تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 26 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):فريب نماز و روزه مردم را نخوريد، زيرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى كند كه اگر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816014900




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

متهم به قتل و همسر مقتول اتهام رابطه پنهاني را رد كردند پشت پرده قتل دوست قديمي به دست فروشنده موبايل


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: متهم به قتل و همسر مقتول اتهام رابطه پنهاني را رد كردند پشت پرده قتل دوست قديمي به دست فروشنده موبايل
گروه حوادث؛ زن جواني كه متهم است با همدستي مردي شوهرش را به قتل رسانده روز گذشته در جلسه محاكمه اتهام خود را انكار كرد و هم جرمش را عامل بدبختي خود خواند.به گزارش خبرنگار ما، محمدرضا حيدري نماينده دادستان تهران در ابتداي اين جلسه محاكمه كه ديروز برگزار شد در خصوص كيفرخواست گفت؛ 20 دي ماه سال 85 جسد مردي به نام عليرضا در خانه اش پيدا و مشخص شد معصومه همسر عليرضا با مردي به نام بهروز ارتباط دارد و بهروز در زمان نبودن عليرضا به خانه آنها رفت و آمد داشته است.پليس بعد از سرنخ هايي كه به دست آورد معصومه و بهروز را دستگير كرد و هر دو متهم به جرم خود اعتراف كردند. از نظر دادسرا بهروز متهم رديف اول در قتل عليرضا و معصومه متهم به معاونت در قتل است و با توجه به مدارك ارائه شده تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم.پس از اظهارات نماينده دادستان پدر عليرضا به عنوان ولي دم و قيم نوه اش در جايگاه قرار گرفت و براي متهمان تقاضاي صدور حكم قصاص كرد. وي گفت؛ معصومه دخترخاله پسرم بود، من مخالف ازدواج آنها بودم به همين خاطر هم با پسرم اختلاف پيدا كردم و از وقتي كه ازدواج كرد ديگر رفت و آمدي با وي نداشتم، حتي نوه ام را هم نديده بودم. من نمي دانستم پسرم با همسرش اختلاف دارد و با وجود همه اختلاف هايي كه با پسرم داشتم مي خواهم قاتلان پسرم قصاص شوند.در ادامه جلسه دادگاه بهروز متهم رديف اول در جايگاه حضور يافت. وي اتهام قتل را پذيرفت و گفت؛ من در رشته كامپيوتر تحصيل مي كردم و براي تامين هزينه هاي زندگي ام يك سفره خانه سنتي در اسلامشهر داير كرده بودم. من عليرضا را از مدت ها قبل مي شناختم. زماني كه خريد و فروش موبايل مي كردم، يك خط به عليرضا فروخته بودم و هر ماه قسط آن را مي گرفتم. كم كم روابط ما گسترش پيدا كرد، با اينكه معامله به هم خورده بود و عليرضا قسط هايش را نداد و صاحب اصلي موبايل خط را قطع كرد، اما باز هم روابط ما ادامه داشت. من به خانه عليرضا مي رفتم و در آنجا با هم ترياك مي كشيديم. يك شب قبل از حادثه، عليرضا به من تلفن كرد و گفت مقداري ترياك دارد. او سپس مرا براي مصرف مواد دعوت كرد. ما به خرابه يي در نزديكي شهرك واوان رفتيم. من مي خواستم براي روشن كردن منقل از جيبم كاغذ بيرون بياورم كه يك چك پول 500 هزار توماني هم همراه كاغذ از جيبم بيرون آمد. وقتي عليرضا پول را ديد گفت، بابت قسط هايي كه از وي گرفته بودم به او بدهكار هستم و بايد بدهي ام را بپردازم كه ما سر اين موضوع با هم درگير شديم.متهم افزود؛ عليرضا به سمت من مشت و لگد پرت مي كرد و در اين درگيري من يكدفعه به طور كامل بيهوش شدم. چند دقيقه بعد كه به هوش آمدم اصلاً متوجه اطرافم نبودم، از چشمم خون مي آمد و شكاف بزرگي در اطراف آن ايجاد شده بود. به خانه رفتم و چشمم را پانسمان كردم، اما خونريزي چشمم خيلي شديد بود، صبح زود به درمانگاهي رفتم و بعد تصميم گرفتم سراغ عليرضا بروم. هر چند او هر روز صبح زود سركار مي رفت اما قرار بود آن روز براي اجاره كردن مغازه سر يك قرار برود و من كه مي دانستم وي سركار نيست به خانه اش رفتم. همسرش در را باز كرد و من به او گفتم با عليرضا كار دارم اما وي گفت شوهرش در خانه نيست. من حرفش را باور نكردم و به زور وارد منزل شدم همه جا را گشتم اما عليرضا نبود. زن جوان التماس مي كرد و مي گفت با او كاري نداشته باشم. او چاقويي برداشت و من را تهديد كرد.بهروز ادامه داد؛ چاقو را از دستش گرفتم و گفتم با شوهرش كار دارم. در همين حين عليرضا تماس گرفت. من به معصومه گفتم كه حضور مرا به شوهرش اطلاع ندهد. به فاصله دو دقيقه از مكالمه تلفني آنها عليرضا به منزلش بازگشت. من از ترس در كمد مخفي شده بودم، معصومه و عليرضا چند دقيقه يي با هم صحبت كردند و بعد عليرضا به سمت كمد آمد و من را بيرون كشيد. ما با هم درگير شديم، معصومه چند چاقوي ميوه خوري آورد تا شوهرش با آنها مرا بزند اما من مغلوب نمي شدم تا اينكه بار آخر وقتي سرم را از پنجره بيرون بردم و فرياد زدم عليرضا دوباره گردن من را گرفت و در حين درگيري من چاقويي را كه به زمين افتاده بود برداشتم و يك ضربه به او زدم و عليرضا روي زمين افتاد. متهم در ادامه اعترافاتش گفت؛ در همين هنگام يكي از همسايه ها در خانه را زد و من از ترس اينكه مبادا معصومه به همسايه ها بگويد چه اتفاقي افتاده است خودم را از پنجره به بيرون پرت كردم و با اينكه خانه عليرضا در طبقه چهارم بود اما زخمي نشدم و توانستم فرار كنم. مي خواستم از مرز اروميه به تركيه بروم كه شناسايي و دستگير شدم.بعد از اعترافات اين مرد معصومه متهم رديف دوم، در جايگاه حضور يافت. وي اتهام معاونت در قتل را رد كرد و گفت؛ من و شوهرم زندگي خوبي داشتيم و من عاشق او بودم. اگر هم مي خواستم از او جدا شوم طلاق مي گرفتم و لزومي نداشت كه او را بكشم. روز حادثه، بهروز به زور وارد خانه من شد و گفته هاي همسايه ها مبني بر اينكه من با بهروز رابطه داشتم دروغ است. هر بار كه بهروز به خانه ما مي آمد شوهرم مرا داخل اتاقي حبس مي كرد و تا زماني كه او نمي رفت من در اتاق بودم و بهروز را به چهره نمي شناختم. در اين هنگام قاضي دادگاه پرسيد «اگر بهروز به زور وارد خانه تو شده بود چرا فرياد نزدي و كمك نخواستي؟» متهم جوابي به اين سوال نداد و فقط گفت من ترسيده بودم به همين خاطر او را در كمد مخفي كردم.معصومه افزود؛ آنچه همسايه ها در مورد ارتباط من با بهروز گفته اند دروغ است، هر چند من از ترياك كشيدن شوهرم ناراحت بودم اما او را دوست داشتم و هرگز راضي به قتلش نبودم حتي براي نجات او چند ضربه چاقو به بهروز زدم ولي حريفش نشدم. بهروز عامل بدبختي من است. پس از پايان جلسه محاكمه پنج قاضي شعبه 71 براي صدور راي وارد شور شدند.
 يکشنبه 9 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن