واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تئاتر - حمید پورآذری کارگردان نمایش «دایره گچی» میگوید نمیشود خارج از شرایط زمانی مردم و کشور نمایش اجرا کرد. فروغ سجادی: برای ما که سالهاست یاد گرفتهایم، تئاتر دیدن را فقط در یک سالن چهارگوش تجربه کنیم و فراموش کردهایم تئاتر بیش از هر تشریفات ویژه و قاعده و قانونی تنها یک اتفاق است که در یک لحظه مخاطب را میگیرد، حتی اگر مکان اجرا یک سالن دور افتاده بدون صندلی و جایگاه خاص تماشاگر، در جنوبیترین منطقه شهر باشد، باور اجرای نمایشی 70 نفره در یک سالن پرورش قارچ، کمی سخت است، اما با تماشای نمایش «دایره گچی» به کارگردانی حمید پورآذری که این روزها در گوشهای از فرهنگسرای بهمن اجرا میشود همه عادتها و باورهای قبلی تئاتر دیدن برایمان فرو میریزد.نمایش با گروهی از هنرجویان مختلف این کارگردان از هشت ساله تا 40 ساله و با روی هم گذاشتن پولهای توی جیبی گروه به صحنه آمده است. حمید پورآذری که در دو سال اخیر با اجرای نمایشهای متفاوت و قابل توجه بدون کمک گرفتن از مرکز هنرهای نمایشی و ارگانهای دولتی ثابت کرده، کارگردانی مستقل و صاحب سبک در تئاتر ایران است، این بار نیز با جمعآوری گروهی ازهنرجویان افغانی، کودکان کار، دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و برخی از هنرجویان علاقهمند شهرستانهای اسلامشهر، کرج در کنار هم، نمایشی متقاوت و شگفتآور بر اساس یکی از آثار مهم ادبیات نمایشی جهان، «دایره گچی قفقازی» اثر برتولت برشت را به صحنه آورده که موضوع آن بیشباهت به موضوعات روز جامعه ما نیست. هرچند این نمایش اجرای کامل متن برشت نیست و نمایشی بر اساس آن است و پورآذری نام آن را «دایره گچی »گذاشته، اما دودستگی، فقر، دور شدن انسانها از ویژگی و ارزشهای انسانی در جامعه جنگ زده و به دور از عدالت، موضوعات اصلی اثر برشت، در این اجرا به خوبی قابل مشاهده است؛ موضوعات انسانی و جهان شمولی که در قرنهای متمادی دستمایه آثار هنرمندان و نویسندگان مختلف جهان بوده است.شکل قابل توجه این اجرا شوکی را به تماشاگر وارد میکند که دیگر برخی از نقصهای ابتدایی گروه اجرایی مانند ضعف بیان و دیالوگهای بازنویسی شده ساده اصلا به چشم نمیآید یا مهم نیست.پورآذری که در سالهای اخیر به شیوه تئاتر کارگاهی و آموزشی در اجراهایش توجه ویژهای دارد، با تمرکز بر انرژی، توانایی و خلاقیت هنرجویان جوان و علاقهمند خود و با آگاهی دقیق آنان را به سمت یک اجرای گروهی و دسته جمعی میکشاند که تماشاگر هم بخش مهمی از آن است و در دل اجرا با اثر همگام میشود. در این نوع تئاتر، اتفاقی که برای مخاطب رخ میدهد بسیار تأثیرگذارتر از تئاتری است که در سالن و در مقابلش به صحنه میآید.در نمایش «دایره گچی» پورآذری از همان ابتدای ورود تماشاگر به سالن بزرگ که شبیه یک پلاتوی تمرین و نمایشگاه نقاشی است و مواجه او با بازیگرانی که گرداگردش در فضایی وهم انگیز میچرخند و تماشاگران خود را به هر سو میکشند، قواعد تئاتر دیدن از نوع همیشگی برایش در هم میریزد و از همان لحظه اول متوجه میشود بیینده اجرایی متفاوت است که شاید کمی هم دلهرهآور باشد. پس از قرار گرفتن تماشاگر در این موقعیت عجیب، بازیگران که ماسکهایی بر صورت دارند او را به سمت دو جایگاه متحرک راهنمایی میکنند؛ جایگاهی که صرفا برای نشستن نیست و در طول اجرا توسط گروه اجرایی به دور دایرهای که اتفاقات نمایشی در آن رخ میدهد میچرخد یا به گوشه و کنار سالن برده میشود تا تماشاگر از زاویههای مختلف، بیننده اتفاقات این نمایش باشد و به قضاوت در مورد آن بپردازد.هیچ طراحی صحنهای جز چند اکسسوار ساده در این اجرا وجود ندارد و گروه موسیقی «جز» نمایش به صورت زنده در اتاق شیشهای در گوشهای از سالن، گروه نمایشی و تماشاگرانی که دیگر جزئی از اجرا هستند همراهی میکند. حمید پورآذری معتقد است، نمیشود خارج از شرایط زمانی مردم و کشور نمایش اجرا کرد و درباره دلیل اجرای این نمایش در شرایط کنونی به خبر آنلاین میگوید: «سالها دغدغه اجرای نمایشی براساس اثر برشت ذهنم را اشغال کرده بود، تم کلی این نمایش بحث مادر و فرزند است که خارج از همه خط و ربطهای آن خیلی جذاب است. با توجه به تیمی که دارم و در آن از کودک هشت ساله تا بازیگر 30 و 40 ساله حضور دارند، این نمایشنامه میتوانست همه این طیف سنی را هم از نظر تماشاگر و هم از نظر اعضای گروه تحتالشعاع قرار دهد. همچنین وجه تئاترال این اثر برشت بیشتر دیگر آثار او بود، بنابراین اجرای آن را در این شرایط بیشتر از هر زمان دیگری برایم قابل توجهتر کرد.»این کارگردان عقیده دارد یک متن خارجی باید قابلیت گذشتن از ذهن ایرانی را داشته باشد و نمایشنامه «دایره گچی قفقازی» با شرایط امروز و مخاطبان امروز ایران همخوانی زیادی دارد و متنی جهانشمول است. او همچنین میگوید: «این اتفاقی که امروز شاهدش هستید از دل جماعت بیرون آمده و اهمیت آن به همین دلیل است.» پورآذری، تجربه تئاتری برخاسته از دل مردم کوچه و خیابان را تجربه عجیبی میداند و ادامه میدهد: «چیزی که سعی کردهام در این سالها تجربه کنم عبور کردن از متن بوده و این بار هم با گروهم سعی کردیم از متن برشت عبور کنیم.»او میگوید: «حتی اگر خود برشت هم اکنون زنده بود مثل دهه خودش فکر نمیکرد. شرایط امروز با شرایط آن زمان فرق کرده و تفکرها بسته به شرایط روز دنیا فرق میکنند، اکنون عصر سرعت و شتاب است بنابراین دیگر نمیتوان آثار برشت را آنطور که قبلا بوده، اجرا کرد.» به گفته کارگردان همه چیز در اجراهای او با توجه به شرایط روز پیش میرود، بنابراین او در این اجرا هم برحسب شرایط جلو رفته است.او دراینباره میگوید: «هنر ازدل اجتماع بیرون میآید و محصول شرایط اجتماعی، سیاسی دوران خودش است و نمیتوان آن را از جامعه تفکیک کرد و آن را متعلق به خواص دانست و گفت تئاتر هنر خواص است.» به اعتقاد پورآذری، جامعه باید کار خود را انجام بدهد و هنرمند کار خود تا از دل جامعه، اتفاق هنری شکل بگیرد. او ادامه میدهد: «اگر میخواهیم جامعهای پویا داشته باشیم باید تئاتر در دل اجتماع برود.»او میگوید آدمها نباید دور خود حصار درست کنند تا بترسند و میافزاید: «من همیشه به خراب کردن و ساختن دوباره اعتقاد دارم، بعد از خراب کردن حالا دیگر چیز نداری پس باید چیز تازهای بسازی و تلاش میکنی دنیای تازه را درست بسازی.» این کارگردان درباره علت دوری خود از جریان تئاتر دولتی و کمک نگرفتن از مسئولان برای اجراهایش هم توضیح میدهد: «جریان تئاتر دولتی نظرات و پیشنهادات خودش را دارد. نمونه آن هم نمایشهایی است که بازبینی میشود، اجرا میشود و بعد متوقف میشود. به نظرم یک جایی آدم نباید آلوده شود هر چند تئاتر خرج و هزینه دارد اما باید بتوانیم به جایی برسیم که بتوانیم دخل و خرجمان را یکی کنیم.»او میگوید همیشه از کارمند شدن در تئاتر پرهیز کرده و میهراسد و همین موجب شده به این شکل متفاوت اجرای تئاتر با گروهی جوان تازه کار روی بیاورد. پوآذری ادامه میدهد: «ما باید قبل از هر چیز حواسمان باشد که کارمند نشویم. گاهی حس میکنم دوستان دارند کارمند میشوند و این ترسی بود که من را گرفت و برای من تلنگر شد. چون کارمند شدن است که موجب میشود ما دور خودمان بچرخیم. این گروه جوان موجب شدند تا این اتفاق برای من رخ ندهد و مجبور شوم که یک شکل نمانم.» به گفته این کارگردان، «چندان اهمیت ندارد که در یک تئاتر بیان بازیگر خوب باشد بلکه خود اتفاق و نفس تئاتر مهم است چون کمبودها و نقصهای کسی که در تئاتر میماند، پس از مدتی جبران میشود و اتفاق تئاتری است که باید اثر خود را بر ذهن مخاطب بگذارد.» 54144
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]