محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843871354
خاطراتي از دوران جوانی رهبر انقلاب (+تصاوير)
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: خاطراتي از دوران جوانی رهبر انقلاب (+تصاوير) اينكه در آيندهى زندگى خودم، بنا بود چه شغلى را انتخاب كنم، از اوّل براى خود من و براى خانوادهام معلوم بود. همه مىدانستند كه من بناست طلبه و روحانى شوم. اين چيزى بود كه پدرم مىخواست و مادرم به شدّت دوست مىداشت. خود من هم علاقهمند بودم؛ يعنى هيچ بىعلاقه به اين مسأله نبودم.بولتن نيوز- در مورد دوران كودكي رهبر انقلاب كمتر سخن گفته شده است. براي همين در ذيل خاطراتي ناب و زيبا از دوران كودكي ايشان را از زبان خودشان نقل ميكنيم:ما نان گندم نمیتوانستيم بخوريم، نان جو گندم میخورديم چون نان گندم گرانتر بود. البته يك دانه نان گندم میخريديم برای پدرم فقط، ما نان جو گندم میخورديم، گاهی هم نان جو ... وضعمان خيلی خوب نبود و اتفاق میافتادشبهايی اتفاق میافتاد در منزل ما كه شام نبود. مادرم با زحمت زيادی كه حالا بماند آن زحمت چگونه انجام میشد، برای ما شام تهيه میكرد. آن شام هم كه تهيه میشد و با زحمت تهيه میشد، نان و كشمشی بود.آن وقتها، از لحاظ مالی در فشار بوديم، يعنی خانوادهمان، خانواده مرفهی نبود. پدرم يادم هست روحانی معروفی بود، اما خيلی پارسا و گوشهگير بود، لذا زندگیمان خيلی به سختی میگذشت. در دوران كودكی با زحمت بسيار، برای ما كفش خريده بود كه تنگ بود. پدرم ديگر قادر نبود كه اينها را عوض بكند يا كفش ديگر بخرد، آمدند گفتند كه خوب اين كفشها را میشكافيم، اندازه میكنيم و برايش بند میگذاريم. يك عالمه خوشحال شديم كه كفشهايمان بندی شد. آمدند شكافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهايش خيلی فرق داشت با كفشهای ديگر، خيلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خورديم و خلاصه چارهای نداشتيم.
پدر رهبر انقلاب***پدر و مادرم، پدر و مادر خيلی خوبی بودند. مادرم يك خانم بسيار فهميده، باسواد، كتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظ شناس ـ البته حافظ شناس كه میگويم، نه به معنای علمی و اينها، به معنای مأنوس بودن با ديوان حافظ – با قرآن كاملا آشنا بود و صدای خوشی هم داشت.ما وقتی بچه بوديم، همه مینشستيم و مادرم قرآن میخواند؛ خيلی هم قرآن را شيرين و قشنگ میخواند. ماها دورش جمع میشديم و برای ما به مناسبت، آيههايی كه در مورد زندگی پيامبران هست، میگفت. من خودم اولينبار، زندگی حضرت موسی، زندگی حضرت ابراهيم و بعضی پيامبران را ديگر را از مادرم – به اين مناسبت – شنيدم. قرآن كه میخواند به اين جا كه میرسيد، بنا میكرد به شرح دادن.بعضی از شعرهای حافظ را كه الان هنوز يادم است ـ بعد از نزديك به سنين شصت سالگی ـ از شعرهايی است كه آن وقت از مادرم شنيدم؛ از جمله اين يك بيت يادم است:سحر چون خسرو خاور عَلَم در كوهساران زدبه دست مرحمت يارم در اميدواران زد
