واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دولت ايران در 9 شهريور 1318 بي طرفي خود را در قبال جنگ جهاني دوم اعلام كرده بود. براساس اصل بي طرفي طرفين مخاصمه ميبايست حقوق دولت بي طرف را رعايت نمايند و در مقابل، دولت بيطرف نيز وظايفي درقبال دول متخاصم دارد كه رعايت آنها بر او الزامي است. كشور بي طرف نميتواند آشكارا وارد جنگ شود و يا اينكه به متخاصمان ياري رساند، نميتواند براي آنها نيرو جذب نمايد و يا اجازه دهد در قلمرو آن، طرف ثالثي به اين كار بپردازد. كشور بي طرف نبايد براي طرفين مخاصمه تجهيزات نظامي فراهم نمايد و يا اطلاعات نظامي ارائه دهد. دولت بي طرف ميتواند با دول متخاصم تجارت نمايد و براساس حقوق بين الملل كشوري كه در جنگ اعلام بي طرفي كرده تا زماني كه بي طرفي خود را رعايت كند از هرگونه عمليات خصمانه كشورهاي درگير جنگ در امان است. براين اساس حمله نظامي و اشغال ايران توسط ارتش انگليس و اتحاد جماهير شوري به رغم آنكه ايران اعلام بي طرفي كرده بود و به بي طرفي خود نيز پايبند بود، نقض قواعد بين المللي محسوب مي شد و نشان مي داد قدرت هاي بزرگ تا زماني قواعد بين المللي را رعايت مي كنند كه منافع آنان ايجاب مي كند و در صورتي كه منافع آنان به خطر بيفتد در نقض آن قواعد درنگ نمي كنند. بهانه دولت هاي انگليس و اتحاد جماهير شوروي براي حمله به ايران حضور تعدادي از كارشناسان آلماني در ايران بود، كه آنان را جاسوس تلقي مي كردند. دولت هاي انگليس و اتحاد جماهير شوروي در 28 تير و 25 مرداد 1320 ، يادداشت هاي مشابهي به دولت ايران تسليم و ضمن آن از فعاليت كارشناسان آلماني در ايران اظهار نگراني كرده و خواهان اخراج آنان كه به باورشان ستون پنجم آلمان در ايران بودند و منافع آنان را مورد تهديد قرار ميدادند، شده بودند. دولت ايران در جواب آنان اظهار داشته بود كه وجود كارشناسان آلماني براي خدمت در صنايع ايران ضروري بوده و بزودي نميتوان براي آنها جانشين پيدا كرد و در ضمن تعدادشان هم آنقدر زياد نيست و دولت بر عملكرد آنها نظارت و مراقبت جدي دارد. به فرض اگر نيروهاي نظامي انگليس و اتحاد جماهير شوروي براي دفع جاسوسان آلماني به ايران آمده بودند، پس از اخراج كليه شهروندان آلماني از ايران، بايد كشورمان را ترك مي كردند. اين در حالي است كه نيروهاي نظامي انگليس و سپس آمريكا تا پايان جنگ در ايران ماندند و نيروهاي نظامي شوروي حتي پس از پايان جنگ نيز حاضر به تخليه ايران نشدند. جالب آنكه پس از مدتي ارتش امريكا نيز بدون دعوت كشور ميزبان و بدون هماهنگي با ايران به دعوت متفقين براي ارسال كمك به اتحاد شوروي به ايران آمد و تا پايان جنگ در ايران ماند. واقعيت آن است كه متفقين از مدت ها قبل براي ايران برنامه داشتند و به فرض آنكه ايران اولتيماتوم دولت هاي شوروي و انگليس را در ارتباط با كارشناسان آلماني مي پذيرفت و آنان را از ايران اخراج مي كرد باز آنها قانع نمي شدند و با بهانه اي ديگري ايران را اشغال مي كردند، زيرا متفقين براي كمك به ارتش اتحاد جماهير شوروي به خاك ايران نياز داشتند. چرچيل درخاطرات خود درباره اشغال ايران مينويسد: در 11 ژانويه 1941 (20 تيرماه 1320) شوراي وزيران بريتانيا با حضور روساي ستاد موضوع اقدام نظامي عليه ايران را مورد بررسي قرار دادند. در بخش ديگري از خاطرات چرچيل چنين آمده است: لزوم ارسال انواع و اقسام ساز و برگ و مهمات براي شوروي از يك طرف و اشكالات روزافزون راه اقيانوس منجمد شمالي و نقشههاي استراتژيكي