تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه خداوند بخواهد بنده اى را رسوا كند، از طريق زبانش او را رسوا مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821042297




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

از حجره تا سنگر


واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: از حجره تا سنگر
مدت‌هاست به اين فكر مى‌كنم كه چرا از شهدا كم ياد مى‌كنيم؟ چرا زندگى آنها را شناسايى نمى‌كنيم تا ببينيم آنان چه ملاك‌ها ومعيارهايى داشتند؟ چه كار كردند كه اين گونه افراد برجسته‌اى شدند و اين چنين زود خودشان را به مرحله پرواز رساندند؟ چه كار كردند كه خداوند متعال قبولشان نمود؟

شايد يكى از دلايل اين نرفتن‌ها و دنبال نكردن‌ها اين است كه ما هر چه به واقعيات زندگى آنها پى مى‌بريم بيشتر كم مى‌آوريم و نقاط ضعف خودمان بيشتر هويدا مى‌شود . اگر روزگارى بتوانيم گوشه‌اى از زيبايى چهره شهدا را به تصوير بكشيم و سيره رفتارى آنان را بشكافيم به همان اندازه ضعف‌هاى خودمان را برملا كرديم.

در اين مسير چه بسا هواى نفس، شياطين ، روزمرگى‌ها واكنون زدگى‌ها دستشان دركار باشد و نگذارند ما به‌صورت جدى پيگير اما شناسايى شهدا باشيم و از اينجاست كه از اين مردان علم و عمل آنسان كه مى شايد نمى‌گوييم و نسبت به ابعاد شخصيتى و درس‌هاى نهفته در زندگى‌هاى ايشان دست به تحقيق و پژوهش نمى‌زنيم و همين است كه روزگار مى‌رود نسل‌هاى جديد مى‌آيند اما صاحبان اصلى اين مرز و بوم ناشناخته‌تر‌ مى‌شوند. شهيدان عزيزى كه چند صباحى در اين سرزمين قدم زدند و با تمام توان در راه اعتلاى اسلام رزميدند به خلوص. بى رو دربايستى بگويم نسبت به شهدا بى‌معرفتيم و هيچ گونه شناختى نسبت به آنها نداريم و لااقل كمترين شناخت را نسبت به ايشان داريم.

صدمتاسفانه بعضى از كسانى هم كه ديده‌هايى را ديدند اما چون خودشان از حقيقت آن واقعيات دور بودند فقط تماشاگر شدند و اين مردان بى‌ادعاى ميدان علم وعمل را فقط به چشم اسطوره‌هايى نگريستند و ديگر هيچ... و امروز هم هيچ دغدغه‌اى ندارند كه بگويند اين اسطوره‌ها كه بودند؟ چه كار كردند؟ چه شدند؟

آرى برادر شهدا انسان‌هاى كوچكى نيستند. اين بچه‌هاى اروند ،‌فكه و شلمچه كه مرگ را با تمام جسارت در قمقمه‌هاى خويش ريختند و سركشيدند كسانى هستند كه هر روز خورشيد به نام آنها بوسه مى‌زند.

اين مردان ماه نشان، ديروز رزم آوران قبيله ايمان بودند در ميدان نبرد وامروز چراغ‌هاى روشن راه ما هستند چونان ستاره‌هايى در آسمان شب و فردا الگوهاى مديريتى اسلام در جامعه مهدوى خواهند بود.

طلبه شهيد ابوالقاسم نبى زاده ستاره‌اى است از اين آ‌سمان

ابوالقاسم در روستاى جوشان از توابع گلباف كرمان به دنيا آمد پدرش حاج آقا رضا نبى زاده يكى از مردان متدين ،‌داراى حسن شهرت و اهل فضل همان روستاست.

ابوالقاسم دوران كودكى و دبستان را در فضاى خوش آب هواى روستا سپرى كرد و براى ادامه تحصيل در مقطع راهنمايى راهى گلباف شد.

دبيرستان سعادت پايگاه شهيد محمدباقر صدر در مسجد دوازده امام، كتابخانه مهدى موعود در شهر گلباف دانش‌‌‌آموز كوشايى را به ياد مى‌آورند كه با اشتياق تمام در كلاس‌هاى درس نشست فعاليت نمود و از ساحت كتاب و كتابخوانى هيچ وقت دور نشد.

ابوالقاسم بعد از اخذ ديپلم براى گذراندن دوره تربيت مربى به جوپار اعزام و جهت تكميل آن رهسپار پادگان بلال حبشى تهران گرديد و يك دوره سه چهار ماهه را پشت سر گذراند كه نقطه عطفى در شكل گيرى شخصيت او بود. وى به بسيج كرمان رجعت كرده و به‌عنوان نيروى ويژه گام در مسير خدمت نهاد و 15 بار در جبهه‌هاى نبرد نور عليه تاريكى حاضر شد و قاسم‌وار رزميد.

اين بسيجى فرزانه بار ديگر دست به انتخاب جهادى ديگر زد و اين بار در مدرسه علميه كرمانى‌ها به خلعت طلبگى در آمد و از اينجا بود كه اين جوان زيبا سيرت بسان يك پرنده خوش پرواز از حجره تا سنگر را بارها پيمود. عمليات كه بود دليرانه مى‌جنگيد و وقتى نبود خط مقدم كلاس درس حاضر مى‌شد او پيرو نبى بود در كلاس درس و سربازى از تبار قاسم بود در جبهه رزم.

تا اينكه دست عشق دروالفجر 8 از آستين آبى آ‌سمان بيرون آمد و او را تا اوج با خودش برد.

خاطره آن پرواز.

ساعت 4 كلاس داشت و ساعت 5 اعزام. كتابش را برداشت و رفت كلاس. يك ربع به 5 درآمد .مى‌‌گفت: سنگر را نبايد لحظه‌اى خالى گذاشت.

عمليات تمام شد و از عمليات بعدى خبرى نبود. برگشت چادر، كتاب‌هايش را ريخت داخل ساك و گفت برمى‌گردم مدرسه . از منطقه خارج نشده بود كه خبر دادند فردا عمليات هست. برگشت ساك را زمين نهاد و اسلحه و كوله پشتى‌اش را برداشت . مى‌گويند در والفجر 8 جوانى با لباس خاكى وعمامه‌اى بر سردليرانه مى‌رزميد صدايش مى‌زدند : ابوالقاسم .

وقتى مى‌رفت براى دوستانش در حوزه‌هاى علميه چنين نوشت: شما اى شاگردان مكتب امام صادق(عليه‌السلام) و سربازان درگه امام زمان - عجل الله تعالى فرجه الشريف - با تمام جديت درس بخوانيد و با دو سلاح علم وتقوا با جهل و بى‌عدالتى بجنگيد. و در همه كارها با ذكر و توكل بر خداوند حركت كنيد.

امروز

در مدرسه علميه كرمانى‌ها از اتاقى صداى استاد مى‌آيد طلبه‌ها حلقه زده‌اند واز درس استاد يادداشت برمى‌دارند بالاى در اتاق نوشته‌اند : كلاس طلبه شهيد ابوالقاسم نبى‌زاده

يادش بخير

تنظيم و بازنويسى از : سجاد سلطانى نژاد - مدرسه علميه محموديه كرمان
 جمعه 4 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن