تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833537713
جنگ سرد جديد
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: جنگ سرد جديد
- بخش اول كريستيان نف / ترجمه؛محمدعلي فيروزآباديشب ها، آن هنگام كه سايه ماه در رود آرام ولگا مي افتد، آن زمان كه جلگه هاي استپي گرماي روز را بيرون مي دهند و آن هنگام كه آخرين فروشگاه ها در شهرهاي ماركس و انگلس در دو سوي رودخانه ولگا تعطيل مي شوند، «گنادي استكاچف» به جاده سياست بين الملل وارد مي شود و همه مي توانند صداي اين ورود را بشنوند.در اين ساعت از شب پنجره هاي آن خانه هاي چوبي كه مهاجرين آلماني 250 سال پيش آنها را ساختند، به صدا در مي آيد و اين مساله در مورد پنجره هاي خانه هاي ساخته شده در دوران شوروي هم صادق است. اين همان لحظه يي است كه استكاچف بمب افكن يكصد و پنجاه تني را به سمت باند پرواز هدايت مي كند و به همراه هفت همكار ديگرش در دل آسمان شب به پرواز در مي آيد.معمولاً مسير وي به سوي شمال است يعني به سوي اقيانوس منجمد شمالي و سپس يكراست به سوي غرب در حوالي درياي شمال. چيزي نمي گذرد كه در مقابل سواحل نروژ اولين اعلام خطرها براي جنگنده هاي ناتو به صدا در مي آيد. ميراژهاي فرانسوي و تورنادوهاي بريتانيايي يا اف -16 هاي نروژي نيز به پرواز درمي آيند و آن پرنده غول پيكر روسي موسوم به توپولف 95 را تا جزاير شتلند و فير و از آنجا تا سواحل امريكا دنبال مي كنند. اين پرواز 16 ساعت بدون توقف و بدون هيچ استراحتي بر فراز اقيانوس ادامه دارد و البته استكاچف تنها آن زمان كه گاه 16 هواپيماي جنگي به اصطلاح دشمن در ارتفاعي پايين تر ازپرنده او آن هم در دورافتاده ترين نقطه كره زمين به پرواز درمي آيند كمي عصبي مي شود.از زماني كه روسيه پس از پانزده سال استراحت اجباري به دليل بي پولي، بار ديگر گشت هاي هوايي خود را به آسمان فرستاد، استكاچف باز هم انگيزه پيدا كرده است؛ «افراد من در چهار ماه گذشته هفت بار تا نزديكي امريكا رفته اند.» اين فرمانده ارشد روسي پانزده سال براي چنين روزهايي صبر كرده است. او اهل شهر كوچكي در كنار ولگا است كه شايد براي كسي در جهان شناخته شده نباشد. شهر انگلس با دويست هزار جمعيت كه در 350 كيلومتري استالينگراد سابق واقع است، تا مدت ها تنها به عنوان به اصطلاح پايتخت جمهوري آلماني ولگا شناخته مي شد. اين جمهوري در سال 1941 و به دست استالين منحل اعلام و ساكنانش به سيبري و قزاقستان تبعيد شدند. نام اين شهر البته زماني در 12 آوريل 1961 نيز تا مدتي برسر زبان ها افتاد زيرا «يوري گاگارين» اولين فضانورد جهان در بازگشت از فضا در اين شهر فرود آمد. قبل از سال 1930 اولين مدرسه نظامي خلباني به دستور مسكو در شهر انگلس ساخته شد. امروزه در فرودگاه اين شهر گردان بيست و دوم بمب افكن هاي سپاه سي و هفتم استراتژيك هوايي مستقر است؛ گرداني كه وظيفه آن حمل بمب هاي اتمي روسيه به مناطق دشمن در صورت يك درگيري هسته يي