واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: راهكارهايي براي اجرا شدن يك طرح
محمدرضا گلزار
خدا را شكر كه سايه سنگين و بلندبالاي نام و ياد خسرو شكيبايي فقيد تا هميشه بر سر اين سينما پايدار خواهد ماند. چند خطي كه به بهانه درگذشت اين بازيگر بزرگ نوشتم و غم رفتنش را بهانه يادآوري از بازماندگان و زندگان هنر بازيگري كردم، بازتاب هاي مثبت زيادي داشت و همين واكنش ها بهانه جدي تري براي رسيدن به طرح هاي اجرايي و عملي شدن موضوعي است كه در آن يادداشت آرزويش را مطرح كردم. دوستان مطبوعاتي در روزنامه اعتماد بعد از انتشار آن يادداشت خبر دادند كه انگار آن حرف ها به گوش متوليان و مسوولان سينما هم رسيده و آنها هم از اين گونه طرح ها و پيشنهادها استقبال مي كنند. پس حالا كه اهالي سينما در كنار مديران و مسوولان رده بالا قرار گرفته اند و درباره موضوعي هم عقيده و هم نظر شده اند، فرصت كميابي در اختيارمان قرار گرفته تا بتوانيم درباره اين موضوع مهم و اساسي به شكل جدي تري فكر كنيم و قدم برداريم. شايد ضربه سنگين از دست دادن بزرگ و عزيزي مثل خسرو شكيبايي ديگران را هم به اين نتيجه رسانده كه كاري كنند تا بار اين غم كمي سبك تر شود و بعد از اين كمتر منتظر بنشينيم تا خبرهاي تلخ مشابهي همه مان را از بي خبري ها و روزمرگي هايي كه دچارش هستيم بيرون بياورد. اگر بخواهيم ديگر در چنين موقعيت ناگوار و دردناكي قرار نگيريم، بايد چاره جويي را از همين حالا شروع كنيم و دست روي دست نگذاريم. هنوز تا داغ فقدان عزيزي در وجودمان هست و خبر و حواشي آن در رسانه ها منعكس مي شود، فرصت و موقعيتي براي اجرايي كردن حرف ها و ايده ها وجود دارد و تجربه نشان داده كه گذشت زمان مي تواند فرصت هاي بزرگي را از ما بگيرد. بياييم اين بار زمان را از دست ندهيم و فرصت شناس باشيم، چون تصور مي كنم بازتاب هاي آن پيشنهاد كلي و خبرهايش خيلي مغتنم است. واكنش هاي مسوولان و همكاران سينمايي باعث شد به فكر طرح و ايده يي بيفتم كه مدتي بود ذهنم را مشغول كرده بود و انگار دنبال موقعيت مناسبي براي مطرح كردن آن مي گشتم. افسوس و صدافسوس كه اين امكان با مرگ يكي از بهترين هاي سينما پيش آمد. ايده يي كه البته پيش از اين در ذهن چند تهيه كننده خوب سينما هم جريان يافته بود. طرح كلي و اصلي اين است كه كاري كنيم اهالي سينما از هر رشته و حرفه و صنفي در كاري كه انجام مي دهند به حق و حقوق واقعي تر و مطلوب تري برسند. وقتي مردم عزيز و علاقه مندان و سينمادوستان كشورمان به هر دليل به فيلمي كه ساخته شده توجه نشان مي دهند و با تماشاي آن فيلم و صف بستن جلوي گيشه هاي سينما آن فيلم را از بقيه توليدات سال متمايز مي كنند، بايد بخشي از محصول و درآمد آن فيلم خاص به همه عواملي كه در به ثمر رساندنش نقش داشته اند، تعلق بگيرد. دستمزدهاي اوليه و مشخص عوامل هر فيلم به كنار، بايد در مورد فروش هاي ويژه و سودهاي حاصل از اكران فيلم هايي كه در رده هاي بالاي جدول فروش هستند، سهم ويژه يي به دست اندركاران آن تعلق بگيرد. تهيه كنندگان و سرمايه گذاران هر فيلم مي توانند به همه كساني كه در ساخت و توليد فيلم نقشي بر عهده داشتند، به عنوان شريك هايي هر چند كوچك نگاه كنند كه در صورت سوددهي محصول، به درصدي محدود و مشخص از سود فيلم دست پيدا كنند. منظورم البته فقط افراد اصلي گروه توليد نيستند. اميدوارم اين طرح شامل تمام افرادي كه نقش هايي، هر چند ظاهراً كوچك در ساخت يك فيلم دارند، بشود. به گونه يي كه تك تك عوامل توليد يك فيلم را دربرگيرد. اين طرح كلي براي عملي شدن و رسيدن به نتيجه نياز به كار كارشناسي و تحليل اقتصادي درست و متناسب با زمان و شرايط توليد دارد. در شكل كلي و بدون عدد و رقم مشخص، پيشنهادم اين است كه در قراردادهايي كه با عوامل فيلم ها امضا مي شود، بند و ماده يي اضافه شود كه در صورتي كه فروش فيلم از رقم تعيين شده بيشتر شد، درصد مشخصي به اين دستمزدهاي اوليه اضافه شود و تهيه كننده و پخش كننده فيلم ها هم خودشان را متعهد به پرداخت اين رقم ها بدانند و به آن به چشم قسط آخر دستمزدها نگاه نكنند، دوستان و همكاران خبره و كارشناس سينما در بخش هاي اقتصادي مي توانند اين موضوع را بررسي كنند و جزئيات اجرايي و رقم هاي معقول و متناسبي براي عملي كردن طرح به اين پيشنهاد اضافه كنند. شخصاً در مورد اين طرح آماده هر گونه همكاري و مشورت با اهالي سينما هستم و اميدوارم دوستان فعال در بخش هاي رسانه يي و مطبوعاتي هم در اين زمينه قدم جلو بگذارند و با پيگيري و انتشار اخبار و گزارش هايي در اين مورد كاري كنند كه بشود هر چه سريع تر به اين موضوع جامه عمل پوشاند و به قراردادهاي سينما اضافه اش كرد. به نظر من اما اين طرح وقتي قابليت اجرايي شدن خواهد داشت كه از سوي هر نهاد و سازماني كه قابليت و امكان قانونگذاري دارد، به صورت يك قانون دربيايد و براي سازندگان فيلم ها لازم الاجرا شود. بياييم تا بار ديگر داغدار همكار و هنرمند ديگري نشده ايم و فراموشي و روزمرگي و گرفتاري روي اين موضوع سايه نينداخته، به ياري هم به نتيجه و ثمر نزديكش كنيم. گمان نمي كنم كارشناسي درباره فروش سودآور هر فيلم در حال حاضر كار سختي باشد و از طرف ديگر رسيدن به رقم معقولي براي اضافه كردن به دستمزد عوامل توليد يك فيلم پرفروش هم همين طور. مطمئن هستم كه در اين صورت، همه با عشق و علاقه و كوششي بيشتر از قبل سراغ كارها مي روند و هر كس به سهم خودش تلاش مي كند فيلم به شكلي به نمايش عمومي برسد كه فروش آن بتواند رقمي را به دستمزد اوليه آنها اضافه كند. اگر به سينمايي پويا و تماشاگرپسند فكر مي كنيم، بايد چنين فرصت هايي را از دست ندهيم و چنين موضوع هايي را با جديت و تلاش پيگيري كنيم. بي شك متوليان و مسوولان سينمايي هم از اجرايي شدن چنين طرحي كه نتيجه اش گشايشي هر چند كوچك در اوضاع اقتصادي و معيشتي دست اندركاران سينماي ايران خواهد بود، نگاه مثبت و موافقي دارند و به سهم خودشان براي رسيدن به نتيجه مورد نظر اقدام خواهند كرد. پس به اميد رسيدن به اين موقعيت و چشم انتظار طرح هايي مشابه اين مي مانيم تا سينماي ايران هر روز بهتر و بيشتر به طرف حرفه يي شدن و توجه به وضعيت اقتصادي نيروهاي عاشق و كم توقع خود حركت كند.
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]