واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : آخرين مقدمات، پيشنيازها و طراحيهاي لازم براي فيلم سينمايي محمد (ص) فراهم ميشود تا مرحله پيش توليد پايان يابد و بهزودي فيلمبرداري آغاز شود. در هفته گذشته، سرپرستهاي گروههاي مختلف فني و هنري بههمراه كارگردان فيلم، در آخرين سفر مرحلهي پيشتوليد، از لوكيشنهاي در نظر گرفتهشده در حوالي بندرلنگه، عسلويه و كرمان بازديد كردند و در هر لوكيشن به ارزيابي نهايي محل و ثبت تصويري موقعيت پرداختند. در پايان اين مجموعه سفرها، جلسهاي با حضور متصديان دپارتمانهاي مختلف فيلم برگزار شد و در اين جلسه كه نزديك به شش ساعت بهطول انجاميد، گروه تهيه و توليد، گروه كارگرداني، گروه فيلمبرداري، گروه طراحي صحنه و گروه جلوههاي ويژه حضور داشتند. به گزارش خبرگزاري فارس،بخش عمدهاي از مباحث اين جلسه مربوط به ايجاد هماهنگي بين اسكات اندرسون (طراح جلوههاي ويژه) با ديگر دپارتمانهاي فيلم بود كه بر اساس بازديد مجدد از لوكيشنها بايد در مشاوره با كارگردان فيلم به تصميمگيري نهايي در مورد شكل قطعي سكانسهاي موردنظر و كيفيت اجراي جلوههاي ويژه در آنها دست مييافتند. اندرسون در پايان سفر ده روزه به ايران، توضيحاتي درباره ويژگيها و شيوه كارش در فيلم محمد (ص) را به روابط عمومي ساخت اين فيلم داد. * بخش مربوط به حركت لشكر ابرهه و حمله ابابيل خيلي عظيم است - در هفته گذشته از لوكيشنهاي مختلف فيلم محمد (ص) بازديد كرديد؛ كدام يك از آنها مهمتر است و كارتان در كدام سكانسها سنگينتر است؟ - در ميان حوادث اصلي فيلم، بخش مربوط به حركت لشكر ابرهه و جمعشدن آدمها پيش از حمله به مكه و حمله پرندهها [ابابيل] خيلي عظيم است؛ همچنين كار دهكده ماهيگيرها براي ما خيلي خيلي بزرگ است، چون كار با آب در هر نوع طراحي جلوههاي ويژه دشوار است؛ هردوي اين سكانسها كار تكنيكي و كار خلاقانه زيادي ميخواهد. درحال حاضر، اين دو سكانس كارهاي اصلي ما هستند و چند تمهيد خلاقانه هم لازم داريم كه هنوز راهش را پيدا نكردهايم كه آنها مربوط به مكانهاي فيزيكي خاصي نيستند و بيشتر مفهومياند و ما هنوز براي آن بخشهاي فيلمنامه راهي پيدا نكردهايم اما چالشهاي هنري به اندازه چالشهاي تكنيكي بزرگ است و ما هم چندتايي چالش هنري داريم. * قرار نيست صحنهاي به فيلم اضافه كنيم كه بخشي از آن نباشد - براي فيلمي مثل محمد (ص) كه يك فيلم تاريخي بزرگ است، قطعاً در مقياس وسيعي از تكنيك سي.جي.آي. استفاده خواهد شد؛ فكر ميكنيد چه قواعدي بايد رعايت شود تا اصالت اين فيلم حفظ شود و از سي.جي.آي. بهشكلي استفاده شود كه باورپذير باشد؟ - به مجيدي گفتم، به همه كارگردانهايي كه تاكنون با آنها كار كردهام هم گفتهام؛ بايد با جلوههاي ويژه همانطور كار كرد كه با بخشهاي ديگر فيلم؛ يعني كارگردانها همان جور كه يك بازيگر را كارگرداني ميكنند، همانجور كه از فيلمبردار يك حركت دوربين را ميخواهند، يا براي نورپردازي فكر ميكنند، همانطور هم بايد به ما بگويند چه ميخواهند و بگذارند خودمان نگران اجراي آن باشيم. ما قرار نيست سبك فيلم را بشكنيم، يعني چيز بزرگ و چشمگيري به آن اضافه كنيم؛ قرار نيست صحنهاي به فيلم اضافه كنيم كه بزرگتر از كل فيلم باشد، به چشم بيايد و بخشي از آن كل نباشد. من بهشدت معتقدم كه فيلم بايد انسجام هنري داشته باشد. اگر بتوان به آن انسجام رسيد، همه چيز طبيعي خواهد بود. ما بايد همان قالبهاي فكري را داشته باشيم كه بر