تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821046376




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت وگو با پروفسور گري سيك خطر جنگ وجود ندارد


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: گفت وگو با پروفسور گري سيك خطر جنگ وجود ندارد
گروه سياسي،كيوان مهرگان- فرزانه سالمي ؛كمتر امريكايي پيدا مي شود كه به اندازه گري سيك به تحولات ايران و خاورميانه توجه نشان بدهد و از آن درك عميقي داشته باشد. او كه بازنشسته نيروي دريايي امريكاست، در زمان رياست جمهوري فورد، كارتر و ريگان عضو شوراي امنيت ملي امريكا بود و در فاصله سال هاي 1976 تا 1981 ميلادي نيز مشاور امور ايران در كاخ سفيد بود. در زمان تصدي اين پست توسط سيك، هم انقلاب اسلامي ايران رخ داد و هم ماجراي تسخير سفارت امريكا در تهران. شايد به همين دليل است كه نظريات او در مورد ايران حاكي از درك بسيار عميق تري نسبت به ساير سياستمداران امريكايي است. او داراي درجه دكتراي علوم سياسي از دانشگاه كلمبيا است. البته پيش از خواندن مصاحبه اعتماد با گري سيك لازم است به خوانندگان محترم اين نكته يادآوري شود كه مصاحبه ياد شده ديدگاه يكي از نظريه پردازان امريكايي است كه ممكن است در مواردي شك و شبهاتي درباره نيات واقعي گوينده به وجود آيد اما از آنجا كه اين گفته ها صرفاً ديدگاه يك نظريه پرداز امريكايي است و ممكن است مورد قبول ما نباشد لذا شايسته است به اين نكته حين خواندن مصاحبه توجه كنيم.

-مناسبات ايران و امريكا تنش هاي زيادي را در زمان هاي مختلف تجربه كرده است. در سال هاي اخير هم امريكا رويكردي دوگانه را در قبال ايران در پيش گرفته كه كاملاً متناقض به نظر مي رسد. از يك سو، امريكا داعيه حل بحران ها از طريق ديپلماسي و مذاكره را دارد و از طرف ديگر، دائماً بر تشديد تحريم ها عليه ايران اصرار مي كند و هر از چند گاهي هم رئيس جمهور امريكا تاكيد مي كند احتمال توسل به گزينه حمله نظامي عليه ايران همچنان وجود دارد. اين تناقض ها را چگونه مي توان توجيه كرد؟

واقعيت اين است كه امريكا سياست واحدي را در قبال ايران دنبال نمي كند. در امريكا هم درست مثل ايران گروه ها و احزاب مختلفي وجود دارند كه ديدگاه هاي متفاوتي نسبت به مسائل بين المللي دارند. به همين دليل است كه بخشي از طيف سياسي امريكا حامي ديپلماسي و مذاكره است و بخش ديگري از آن، اعمال فشار بر ايران را در كانون توجه خود قرار داده است. تناقضي كه در رويكرد امريكا نسبت به ايران مي بينيد ناشي از همين دوگانگي است و به نظر مي رسد واشنگتن به صورت همزمان دو رويه را در مورد ايران دنبال مي كند. جالب اينجاست كه در ايران هم اوضاع به همين منوال است .

-به نظر شما زور كدام طيف بيشتر است؛ حاميان ديپلماسي يا اعمال فشار بر ايران؟

فكر مي كنم در برهه زماني فعلي، فعاليت آن گروه هايي در امريكا كه معتقد به اعمال فشار عليه ايران هستند تا حدودي كمرنگ شده است. اوضاع ديگر مثل سابق نيست و عملگرايي تا حد زيادي وارد سياست هاي امريكا در قبال ايران شده است. امروزه خيلي از سياستمداران امريكايي دوست دارند بحران ميان ايران و امريكا حل و فصل شود و به همين خاطر هم هست كه ديدگاه حاميان فشار بر ايران به مرحله اجرايي نرسيده است. امريكا نمي خواهد بحران جديدي در روابطش با ايران و جهان ايجاد كند. در جريان مذاكراتي كه براي حل و فصل بحران هسته يي كره شمالي انجام شد نيز اين رويكرد را به وضوح ديديم. ممكن بود از دل برنامه هسته يي كره شمالي نيز بحران غيرقابل كنترلي به وجود بيايد اما توسل به ديپلماسي جلوي آن را گرفت. البته اين رويكرد مقابله با بحران هاي جديد مختص امريكا نيست. مثلاً اخيراً اسرائيل و سوريه هم به صورت غيرمستقيم مشغول مذاكره شده اند و همين نشان مي دهد تمايلي بين المللي نسبت به مقابله با بحران هاي جديد وجود دارد. البته در عين حال نبايد فراموش كرد كه اوضاع هميشه به يك شكل باقي نمي ماند. خيلي اوقات چنين رويكردهايي ثابت نمي مانند. همين دولت بوش، دو جنگ را عليه افغانستان و عراق رهبري كرده اما حالا مي گويد مي خواهد به ديپلماسي متوسل شود.

-به مذاكره غيرمستقيم اسرائيل و سوريه اشاره كرديد. در كنار اين مذاكرات، اخيراً اسرائيل با حماس نيز در غزه آتش بس برقرار كرده و همزمان، اجراي برنامه تبادل اسرا با حزب الله را هم دنبال مي كند. تحليل شما از اين شرايط چيست؟

گمان مي كنم مذاكره اسرائيل با سوريه بر روابط تهران و دمشق تاثيرگذار باشد. اصل ماجرا هم اين است كه اسرائيل چنين مذاكراتي را با هدف عبور از شرايط خطرناك فعلي خاورميانه كليد زده است. مطمئن باشيد امريكا و اسرائيل درخصوص اتخاذ اين موضوع - يعني مذاكره با سوريه يا ديگر طرف هاي درگير در مناقشات خاورميانه- با هم به توافق رسيده اند و اين تصميم به صورت انفرادي توسط اسرائيل گرفته نشده است. البته دولت امريكا مصرانه مي گويد قصد مداخله در اين مذاكرات را ندارد اما از روز روشن تر است كه چنين مذاكراتي و نتيجه احتمالي آنها، مستقيماً بر خاورميانه و منافع امريكا و اسرائيل تاثير مي گذارد. به نظر من نتيجه مذاكره اسرائيل با سوريه، همواركننده راه صلح با فلسطين است و البته به نظر من نفوذ ايران را هم در منطقه كاهش خواهد داد. نمي توان اين طور تفسير كرد كه ايران «منزوي» مي شود اما به هر صورت اين استراتژي جديد اسرائيل، عواقبي براي ايران خواهد داشت.

- يعني ماجراجويي هاي اسرائيل در منطقه شكل جديدي به خودش خواهد گرفت؟

به هر حال اسرائيل دارد سيگنال هاي مهمي مي فرستد. البته هدف اين سيگنال ها بيشتر اروپايي ها هستند تا ايران. اسرائيل مي خواهد با محدود كردن ايران در منطقه، اروپا را تحت تاثير قرار بدهد و بروكسل را وادار به اتخاذ مواضع سختگيرانه عليه ايران كند. اما اروپا هم خطر جنگ در منطقه را به وضوح مي بيند و به همين خاطر است كه دائماً بر ادامه مذاكره با ايران اصرار مي ورزد.

- فكر مي كنيد خطر حمله نظامي عليه ايران وجود دارد؟

به نظر من نه. امريكا و اسرائيل هيچ يك واقعاً قصد حمله نظامي به ايران را ندارند. هر بار كه هياهوي رسانه ها درخصوص جنگ عليه ايران بلند مي شود، مقامات امريكايي مثل رئيس ستاد مشترك ارتش يا وزير دفاع يا ديگران تاكيد مي كنند كه احتمال حمله به ايران منتفي است. اما اگر تنش ها در منطقه افزايش يابد من نمي توانم احتمال توسل به گزينه نظامي را به كلي رد كنم. مثلاً اگر مداخلات كشورهاي همسايه عراق در اين كشور ناگهان زياد شود، خطر حمله بالا مي رود و كنترل اوضاع از دست همه خارج مي شود. به طور كلي تا وقتي كه اوضاع منطقه با ثبات باشد خطر حمله نظامي منتفي است اما افزايش تنش ها مستقيماً احتمال وقوع درگيري را افزايش مي دهد.

- اگر ايران درخصوص بسته پيشنهادي، دست رد به سينه اروپا بزند چه شرايطي در منطقه پيش خواهد آمد؟

بسته پيشنهادي گروه 1«5 خيلي مهم بود. اروپا به ضوح اعلام كرده اگر ايران تعليق غني سازي را بپذيرد راه مذاكره هموارتر خواهد شد. به نظر من اگر ايران كاري كند كه راه مذاكره هموار شود عاقلانه است. مقامات ايراني بايد تمام جوانب قضيه را در نظر بگيرند و بعد نسبت به پيشنهادات اروپا واكنش نشان دهند. معتقد نيستم اگر ايران بسته پيشنهادي را بپذيرد، همه مشكلات بلافاصله حل و فصل خواهند شد اما بالاخره مذاكره هميشه بهترين راه حل براي مشكلات است.

- آيا طرح احتمال گشايش دفتر حافظ منافع امريكا در ايران هم بخشي از مشوق هايي است كه قرار است ايران را به راه مذاكره سوق بدهد؟

تاسيس اين دفتر مي تواند موثر و كارساز باشد اما خيلي مطمئن نيستم كه امريكا واقعاً قصد داشته باشد چنين دفتري در ايران به راه بيندازد. با اين وجود، اگر هر دو طرف تمايل داشته باشند، اين دفتر مي تواند بخشي از تنش ها را ميان ايران و امريكا كاهش بدهد.

-منوچهر متكي وزير امور خارجه ايران اخيراً به تغيير لحن موضع گيري هاي امريكا در قبال ايران اشاره كرده بود و شايد بحث دفتر حافظ منافع امريكا در ايران هم بخشي از همين «تغيير لحن» باشد. به نظر شما واقعاً لحن امريكا در قبال ايران تغيير كرده است؟

اگر قرار باشد اسم اين شرايط را تغيير لحن بگذاريم، به نظرم امريكا در بسته گروه 1«5 اين تغيير را اعمال كرده است. به همين خاطر است كه مي گويم ايران بايد پيشنهادات گروه 1«5 را با دقت بررسي كند. اين به نفع همه است.

-در حال حاضر ايران يكي از مهمترين چالش هاي سياست خارجي امريكا است. باراك اوباما و جان مك كين هم به عنوان نامزدهاي رياست جمهوري آينده امريكا بارها در سخنراني هاي خود در قبال ايران موضع گرفته اند. فكر مي كنيد دولت جديد امريكا چه موضعي را در خصوص ايران دنبال كند؟

اوباما كه به وضوح در سخنراني هايش به آمادگي براي مذاكره با ايران اشاره كرده اما من فكر مي كنم مك كين هم خودش را در موقعيت مشابهي بيابد. وقتي شرايط براي انجام مذاكره فراهم باشد ديگر فرقي نمي كند چه كسي رئيس جمهور امريكا است. هر كس به كاخ سفيد راه يافته باشد مذاكره را به مواجهه ترجيح خواهد داد و البته اين در صورتي است كه ايران هم مذاكره را به مواجهه ترجيح داده باشد.

-اخيراً علي اكبر ولايتي مشاور امور بين الملل مقام رهبري ايران اشاره كرده كه سياست رهبري ايران بر مواجهه متمركز نيست بلكه ايران قصد دارد در مناسبات بين المللي نقش موثري بازي كند. پس ايران مذاكره را به مواجهه ترجيح مي دهد.

اين مساله اصلاً پيچيده نيست. همه چيز به خود ايران بستگي دارد. توپ در زمين ايران است و فرصت تصميم گيري هم براي ايران فراهم شده. اگر ايران واقعاً بخواهد از اين فرصت استفاده خواهد كرد اما اگر نخواهد مساله شكل ديگري پيدا مي كند.

-نفوذ ايران در عراق تا چه حد بر فشارهاي امريكا عليه ايران تاثيرگذار است؟ گفته مي شود امريكا اصلاً از اين نفوذ دل خوشي ندارد.

ايران در عراق نفوذ زيادي دارد. به هر حال دولت ايران بر شيعيان عراقي تاثيرگذار است و مناسبات محكمي هم با دولت عراق دارد. خيلي از سياستمداران عراقي مواضعي كاملاً نزديك به ايران دارند. پس نفوذ ايران در عراق جاي تعجب ندارد اما چنين نفوذي كاملاً تعيين كننده هم هست و مثلاً در مذاكراتي مثل توافقنامه امنيتي واشنگتن و بغداد و نيز زمان بندي خروج نيروهاي امريكايي از عراق تاثير خودش را مي گذارد. در واقع آينده عراق تا حد زيادي به عملكرد ايران وابسته است. برخي به اشتباه گمان مي برند اگر عراق ناامن به نظر بيايد نيروهاي امريكايي زودتر از عراق خارج خواهند شد اما واقعيت چيز ديگري است. هرچه ناآرامي هاي عراق افزايش يابد، تقابل ايران و امريكا هم به شدت بالا خواهد گرفت. از سوي ديگر، درست است كه برخي گروه هاي عراقي با ايران در ارتباطند، اما ايران كنترلي بر آنها ندارد. سر و صداهايي هم كه در خصوص نفوذ ايران در عراق برپا شده، در عراق تاثيري نمي گذارد بلكه تنش هاي ميان ايران و امريكا را بيشتر مي كند.

- با توجه به اين شرايط، نهايتاً موقعيت آينده ايران در منطقه خاورميانه چگونه خواهد بود؟

در اين منطقه، كشورهاي عربي در تلاشند تا منافع مشترك خودشان را تامين كنند. آنها به ايران چندان اعتماد ندارند و به خصوص از لحاظ قومي، خود را جدا از ايران مي بينند، اما اين تمام ماجرا نيست، آنها به برنامه هسته يي و نفوذ ايران در منطقه هم واكنش نشان مي دهند. ظاهراً ايران دوست دارد در خاورميانه نفوذ خودش را داشته باشد؛ خب به نظر من نمي شود، ايران بايد واقع گرا باشد. به اعتقاد من اگر خواسته هاي ايران به همين شكل در منطقه ادامه يابد به ضرر اين كشور تمام خواهد شد. در همين حال، امريكا هم در خاورميانه منافع زيادي براي خودش مي بيند و نمي خواهد از قافله جا بماند. قرار هم نيست ايران و امريكا يك شبه اين خواسته هاي خود در منطقه را به كلي تغيير بدهند يا كنار بگذارند، اما به هر صورت نبايد فراموش كرد كه ايران و امريكا هر دو در خاورميانه فقط «نفوذ» دارند و نه «كنترل». سرنوشت خاورميانه را مجموعه شرايطي رقم مي زند كه در «كنترل» هيچ كشوري نيست.
 يکشنبه 23 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن