تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820841681
مصاحبه: اينترنت در ايران بيش از 10 تصميمگيرنده دارد
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: bahdar12-06-2008, 10:44 PMمديركل روابطعمومي شركت مخابرات ايران: در بحث اينترنت هم مسئلهاي وجود دارد. يكي از اشكالات اساسي ما در مورد اينترنت اين است كه تقاضا بسيار پايينتر از عرضه است. چون تقاضا پايين است سرمايهگذاري در اين عرصه اقتصادي نبوده است. البته ممكن است تصوري پيش بيايد كه اين يك دور بسته است. يعني ما مدام ميگوييم تقاضا نبوده و بازار ميگويد كيفيت مطلوب نبوده است. پس اين دو ديدگاه دائما در اين حلقه تكرار ميشوند. http://itna.ir/archives/images/ppl/zareian.jpg اينترنت در ايران بيش از 10 تصميمگيرنده دارد مهدي مولايي- همشهري روز ۲۷ ارديبهشت با عنوان روز جهاني ارتباطات دور (مخابرات) و جامعه اطلاعاتي نامگذاري شده است. از سال ۲۰۰۵ به پيشنهاد اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي اين روز كه پيش از آن از سوي اتحاديه جهاني مخابرات با نام روز جهاني ارتباطات دور شناخته ميشد به اين عنوان جديد تغيير نام پيدا كرد. هر سال اين روز بهانهاي است كه مباحث مربوط به جامعهاطلاتي و جايگاه كشور ايران در مباحث مرتبط در رسانهها دوباره مطرح شود. براي گفتوگو در مورد جامعهاطلاعاتي با تاكيد بر جنبه فني و زيرساختي شايد مسعود[داوود] زارعيان از مطلعترين افراد باشد. زارعيان از سويي سالهاست مديركل روابطعمومي شركت مخابرات ايران است و از وضعيت زيرساختي ارتباطات كشور آگاهي دارد و از سوي ديگر خود دانشآموخته و مدرس رشته علوم ارتباطات و آشنا با مباحث نظري جامعه اطلاعاتي است. زارعيان همچنين از اعضاي انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي است كه 3 سال پيش در ايران تاسيس شد. • همانطور كه ميدانيد تعاريف متعددي از جامعه اطلاعاتي وجود دارد. يكي از آنها تعريف جامعه اطلاعاتي از بعد فني و فناوري است. بد نيست گفتوگو را با تعريف فني جامعه اطلاعاتي شروع كنيم. به كدام وضعيت فني، جامعه اطلاعاتي گفته ميشود و چه امكانات و ابزارهاي ارتباطي بايد در جامعه فراهم شود؟ قبل از اينكه به سؤال شما پاسخ دهم، بهتر است چند سطري تاريخچه موضوع را مرور كنيم. حدود سال ۱۹۸۵ اتحاديه جهاني مخابرات وقت، كميسيوني را مامور مطالعه در بخش ارتباطات دور كرد. نتيجه آن مطالعات به صورت گزارشي منتشر شد. اين گزارش حاوي دو نكته بود كه مبناي تصميمگيريهاي بعدي شد و امروز آثارش را در جامعه اطلاعاتي ميبينيم. نكته اول اين بود كه توزيع امكانات ارتباطي در دنيا نامتعادل است. يعني در حالي كه در اروپا و آمريكا ضريب نفوذ ۵۰ بود، در آسيا و آفريقا ضريب نفوذ زير يك بود. نكته دوم اين بود كه ارتباطات دور يعني مخابرات و شبكههاي مخابراتي ميتوانند نقش بسيار مؤثري در توسعه اقتصادي اجتماعي كشورها داشته باشند. اين اولين ضربهاي بود كه در مورد بحث جامعه اطلاعاتي وارد شد. خيلي نميخواهم وارد جزئيات تاريخچه شوم. اين داستان ادامه پيدا كرد تا اينكه سال ۱۹۹۴ كلينتون رئيسجمهور وقت آمريكا مسئله را رسما بيان كرد و بحث بزرگراه اطلاعاتي مطرح شد. كلينتون اعلام كرد مبناي توسعه آينده ارتباطات وسائل ارتباطي است. اين قضيه در ژنو (۲۰۰۳) و تونس (۲۰۰۵)دو اجلاس سران درباره جامعه اطلاعاتي بهصورت جدي مطرح شد. در نهايت روز جهاني ارتباطات دور كه سالها به اين نام وجود داشت، به روز جهاني جامعهاطلاعاتي و ارتباطات تغيير نام پيدا كرد. • برسيم به تعريف فني جامعه اطلاعاتي؟ ميتوان از جامعه اطلاعاتي اين تعريف را ارائه داد كه در آن همه آحاد جامعه بدون توجه به رنگ، زبان، نژاد و منطقه جغرافيايي قادر باشند از نقطهاي كه در آن زندگي ميكنند همه كارهاي خودشان را با كمك شبكههاي ارتباطي انجام دهند. در همين تعريف كوتاه چند مفهوم نهفته است. يكي اينكه «كل مردم» اين امكان را داشته باشند. يعني نبايد تبعيض قائل شد. دوم اينكه كساني اعم از اشخاص يا دولتها بايد زيرساختهاي فني را تهيه كنند. نكته سوم اين است كه مردمي ميتوانند از اين امكانات استفاده كنند كه آموزش ديده و توانمند باشند. بنابراين يكي از جنبههاي حياتي جامعه اطلاعاتي بحث زيرساختهاي فني و ارتباطي است. البته زيرساختها بدون ساير عواملي كه اشاره كردم نميتواند عامل توسعه شود. • در حال حاضر وضعيت ايران در اين ميان چطور است؟ تا چه حد زيرساختهاي لازم فراهم شده است؟ در بعد زيرساختي تحليل وضعيت كار سادهاي است. ما با يكسري آمار و ارقام و شاخصهاي كمي سروكار داريم. اين شاخصهاي كمي كاملا وضعيت را تبيين ميكند. در حال حاضر ما حدود ۷۵ هزار كيلومتر فيبرنوري داريم، يعني تقريبا همه شهرهاي كشور با فيبرنوري به هم وصل هستند. در كنار اين فيبر نوري ۲۴ ميليون تلفن ثابت داريم. هر كسي در هر نقطهاي كه به تلفن ثابت وصل است ميتواند به شبكههاي مختلف ارتباطي وصل شود. حدود ۴۰ ميليون تلفن همراه داريم كه البته هنوز بهطور كامل سرويسهاي ارزش افزوده را ارائه نميكنند. در كنار اين وضعيت اضافه كنم كه امروز بسياري از مدارس، دانشگاهها، بانكها و مراكز به شبكههاي ارتباطي پرسرعت متصل هستند. ۱۲ هزار بانك و ۶ هزار مدرسه و دانشگاه در شبكه قرار دارند. بنابراين زيرساختهاي اوليه مناسبي در اين حوزه فراهم شده است. هرچند تفاوت فاحشي وجود دارد بين آنچه در كشور داريم، يعني امكاناتي كه ايجاد كردهايم، با آنچه از آن بهرهبرداري ميشود. در حال حاضر شايد از حدود ۱۶ درصد امكانات ما در بخش اينترنتي بهرهبرداري ميشود. • البته نبايد فراموش كنيم گاهي آمارها گولزننده هستند. اين آماري كه شما ارائه داديد و از نظر كمي قابل توجه است تا چه حدي كيفي است؟ يعني اينترنتي كه در ايران به كاربران ارائه ميشود، داراي سرعت مناسب است كه كاربر بتواند به قول شما بهوسيله آن كارش را از هر كجا كه هست انجام دهد؟ شما بهتر از من ميدانيد كه در دنيا اينترنت اي.دي.اس.ال (ADSL) به تدريج كنار گذاشته ميشود و روشهاي اتصال به اينترنت پيشرفتهتري جاي آن را ميگيرد. ولي در ايران ما تازه داريم اي.دي.اس.ال را ميآوريم و معلوم نيست چند سال طول بكشد اين فناوري فراگير شود. درست است كه گفته ميشود ما مثلا ۲۰ ميليون كاربر اينترنت داريم، ولي اين ۲۰ ميليون چه تعدادشان اينترنت مطلوب در اختيارشان قرار دارد؟ در بخش تلفن همراه هم همين بحث مطرح است. مسئله سرويسهاي ارزش افزوده هنوز در كشور خيلي جدي نيست. يعني ۳۰ ميليون كاربر تلفن همراه در ايران عملا از دستگاههايشان فقط براي ارسال پيامك و صحبت كردن استفاده ميكنند و خيلي خدمات ديگري كه در بيشتر كشورها وجود دارد در ايران در دسترس نيست. حالا واقعا با توجه به اين آمار و ارقام ميشود گفت در كشور وضعيت مناسبي داريم؟ ببينيد بحث زيرساختهاي جامعهاطلاعاتي زماني كامل ميشود كه سازمانها و نهادها بيايند و در مورد كاربريهايش برنامهريزي كنند. در طول تاريخ ما خيلي از فناوريهاي نو را به كشور وارد كردهايم ولي چون نياز مردم و تقاضاي مردم پايين بود فراگير نشد. تلفن همراه وسيلهاي بود كه در مورد آن نياز و تقاضا وجود داشت و اپراتورها وادار بهكار شدند. الان هم اگر اين نياز تسريع شود سرويسهاي ارزش افزوده هم به آن اضافه خواهد شد. توجه داشته باشيد كه دنياي صاحب فناوري هم تنها ۴-۵ سال است كه به سراغ سرويسهاي ارزش افزوده رفته است. يعني در ابتدا در همه دنيا تلفن همراه فقط منتقلكننده صدا بود. در بحث اينترنت هم مسئلهاي وجود دارد. يكي از اشكالات اساسي ما در مورد اينترنت اين است كه تقاضا بسيار پايينتر از عرضه است. چون تقاضا پايين است سرمايهگذاري در اين عرصه اقتصادي نبوده است. البته ممكن است تصوري پيش بيايد كه اين يك دور بسته است. يعني ما مدام ميگوييم تقاضا نبوده و بازار ميگويد كيفيت مطلوب نبوده است. پس اين دو ديدگاه دائما در اين حلقه تكرار ميشوند. • من تصور ميكنم چيزي فراتر از اين 2 مسئله وجود دارد كه اين حلقه بسته را باز ميكند. همان مسئله آموزش يا فرهنگسازي كه به آن اشاره كرديد. بهنظر ميرسد كه اينجا بايد دولت و سياستگذاران تقاضا را به وجود بياورند. يعني وقتي شهروند بداند كه با استفاده از اينترنت ميتواند خيلي از كارهاي روزانهاش را انجام دهد و اين ابزار مفيدي است تقاضامند ميشود. بله. بخش دوم صحبت من هم همين مسئله است. چرا ما چنين تقاضايي را ايجاد نكردهايم؟ براي اينكه ما سازمانهايمان را موظف نكردهايم خدماتشان را آنلاين ارائه دهند. ما بانكها را موظف نكردهايم وقتي كه امكاناتش را دارند، ۸۰ درصد خدماتشان را بهصورت الكترونيكي عرضه كنند. پس در عرصه فرهنگي و فشار بر سازمانها و كساني كه در اين حوزه كار ميكنند ما خوب عمل نكردهايم. من فكر ميكنم در كنار اين دو مسئله يعني آمادگي زيرساختي و فرهنگسازي نكته سومي هم وجود دارد و آن قوانين و مقررات است. يعني شما وقتي وارد حوزه فناوري اطلاعات ميشويد، بايد قوانين و مقررات متناسب با آن را هم تدوين كنيد. من امروز ميدانم اگر چك من گم شد ميتوانم باطلش كنم ولي در شبكههاي آنلاين تكليف مشخص نيست. بنابراين ما بايد در 3 حوزه كار كنيم. من تصور ميكنم اگر فرهنگ عمومي جامعه در اين حوزه افزايش پيدا كند، يعني اگر سازمانها موظف به ارائه خدمات اينترنتي بشوند، اگر مجلس و دولت هم قوانين و آييننامههاي مرتبط با آن را به سرعت تصويب كنند، قطعا سرعت استفاده از اينترنت بالا ميرود. خود من هميشه ميگويم كه ما در ايران ۱۸ ميليون كاربر اينترنت داريم ولي كاربر اينترنت كيفي ما بهمراتب كمتر از اين است. بايد تلاش كنيم اين نوع كاربران را بيشتر كنيم. اگر كاربران كيفي زياد شدند آنوقت ما ميتوانيم بگوييم در جامعه اطلاعاتي جايگاه ويژهاي داريم. يك اشتباهي هم در كشور وجود دارد. خيليها فكر ميكنند فقط مخابرات متولي توسعه دولت الكترونيك است. ببينيد ما در كشور فقط در حوزه اينترنت ۱۰ تا ۱۲ حاكم اينترنت داريم. سازمان تنظيم مقررات، شورايعالي اطلاعرساني، دانشگاهها، مركز فيزيكنظري، صداوسيما، مخابرات و چند نهاد ديگر در اين حوزه مطرح هستند. اما عملا در عرصه كار وقتي وارد ميشويم فقط به مخابرات محدود ميشود. • با اين اوصاف ميتوان گفت در جامعهاطلاعاتي وضعيت چندان مناسبي نداريم. با وجود آمارهايي كه در داخل ارائه ميشود، وقتي نتايج پژوهشها و آمارهاي بينالمللي ارائه ميشود ميبينيم ايران اغلب وضعيت مناسبي ندارد. در شاخصهاي جهاني مثل «ضريب آمادگي الكترونيكي» ايران همواره در انتهاي جدول قرار دارد. يعني آمادگي براي ورود به تجارت الكترونيكي و دنياي ديجيتال در كشور هنوز مطلوب نيست. من ميخواهم بگويم اولا در سالهاي اخير در اين مورد آنچه وظيفه مخابرات بوده انجام شده است. دوم اينكه اگر در اين عرصه تقاضا بالا برود مخابرات هم ارزانتر و هم به سرعت خدمات عرضه ميكند. اما توسعه آي.تي و قرارگرفتن در جامعه اطلاعاتي زماني معنا دارد كه همه بخواهند. اين موضوعي نيست كه فقط به يك سازمان وابسته باشد. ما به هر حال بهعنوان اپراتور عمل ميكنيم. زماني ملت صف كشيدند و تلفن خواستند، به آنها داديم؛ الان ملت درخواست جي.پي.آر.اس (gprs) دارند، مطمئن باشيد دير يا زود به آنها ميدهيم؛ همين ملت اگر درخواست اينترنت كنند، به آنها ميدهيم. البته بهنظر من در سياستگذاريها خطاهايي هم وجود داشته است. مثلا همين كه (ADSL) را كاملا به بخش خصوصي دادند ما را كاملا عقب انداخت. • خب اين ماجرا خودش بحث مفصلي را ميطلبد كه اينروزها هم بسيار مطرح ميشود. يعني بالاخره در چارچوب سياستهاي كلان كشور كه در اين سالها مبتني بر حمايت از خصوصيسازي بوده اين اتفاق افتاده است. حالا مخابرات بعد از مدتها كه از ورود به اين حوزه منع شده بود ميگويد ميخواهد وارد اين حوزه شود. ببينيد 3 سال مخابرات وارد اين حوزه نشد. اي.دي.اس.ال نه تنها در كشور توسعه پيدا نكرد، بلكه در برخي نقاط كشور براي برخي از شركتها تبديل به رانت شد. در حالي كه مخابرات ميتوانست با توجه به گستردگي و امكاناتي كه داشت اين سرويس را در سراسر كشور توسعه دهد. اگر مخابرات وارد ميشد حالا در اين نقطه نبوديم. به قول شما در حالي كه در دنيا يك نسل از اي.دي.اس.ال گذشته است، ما اصلا آن را نداريم و در خانه بنده و شما هم شايد به راحتي نتوانيم تهيه كنيم. • من فكر ميكنم برخي سياستها و حمايتهاي يكطرفه، براي طرف مقابل انحصار ايجاد ميكند. اگر انحصار دولتي بد است، انحصار خصوصي هم بد است. حالا اگر بخش خصوصي كه متعهد شده بود اين كار را انجام دهد و اي.دي.اس.ال را گسترش دهد اين كار را نكرد، ما بايد چكار كنيم؟ كاري نميشود كرد. جز اينكه جامعه عقب ميرود و همان طور كه گفتيد در آمارهاي جهاني جايگاه ايران اينچنين ميشود. بهنظر من ما در كشور حمايت از بخش خصوصي را خوب تعريف نكردهايم. بخش خصوصي از نظر من بخشي است كه پول وارد بازار كند، سرمايهگذاري كند و از طريق سرمايهگذارياش سود كلان هم ببرد. اما بخش خصوصياي كه بخواهد پولش را خارج از كشور سرمايهگذاري كند و درآمدش را از اينجا ببرد، بخش خصوصي نيست. بخش خصوصي بايد پولش را از خارج به داخل كشور بياورد. ببينيد چرا ايرانسل موفق شد؟ براي اينكه ايرانسل نه تنها يك ريال پول از دولت نگرفت، بلكه ماهي ۳۰۰ هزار يورو هم به حساب دولت واريز كرد. ولي بخش خصوصي ما در ماجراي اي.دي.اس.ال نميخواست اين كار را بكند. بسياري از افراد بخش خصوصي ميخواستند با زدن يك اتاق سه در چهار توسعه اي.دي.اس.ال را بهعهده بگيرند! اين شدني نيست و بايد تلاش كنيم سرمايهگذاري در بخش خصوصي را واقعي كنيم. بايد شرايطي فراهم شود كه سرمايهگذاري كه تخصص و دانش و پول دارد؛ پولش را بهجاي اينكه به كار دلالي و واسطهگري ببرد بياورد اينجا. اين قابل احترام است و بايد تسهيلات و امكانات به آن داد. اما ما شركتهاي خصوصي را ميشناسيم كه شركت نيستند. از شركت بودن فقط برگه ثبت شركت را دارند. تازه ميخواهند بيايند و جا و وام و امكانات هم از ما بگيرند. ادامه دارد منبع:ایتنا سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]
-
گوناگون
پربازدیدترینها