واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: خشونت، مسكن و سازندگي
بهروز بهزاديطي هفته با مباحثي روبه رو شدم كه دريغم آمد درباره آنها چيزي ننويسم. گرچه بسيار سردستي و كوتاه ولي اين مطالب شايد باعث شود مردم، دولتمردان و... به فكر بيفتند كه در حوزه هاي مورد اشاره مي شود كارهايي كرد كه به جامعه سود برساند. روي خط خشونتاز صبح كه برمي خيزي تا شب كه سر بر بالين مي گذاري خشونت بيشترين چيزي است كه شاهد آني؛ در منزل، خيابان، محل كار، برنامه هاي تلويزيون و...بچه كوچكي كه دم در مدرسه اشك مي ريزد و مادر با دادي كه سرش مي زند، او را روانه مدرسه مي كند. اين صحنه را همين ديروز ديدم و قلبم به درد آمد. چه مي شد اين كودك با بوسه يي مادرانه روانه مدرسه مي شد. بچه يي كه حتماً شب قبل قصه هاي قشنگ مادربزرگ را نشنيده است و با قيافه هاي عنق پدر و مادري به خواب رفته است كه كار و كار و كار و گراني و گراني و گراني مهرباني را از چهره هاي آن دو زدوده است. كمي آن سوتر از مدرسه، دو خودرو را مي بينم كه تصادف مختصري كرده اند و در پي آن دو راننده با مشت و لگد و ناسزا به جان هم افتاده اند. چند نفري هم كه مي خواهند آن دو را از هم جدا كنند، هر يك مشت يا لگدي مي خورند تا از خشونت بي بهره نمانده باشند.سر خيابان در ميان جمعيتي كه منتظر تاكسي ايستاده اند، بعد از اينكه متوجه مي شوم اگر زرنگي نكنم و دسته در ماشين را به سرعت نچسبم فرصت سوار شدن پيدا نمي كنم با اين ترفند سوار مي شوم ولي تازه اين اول كار است. سوار كه مي شوم و در را كه مي بندم راننده داد مي زند؛«آقا يواش در ماشين را شكستي.» به يادم مي افتد شب قبل كه در ماشين ديگري را چند بار آهسته بسته بودم و در چفت نشده بود، راننده داد زده بود؛«تندتر مگر نان نخورده يي» و خشونتي كه در شهر، روان است.جامعه شناسان بايد در اين زمينه ها به جامعه كمك كنند.درست تر بگويم دولت بايد بايك فراخواني بزرگ،جامعه شناسان،حتي روانشناسان را به كمك فرا بخواند.مشكل مسكن جواناناغلب همكاران جوان مطبوعات اگر مشكلي داشته باشند به من مراجعه مي كنند و سعي مي كنم تا حد امكان كاري برايشان انجام دهم. در اين رهگذر بسيار شده است كه زن و شوهر جواني را نصيحت كرده ام دست از خشونت و لجبازي بردارند و با كوتاه آمدن در برابر هم به زندگي خانوادگي ادامه دهند.در اين ميان از شما چه پنهان حتي خواستگاري نيز كرده ام، بعضي از پسرها از من خواسته اند دستي بالا بزنم و از دختر مورد علاقه شان بپرسم به ازدواج با آنان رضايت مي دهند. خوشحالم كه يكي، دو خواستگاري نتيجه خوبي داشت و حتي در يك مورد توانستم هزينه ازدواج و جهيزيه عروس را از چند نفر آدم خير كه دستي در اين كارها دارند تامين كنم و...چندي پيش بعد از يك سال زندگي همين داماد هراسان به من مراجعه كرد كه زندگي اش در حال نابودي است. آرامش كردم و ماجرا را پرسيدم. جواب شنيدم كه صاحبخانه او را جواب كرده است. او دو ميليون پيش با ماهي 300 هزار تومان اجاره مي داد كه صاحبخانه از او خواسته پول پيش را به 12 ميليون افزايش دهد يا اجاره را به 600 هزار تومان. مي گفت نه به اين اندازه پول پيش دارم و نه توان پرداخت 600 هزار تومان. خيلي ناراحت بود. گرچه در اين مورد همان افراد خير به كمك آمدند و ماجرا حل شد، ولي اين پرسش براي من باقي ماند كه آيا دولت نبايد به فكر زوج هاي جوان باشد؟ اكنون كه كاسه قيمت مسكن و اجاره شكسته و ماست گراني ريخته، بيشترين آسيب را همين قشر يعني جواناني كه دل به دريا مي زنند و ازدواج مي كنند، مي بينند. شايد چند نفري بتوانند به كمك افراد خير مشكل خود را حل كنند، بقيه چه كنند؟ آقاي رئيس جمهور، آقاي وزير مسكن، آقايان وزيران اقتصادي اين جماعت جوان كه مشكل مسكن دارند بسيار زيادند و چشم اميد به شما دوخته اند. كمكشان كنيد. آنان را به برنامه هاي بلندمدت حواله ندهيد. همين امروز مشكل دارند.سازندگي مشكل نيستبيكاري از عمده ترين مشكلات اقتصادي كشور است. هميشه فكر مي كنم آيا نمي توانيم به طور ضربتي به گونه يي كار ايجاد كنيم كه سود دوسره ببريم؛ بيكاران كار داشته باشند و طرح هاي زيربنايي جديدي نيز به ثمر بنشيند.بياييم در نقاط محروم كشور جاده بسازيم. اصلاً اتوبان بسازيم. راه آهن بكشيم. براي اين كار هم پول، هم تخصص و هم نيروي انساني داريم. اين راه آهن و جاده ها،زيربنايي خواهد شد براي آينده كشور كه از موج مهاجرت روستاييان به شهرها جلوگيري مي كند مثلاً در برابر پيشرفت اقتصادي ساحل جنوبي خليج فارس، اگر ما از شرق به غرب يا غرب به شرق ساحل شمالي كه در خاك ايران واقع شده است جاده و راه آهن بكشيم و شرايطي فراهم آوريم كه صنايع شيلات، كشتي سازي و در واقع صنايع دريايي در اين مناطق رونق بگيرد، بيشترين سود را از ثروت خليج فارس مي بريم و گام هاي نخستين توسعه را برمي داريم. در چنين شرايطي براي ساختن جاده و راه آهن نيروي انساني بيكار مشغول به كار خواهد شد و در آينده نيز با وجود راه هاي ارتباطي اين مناطق صنعتي شده و بيكاران ديگري را جذب خواهد كرد و تا چشم باز كنيم به مدد پول نفت جنوب كشور را به توسعه رسانده ايم. فراموش نكنيم آنچه در تاريخ مي ماند، بناهاي ساخته شده است مثل تخت جمشيد، سي وسه پل و... صد بلكه هزاران اثري كه با نام سازندگانشان در يادها مانده اند.
پنجشنبه 13 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]