واضح آرشیو وب فارسی:مهر: زنان در فيلمهاي تبريزي/سيماي زن در سينماي تبريزي پررنگ و باورپذير است
كمال تبريزي كه اين روزها فيلم سينمايي "هميشه پاي يك زن در ميان است" را روي پرده دارد، سينماي خود را با درامهايي جنگي و كاملا مردانه آغاز كرد و در ادامه به آثاري رسيد كه زنان در آنها حضوري دوستداشتني و باورپذير دارند.
به گزارش خبرنگار مهر، او در نخستين فيلمهاي كارنامهاش فيلمسازي است متأثر از شرايط كه پس از پيروزي انقلاب وارد سينما شد و از نسل سينماگران انقلاب محسوب ميشود. فيلمهاي سينمايي "عبور" و "در مسلخ عشق" محصول اواخر دهه 60 به سبك فيلمهاي جنگي آن دوره تصويري كاملاً مردانه از جنگ ترسيم ميكردند و زنان در آنها غايب بودند.
طبيعي است در اين دوره تبريزي شبيه ساير فيلمسازان جنگ است و نميتوان رد پاي علايق و گرايشهاي او را در فيلمسازي تشخيص داد، هر چند همين فيلمها نشاندهنده توان و استعداد او بودند. "پايان كودكي" فيلمي مهم در كارنامه تبريزي است، تركيبي از مايههاي ملودرام و سينماي دفاع مقدس كه هم ميتواند مخاطب كودك و نوجوان داشته باشد و هم براي خانوادهها جذاب باشد. تبريزي در اين درام تأثيرگذار فروپاشي يك خانواده را در دل جنگ به تصوير ميكشد.
فرش باد
فيلم لحني حماسي و تراژيك دارد و فضايي ايجاد ميكند تا مخاطب را درگير كند. ارتباط شخصيتها با هم و نگاه غمگنانه كارگردان به آدمهايي كه جنگ زندگيشان را عوض ميكند، "پايان كودكي" را تبديل به فيلمي گرم و تأثيرگذار كرده است. سكانس موجز و تراژيك مرگ پدر در تنهايي، رويارويي پسر با عراقيها و سكانسهاي ابتدايي فيلم بيادماندني هستند.
"پايان كودكي" از معدود فيلمهاي جنگي است كه در آن جدال مرگ و زندگي به نفع زندگي تمام ميشود و پسر از دل جنگ و مرگ به زندگي پل ميزند. با اين همه اين فيلم يكي از آثار مهجور كارنامه تبريزي است و شايد به همين دليل او جز "مهر مادري" ديگر فيلمي براي بچهها نساخت.
زن در فيلم سينمايي "پايان كودكي" زير سايه مردان قصه قرار نميگيرد و گرچه قصه كاملاً مردانه است، اما كارگردان از شخصيتهاي زن غافل نميشود. مادر و خواهر در غيبت پدر به پسر تكيه ميكنند و زمينه رشد و حركت او را فراهم ميآورند.
نقطه عطف كارنامه تبريزي "ليلي با من است"، يك كمدي مفرح و شيرين است كه در آن جايي براي زنها نيست. فيلم سفر صادق مشكيني به جبهه را روايت ميكند و موقعيتهايي كه براي او در جنگ پيش ميآيد در اولويت هستند. هر چند در اين فيلم هم به نوعي موتور درام، همسر صادق است كه خواب سفر او را مي بيند و قصه را شروع ميكند.
در "مهر مادري" و "شيدا" زنها به شخصيتهاي اصلي فيلم تبديل ميشوند. هر دو فيلم درامهايي زنانهاند كه در آنها زن نماد مهر و عشق است. در "مهر مادري" پسر بزهكار به خاطر محبت مددكار مركز اصلاح و تربيت تغيير ميكند و تبديل به نوجواني سر براه ميشود.
فيلمساز مسائل تلخ اجتماعي را با چاشني طنز روايت ميكند و در اين ميان پسرك لمپن كم سن و سال فيلم دوست داشتني از كار درآمده و رابطهاش با مددكار پر از لحظههاي شيرين است. به ياد بياوريد صحنهاي را كه پسر براي به دست آوردن دل زن، لباس همسايه را به زور سرقت ميكند و چهره زن موقع برخورد با پسر ديدني است!
