واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: در محضر علامه محمد حسين طباطباييپيمان
و اوفوا بالعهد ان العهد كان مسوولا (كريمه اسري؛ آيه34 .)
و به پيمان وفا كنيد، كه پيمان خود مسئوليت آور است.
بشر در زندگيش هرگز بى نياز از عهد و وفاى به عهد نيست، نه فرد انسان از آن بى نياز است، و نه مجتمع انسان، و اگر در زندگى اجتماعى بشر كه خاص بشر است دقيق شويم، خواهيم ديد كه تمامى مزايايى كه از مجتمع و از زندگى اجتماعى خود استفاده مىكنيم، و همه حقوق زندگى اجتماعى ما كه با تامين آن حقوق آرامش مىيابيم، بر اساس عقد اجتماعى عمومى و عقدهاى فرعى و جزئى مترتب بر آن عهدهاى عمومى استوار است، پس ما نه از خود براى انسانهاى ديگر اجتماعمان مالك چيزى مىشويم، و نه از آن انسانها براى خود مالك چيزى مىشويم، مگر زمانى كه عهدى عملى به اجتماع بدهيم، و عهدى از اجتماع بگيريم، هر چند كه اين عهد را با زبان جارى نكنيم چون زبان تنها در جايى دخالت پيدا مىكند كه بخواهيم عهد عملى خود را براى ديگران بيان كنيم، پس ما همين كه دور هم جمع شده و اجتماعى تشكيل داديم در حقيقت عهدها و پيمانهايى بين افراد جامعه خود مبادله كردهايم هر چند كه به زبان نياورده باشيم و اگر اين مبادله نباشد هرگز اجتماع تشكيل نمىشود، و بعد از تشكيل هم اگر به خود اجازه دهيم كه يا به ملاك اينكه زورمنديم، و كسى نمىتواند جلوگير ما شود، و يا به خاطر عذرى كه براى خود تراشيدهايم اين پيمانهاى عملى را بشكنيم، اولين چيزى را كه شكستهايم عدالت اجتماعى خودمان است، كه ركن جامعه ما است، و پناهگاهى است كه هر انسانى از خطر اسارت و استخدام و استثمار، به آن ركن ركين پناهنده مىشود.
و به همين جهت است كه خداى سبحان اين قدر در باره حفظ عهد و وفاى به آن سفارشهاى اكيد نموده، از آن جمله فرموده: “و اوفوا بالعهد ان العهد كان مسولا” (و به پيمان وفا كنيد، كه پيمان خود مسئوليت آور است-سوره اسري، آيه 34)، و اين آيه شريفه مانند غالب آياتى كه وفاى به عهد را مدح و نقض آن را مذمت كرده هم شامل عهدهاى فردى و بين دو نفرى است، و هم شامل عهدهاى اجتماعى و بين قبيلهاى و قومى و امتى است، بلكه از نظر اسلام وفاى به عهدهاى اجتماعى مهمتر از وفاى به عهدهاى فردى است، براى اينكه عدالت اجتماعى مهمتر و نقض آن بلايى عمومىتر است.
... اسلام حرمت عهد و وجوب وفاى به آن را بهطور اطلاق رعايت كرده، چه اينكه رعايت آن به نفع صاحب عهد باشد، و چه به ضرر او، آرى كسى كه با شخصى ديگر هر چند كه مشرك باشد پيمان مىبندد، بايد بداند كه از نظر اسلام بايد به پيمان خود عمل كند و يا آنكه از اول پيمان نبندد، براى اينكه رعايت جانب عدالت اجتماعى لازمتر، و واجبتر از منافع و يا متضررنشدن يك فرد است، مگر آنكه طرف مقابل عهد خود را بشكند، كه در اين صورت فرد مسلمان نيز مىتواند به همان مقدارى كه او نقض كرده نقض كند و به همان مقدار كه او به وى تجاوز نموده وى نيز به او تجاوز كند زيرا اگر در اين صورت نيز نقض و تجاوز جايز نباشد، معنايش اين است كه يكى ديگرى را برده و مستخدم خود نموده و بر او استعلاء كند، و اين در اسلام آن قدر مذموم و مورد نفرت است كه مىتوان گفت نهضت دينى جز براى از بين بردن آن نبوده است. و به جان خودم سوگند كه اين يكى از تعاليم عاليهاى است كه دين اسلام آن را براى بشر و به منظور هدايت انسانها به سوى فطرت بشرى خود آورده، و عامل مهمى است كه عدالت اجتماعى را كه نظام اجتماع جز به آن تحقق نمىيابد حفظ مىكند و مظلمه استخدام و استثمار را از جامعه نفى مىكند (سيد محمد باقر همداني، ترجمه تفسير الميزان، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ج5، صص259-61.)
جمعه 21 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]