متفقين در آينده از طرف ديگر بيش از پيش ما را بر آن ميداشت كه براي استفاده كامل از ايران به منظور ارتباط با شوروي اقدام فوري معمول داريم .... بنابراين ما از موقعيت استفاده كرده و بر آن شديم كه به روس ها دست اتحاد بدهيم و به اتفاق مبادرت به لشكر كشي به ايران نماييم. ضمنا دولت انگليس از قبل موافقت دولت ايالات متحده آمريكا را نيز براي اشغال ايران جلب كرد. اشغال ايران پيامدهاي سياسي مهمي براي ايران داشت، رضا شاه از سلطنت عزل و فرزندش محمدرضا پهلوي به سلطنت رسد. پس از اشغال ايران، راهآهن سراسري براي انتقال كمكهاي نظامي متفقين (انگليس و امريكا) به پشت جبهه شوروي، مورد استفاده قرار گرفت. نقش و اهميت ايران در جنگ جهاني دوم تا به آنجا بود كه در كنفرانس تهران لقب پل پيروزي به ايران دادند. در دوران اشغال ايران بسياري از امكانات، زيرساختها، منابع، اندوختهها و آذوقههاي ايران در اختيار متفقين قرار گرفت و به همين علت در كمتر از دو ماه پس از اشغال، كشور دچار كمبود مواد غذايي و گراني لگام گسيخته شد. شهرهاي ايران و به ويژه تهران آنچنان با كمبود نان و ساير ارزاق مورد نياز روبه رو شدند كه نان و مواد غذايي را با كوپن در اختيار مردم قرار ميدادند، شمار بسياري از مردم ايران، در نتيجه? تهيدستي، گرسنگي و بيماري جان خود را از دست دادند. بنابر اين ايران هزينه و خسارت زيادي را براي پيروزي متفقين در جنگ متحمل شد،اما با گذشت بيش از 60 سال از جنگ جهاني دوم تاكنون غرامتي بابت جبران خسارت ها به كشورمان پرداخت نشده است. بحث دريافت غرامت اواخر پاييز سال گذشته مطرح شد و آقاي احمدي نژاد رييس جمهوري در جريان سفر استاني خود در شيراز اعلام كرد: به زودي سند رسمي براي دريافت غرامت خسارات جنگ جهاني اول و اشغال ايران توسط انگليس را به سازمان ملل ارائه مي دهيم و حق خود را از حلقوم مستكبران بيرون مي كشيم. احمدي نژاد افزود، من در حال حاضر جمعي را مامور كرده ام تا خسارات جنگ جهاني و اشغال كشورمان توسط انگليس را محاسبه كنند تا اين محاسبات به صورت رسمي به سازمان ملل ارائه شود. رييس جمهوري همچنين در ديدار با تعدادي از خبرنگاران در دانمارك با تاكيد بر اينكه قصد داريم خسارت جنگ دوم جهاني را مطالبه كنيم، گفت: گروهي را مامور كرده ام كه خسارت ها را محاسبه كنند و به زودي طي نامه اي از دبيركل سازمان ملل خواهم خواست كه خسارات ايران در جنگ دوم جهاني را بپردازند؛ اين عدالت است و عدالت زمينه امنيت و صلح است؛ ما پل پيروزي شويم و ديگران سود آن را ببرند،درست و عادلانه نيست. حميد بقايي رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نيز با تاكيد بر پيگيري غرامت هاي اشغال ايران در جنگ جهاني گفت: دو كشور روسيه و انگليس فراموش كرده اند كه پيروزي خود را در جنگ جهاني دوم مديون ايران هستند و بايد بدهي هاي خود را پرداخت كنند. وي با بيان اينكه خواست ملي ما دريافت غرامت است،تاكيد كرد: كشور ايران سرزمين بي طرفي بود كه موجبات پيروزي اين دو كشور در جنگ جهاني را فراهم كرد و هزينه هاي بسياري را نيز متحمل شد. مشاور رييس جمهووي همچنين از جمعآوري 4 هزار و 700 سند در ارتباط با غرامتهاي جنگجهاني دوم در ايران خبر داد و گفت: اين اسناد آماده شده است كه ميخواهيم براي دريافت خسارتها اقدام كنيم اينك دولت ايران عزم خود را جزم كرده تا غرامت خسارت هاي جنگ جهاني دوم را از طريق مراجع بين المللي پي گيري نمايد. 1912
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]