سيماي مادرانه فاطمه معتمد آريا به اين نقش كمكي بسيار كرده، زني تنها كه نياز به يك تكيهگاه دارد اما نميتواند بر محدوديتها و قواعد موجود غلبه كند. پايان تلخ فيلم نمايشگر وضعيت نابسامان اين كودكان در جامعه است، جايي كه حتي عشق مادرانه هم نميتواند كارساز باشد.
نگاه ستايشآميز تبريزي به زن در "شيدا" هم ديده ميشود. فيلم نام كاراكتر زن را بر پيشاني دارد و اين اهميت شخصيت زن را نشان ميدهد. علاوه بر اين مفهوم اين واژه اشارهاي به فضاي عاشقانه فيلم است. در واقع تبريزي با اين فيلم عشق زميني را به فيلمهايش وارد ميكند.
در شرايط جنگ كه پيش از اين در اختيار قهرمانهاي مرد بوده، شيدا (ليلا حاتمي) خشونت فضا را ميشكند و عشق و زندگي را به قهرمان قصه هديه ميدهد. زن در "شيدا" نجاتدهنده است و اوست كه مرد را به آرامش ميرساند.
در "گاهي به آسمان نگاه كن" روح سرخوش و سبكبال دختر از عشق سالهاي دور جدا نميشود. تنها ارتباط قهرمان تنها و از نفسافتاده فيلم (حميد امجد) با دنياي زيبا و عاشقانه از طريق اين روح اتفاق ميافتد و اين شخصيت است كه فضاي تلخ فيلم را تلطيف ميكند.
در "فرش باد" دختر ژاپني عشق را در سفر به ايران و كنار خانوادهاي ايراني تجربه ميكند. زن سنتي (فريبا كامران) را مثل هميشه در خانه و كنار همسر ميبينيم، زني بدون فرزند كه همسرش (رضا كيانيان) به او وفادار است. تصويري كه تبريزي از زن در فيلم ارائه ميدهد با سيماي زن در جوامع سنتي تطبيق ميكند، اما اين تصوير مترقيتر و همپاي مردان است.
پس از درامهاي مردانه "مارمولك" و "يك تكه نان"، تبريزي در "هميشه پاي يك زن در ميان است" سراغ كاراكترهاي زن ميرود. فيلم يك كمدي مفرح درباره مسائل زنان و مردان است. نام فيلم هم شوخي با زنهاست! اما تبريزي در فيلم تعادل را بين كاراكترها حفظ ميكند و همانطور كه با برخي ويژگيهاي زنان شوخي ميكند، مردان فيلم را هم به سخره ميگيرد.
هميشه پاي يك زن در ميان است
جذابترين كاراكتر فيلم جاهد (مهران مديري) است، مردي كه در تمام فيلم عليه زنان سخنراني ميكند اما در تحولي ناگهاني عاشق يك قاضي زن ميشود. تبريزي در اين فيلم مانند "مهر مادري" مسائل تلخ و جدي را در قالب طنز مطرح ميكند و موفق ميشود هم نقدي بر روابط غلط و تصورهاي كهنه درباره زنها داشته باشد، هم مرزبنديهاي موجود بين زنان و مردان را نقد كند.
شوخي با پيامدهاي حضور زني مطلقه در جامعه به علت آشنايي مخاطب با واقعيت جاري در جامعه لحظههايي مفرح به وجود آورده است. تبريزي در اين سالها فيلمهاي مختلف با مضامين گوناگون ساخته، هرگز به يك ژانر محدود نبوده و هيچوقت به عنوان فيلمسازي مطرح نشده كه براي زنان و درباره آنها فيلم ميسازد. اما زنان در فيلمهاي او دوستداشتني و قابل باورند.
تبريزي زنان را وسيلهاي براي تبليغات قرار نميدهد و نگاه ترحمبرانگيز به آنها ندارد. براي او زنان مانند مردان مجموعهاي از نقاط ضعف و قوت هستند. اين نوع نگاه در سينمايي كه در اغلب فيلمهايش هنوز زنان در حاشيه حضور مردان هستند غنيمت است.
جمعه 11 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]