***روز اولی كه مارا به مدرسه بردند، يادم است كه از نظر من روزی بسيار تيره، تاريك، بد و ناخوشايند بود! پدرم، من و برادر بزرگم را با هم وارد اتاق بزرگی كرد كه به نظر من – آن وقت – خيلی بزرگ بود. البته شايد آن موقع به قدر نصف اين اتاق، يا مقداری بيشتر از اين اتاق بود؛ اما به چشمِ كودكيِ آن روز من، جای خيلی بزرگی میآمد. و چون پنجرههايش شيشه نداشت و از اين كاغذهای مومی داشت، تاريك و بد بود. مدتی هم آنجا بوديم.ليكن روز اوّل كه ما را دبستان بردند، روز خوبی بود؛ روز شلوغی بود. بچهها بازی میكردند، ما هم بازی میكرديم. اتاق ما كلاس بزرگی بود – باز به چشم آن وقت كودكيِ آن موقع من – و عدهی بچههای كلاس اول،زياد بود. حالا كه فكر میكنم، شايد سی نفر،چهل نفر، از بچههای كلاس اول بوديم و روز پر شور و پر شوقی بود و خاطرهی بدی از آن روز ندارم.در مورد معلمين اول ما، بله يادم است كه مدير دبستان ما آقای « تدّين» بود؛ تا چند سال پيش زنده بود. من در زمان رياست جمهوريم ارتباطات زيادی با او داشتم. مشهد كه میرفتم، ديدن ما میآمد. پيرمرد شده بود و با هم تماس داشتيم. يك معلم ديگر داشتيم كه اسمش آقای روحانی بود؛ الان يادم است، نمیدانم كجاست. عدهای از معلمين را يادم است؛ بله، تا كلاس ششم ـ دورهی دبستان ـ خيلی از معلمين را دورادور میشناختم. البته متاسفانه الان هيچ كدام را نمیدانم كجا هستند. اصلاً زندهاند، نيستند و چه میكنند؛ ليكن بعد از دورهی مدرسه هم با بعضی از آنها ارتباط و آشنايی داشتم.چشم من ضعيف بود، هيچ كس هم نمیدانست، خودم هم نمیدانستم؛ فقط میفهميدم كه چيزهايی را درست نمیبينم. بعدها چندين سال گذشت و من خودم فهميدم چشمهايم ضعيف است؛ پدرم و مادرم فهميدند و برايم عينك تهيه كردند. آن وقت، وقتی كه عينكی شدم، گمان كنم حدود سيزده سالم بود؛ ليكن در اين دورهی اول مدرسه و اينها اين نقصِ كار من بود. قيافهی معلم را از دور نمیديدم. تختهی سياه را كه از روی آن مینوشتند، اصلاً نمیديدم، و اين مشكلات زيادی را در كار تحصيل من به وجود میآورد.حالا بچهها خوشبختانه بچهها در كودكی، فوراً شناسايی میشوند و اگر چشمشان ضعيف است، برايشان عينك میگيرند و رسيدگی میكنند. آن وقت اصلاً اين چيزها در مدرسه معمول نبود.
***در مورد بازی كردن پرسيدند؟ بله، بازی هم میكرديم. منتها در كوچه بازی میكرديم؛ در خانه جای بازی نداشتيم و بازیهای آن وقت بچهها فرق میكرد. يك مقدار هم بازیهايی ورزشی بود؛ مثل واليبال و فوتبال و اينها كه بازی میكرديم. من آن موقع در كوچه، با بچهها واليبال بازی میكرديم؛ خيلی هم واليبال را دوست میداشتم. الان هم اگر گاهی بخواهيم ورزش دست جمعی بكنيم – البته با بچههای خودم – به واليبال رو میآوريم كه ورزش خيلی خوبی است.بازیهای غيرورزشی آن وقت، «گرگم به هوا» و بازیهايی بود كه در آنها خيلی معنا و مفهومی نبود؛ يعنی اگر فرض كنی كه بعضی از بازیها ممكن است برای بچهها آموزنده باشد و انسانِ با تفكر، آنها را انتخاب كند، اين بازیهايی كه الان در ذهن من هست، واقعاً اين خصوصيت را نداشت؛ ولی بازی و سر گرمی بود.***(مادرم) خانمى بود خيلى مهربان، خيلى فهميده و فرزندانش را هم - البته مثل همهى مادران - دوست مىداشت و رعايت آنها را مىكرد. پدرم عالِم دينى و ملّاى بزرگى بود. برخلاف مادرم كه خيلى گيرا و حرّاف و خوش برخورد بود، پدرم مردى ساكت، آرام و كم حرف مىنمود؛ كه اين تأثيرات دوران طولانى طلبگى و تنهايى در گوشهى حجره بود. البته پدرم تُرك زبان بود - ما اصلاً تبريزى هستيم؛ يعنى پدرم اهل خامنهى تبريز است - و مادرم فارس زبان. ما به اين ترتيب از بچگى، هم با زبان فارسى و هم با زبان تركى آشنا شديم و محيط خانه محيط خوبى بود. البته محيط شلوغى بود؛ منزل ما هم منزل كوچكى بود. شرايط زندگى، شرايط باز و راحتى نبود و طبعاً اينها در وضع كار ما اثر مىگذاشت.
آيتالله سيدهاشم نجفآبادي پدربزرگ مادري رهبر انقلاب***چيزى كه حتماً مىدانم براى شما جالب است، اين است كه من همان وقت، معمّم بودم؛ يعنى در بين سنين ده و سيزده سالگى - كه ايشان سؤال كردند - من عمامه به سرم و قبا به تنم بود! قبل از آن هم همينطور. از اوايلى كه به مدرسه رفتم، با قبا رفتم؛ منتها تابستانها با سرِ برهنه مىرفتم، زمستان كه مىشد، مادرم عمامه به سرم مىپيچيد. مادرم خودش دختر روحانى بود و برادران روحانى هم داشت، لذا عمامه پيچيدن را خوب بلد بود؛ سرِ ما عمامه مىپيچيد و به مدرسه مىرفتيم. البته اسباب زحمت بود كه جلوِ بچهها، يكى با قباى بلند و لباس نوع ديگر باشد. طبعاً مقدارى حالت انگشتنمايى و اينها بود؛ اما ما با بازى و رفاقت و شيطنت و اينطور چيزها جبران مىكرديم و نمىگذاشتيم كه در اين زمينهها خيلى سخت بگذرد.***دورانهاى كلاس اوّل و دوم و سوم را كه اصلاً يادم نيست و الان هيچ نمىتوانم قضاوتى بكنم كه به چه درسهايى علاقه داشتم؛ ليكن در اواخر دورهى دبستان - يعنى كلاس پنجم و ششم - به رياضى و جغرافيا علاقه داشتم. خيلى به تاريخ علاقه داشتم، به هندسه هم - بخصوص - علاقه داشتم. البته در درسهاى دينى هم خيلى خوب بودم؛ قرآن را با صداى بلند مىخواندم - قرآنخوانِ مدرسه بودم - يك كتاب دينى را آن وقت به ما درس مىدادند - به نام تعليمات دينى - براى آن وقتها كتاب خيلى خوبى بود؛ من تكّههايى از آن كتاب را كه فصل، فصل بود، حفظ مىكردم.
شيخ محمد خياباني (يكي از سران دوران مشروطه)شوهر خواهر پدر رهبر انقلاب***بههرحال، گاهى انسان به فكر آينده مىافتد؛ اما من از اينكه چه زمانى به فكر آينده افتادم، هيچ يادم نيست. اينكه در آيندهى زندگى خودم، بنا بود چه شغلى را انتخاب كنم، از اوّل براى خود من و براى خانوادهام معلوم بود. همه مىدانستند كه من بناست طلبه و روحانى شوم. اين چيزى بود كه پدرم مىخواست و مادرم به شدّت دوست مىداشت. خود من هم علاقهمند بودم؛ يعنى هيچ بىعلاقه به اين مسأله نبودم.اما اينكه لباس ما را از اوّل، اين لباس قرار دادند، به اين نيّت نبود؛ به خاطر اين بود كه پدرم با هر كارى كه رضاخان پهلوى كرده بود، مخالف بود - از جمله، اتّحاد شكل از لحاظ لباس - و دوست نمىداشت همان لباسى را كه رضاخان به زور مىگويد، بپوشيم. مىدانيد كه رضاخان، لباس فعلى مردم را كه آن زمان لباس فرنگى بود و از اروپا آمده بود، به زور بر مردم تحميل كرد. ايرانيها لباس خاصى داشتند و همان لباس را مىپوشيدند. او اجبار كرد كه بايستى اينطور لباس بپوشيد؛ اين كلاه را سرتان بگذاريد!پدرم اين را دوست نمىداشت، از اين جهت بود كه لباس ما را همان لباس معمولى خودش كه لباس طلبگى بود، قرار داده بود؛ اما نيّت طلبه شدن و روحانى شدن من در ذهنشان بود. هم پدرم مىخواست، هم مادرم مىخواست، خود من هم مىخواستم. من دوست مىداشتم و از كلاس پنجم دبستان، عملاً درس طلبگى را در داخل مدرسه شروع كردم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 967]
صفحات پیشنهادی
مجموعه تصاوير حضور رهبر انقلاب در جبهه هاي دفاع مقدس منتشر شد
مجموعه تصاوير حضور رهبر انقلاب در جبهه هاي دفاع مقدس منتشر شد. ... در اين مجموعه بياد ماندني همچنين خاطرات دوران نوجواني شهيدان علي صياد شيرازي، مهدي زين الدين، ...
مجموعه تصاوير حضور رهبر انقلاب در جبهه هاي دفاع مقدس منتشر شد. ... در اين مجموعه بياد ماندني همچنين خاطرات دوران نوجواني شهيدان علي صياد شيرازي، مهدي زين الدين، ...
