واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *سمينار انقلاب مشروطه از منظر علوم اجتماعي جديد* دكتر غنينژاد: افراطگرايي سوسياليستها نهضت مشروطه را دچار بحران كرد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
سمينار «انقلاب مشروطه از منظر علوم اجتماعي جديد» با حضور استادان و پژوهشگران در اين عرصه در موسسهي مطالعاتي انديشهي سياسي و اقتصادي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه تاريخ و انديشه ايسنا، دكتر موسي غنينژاد دربارهي نقش جنبشهاي سوسياليستي ايران در جنبش مشروطه گفت: برخلاف آنچه رايج شده و دربارهي «انقلاب مشروطه» صحبت ميكنند، من معتقدم بايد از «نهضت مشروطه» صحبت كرد؛ چون در «انقلاب» بحث تغيير ريشهاي و راديكال مطرح است اما مشروطه نهضتي صلحطلبانه و اصلاحات از بالا بود.
وي افزود: هدف پيشتازان انقلاب مشروطه، محدود كردن قدرت استبدادي حاكم از طريق برقراري حكومت قانون بود. اين نهضت مشروطه از الگوي حكومتهاي مدرن غربي الهام گرفته شده بود كه تصويرگري آن را در آثار و گفتار سياستمداران آن زمان و بحث محافل نخبه و سياستمداران حاكم رژيم ميتوان مشاهده كرد.
اين استاد دانشگاه در ادامه گفت: همزمان با پراكندهشدن ايدهي دموكراسي ليبرال غربي، قانونخواهي و آزاديخواهي در كنار آنها افكار سوسياليستي منتقد جامعهي مدرن در حال شكلگيري بود و در همان زمان اين افكار در اروپا در اوج خود بود. در همين زمان انديشههاي چپ يا سوسيال دموكراتيك در ايران نفوذ مييابد.
غنينژاد با بيان اينكه سوسياليستها بهطور كلي منتقد جامعهي مدرن غربي به معناي سرمايهداري هستند و آن را يك مرحلهي گذار تاريخي تلقي ميكنند، افزود: اين ايدهي سوسياليستها (نحله ماركس) است. سوسياليستهاي ايران هم تحت تاثير اين ايدهها بودند و ميتوان سوسيال دموكراتهاي قفقاز را بنيانگذار سوسيال دموكراتهاي ايران دانست. اينها هم مشروطه را يك مرحلهي گذار ميديدند و اعتقادي به آرمانهاي مشروطه نداشتند.
وي با بيان اينكه سوسياليستهاي ايراني از سه جهت با مشروطهخواهان اصلاحطلب اختلاف نظر داشتند اما در يك جبهه عليه سلطنت قرار گرفتند و جبههي مشروطهخواهان را تشكيل دادند، گفت: اين اختلافات را ميتوان در سه گروه طبقهبندي كرد؛ اختلاف دربارهي هدف نهايي نهضت مشروطه، اولين اختلافي است كه سوسياليستها معتقد به لغو مالكيت خصوصي بودند و از ابتدا شعار اصلاحات ارضي را مطرح ميكردند؛ در حالي كه تاكيد نهضت مشروطه به تحكيم مالكيت خصوصي بود.
وي افزود: دومين اختلاف آرمانها در زمينهي به كار گرفتن شيوههاي مبارزهي متفاوت بود. مشروطهخواهان اصلاحطلب به شيوههاي اصلاحطلبانه اعتقاد داشتند اما سوسياليستها شيوهي مبارزهي افراطي و ترور را تاييد ميكردند. سومين تفاوت در تبليغ سوسياليست تحت لواي اسلام بود. شيوهي راديكال مبارزه را با نوعي ايدئولوژي اسلامي توجيه ميكردند.
غنينژاد اين سه مورد تفاوت را در ادامهي سخنان خود توضيح داد و گفت: سوسياليستها از همان ابتدا اصلاحات ارضي را ميخواستند اما تاكيد ميكردند كه اين خواستهي موقت آنهاست. اين پيشنهاد سوسياليستها در بسياري موارد با مخالفت انجمنهاي محلي روبهرو ميشد؛ چون اكثر طرفداران مشروطه مخالف اين ايدهها بودند اما هنگامي كه مجلس اول تشكيل ميشود و بعد از آن مجلس دوم تشكيل ميشود سوسياليستها در آن زمان ايدههايشان را مستقيما مطرح ميكنند.
اين استاد دانشگاه با اشاره به نمونهاي از مقالات روزنامهي صوراسرافيل كه مشروطه را توزيع برابر ثروت ميدانست، افزود: حكومت قانون به عنوان يك مرحلهي موقتي در اين نوشتهها مطرح ميشود. ايدهي كلي سوسيال دموكراتها هم همين بود كه نهضتهاي قانون يك مرحلهي موقتي تلقي ميشود.
غنينژاد، سومين تفاوت را تبليغ سوسياليسم تحت لواي اسلام دانست و در پايان صحبتهايش نتيجهگيري كرد: گروههاي سوسياليستي هيچوقت نتوانستند با يكرنگي و صداقت، نهضت مشروطه را همراهي كنند. نهضت مشروطه طرفدار حكومت قانون بود كه در راس آن سياستمداران دنياديده، تجار روشنانديش، روحانيون و ديگر اصناف شركت داشتند. اين نهضت با اين تركيب سران نميتوانست انقلاب سوسياليستي شود. همراهي سوسياليستها با نهضت تنها ميتوانست تاكتيكي و موقت باشد. سوسياليستها آرمانهاي مشروطه را وسيلهاي براي رسيدن به اهداف انقلابيشان ميدانستند و افراطگرايي سوسياليستها نهضت مشروطه را دچار بحران كرد.
انتهاي پيام
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]