است. در حال حاضر 33 فروند بمب افكن سنگين در اين پايگاه به صورت آماده پارك شده اند كه 18 فروند از آنها بمب افكن هاي سنگين چهارموتوره ملخ دار از نوع توپولف 95 است كه ناتو از آنها به عنوان «خرس» ياد مي كند و پانزده هزار كيلومتر برد دارند. پانزده فروند ديگر توپولف هاي 160 موسوم به «بلك جك» هستند كه از آنها به عنوان بزرگ ترين دژ پرنده دنيا ياد مي كنند. اين هواپيما قادر به دو هزار كيلومتر پرواز در ساعت است و مي تواند چهل تن بمب را حمل كند. تا ده سال پيش ديگر در اين پايگاه هيچ بمب افكني وجود نداشت و اكثر آنها به دستور يلتسين معدوم شده بودند. اما امروز و در شفافيت كامل پايگاهي هوايي ساخته شده است كه ساكنان آن از قرار معلوم مي خواهند «اسلحه هاي روسي» را دوباره بلند آوازه كنند. از زماني كه در سال پيش روسيه فرمان پرواز را براي خلبانانش صادر كرد، از آن زمان كه بارديگر مثل دوران شوروي تصوير هواپيماهاي روسي روي مونيتورهاي رادارهاي نيم كره غربي نقش بست، از آن زماني كه اين هواپيماها چندين بار با دقتي مثال زدني به مرزهاي بريتانيا نزديك شدند و بر فراز ناو هواپيمابر امريكايي «نيميتز» به پرواز درآمدند و حتي در اقدامي غيرمعمول به مرز هوايي ژاپن نزديك شدند و توكيو 24 فروند جنگنده خود را براي دفع متجاوز به پرواز درآورد، بار ديگر نسيم جنگ سرد بر فضاي ميان شرق و غرب حكمفرما شده است. سرتيپ «پاول آندروسوف» فرمانده جنگنده هاي استراتژيك روسيه مي گويد؛ «اگر قادر به پرواز هاي بسيار دور باشيم آنگاه خواهيم توانست تا آن نقاط اسلحه حمل كنيم.»ارتش 1/1 ميليون نفري روسيه كه هنوز هم يكي ازعظيم ترين ارتش هاي جهان به شمار مي آيد، بار ديگر نه فقط در آسمان بلكه در درياها هم حضور دارد. ناوگان دريايي اين كشور طي روزهاي گذشته بار ديگر در آتلانتيك و درياي مديترانه دست به مانور زد و در ماه فوريه بود كه نسل جديدي از زيردريايي ها موسوم به «يوريچ دولگوروكي» را به آب انداخت. اين زيردريايي غول پيكر قادر به حمل 16 موشك اتمي است و مي تواند يكصد روز زير آب بماند. مانور بزرگ بعدي نيروي دريايي روسيه طي فصل تابستان و در درياي شمال و مناطقي از پاسيفيك اجرا مي شود. فرمانده كل اين مانور هم كسي نيست جز جناب پرزيدنت ديميتري مدودوف.اقدامات نظامي روسيه با هزينه هاي بالغ بر 822 ميليارد روبل برابر با 4/35 ميليارد دلار در سال 2007 شدت گرفت. افزايش قيمت نفت و درآمد سرشار آن به كرملين و ژنرال هايش اين امكان را داد كه يك آتش بازي بزرگ راه بيندازد؛ مسكو در نظر دارد تا سال 2015 صاحب پنجاه بمب افكن استراتژيك شده و تعداد زيادي موشك اتمي «توپول-ام» بسازد و هشت زيردريايي اتمي كلاس «بورا» را به ناوگان خود اضافه كند. بر پايه گزارش هاي مسكو علاوه بر موارد ياد شده با ساخت و تكميل زيردريايي نوع «بولاوا» اسلحه بالستيك جديدي وارد بازار مي شود و سال آينده تانك هاي تي 95 رسماً به خدمت گرفته خواهد شد و از اين تانك ها به عنوان تانك هاي قرن بيست و يكم ياد مي شود. به نوشته نشريه بريتانيايي ديلي تلگراف «ماشين نظامي روسيه بار ديگر به بازار بازگشته است.» اين نشريه خبر از يك «رشد دراماتيك پتانسيل نظامي» مي دهد. درياسالار «ميچل مپلز» فرمانده واحد اطلاعاتي «دي يي اي» امريكا ادعا مي كند؛ «آمادگي جنگي واحدهاي روسي در بالاترين درجه خود از زمان فروپاشي شوروي قرار دارد.» رابرت گيتس وزير دفاع امريكا نيز طي يك سخنراني در حضور افسران نيروي هوايي دليل اصلي مدرن سازي ارتش روسيه را «توسعه و تكميل ارتش ايالات متحده و وحشت جديد اتمي در آينده» عنوان كرد.نظاميان روسي از چنين اظهاراتي خيلي لذت مي برند و احساس مي كنند بار ديگر جدي گرفته مي شوند. سرگئي ايوانف وزير دفاع سابق اين كشور مي گويد؛ «هيچ كس از ضعف خوشش نمي آيد. فرد ضعيف همواره در خطر توهين و حمله قرار دارد. پس در صورت برقراري توازن قوا، ديگران با ما به صورتي كاملاً متفاوت صحبت خواهند كرد.» وقتي فرمانده كل ارتش روسيه با توجه به طرح هاي استقرار سپر دفاع موشكي امريكا در لهستان و جمهوري چك، بار ديگر سخن از «كاربرد پيشگيرانه سلاح هاي اتمي» سخن به ميان مي آورد، چه معني مي دهد؟ آن هنگام كه وي جمهوري سابق شوروي يعني گرجستان و اوكراين را به دليل تلاش هايشان براي پيوستن به ناتو تهديد به «حمله نظامي و ديگراقدامات» مي كند، چه منظوري دارد؟ به چه دليل مسكو همان طور كه در دسامبر گذشته شاهد بوديم، پيوستن خود به پيمان تشكيل نيروهاي مسلح متعارف اروپا را به تعويق مي اندازد و ديگر قراردادهاي مربوط به سلاح هاي ميان برد اتمي را مورد پرسش قرار مي دهد؟آيا اين اقدامات مسكو تنها مصرف داخلي داشته و فقط براي استفاده از احساسات ملي گرايانه روس ها به كار مي آيد؟ آيا روسيه قصد دارد با استفاده ابزاري از سال هاي دهه هفتاد به صحنه جهاني بازگردد؟ يا كرملين واقعاً بار ديگر از سوي غرب احساس خطر مي كند؟در يكي از خيابان هاي فرعي و كوچك پشت بلوار تور و درست در كنار آن كنيسه تازه تاسيس، رستوران «آكادميا» مسكو قرار دارد. اين رستوران از جمله مكان هاي مدرني است كه طبقه خاص جديد مسكو به آن رفت و آمد دارند. اين مرد چاق با آن ريش سه روزه و عينك، هميشه صبحانه اش را در اين رستوران مي خورد. نام او «استانيسلاو بلكوفسكي» است و مديريت انستيتوي غيردولتي «استراتژي ملي» را برعهده دارد. بلكوفسكي مي گويد؛ «تز باز توليد قدرت نظامي روسيه تا سطح دوران شوروي اصلاً واقعيت ندارد. اين كار بخشي از يك سري اقدامات تبليغاتي است كه كرملين با هدف دست انداختن افكار عمومي به آن اقدام كرده است.» انستيتوي استراتژي ملي در اين مورد جزوه يي هفتاد صفحه يي تهيه كرده است. اين جزوه «بحران و فروپاشي ارتش روسيه» نام دارد. اگر مندرجات اين جزوه درست باشد آنگاه رهبري ارتش روسيه چاره يي جز كناره گيري ندارد. اين جزوه در واقع ارائه دهنده بيلان فعاليت ها در عرصه نظامي است و گاه نشان مي دهد رهبري روسيه تا چه اندازه در خيال و رويا به سر مي برد.