عکسهای منتشر نشده جوان 17 ساله انقلاب
عکاس دوران انقلاب درباره ترس از زخمی شدن در تظاهرات می گوید:اصلا فکر این که زخمی و یا ... شده است افزود: براي اجراي فرامين رهبر معظم انقلاب و لزوم برنامه ريزي براي اصلاح ... مرتضی سرهنگی: خاطرات نقش استخوان بندی تاریخ معاصر را ایفا میکند ...
عکاس دوران انقلاب درباره ترس از زخمی شدن در تظاهرات می گوید:اصلا فکر این که زخمی و یا ... شده است افزود: براي اجراي فرامين رهبر معظم انقلاب و لزوم برنامه ريزي براي اصلاح ... مرتضی سرهنگی: خاطرات نقش استخوان بندی تاریخ معاصر را ایفا میکند ...
ثبت کنندگان تاریخ خرمشهر در گفت وگو با خبرآنلاین از 287 ...
مسئله ای که رهبر انقلاب آن زمان بر آن صحه گذاشتند، امروز درباره عکس های جنگ صادق است. این عکس ها حامل خاطرات بسیاری از آن دوران هستند و می توانند باعث زنده شدن یاد ... و اصل نسل جوان و نسل های آینده هستند که باید بدانند چه کسانی در جنگ خدمت کردند. ...
مسئله ای که رهبر انقلاب آن زمان بر آن صحه گذاشتند، امروز درباره عکس های جنگ صادق است. این عکس ها حامل خاطرات بسیاری از آن دوران هستند و می توانند باعث زنده شدن یاد ... و اصل نسل جوان و نسل های آینده هستند که باید بدانند چه کسانی در جنگ خدمت کردند. ...
حاشیه نگاری شریفینیا از دیدار با رهبر انقلاب
حاشیه نگاری شریفینیا از دیدار با رهبر انقلاب. ... هنرمندان اشاره ميكند و رو به رئيس سازمان صدا و سيما هشدار ميدهد كه تلويزيون حق ندارد تصاوير من را پخش كند. ... آنطرفتر محمدرضا شريفينيا مشغول گپوگفت با چند جوان است. از خاطرات دوران بچگياش ميگويد كه همراه پدر به جلسات آقاي خامنهاي با شهيد مطهري و مرحوم شريعتي ميرفته، از ...
حاشیه نگاری شریفینیا از دیدار با رهبر انقلاب. ... هنرمندان اشاره ميكند و رو به رئيس سازمان صدا و سيما هشدار ميدهد كه تلويزيون حق ندارد تصاوير من را پخش كند. ... آنطرفتر محمدرضا شريفينيا مشغول گپوگفت با چند جوان است. از خاطرات دوران بچگياش ميگويد كه همراه پدر به جلسات آقاي خامنهاي با شهيد مطهري و مرحوم شريعتي ميرفته، از ...
مدیر مدرسه دانش آموزان را لو می داد و ساواک ناخن هایشان را میکشید
... و عکاس انقلاب در گفت و گو با فارس به بیان خاطرات خود از دوران انقلاب پرداخته است. ... *قبل از انقلاب علاوه بر فعالیت در مسجد قدس آبادان، با نیروهای جوان اقدام به برپایی ... *در دوران رژیم طاغوت مدیر مدرسه به نام آقای کریمی با ساواک همکاری داشت؛ وی دانشآموزان ... پيروي از فرمايشان مقام معظم رهبري نقش اصلي در ارتقاي وحدت دارد ...
... و عکاس انقلاب در گفت و گو با فارس به بیان خاطرات خود از دوران انقلاب پرداخته است. ... *قبل از انقلاب علاوه بر فعالیت در مسجد قدس آبادان، با نیروهای جوان اقدام به برپایی ... *در دوران رژیم طاغوت مدیر مدرسه به نام آقای کریمی با ساواک همکاری داشت؛ وی دانشآموزان ... پيروي از فرمايشان مقام معظم رهبري نقش اصلي در ارتقاي وحدت دارد ...
نمايشي از قدرت معنوي
نمايشي از قدرت معنوي گلچين خاطرات مقام معظم رهبري از دوران دفاع مقدس خاطرات مقام ... من خودم در اهواز مردي را ديدم که جوان هم نبود- به گمانم همان قدر از شهادتش ، در نماز جمعه ..... بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار خانواده هاي شهدا و ايثارگران استان سمنان ...
