واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: دوست داشتن یک شغل دلیل بر مناسب بودن شما برای آن نیست. خیلیها تصور میکنند رضایت کامل کاری زمانی به دست میآید که کاری ایدهآل داشته باشیم، اما این فرضیه چند اشکال دارد... خیلیها تصورمیکنند رضایت کامل کاری زمانی به دست میآید که کاری ایدهآل داشته باشیم، اما این فرضیه چند اشکال دارد. اول از همه، برای انجام دادن کاری که دوست دارید لازم است شخصی باشید که در این کار بخصوص موفق خواهد بود. دوست داشتن یک شغل دلیل بر مناسب بودن شما برای آن نیست. حالا صفاتی را که در شما موجودند و در پیشبرد شغل رؤیاییتان مفید خواهند بود نام ببرید. ممکن است شما بسیار لایق و مشوق خوبی برای دیگران باشید. خوب، چرا از این صفات در پیشبرد شغل فعلی خود استفاده نکنید؟ این صفات و قابلیتها کمک میکنند تا در شغل فعلی خود همانقدر موفق شوید که میخواهید در شغل رؤیاییتان موفق باشید. ▪ یک راهنمای خوب پیدا کنید. در صورتی که تنها کار نمیکنید، این احتمال وجود دارد که در محل کارتان شخصی وجود داشته باشد که مورد احترام شما باشد و شما بتوانید چیزهای زیادی از او بیاموزید. این حالت حتی علی رغم تفاوتهای کارتان با یکدیگر میتواند صادق باشد. ممکن است کسی را در خارج از بخش خودتان پیدا کنید؛ در هر حال باید بدانید که یافتن یک حامی یا راهنما به نفع شماست. یک حامی خوب کاری بیش از تقویت روحیه شما انجام خواهد داد. او کسی است که به شما کمک میکند تا به اهداف و شیوه رسیدنتان به آنها نگاهی نقادانه داشته باشید. فکر نکنید که این راهنما لزوماً باید شغل مورد علاقه شما را داشته باشد. بلکه این چگونگی کار انجام دادن اوست که اهمیت دارد. پس مطمئن شوید راهنمایی را انتخاب میکنید که در کارش موفق است و آن را با رضایت انجام میدهد. ▪ استعدادهای خود را در مسیر اهداف شرکت به کار ببرید. بسیاری از ما خود را در شرایطی مییابیم که در آن از تواناییهای ما استفاده نمیشود. اگرشما هم در چنین موقعیتی هستید، سعی کنید راهی را برای ارتباط دادن استعدادهای خود و نیازهای شرکت پیدا کنید. اولین قدم، شناختن این تواناییهاست. بعد باید کمی تحقیق کنید و ببینید شرکت شما در حال حاضر یا در آینده نزدیک به چه چیزی نیاز دارد و شما چگونه میتوانید در کسب آن مؤثر باشید؟ سپس میتوانید قابلیتها و پیشنهادات خود را با حوصله به شخص ذینفع توضیح دهید. طبیعتاً به دست آوردن یک نقش جدید که در انجام آن مهارت دارید و در راستای اهداف شرکت هم هست، یک پیوند کامل حرفهای خواهد بود. ▪ لااقل به یک نقطه ضعف خود پی ببرید و در رفع آن بکوشید. در صورتی که قبول کنید کارمند نمونه نیستید (چه کسی هست؟) انجام عملیات بهینهسازی کاری با آرامش بیشتری پیش میرود. همیشه تقصیر را به گردن دیگران انداختن ساده است. برای پایان دادن به این روش، به دنبال مورد خاصی باشید که تصحیح آن موجب میشود کارتان را بهتر انجام دهید؛ رابطه خود را با مدیران و همکاران بهتر کنید یا این که فقط اوضاع را برای خودتان قابل تحمل کنید. مثلاً اگر در یک جلسه چند دقیقه تأخیر داشتهاید سعی کنید بعد از این همواره چند دقیقه زودتر برسید. اگر رابطه پر تنشی با رئیس خود دارید، به سهم خود در این مشکل بیندیشید؛ آیا شما به اندازه کافی به خواستههای او توجه کردهاید؟ آیا او را در جریان پیشرفت پروژه خود قرار دادهاید؟ یک نقطه ضعف لزوماً به این معنا نیست که شما کار اشتباهی انجام داده باشید، بلکه ممکن است فقط کمبود تجربه یا اعتماد به نفس در کار باشد. مشکل هرچه باشد، سعی در بهبود آن به شما کمک میکند تا از مقام فعلی به مقامی بالاتر برسید. ▪ از خودتان قدردانی کنید. همانطورکه گاهی از قابلیتهای شما در مسیر صحیح استفاده نمیشود، زمانی هم ممکن است شما موفق شده باشید تواناییهای خود را در مسیر صحیح به کار ببرید، اما آنقدر که انتظار دارید به کوشش شما توجه نشود. در واقع، عدم قدرشناسی کارفرما، دلیل اصلی عدم رضایت شغلی در بسیاری موارد است. اما در بسیاری از موارد هم شما تا زمانی که توانایی خود را به معرض توجه کارفرما یا مدیر خود نگذاشتهاید، به این قدردانی دست نخواهید یافت. این کار مهارت زیادی میخواهد اما آموختن آن به نفع شماست. کسانی که در کار خود موفق هستند تمام روز منتظر نمینشینند تا کسی به دستاوردهای آنها توجه کند و آفرین بگوید، بلکه خودشان موفقیت خود را اعلام میکنند. ▪ از آموزشهای رایگان ضمن خدمت بهره مند شوید. بسیاری از شرکتها برای پیشبرد مهارتهای شغلی کارکنان خود مانند استفاده از کامپیوتر یا موارد دیگر تکنیکی یا مدیریتی، کلاسهای گروهی رایگان تشکیل میدهند. حتی اگر به موضوع کلاس ارائه شده برای شغل فعلی خود احتیاج ندارید، به نفع شماست که مهارتهای خود را برای دستیابی به موقعیتهای دیگر افزایش دهید. اگر شرکت شما چنین امکانی را ارائه نمیکند خودتان در خواست تشکیل کلاسها را بدهید. شاید باور نکنید که گاهی مدیران تا چه حد در انجام این کار مشتاق و موافق هستند. ▪ بخواهید و به دست آورید. بیان کردن خواستههایتان، سادهترین و مؤثرترین راه برای رسیدن به چیزی است که میخواهید. در بسیاری موارد، مسئله این نیست که مدیریت نمیخواهد چیزی که به آن نیاز دارید، فراهم کند. مسئله این است که آنها فراموش میکنند. چرا که شما تنها مشغله فکری آنها نیستید؛ باید پیشقدم شوید و خواستههای خود را عنوان کنید. به این ترتیب به مدیر خود نیز کمک میکنید. ▪ برای خود پروژههای مربوط به کار به وجود آورید. برای کسانی که احساس دلزدگی یا سَرخوردگی میکنند، انجام یک کار تازه یا برنامه مفرح در محیط کار میتواند روحیه بهتری به آنها بدهد. بهترین کار این است که قبل از انجام هر کار بزرگی مانند راهاندازی شرکت خودتان، به کارهای کوچک مانند مرتب کردن و تغییر دادن مدل اتاق یا میز کارتان بپردازید. این روش فقط یک نوع مشغولیت موقت برای فرار از فشار کار نیست. شما در حال به دست آوردن مهارتهای پر ارزشی هستید که با انجام کارهای ابتکاری کوچک و بزرگ به دست میآید و شما را سرشار از اعتماد به نفس خواهد کرد. کار کردن بر روی موضوعی که به آن علاقه دارید، تمرکز شما را از موضوع بی علاقگی به شغلتان، معطوف به انجام هرچه بیشتر ابتکارات سرگرم کننده برای پیشبرد کار خواهد شد. اگر با به کار بردن این پیشنهادات همچنان هر صبح شنبه را با غصه آغاز میکنید، وقت آن است که به دنبال کار جدیدی باشید. اما این بار خوشحال خواهید بود که تمام کوشش خود را برای کنار آمدن با موقعیت به کار بردهاید و در این میان به قابلیتها و استعدادهای خود بیشتر پی بردهاید. این بار با آمادگی بیشتر به سوی کار تازه خواهید رفت. مطالب مرتبط: چگونه شانس بیاوریم؟ افراد خود ساخته چه خصوصیاتی دارند ؟ چطور از موقعیت های احساسی در محیط کار رها شویم میخواهید برنده باشید؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5081]