بر پايه اطلاعات موجود در اين جزوه ارتش طي هفت سال اخير تنها 90 دستگاه تانك تحويل گرفته و تعدادي ديگر نيز در كارخانه هاي تانك سازي اورال در حال توليد است. تانك هاي تي 95 از 15 سال پيش تنها در مرحله حرف وجود دارند و كارشناسان آن را مسخره مي كنند و به آن «توهم» مي گويند. نيروي هوايي نيز در دوران پوتين تنها دو فروند بمب افكن شكاري سوخو 34 دريافت كرد و سوخوي 35 هم در واقع در اولين دوره صدارت گورباچف در سال 1985 به پرواز درآمد و طرح نسل پنجم هواپيماها در مقايسه با هواپيماهاي امريكايي 20 سال عقب تر است. به ادعاي انستيتوي تحت مديريت بلكوفسكي در حال حاضر در كل روسيه تنها 20 درصد از هواپيماها و هليكوپترها آماده عمليات هستند و به دليل از رده خارج شدن دستگاه هاي مربوطه، روسيه در سال آينده 4500 فروند هواپيما كسري دارد. براساس اين گزارش وضعيت سلاح هاي اتمي روسيه هم چندان خوب نيست. در دوران پوتين 405 فروند موشك و 2498 كلاهك هسته يي از رده خارج شدند اما تنها 27 فروند موشك جديد توليد شد يعني سه برابر كمتر از دوران يلتسين. 80 درصد از موشك هاي مجهز قاره پيما نيز مدت ها به اصطلاح تاريخ مصرف آنها مي گذرد. از نظر كارشناسان اين انستيتو موشك هاي «توپول-ام» ارزش دفاعي برابر صفر دارند زيرا «امريكايي ها از مكان هاي استقرار آنها اطلاع كامل داشته و به راحتي مي توانند با دقت يك سانتي متر آنها را هدف قرار دهند.» بر پايه اين گزارش نمونه جديد موشك هاي قاره پيماي بولاوا كه رهبري نظامي روسيه خواهان به خدمت گرفتن آنها در نيروي دريايي است، تقريباً در همه پروازهاي آزمايشي ناموفق بوده و به هدف اصابت نكرده اند. موشك هاي اس-اس - ايكس- 29 هم كه همزمان چند كلاه اتمي را حمل مي كنند و به ادعاي روس ها به دليل قدرت فريب رادار، نامرئي به حساب مي آيند نيز تنها در مرحله حرف بوده است. بر اين اساس نيروي دريايي روسيه كه هسته اصلي سپر دفاعي اتمي اين كشور به حساب مي آيد، تنها 12 زيردريايي حامل موشك هاي بالستيك آماده عمليات دارد. بلكوفسكي در حالي كه لبخندي شرارت بار بر لب دارد، مي گويد؛ «در سال هاي دهه 90 مي توانستيم به وسيله پتانسيل استراتژيك باقيمانده از دوران شوروي تا حدي وضعيت قبل را حفظ كنيم. اما از سال 2000 گويي يك بهمن برسرمان فرود آمد و رفته رفته توانايي خود براي تحت كنترل در آوردن اتمي رقيب را از دست مي دهيم.» به عقيده بلكوفسكي چنانچه در دوران رياست جمهوري جديد تغييري صورت نگيرد نيروهاي مسلح روسيه حتي در عرصه سلاح هاي متعارف نيز مشكل پيدا مي كنند؛ «دراين صورت طي هشت تا 10 سال آينده سطح ارتش ما در حد كشورهاي اروپاي مركزي تنزل پيدا كرده و حتي قدرت برابري با كشورهايي چون تركيه و ژاپن را نيز نخواهيم داشت.» اما محافل دروني قدرت در مسكو نظريات بلكوفسكي را يكسره فتنه انگيزي مي دانند و وي را دودوزه بازي عنوان مي كنند كه با محافل اطلاعاتي غربي مغازله مي كند. اما از سوي ديگر بسياري از كارشناسان نظامي روسيه نظرياتي مشابه وي دارند.«الكسي آرباتوف» مدير مركز امنيت ملي مسكو مي گويد؛ «رئيس جمهور سابق يعني پوتين بارها ادعا مي كرد هزينه هاي نظامي امريكا 25 برابر روسيه است و عقيده داشت به همين خاطر امريكا مي تواند يك و نيم ميليون نفر را زير پرچم داشته باشد اما به گفته خودش روسيه با پولي كه در اختيار دارد تنها قادر به داشتن ارتشي 600 هزار نفري است. بايد توجه داشت كه بوروكراسي نظامي روسيه از تشكيل ارتشي كوچك اما كارآمد با اين شعار كه بد باشد اما بزرگ باشد، جلوگيري مي كند.»اين مساله كه پوتين طي هشت سال رياست جمهوري اش به صورتي خستگي ناپذير از بازگشت و تولد دوباره ارتش روسيه مي گفت و جشن مي گرفت، تنها در ميان مردم باعث شور و هيجان كاذب مي شد و فساد در صنايع نظامي را افزايش داد. اما اين اقدامات تبليغاتي در عرصه سياست خارجي تبديل به يك بومرنگ شد كه سود اصلي آن نصيب امريكا شد. جرج دبليوبوش به بهانه مقابله با همين مدرن سازي ارتش روسيه بود كه براي سال آينده بودجه نظامي 696 ميليارد دلاري را پيشنهاد كرد. از قرار معلوم تهديد روسيه راحت ترين و ارزان ترين بهانه يي است كه رئيس جمهوري امريكا مي تواند بدان متوسل شود. نيروي دريايي امريكا از چندين سال پيش در فكر مدرن سازي موشك هاي قاره پيماي «تريدنت 2» مستقر در زيردريايي ها است. نظاميان امريكايي علاوه بر آن تصميم دارند تا سال 2012 تعداد 5045 كلاهك اتمي هنوز فعال را با نمونه هاي جديد آن جايگزين كنند و اين كار بودجه يي بي نهايت هنگفت را مي طلبد. چنين اقدامي در 20 سال گذشته سابقه نداشته است و منتقدان از اساس نسبت به ضرورت چنين برنامه يي ترديد دارند. ساقط كردن يك ماهواره جاسوسي ظاهراً از كنترل خارج شده در ماه فوريه نه تنها در مسكو بلكه در ديگر نقاط جهان نيز اين سوءظن را تقويت كرد كه امريكايي ها هرگز از برنامه هاي خود به خاطر يك «جنگ ستارگان» چشم پوشي نمي كنند.بي ترديد كشوري كه اين روزها خود را تنها ابرقدرت جهان مي بيند، خواهان آن است كه در هر موردي دستش باز و آزاد باشد. امريكا از قرارداد «اي بي ام» به دليل آنكه اين قرارداد استقرار سيستم هاي دفاع موشكي را محدود مي كند، خارج شد. پيمان «استارت1» در سال آينده پايان مي گيرد يعني همان پيماني كه بر اساس آن تعداد اسلحه هاي دوربرد و اتمي محدود مي شد و قرار است در سال 2012 قرارداد جديدي ميان امريكا و روسيه بر سر كاهش پتانسيل دفاعي استراتژيك منعقد شود. پيشنهاد روسيه مبني بر جايگزين شدن يك قرارداد جديد به جاي استارت 1 با هيچ پاسخ و واكنشي از سوي امريكا روبه رو نشده است. بدين ترتيب ديگر هيچ ابزار كنترلي وجود نخواهد داشت و هيچ بازرسي از تاسيسات رقيب انجام نخواهد شد و بار ديگر سوءظن ها افزايش خواهد يافت.منبع؛اشپيگل
چهارشنبه 12 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 357]
-
گوناگون
پربازدیدترینها