نمايشي از قدرت معنوي گلچين خاطرات مقام معظم رهبري از دوران دفاع مقدس خاطرات مقام ... من خودم در اهواز مردي را ديدم که جوان هم نبود- به گمانم همان قدر از شهادتش ، در نماز جمعه ..... بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار خانواده هاي شهدا و ايثارگران استان سمنان ...
مرحوم حجت الاسلام محمدرضا امين از منظر بزرگان (1)
سابقه ي مبارزاتي دوران قبل از انقلاب و دفاع همه جانبه اش از ولايت فقيه و رهبر معظم ... و پرورش و مدارس و تدريس سپري شده بود و ارتباطشان با نسل جوان فراوان بوده است و ... و المسلمين امين رحمه الله عليه در بين خاطرات دوران دانشجويي خود يادي از استادشان ...
سابقه ي مبارزاتي دوران قبل از انقلاب و دفاع همه جانبه اش از ولايت فقيه و رهبر معظم ... و پرورش و مدارس و تدريس سپري شده بود و ارتباطشان با نسل جوان فراوان بوده است و ... و المسلمين امين رحمه الله عليه در بين خاطرات دوران دانشجويي خود يادي از استادشان ...
به یاد مرداني كه اهل آسمان بودند و آسماني شدند + تصاویر
شهید بزرگوار بابایی خلبانان جوان و رشيد در روز نوزدهم بهمن 1357 زيباترين ... بهمن 1357 نقطه اي روشن و تابناك در تاريخ نهضت اسلامي مان شد؛ روزي كه رهبر انقلاب از آن به ... شهید بزرگوار عباس دوران نقش ارزنده همبستگی با شكوه پرسنل ارتش و به ویژه ... عظمت رویداد با شكوه نوزدهم بهمن، نه تنها در خاطره نسل انقلاب، بلكه در اذهان نسل های ...
شهید بزرگوار بابایی خلبانان جوان و رشيد در روز نوزدهم بهمن 1357 زيباترين ... بهمن 1357 نقطه اي روشن و تابناك در تاريخ نهضت اسلامي مان شد؛ روزي كه رهبر انقلاب از آن به ... شهید بزرگوار عباس دوران نقش ارزنده همبستگی با شكوه پرسنل ارتش و به ویژه ... عظمت رویداد با شكوه نوزدهم بهمن، نه تنها در خاطره نسل انقلاب، بلكه در اذهان نسل های ...
ناگفته هايي از زندگي دبيرکل حزب الله از زبان پدر
اين عکس ها تنها تصاويري بود که درخانه پدر و مادر دبيرکل حزب الله مشاهده مي شد؛ خانه اي که ... ابوحسن نصرالله درباره خاطرات خود از دوران کودکي فرزندش افزود: از جمله ويژگي هاي ... خاطره شيرين ديدار با رهبر معظم انقلاب پدر سيد حسن نصرالله با اشاره به سفر ... پدر سيد حسن نصرالله که خود داراي طبع شعر و در نوجواني از شعراي محلي لبنان ...
اين عکس ها تنها تصاويري بود که درخانه پدر و مادر دبيرکل حزب الله مشاهده مي شد؛ خانه اي که ... ابوحسن نصرالله درباره خاطرات خود از دوران کودکي فرزندش افزود: از جمله ويژگي هاي ... خاطره شيرين ديدار با رهبر معظم انقلاب پدر سيد حسن نصرالله با اشاره به سفر ... پدر سيد حسن نصرالله که خود داراي طبع شعر و در نوجواني از شعراي محلي لبنان ...
تقليل
به ناچار براي بيان خاطره اي از دوران خشم و خون و انقلاب، مجبورم به بايگاني ذهن پدرم وارد شوم و ... شايد در آرشيو خاطرات و ذهنيات پدر، سوژه اي ناب براي مطرح کردن، پيدا شود. ... به فرموده ي رهبر انقلاب- که در خارج از کشور بود- همه جا اعتراض و راه پيمايي و ... در حين حرکت، جواني از لاي جمعيت بيرون آمد، شاخه گلي به داخل خودرو پرت کرد و گفت: ...
به ناچار براي بيان خاطره اي از دوران خشم و خون و انقلاب، مجبورم به بايگاني ذهن پدرم وارد شوم و ... شايد در آرشيو خاطرات و ذهنيات پدر، سوژه اي ناب براي مطرح کردن، پيدا شود. ... به فرموده ي رهبر انقلاب- که در خارج از کشور بود- همه جا اعتراض و راه پيمايي و ... در حين حرکت، جواني از لاي جمعيت بيرون آمد، شاخه گلي به داخل خودرو پرت کرد و گفت: ...
-
تصویری
پربازدیدترینها