فيلم حاكم است. ما از همه كساني كه روي فيلم كار ميكنند ياد ميگيريم، سعي ميكنيم همان انرژي را به كاري كه ميكنيم منتقل كنيم و از جايگاهي كه هستيم با گروه طراحي صحنه و طراحي توليد و كارگردان و فيلمبردار و بازيگران و طراحي لباس ارتباط برقرار كنيم. جنس كار همه آنها بايد به ما منتقل شود و اگر ما بدون آن اطلاعات كار كنيم، آنوقت با كل فيلم منطبق نميشويم. * سينماي ايران اولين سوالي كه بايد از خودش بپرسد اين است كه به چه هدفي ميخواهد برسد - سينماي ايران سالانه نزديك به 100 فيلم توليد ميكند كه اكثر آنها كمهزينه و ارزان است. به نظر شما، سينماي ما براي رسيدن به كيفيت تكنيكي هاليوود، بايد تكنيكهاي سي.جي.آي. را بياموزد؟ اصلاً براي ما ضروري است وارد اين عرصه شويم؟ - سؤال اصلي اين است كه چهجور داستاني ميخواهيد تعريف كنيد؟ من تعداد محدودي فيلم ايراني ديدهام؛ بيشتر آنها روي آدمها تمركز دارد و روابطشان و سبك روايي عاطفي ظريفي در آنها وجود دارد. آيا صنعت سينماي ايران، صنعتي است كه بهطور معمول ترانسفورمرز بسازد؟ نميدانم! منظورم اين است كه اصلاً دليلي دارد؟ اولين چيزي كه بايد از خودتان بپرسيد اين است كه واقعاً به چه هدفي ميخواهيد برسيد. اگر مسئله اين است كه ميخواهيد توانايي ساختن فيلمهاي عظيمتري را پيدا كنيد كه داستانهاي پيچيدهتري با آدمهاي بيشتري تعريف كنند، فكر ميكنم چيزهايي هست كه ميتوانيد ياد بگيريد. اما اين فقط در مورد سي.جي.آي. نيست؛ سي.جي.آي. فقط يك ابزار ديگر است، چون اگر كارهاي ديگر را درست انجام دهيد، سي.جي.آي. هم جاي متناسب خودش را پيدا ميكند. من معتقدم فيلمي مثل محمد (ص) صنعت سينماي يك كشور را تغيير ميدهد؛ همه تلاش ميكنند از پس چنين كار بزرگي برآيند و بنابراين با اين مقياس بزرگ سازگار ميشوند. ديگران هم نتيجه را ميبينند و مشتاق ميشوند كه كاري عظيمتر از قبل انجام دهند؛ چنين فيلمي بدون توجه به استفاده از سي.جي.آي. يا هر تكنيك ديگري حركت خودش را بهوجود خواهد آورد. - نظر شما درباره آينده گرافيك كامپيوتري چيست و فكر ميكند چه امكانات جديدي در پيشرفتهاي تكنولوژي جلوههاي ويژه نهفته است؟ - پيش از اينها ما ميتوانستيم تماشاگران را با بهوجودآوردن چيزي كه پيش از اين نديدهاند حيرتزده كنيم، اما حالا حتي وقتي چيزي بهوجود ميآوريم كه پيش از اين نديدهاند، آنها بازهم متوقعاند. ما از مرحلهاي گذشتهايم كه در آن جلوههاي ويژه و بهخصوص جلوههاي ديجيتال براي به حيرتانداختن تماشاگران كافي باشد، اما فيلمنامهنويسان هنوز به سطحي از خلاقيت نرسيدهاند كه بتوانند مصالح كافي براي كاري كه ما انجام ميدهيم مهيا كنند. طبيعتاً اين وظيفه كارگردان است كه تصميم بگيرد از چه چيز و در كجا استفاده كند، اما احساس ميكنم كه اكنون در مرحلهي جديدي قرار داريم و سخت است حدسزدن اينكه بعد از اين چه اتفاقي خواهد افتاد. ما خيلي سريعتر و وسيعتر از آنچه حدس زده ميشد پيش رفتهايم. بنابر اين گزارش اسكات اندرسون كه بهخاطر طراحي جلوههاي ويژه فيلم «بيب» در سال 1996 برنده جايزه اسكار شده است، سابقه كار به عنوان طراح جلوههاي ويژه در فيلمهاي ژرفنا (1989)، ترميناتور 2 (1991)، بيب (1995)، مهاجمين سفينه فضايي (1997)، دروازه نهم (1999)، مرد نامرئي (2000)، كاپيتان اسكاي و دنياي فردا (2004)، كينگكنگ (2005)، استخوانهاي دوستداشتني (2009) و ماجراهاي تنتن (2011) را دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]