واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: وحدت اسلامى و مبارزهبابهائيانازديدگاه امام خميني(ره)
چكيده:
مهمترين خصوصيت مذهبى ايرانيان، داشتن مذهب مستقل شيعه با احكام اجتماعى و عبادى و اخلاقى خاص مىباشد كه مهمترين خصوصيت اجتماعى احكام مذهب تشيع نيز، اهميت دادن به اجتماع مسلمانان است، لذا در آيات بسيارى از قرآن كريم اين اهميت بسيار نمايان مىباشد. در احكام نيز تمام احكام عبادى اسلام نيز با نگاهى اجتماعى قابل تامل مىباشد به همين خاطر اين (با هم بودن مسلمين هم)، مهمترين سد و مانع در اجراى اهداف دشمن شمرده مىشود و در همين راه، به تفرقهافكنى بهوسيله راههاى متعدد پرداخته است. از جمله اختلاف افكنى ميان مسلمين، تاسيس و حمايت از فرقههاى انحرافى مثل بهائيت مىباشد كه در طول تاريخ تاسيس اين فرقه يا اكنون شواهد مقتضى بر وابسته بودن و استعمارى بودن اين فرقه به دولتهايى نظير روسيه و انگليس وجود دارد. در اين ميان امام خميني، قبل و بعد از انقلاب اسلامى ايران با موضعگيرى واحدى در مقابل اين جريان انحرافى به مقابله با آنها پرداخته و خطر آنها را گوشزد كرده است. در اين مقاله تحقيقي، به دليل اين مقابله صريح، با اين فرقه توسط امام خمينى و رهبر معظم انقلاب پرداختهايم.
ضرورت اتحاد در جامعه اسلامى در آيات قرآن
در يك تقسيمبندى كلى آياتى كه با محوريت وحدت و اتحاد در جامعه اسلامى نازل شده است، شامل اين موارد مىباشد:
-1 آياتى كه دستور به اتحاد مىدهد.
-2 آياتى كه از تفرقه در جامعه اسلامى نهى مىكند.
-3 آياتى كه ثمرات و نتايج اتحاد يا تفرقه را بيان مىكند.
-4 احكامى كه جنبه اجتماعى آنها بسيار قوى است و احيانا شرط صحت آن همراهى با جماعت است.
لازم به ذكر است كه چه بسا آياتى كه بيش از 1 مورد در آنها صدق بكند يعنى هم دستور به اتحاد دهد و از تفرقه نهى كند، يا هم حكم و دستور اجتماعى صادر كند و هم ثمره آن را بيان كند و ... اين تقسيمبندى به صرف تمايز و اهميت اين 4 محور مورد بررسى قرار مىگيرد:
-1 آياتى كه دستور به اتحاد مىدهد:
آيه معروف (واعتصموا باشد جميعا و تفرقوا( )1) سرآمد اين سرى آيات قرآن مىباشد. احتمالى كه مفسران در مورد حبل الله دادهاند: قرآن و اسلام و خاندان پيامبر و ائمه معصومين هستند ... كه البته اين رواياتى كه در اين باب وارد شده با هم اختلاف ندارند چه اينكه هرگونه وسيله ارتباط با ذات پاك خداوند است و تمام آنچه كه گفته شده در مفهوم وسيع ارتباط با خدا استفاده مىشود. (2)
دكتر گوستاولوبون در مورد وحدت و برادرى در ميان قبايل كينه توز عرب مىگويد: ... «تا زمان اين حادثه حيرت انگيز يعنى اسلام كه دفعتا نژاد عرب را به لباس جهانگيرى و خلاق معانى به ما نشان داد، هيچ يك از قسمتهاى عربستان نه جزء تاريخ تمدن شمرده مىشد و نه از حيث علم يا مذهب نشانى از آن بود.» (تاريخ تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبون( )3)
نقش اتحاد در بقاى ملتها:
با تمام گفتگوهايى كه در مورد اثر اعجاز آميز اتحاد در پيشرفت اهداف اجتماعى و سربلندى اجتماعات گفته شده است، مىتوان گفت، هنوز اثر واقعى آن، شناخته نشده است. امروز سدهاى عظيمى در نقاط مختلف جهان برپا شده كه مبدا توليد بزرگترين نيروهاى صنعتى است و سرزمينهاى وسيعى را زير پوشش آبيارى و روشنايى خود قرار داده است، اگر درست فكر كنيم مىبينيم اين قدرت عظيم، چيزى جز نتيجه بهم پيوستن قدرتهاى ناچپز دانههاى باران نيست و آنگاه به اهميت اتحاد و كوششهاى دسته جمعى انسانها واقف مىشويم.
در احاديث فراوانى به لزوم و اهميت اين موضوع با عبارت مختلفى بيان شده است مثلا پيامبر فرمودند: (المومن للمومن كالبنيان يشيد بعضه بعضا) يا (المومنون كالنفس الواحده( )4.)
-2 آياتى كه از تفرقه نهى مىكند:
مثلا آيه 105 آل عمران: «ولا تكونوا كالذين تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاء هم البينات و اولئك لهم عذاب عظيم.»(5) اصرار و تاكيد قرآن مجيد در اين (دسته) آيات، درباره اجتناب از تفرقه و نفاق اشاره به اين است كه اين حادثه در آينده، در اجتماع آنها وقوع خواهد يافت، زيرا هر كجا قرآن در ترساندن از چيزى زياد اصرار نموده اشاره بر وقوع و پيدايش آن مىباشد. پيامبر اسلام نيز اين پيشبينى را قبلا كرد و صريحا به مسلمانان خبر دادند كه: (قوم يهود بعد از موسى 71 فرقه شدند و مسيحيان 72 فرقه و امت من بعد از من 73 فرقه خواهند شد.) ظاهرا عدد 70 اشاره بر كثرت است و به اصطلاح عدد كثيرى است نه شمارشي: يعنى در ميان يهود، يك طايفه بر حق بودند طوايف زيادى بر باطل، در ميان مسيحيان نيز، طوايف باطل فزونى گرفتند و حق همچنان در يك طايفه بود و در ميان مسلمانان، اختلافات باز هم فزونى خواهد گرفت... كار به جايى كشيد كه بعضى مسلمانان جان و مال يكديگر را حلال دانستند و حتى به قدرى ميان مسلمانان عداوت و دشمنى ايجاد شده بود كه بعضى حاضر مىشدند به كفار بپيوندند و با برادران دينى خود جنگ كنند... اما عذاب آخرت آن چنان كه خدا در قرآن بيان كرده است، فوقالعاده از اين عذاب هم شديدتر خواهد بود و در انتظار تفرقه اندازان و اختلاف گرايان است. لذا در پايان آيه مىفرمايد: كسانى كه با بودن ادله روشن در دين چنان اختلاف كنند، به عذاب عظيم و دردناكى گرفتار مىگردند (واولئك لهم عذاب عظيم.) بىشك نتيجه فورى اختلاف و نفاق، ذلت و خوارى است و سر ذلت و خوارى هر ملت را در اختلاف و نفاق آنان بايد جستجو كرد. (6)
در آيه 14 سوره شورى مىخوانيم: (و ما تفرقوا الا من بعد ما جاء هم العلم بغيا بينهم( .)7) از آنجا كه يكى از 2 ركن دعوت انبياى (8) اولوالعزم عدم تفرقه در دين است و مطمئنا هم آنها روى اين مسئله تبليغ كردند، اين سوال پيش مىآيد كه سرچشمه اين همه اختلافات مذهبى از كجاست؟
اين آيه چنان بيان مىكند كه: آنها راه تفرقه را پيش نگرفتند مگر بعد از آنكه اتمام حجت بر آنان شد و علم و آگاهى كافى به آنها رسيد و اين تفرقه جويى به خاطر حب دنيا و رياست و ظلم و حسد و عداوت بود. آرى دنيا پرستان ستمگر و حسودان كينهتوز، در برابر آيين يكپارچه انبيا قيام كردند و هر گروهى را به راهى پراكنده نمودند، تا پايههاى رياست خود را تقويت كنند و منافع دنياى خويش را تامين كنند و حسادتها و عداوتهاى خود را با مومنان راستين مكتب انبيا آشكار سازند ولى تمام اينها بعد از اتمام حجت بود.
بدين ترتيب سرچشمه اختلافهاى مذهبي، جهل و بىخبرى نبود، بلكه بغى و ظلم و انحراف از حق و اعمال نظرهاى شخصى بود. (9)
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]