واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - آندره بازن / شهرام شکیبا بسمهتعالی حضور محترم برادر ارجمند... مدیر محترم... سلامعلیکم با توجه به اینکه اخیراً کشف شده که فردوسینامی در قریة باژ از توابع توس میزیسته و یک کتابی به نظم، تحت عنوان شاهنامه نوشته که گویا از جهت ملیتگرایی مهم میباشد و حبالوطن نیز از ایمان است. لذا فیلمنامه پیوست که حاصل سالها تحقیق اینجانب در باب کتاب مذکورة میباشد، تقدیم حضور مبارکاثر حضرتعالی و همکاران محترم میگردد. امید که با بذل توجه و عنایت آن مقام منیع، به فتح و اثرگذاری بر این آخرین تپه باقیمانده نائل شده و برگ زرین دیگری بر سایر برگهای زرین اضافه نماییم. امضا اینجانب نامه فوق برای جذب کمک مالی برای ساخت اثر، به همراه فیلمنامه زیر به هجدههزار نهاد فرهنگی، نیمهفرهنگی و غیرفرهنگی دولتی در سرتاسر کشور فرستاده شده است. تخم سی مرغ یا تخم سیمرغ به قلم گهربیز حضرت استاد نوریزاد اعلیالله مقامه فیالدارین با حضور افتخاری داریوش ارجمند در نقش یل ارجمند روز. داخلی. استودیو ایران بقالی هیبت دریانی که به شیوهای خاص در یک استودیوی بزرگ مربعشکل بازسازی شده. هر ضلع این مربع دربرگیرنده بقالی هیبت در یک دورة تاریخی است. برای روشنتر شدن موضوع اضلاع را نامگذاری کرده، شرح هرکدام را مینویسیم. ضلع الف) در این ضلع بقالی هیبت دریانی را در صدر اسلام میبینیم. در جزیرة العرب. ضلع ب) در این ضلع بقالی هیبت دریانی را میبینیم در ایران باستان، نزدیکی مرز توران. ضلع ج) در این ضلع بقالی هیبت دریانی را میبینیم در زمان جنگ ایران و عراق، واقع در خرمشهر. ضلع د) در این ضلع بقالی هیبت دریانی را میبینیم در زمان کنونی، واقع در مرکز تهران. ضلع هـ) در این ضلع Dargani’s Super market را میبینیم، در سال 2008، واقع در محله منهتن نیویورک. [البته برخی از معاندان و کجاندیشان مدعی هستند که مربع باید چهار ضلع داشته باشد و چون مربع فوقالذکر دارای پنج ضلع است، مربع به حساب نمیآید اما اینان نمیدانند که قدرت ما تا چه حد است. لذا ما با دست توانمند متخصصان داخلی کمی گوشة مربعمان را پَخ میکنیم تا دارای پنج ضلع شود و مشت محکمی باشد بر دهان یاوهگویان مزدور مواجببگیر سخنپراکن.] ضلع الف) عنترهبن انسبن میمون خیبری به بقالی هیبت دریانی آمده است. عنترهبن انسبن میمون خیبری: سلام هیبتخان. تخممرغ موجود؟ هیبت: بله، چنتا میخوای؟ عنترهبن انسبن میمون خیبری: شش تا میخواهم. هیبت: همیشه کمتر میخریدی عنتره، مهمان داری؟ عنترهبن انسبن میمون خیبری: نه، ضیافتی در کار نیست. رفقایم در قلعه خیبر محاصره شدهاند من را فرستادهاند تخممرغ بخرم با گوجه که یک املتی بزنیم قوَت بگیریم. فردا جنگ داریم. هیبت: برو بینیم داداش. خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه. ما به خیبری جماعت تخممرغ نمیفروشیم. عنترهبن انسبن میمون خیبری دندان از خشم برهم میساید و دست به قبضه شمشیر میبرد. ضلع ب) یل ارجمند وارد بقالی هیبت دریانی میشود. یل ارجمند: درود بر هیبت. هیبت: درود بر مشتری ارجمند. میشه بپرسم اسم شریفتون چیه؟ یل ارجمند: رستم، فرزند زال، فرزند سام. هیبت: اِ... چه جالب! چقدر شبیه داریوش ارجمندین توی نقش مالکاشتر. یل ارجمند: لطفاً شش تخممرغ بدهید. هیبت: ماشاالله شما با این قد و هیکل باید بیشتر از اینا غذا بخورین. یل ارجمند: واسة خودم نمیخوام. واسة فردوسی میخوام. بندة خدا داره از گشنگی میمیره. این سلطانمحمود پول نمیده که. هیبت: مرگ بر سلطان محمود. یل ارجمند: آری، به راستی که مرگ بر سلطان محمود. ضلع ج) رزمندهای وارد بقالی هیبت میشود. رزمنده: سلام، تخممرغ دارید؟ هیبت: علیکسلام. چنتا تقدیم کنم؟ رزمنده: شیشتا. یکی چنده؟ هیبت: برای شما مجانیه، برادر. بخورین قوی شین، دمار از روزگار صدامیان دربیارین. ضلع د) مرد بیدین به بقالی هیبت وارد میشود. مرد بیدین: سلامن، تخممرغ دارین؟ هیبت: نه شرمنده، تموم شد. مرد بیدین: اِ... چطور؟! شما که نیم ساعت پیش یه کامیون تخممرغ آوردین. هیبت: راستش همهشو فرستادم سر پروژة «چهل سرباز» واسة صبحونهشون. ما الان دو سال و نیمه که روزی یه کامیون تخممرغ در قالب کمکهای مردمی میفرستیم سر صحنة این سریال. فقط همین شیشتا مونده واسة ناهارمون. میخواین شما ببرین منزلتون. مرد بیدین که بسیار خشمگین شده، یقة هیبت را میگیرد. ضلع هـ) چون در این ضلع به انگلیسی حرف میزنند، چیزی نمیفهمیم. فقط میبینیم که یک یانکی یقة هیبت را گرفته و خشمگین به شش تخممرغی که او کنار گذاشته اشاره میکند. ناگهان نور و صدای رعدوبرق به چشم و گوش میرسد. در وسط استودیو دودی سفید و غلیظ چرخ میخورد. در آن میان خانم «ندای آسمانی» با سیم بکسل نامرئی با جدیدترین تروکاژها پایین میآید. خانم ندای آسمانی اینچنین ندا در میدهد: ندای آسمانی: برخیزید و بجوشید و بکوشید که هنگام خیزش و جوشش و کوشش است. دوربین به شدت میچرخد و به طرزی خیلی استعاری همة فضای استودیو لو میرود. خیزش و جوشش و کوشش همهجا را فرا میگیرد. رستم و هیبت دو ترکه سوار اسب میشوند، از ضلع ب به ضلع الف میروند و هیبت را از چنگال عنترهبن انسبن میمون خیبری نجات میدهند. با او به ضلع ج میروند و رزمنده و هیبت را با خود همراه میکنند. بعد همگی به ضلع د میروند و هیبت را از چنگال مرد بیدین نجات میدهند. همه با هم راه میافتند و در ضلع هـ نبرد اصلی را با نمایندة استکبار جهانی که برای شش تخممرغ یقة هیبت را گرفته، آغاز میشود. پیروزی که کامل میشود در هر پنج ضلع مربع، تخممرغها میشکنند و از هرکدام یک مرغ به پرواز درمیآید. مرغها که طبق محاسبات جدول ضربی(30= 5×6) سی مرغ هستند، برفراز استودیو شکل سیمرغ جشنواره فجر را تشکیل میدهند و سرود «ای ایران» پخش میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]