) است اين نوشته را به واگويه عاشقانه هايمان براي ماه منير بني هاشم، مزين مي كنيم؛
عباس يعني تا شهادت يكه تازي
عباس يعني عشق، يعني پاكبازي
عباس يعني رنگ سرخ پرچم عشق
يعني مسير سبز پرپيچ و خم عشق
حضرت ابوالفضل(ع) پرچمداري است كه ولادتش، طليعه آگاهي، ايمان، مردانگي و آزادگي است. عباس(ع) فريادگري است كه در كربلا بر شب سياه ظلم و بي وفايي مي تازد و هيمنه دروغين تيرگي ها را درهم مي ريزد. دلاوري كه فداكاري و ايثارش، انديشه پاك ايثارگران سرزمين ايمان، ايران عزيز را به نور و روشنايي هدايت مي كند و بوستان جان جانبازان رشيد انقلاب حسيني مان را سرسبزي و طراوت جاودانه مي بخشد.
آن حضرت در راه تحقق آرمان هاي والاي سرور آزادگان حضرت حسين(ع) سر و جان خود را نهاد. عباس علي(ع) با اباعبدالله(ع) در سخت ترين روزهاي محنت و درد، هم درد و همگام بود. چنين همدلي و همراهي جز از كساني كه خداوند دل هايشان را براي ايمان آزموده و بر هدايتشان افزوده باشد، ساخته نيست.
بزرگي و عظمت مقام آن جناب به گونه اي است كه امامان معصوم(ع) مكرر بر فداكاري، جانبازي و عظمت شخصيت آن بزرگوار تاكيد نموده اند. امام سجاد(ع) كه خود در كربلا حضور داشت و شاهد فداكاري ها و دلاورمردي هاي عموي خود بود، درباره آن حضرت مي فرمايند: «خداوند، عمويم عباس را رحمت كند كه با ايثار و جانبازي، در راه برادرش جانبازي كرد تا دست هايش قطع شد و خداوند به جاي آن، دو بال به او داد كه با آنها همراه فرشتگان در بهشت پرواز كند. عباس در پيشگاه خداوند منزلتي دارد كه در روز قيامت همه شهيدان به آن غبطه مي خورند.»
امام صادق(ع) نيز قمر بني هاشم(ع) را به عنوان كسي معرفي مي كند كه از ايماني استوار و بينشي نافذ برخوردار بوده و در راه امام خود به جهاد برخاسته است.
ايشان مي فرمايند: «عمويم عباس، بصيرتي نافذ و ايماني محكم داشت. او به همراه برادرش حسين(ع) جهاد كرد و به شهادت رسيد. شهادت مي دهم و خدا را شاهد مي گيرم كه در راه جنگجويان بدر و مجاهدان راه خدا قدم نهاده و در جهاد با دشمنان خدا اخلاص ورزيده است. در نصرت اولياي خدا خالص بوده و هر چه در توان داشته به انجام رسانيده است.»
استعداد ذاتي و تربيت علوي او سبب شد در كمالات اخلاقي و انساني، پا به پاي رشد جسماني و جمال زيبايش، پيش برود. نه تنها در قامت رشيد بود، بلكه در انديشه الهي و خرد و جلوه هاي معنوي هم رشيد بود. او به نيكي مي دانست كه ذخيره چه روز عظيمي است. روزي كه در ياري حجت خدا جان نثاري مي كند. او براي عاشورا به دنيا آمده بود.
در روزهاي كودكي، وجود مقدس اميرالمومنين علي (ع) همچون آينه معرفت، ايمان، دانايي و كمال در مقابل او بود و گفتار الهي و رفتار آسماني اش بر وي تاثير مي گذاشت.
عباس(ع) از بحر عميق دانش و بينش علي(ع) بهره مي برد. حضرت درباره تكامل و پويايي فرزندش مي فرمايد: ان ولدي العباس زق العلم زقا. همانا فرزندم عباس در كودكي علم آموخت و بسان نوزاد كبوتر كه از مادرش آب و غذا مي گيرد، از من معارف را فراگرفت.
عباس(ع) نجابت و شرافتش را از نفس هاي پاك علي(ع) و مادرش ام البنين(س) وام گرفته بود. مادري كه خود نجابت، معرفت و محبتش به خاندان پيامبر(ص) زبانزد و در ولا و دوستي با آنان شيفته و مخلص بود. ارادت قلبي ام البنين (س) به اهل بيت(ع) آنقدر بود كه امام حسين(ع) و فرزندان فاطمه (س) را از فرزندان خود بيشتر دوست مي داشت. وقتي به اين بانوي بزرگوار خبر شهادت چهار فرزند رشيدش را در واقعه كربلا دادند، فرمودند: مرا از حال حسين(ع) باخبر كنيد و چون خبر شهادت آن عزيز را شنيد، فرمود: رگهاي قلبم گسسته شد. اولادم و هرچه زير اين آسمان است، فداي امام حسين(ع)!
خداوند بر درجات حضرت امام(ره) بيفزايد كه احياگر اسلام حسيني(ع) شدند و مكتب انقلاب اسلامي را مكتب شهادت خواندند. مكتبي كه درس آموز فرزندان پاك باخته اي شد تا با تأسي به مولاي خود حضرت ابوالفضل(ع) در راه آرمانهاي بلند رهبرشان جان خود را در طبق ايثار و فداكاري گذارند و تجلي گاه مادراني شد كه با شنيدن خبر شهادت جگرگوشه هايشان، آنان را فدايي روح الله بخوانند.
اينك، گلخنده هاي آسمان و زمين و هلهله فرشتگان و عرشيان در سالروز ميلاد حضرت عباس(ع) به گوش مي رسد. پنجره اي از شادي و شعف به روي دل هاي عاشق گشوده شده و ترنم شكفتن نوگلي معطر در باغستان ولايت، دلها را مفتون و شيداي خويش ساخته است. عباس مي آيد و زيبايي و مردانگي را به همراه مي آورد.
عباس مي آيد و كرامت، شجاعت و شهادت را به ارمغان مي آورد. مردي كه آسمان رحمت و معرفتش، جان همه تشنگان فضيلت را سيراب مي كند.
آري! اينك زمين و آسمان معطرند و آبشاري از نور به ميهماني زمين آمده است. عباس فرزند علي(ع) پاي بر دنياي خاكي گذاشته است.
شعبان است و ماه سرور اهل بيت(ع) و مومنان! قدوم ماه بني هاشم را به ام البنين(س)، ساقي كربلا را به اميرالمؤمنين(ع) و علمدار عشق را به فرزند سردار بدر و حنين، حسين(ع) بشارت دهيد و همچنين حاجتمندان را كه باب الحوائج با آمدن ابوالفضل گشوده شد.
چهارشنبه 16 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]