واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: بيماريهاي بازپديد؛ خطري در كمين
دكتر محمدجعفر طالب پورامروزه، بشر با بيماريهاي مختلفي روبرو است كه سلامت او را تهديد مي كنند و عليرغم پيشرفت هاي ارزشمند و چشمگيري كه در حوزه پزشكي و بهداشت و در راستاي پيشگيري و درمان انواع بيماريها، بدست آمده است، سلامت انسان كه از حقوق اوليه و الزامات قطعي زندگي بشر است، از جانب اين بيماريها در تنگنا است. شايد بتوان مجموعه اين بيماريها را در گروه هاي ذيل، دسته بندي كرد:-بيماريهاي واگيردار عفوني كه همواره از معضلات جدي و اساسي سلامت و بهداشت بوده و هستند.-بيماريهاي ارثي و ژنتيكي به زعم گروهي از محققان حداقل 10درصد از مشكلات بهداشتي و درماني مرتبط با اين بيماريها هستند.-بيماريهاي غيرواگيردار مانند بيماريهاي قلبي- عروقي، بيماريهاي كليوي، روماتيسمي، ضايعات پوستي، ديابت، انواع سرطان ها، اختلالات غددي و... اگر چه عامل وراثت و ژنتيك در ابتلا به اين بيماريها موثر است، ليكن تاثير شيوه زندگي در فراواني اين بيماريها، برجسته و قابل تأمل است.-حوادث و سوانح اعم از رخدادهاي غيرمترقبه، حوادث طبيعي، مانند سيل و زلزله و آتشفشان و طوفان و... جنگها، حوادث جاده اي و ترافيكي و...-بيماريهاي شغلي كه با توجه به اهميت و وفور و گوناگوني كه در عوارض و عواقب بهداشتي و درماني شغلي ديده مي شود، آنها را در گروه جداگانه اي قابل بررسي مي دانند و رشته هاي تخصصي ايمني، طب كار، بهداشت صنعتي و... در اين حوزه فعاليت دارند.-بيماريهاي رفتاري و رواني كه با در نظرگرفتن استرس هاي روزافزوني كه روان افراد را درگير مي كند و متأسفانه با گوناگوني، پيچيدگي و افزايش فراواني واضحي در اين بيماريها مواجه هستيم، بخش عمده و قابل توجه اي از توان و پتانسيل مراكز بهداشتي و درماني دنيا به اين بيماريها معطوف و متوجه شده است و بهداشت روان از اولويت هاي مهم و كليدي ارتقا و سلامت تلقي مي شود.اما معضل ديگري كه بشر با آن مواجه شده و توجه و اهتمام بيشتر سيستم مديريت بهداشت و سلامت جوامع و نيز آگاه سازي عمومي و ارتقاي سطح اطلاعات و دانش عمومي را مي طلبد و نيز پيش بيني تمهيدات لازم جهت كنترل و درمان آنها و نيز مطالعات علمي بيشتري را ايجاب مي كند، «بيماريهاي بازپديد» هستند. اين بيماريها كه عمدتا در گروه بيماريهاي واگيردار عفوني قرار مي گيرند، روزگاري از معضلات بهداشتي بشر بوده اند، ليكن به مدد پيشرفت هاي چشمگير بشر در پيشگيري، بهداشت و درمان، بروز و شيوع آنها كنترل، مهار و حتي در مواردي ريشه كن شده بودند، اما مجددا بنا به علل مختلفي و برخلاف انتظار، فعال شده و سلامت بشر را به مخاطره انداخته اند. بيماريهايي مانند سل، مالاريا، جذام و... از اين دست مي باشند. براي مثال بيماري خطرناك و پيچيده سل، با اتخاذ راهكارهاي مناسب بهداشتي و پروتكلها و رژيم هاي درماني كارآمد و دست يابي به داروهاي مؤثر، تا حدود قابل توجهي تحت كنترل قرار گرفته بود و شيوع آن عمدتا در مناطق پرجمعيت، غيربهداشتي، فقير و... ديده مي شد اما در حال حاضر اين بيماري را علاوه بر مناطق پرخطر ذكر شده، در مناطقي مي بينيم كه چندي قبل از نظر فراواني بيماري سل پاك تلقي مي شدند و امكان ابتلاء افراد آن مناطق به اين بيماري بعيد به نظر مي رسيد يا بيماري در افرادي مشاهده مي شود كه از لحاظ سن، جنس، سطح زندگي، فرهنگ، وضعيت اقتصادي و... در ريسك (Risk) ابتلا نبوده اند.در تحليل افزايش بروز و شيوع بيماريهاي بازپديد و علل اين افزايش به مواردي مي توان اشاره نمود:1-حوادث طبيعي و رخدادهاي غيرمترقبه (مانند زلزله، رانش زمين، طوفان، سيل) علاوه بر اين كه خود با عواقبي كه برجاي مي گذارند مي توانند پيامدهاي ناگوار بهداشتي داشته باشند، با تغيير الگوي اپيدميولوژيك و همه گير شناختي بيماريها، به شيوع بيماريهاي نادر و تحت كنترل شوند و اين موضوعي است كه همواره در پي اين حوادث، زنگ خطري است براي سلامت و بهداشت عمومي.2-تغييرات زيست محيطي مانند گازهاي گلخانه اي، بالاآمدن سطح آب دريا، تغييرات اقليمي، گرم شدن زمين، خشكسالي، آلودگي هاي زيست محيطي مانند آلاينده هاي صنعتي، آلودگي هوا، آلودگي آب درياها، آتش سوزي جنگلها و تغييرات اكوسيستم ناشي از آن، تخريب بي رويه مراتع و مناطق جنگلي، فاضلاب هاي رهاشده در طبيعت و... همگي مي توانند با تغيير در شرايط محيط، منجر به شيوع بيماريهاي بازپديد شوند.3-افزايش و انفجار جمعيت كه متأسفانه بيشترين نرخ رشد جمعيت در مناطقي ديده مي شود كه از نظر تراكم جمعيت، فقر، سطح بهداشت و... شرايط مطلوبي ندارند، با بالابردن تعداد نفوس در واحد حجم و بالطبع افزايش تماس افراد با يكديگر و كاهش ميزان و ضريب دسترسي افراد به خدمات بهداشتي و درماني مناسب، احتمال افزايش فراواني بيماريهاي بازپديد را بيشتر مي نمايد. ضمن اينكه سوءتغذيه بعنوان فاكتور مستعدكننده Risk Factor اين بيماريها، در جوامع شلوغ و پرجمعيت بيشتر ديده مي شود.4-مقاومت هاي دارويي گونه ها و سوش هاي بيماري زا در برابر درمانهاي دارويي رايج و بالطبع كاهش كارآمدي پروتكلهاي درماني و نياز به توليد داروهاي جديدتر را نيز فراموش نمود. مصرف خودسرانه دارو، تجويزهاي بيمورد، رژيم هاي درماني نامناسب و ناقص، درمانهاي ناكامل، همكاري نكردن بيماران در اجراي كامل رژيم هاي درماني، تداخلات دارويي كه گاه از آنها غفلت مي شود و... نيز مزيد برعلت شده اند.5-ظهور و شيوع گونه هاي جديد و تغيير شكل يافته ميكروب ها و عوامل بيماري زا كه نسبت به درمانهاي موجود كاملا مقاوم بوده و حتي در مواردي الگوي بيماري زايي جديد و متفاوتي از خود نشان مي دهند را نيز مدنظر داشت.6-بيماريهاي زمينه اي و گاه نوپديد مانند ايدز، هپاتيت، سرطانها، سوءتغذيه و نيز مصرف داروهاي سركوب كننده ايمني مانند داروهاي شيمي درماني، ضدسرطان، كورتون ها و... نيز با ايجاد شرايطي متعدد و مناسب، در فراواني بيماريهاي بازپديد مؤثراند. نمونه بارز اين تاثير افزايش احتمال ابتلاء به بيماري سل در مبتلايان به ايدز (بعلت كاهش شديد مقاومت بدن و ضعف سيستم ايمني بيمار) است.
چهارشنبه 19 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]