واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: ديدگاه حضرت علي(ع) درباره مبارزه با بدعتها
گروه خبرنگاران افتخاري / جمشيد غضنفري: در دوران 25 ساله حكومت سران سقيفه، بدعتها و دگرگونيهاي زيادي در احكام الهي پديد آورده بودند كه تربيت اجتماعي مردم، و بازگرداندن امت به ارزشهاي اصيل اسلامي، يكي از مشكلات اجرايي حكومت حضرت اميرالمومنين علي عليهالسلام بود.
خليفه دوم دستور داده بود، نماز مستحبي را ميشود به جماعت خواند.
وقتي امام علي عليهالسلام دستور داد كه نخوانند، اعتراضها شروع شد، و فريادها بلند شد كه:
علي عليهالسلام ميخواهد بر خلاف دستورات خليفه دوم رفتار كند!!.
روزي كه علي عليهالسلام خواست منبر پيامبر را در جاي خود قرار دهد، (همان جايي كه در زمان رسول خدا صليالله عليه و آله قرار داشت)، مردم اعتراض كردند، و مانع شدند و فرياد كشيدند. اما روزي كه خليفه اول و خليفه دوم ميخواستند منبر رسول خدا صليالله عليه و آله را از جاي خود بردارند كسي اعتراض نكرد.
من تا دستور دادم كه نماز مستحّبي را به جماعت نخوانند كه بدعت است، جمعي از لشگريان من فرياد زدند: كه اي اهل اسلام، سنّت خليفه دوّم را تغيير دادند، ترسيدم كه لشگريانم را دچار پراكندگي كنند.
اينها نشان دهنده مشكلات امام علي عليهالسلام در سنّتگرايي و بازگشت به سنّت رسول خدا صليالله عليه و آله است، چون 25 سال مردم منحرف شدند، مسخ گرديدند، و احكام دين را تغيير دادند. (1)
بردباري در مبارزه با تحريفات
پس از 25 سال حكومت، آنان كه به حاكميت ارزشها و احكام اسلامي توجهي نداشتند و بدعتها و جعل احكام فراواني را مطرح كردند، كه مردم را از اسلام و احكام ناب منحرف و به دستور العملهايي عادت داده بودند كه از احكام اسلام بيگانه بود، حال كه حضرت اميرالمومنين علي عليهالسلام به حكومت رسيد، با هزاران مشكل سياسي، اجتماعي، فرهنگي روبرو بود، و نميتوانست افكار و آراء جامعه را با دستورالعمل و بخشنامه تغيير دهد.
تا فرمود: «نماز مستحّبي را به جماعت نخوانيد.»
فرياد عموم بلند شد كه: وا عمرا، وا عمرا .
اينجاست كه، مشكل فرهنگي و بينشي را با دستورالعملها و بخشنامه نميشود به زودي حل كرد.
امام علي عليهالسلام در يك سخنراني عمومي بردباري خود را در مبارزه با انحرافات و بدعتها اينگونه بيان فرمود: اگر حكم الهي را اظهار كنم، و تحريفها را كنار زنم، از گرد من پراكنده ميشوند. سوگند به خدا! به مردم گفتم كه در ماه رمضان جز براي نماز واجب به جماعت حاضر نشوند، كه خواندن نماز مستحّبي به جماعت بدعت است. اما بعضي از لشگريان كه در پيرامون من ميجنگيدند، فرياد زدند:
«اي اهل اسلام، سنّت خليفه دوم را تغيير دادند، و علي ما را از نماز خواندن مستحّبي به جماعت باز ميدارد.» ترسيدم در گوشهاي از لشگريانم شورشي بر پا شود. (2)
روزي كه علي عليهالسلام خواست منبر پيامبر را در جاي خود قرار دهد، (همان جايي كه در زمان رسول خدا صليالله عليه و آله قرار داشت)، مردم اعتراض كردند، و مانع شدند و فرياد كشيدند. اما روزي كه خليفه اول و خليفه دوم ميخواستند منبر رسول خدا صليالله عليه و آله را از جاي خود بردارند كسي اعتراض نكرد.
و در يك سخنراني افشاگرانه فرمود:«ارايتم لو امرت بمقام ابراهيم فرددته الي الموضع الّذي وضعه فيه رسولالله صليالله عليه و آله و رددت فدك الي ورثة فاطمة. و رددت صاع رسولالله صليالله عليه و آله كما كان ... و رددت دار جعفر الي ورثته و هدمتها من المسجد، و رددت قضايا من الجور قضي بها و نزعت نساء تحت رجال بغير حقّ و رددتهنّ الي ازواجهنّ... و محوت دوّاوين العطايا و اعطيت كما كان رسولالله صليالله عليه و آله يعطي بالسّويِّة و لم اجعلها دولة بين الاغنياء... و رددت مسجد رسولالله صليالله عليه و آله الي ما كان عليه و سددت ما فتح فيه من الابواب و فتحت ما سدّ منه و حرمت المسح علي الخفّين و حددت علي النّبيذ و امرت بالا حلال المتعتين و امرت بالتّكبير علي الجنائز خمس تكبيرات و الزمت النّاس الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم... و حملت النّاس علي حكم القرآن و علي الطّلاق علي السّنّة و اخذت الصّدقات علي اصنافها و حدودها... اذا لتفرّقوا عنّي و الله لقد امرت النّاس ان لا يجتمعوا في شهر رمضان الا في فريضة و اعلمتهم انّ اجتماعهم في النّوافل بدعة فتنادي بعض اهل عسكري ممّن يقاتل معي:يا اهل الاسلام غيرت سنّة عمر ينهانا عن الصّلوة في شهر رمضان تطوّعا. و لقد خفت ان يثوروا في ناحية جانب عسكري... .»
«اگر مقام ابراهيم را كه خليفه دوم تغيير داد به همان مكاني ميگذاشتم كه پيامبر اكرم صليالله عليه و آله قرار داده بود؛ و فدك را به صاحب اصليش ميدادم؛ و پيمانه رسول خدا صليالله عليه و آله را به مقدار تعيين شده پيامبر اسلام صليالله عليه و آله باز ميگرداندم، و خانه جعفر را كه در توسعه مسجد به زور خراب كردند، باز پس ميگرفتم؛ و احكام و قضاوتهاي ضالمانه را طرد ميكردم؛ و زنان مسلمان را كه بدون حقّي گرفتند و با آنان ازدواج كردند؛ به خانوادهايشان برميگرداندم؛ و دفتر حقوق را به روش حقوق پيامبر خدا صليالله عليه و آله تغيير ميدادم؛ و دفتر بخششها و امتياز دادنها را نابود ميكردم؛ و مسجد رسول خدا صليالله عليه و آله آنگونه كه لازم بود درست ميكردم؛ و درهايي كه بيجا باز كردند ميبستم؛ و مسح بر روي كفش را منع ميكردم؛ و بر خوردن آبجو حدّ شراب ميزدم؛ و متعه و حجّ تمتّع را حلال اعلام ميكردم؛ و دستور ميدادم كه بر جنازهها پنج تكبير بگويند؛ و بسمالله را در نماز بلند بگويند؛ و مردم را به حكم قرآن باز ميگرداندم؛ و طلاق را مطابق اسلام جاري ميكردم؛ و صدقات را از اقشار مردم ميگرفتم؛ هر آينه از اطراف من پراكنده ميشدند، من تا دستور دادم كه نماز مستحّبي را به جماعت نخوانند كه بدعت است، جمعي از لشگريان من فرياد زدند: كه اي اهل اسلام، سنّت خليفه دوّم را تغيير دادند، ترسيدم كه لشگريانم را دچار پراكندگي كنند.
********************************************************************
پينوشتها:
1- ثمراتالانوار، ج 2، ص 260.
2- روضه كافي، ص 58 و 63/ تاريخ الخلفاء سيوطي 136
منبع: امام علي عليه السلام و اخلاق اسلامي، محمد دشتي.
جمعه 28 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 159]