واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: نه فقط در سینمای ایران، بلكه در سینمای اغلب كشورهای مطرح و صاحب این هنر هم میتوان تأثیر و ردپای بازیگرانی را دنبال كرد كه در زندگی هنریشان هرگز ستاره نبودهاند و آنچنان شهرت و محبوبیت نداشتند و كمتر پیش آمده تا نقش اصلی یك فیلم، سریال یا نمایش را بر عهده داشته باشند، اما در عین حال بازیگران بزرگی به شمار میروند و جامعه هنری به آنها احترام ویژهای میگذارد. نمونه چنین بازیگران هنرمندی را در سینمای جهان میتوان از میان كوین اسپیسی، بن كینگزلی، مورگان فریمن، مایكل كین و اد هریس جست و در میان بازیگران ایرانی به چهرههایی مانند سعید پورصمیمی، رضا بابك، داود فتحعلیبیگی، اسماعیل محمدی، محمدعلی كشاورز و امین تارخ اشاره كرد. امین تارخ در سال 1332 در شیراز به دنیا آمد. او در رشته هنرهای نمایشی تحصیل كرد و در سال 1356 فارغالتحصیل شد. زمان فارغالتحصیلی تارخ نشان میدهد كه او در چه مقطعی فعالیتش را آغاز كرد و بنابراین بیربط نیست كه تارخ را یكی از بازیگران نسل انقلاب به حساب میآورند. سالهای فعالیت او، دورانی بود كه سینمای ایران نیازی به ستاره نداشت و فراتر از این، فیلمهایی كه در آن زمان ساخته میشدند، رویكردشان دقیقا علیه نظام ستارهسالاری سینما در سالهای پیش از انقلاب بود. تارخ تحصیلاتش را در رشته مدیریت امور فرهنگی ادامه داد و سال 1364 مدرك كارشناسی ارشدش را هم گرفت. اما پیش از آن، بازی در سینما را برای نخستین بار در فیلم «مرگ یزدگرد» تجربه كرد. بهرام بیضایی كه فیلم «چریكه تارا» یش دیده نشده بود، فیلم بعدیاش را براساس یكی از متون ارزشمندش كارگردانی كرد. بازیگر نخستش كه معلوم بود پس از «چریكه تارا» بار دیگر سوسن تسلیمی خواهد بود و از قبل مهدی هاشمی نیز كاندیدای نقش آسیابان بود. اما برای نقشهای فرعیتر، بیضایی بار دیگر هنر استعدادیابی خود را به نمایش گذاشت و برای اولین بار از امین تارخ و علیرضا خمسه در 2 نقش بسیار متفاوت بهره گرفت. تارخ در این فیلم ایفاگر نقش یكی از سرداران یزدگرد را بازی میكند كه در پی پادشاه سر از خانه آسیابانی درآورده كه متهم به قتل یزدگرد است. شیوه بیان بازیگران این فیلم و نحوه قرار گرفتنشان در جلوی دوربین، علاوه بر این كه سبك ویژه كارگردان را در میزانسن به نمایش میگذارد، محكی جدی بود برای سنجش عیار بازیگری بازیگران. بازیگران اصلی مانند تسلیمی و هاشمی با درخشششان خاطره خوبی از خود به یادگار گذاشتند و بازیگران نقشهای مكمل نیز در كنار آنان حضوری مؤثر داشتند. سابقه كار تارخ به تئاتر برمیگردد. او در نمایشهایی مانند «اتللو»، «انسان خوب سچوان»، «ارثیه ایرانی»، «الكترا»، «بكت» و «تسلیمشدگان» بازی كرد و پس از آن كه در سینما و تلویزیون به جایگاهی رسید، این هنر را فراموش نكرد. 4 سال پس از فیلم بهرام بیضایی، تارخ در فیلمی به كارگردانی مرحوم جلال مقدم بازی كرد. «چمدان» با بازی عزتالله انتظامی، فیلمی بود كه كارگردان مطرح سینمای ایران و صاحب آثاری چون «پنجره» و «فرار از تله» آن را ساخت. اهمیت این فیلم در كارنامه تارخ این بود كه با آن به سینمای ایران شناسانده شد و از آن پس كارش را جدیتر دنبال كرد. «پرنده كوچك خوشبختی» سومین فیلم تارخ به كارگردانی پوران درخشنده بود. تارخ در این فیلم در كنار هما روستا بازی خوبی از خود به نمایش گذاشت؛ هم نقش محوریتری در این فیلم داشت و هم شایستگیهای خود را برای ایفای نقشهای رئالیستیتر نشان داد. این فیلم خوب به مدد بازیهای روان بازیگرانش، تاكنون بهترین اثر كارگردانش مانده است. تارخ در صحنههای گوناگون این فیلم در نقش پدری نگران كودك بیمارش، بازی خوبی را ارائه كرد. همان سال (1366) در «پاییزان» به كارگردانی رسول صدرعاملی جلوی دوربین رفت. تارخ بازیگر نوجو و جدیدی بود كه در انتخاب فیلمهایش دقت زیادی میكرد. بسیاری از كارگردانانی هم كه امروزه نامشان برای ما آشناست، در آن سالها تجربه چندانی در عرصه فیلمسازی نداشتند و به این ترتیب نسل تازه سینماگران دهه 60 شكل گرفت. «بوعلی سینا» ساخته كیهان رهگذر، فیلمی بود كه در آن تارخ بار دیگر نقشهای تاریخی را تجربه كرد و در این میان نباید از یاد برد كه سریال «سربداران(محمدعلی نجفی) جزو آثار پربیننده آن سالهای تلویزیون بود كه امین تارخ در آن در كنار علی نصیریان و سوسن تسلیمی بازی مؤثری از خود به نمایش گذاشت. پخش گسترده این سریال در سالهایی كه از در و دیوار سریال تلویزیونی و تلهفیلم نمیریخت و با توجه به محدودیت شبكهها و برنامههای تلویزیون، تاثیر زیادی در تثبیت جایگاه تارخ به عنوان بازیگری مطرح داشت. «سربداران» جزو چند سریال برجسته و پرهزینه سالهای پس از انقلاب است كه محبوبیت آن باعث محبوبیت بازیگران و دیگر عواملش نیز شد. از این پس تارخ با دقت بیشتری فیلمهایش را انتخاب كرد و رفتهرفته كارگردانان سرشناس نیز به او تمایل پیدا كردند. یكی از این كارگردانان مسعود كیمیایی بود. كیمیایی سوای بحثهای همیشگی درباره سینمایش و صرفنظر از دیدگاههای هواداران و مخالفان سنتیاش، به تجربه ثابت كرده كه یكی از بهترین كارگردانان سینمای ایران در انتخاب بازیگرانی متناسب با نقشها و نیز یكی از ماهرترین فیلمسازان در بازی گرفتن از آنهاست. نكته مهم درباره او این است كه فیلم «سرب» یكی از آثار شاخص و تحسین شدهاش در سالهای پس از انقلاب به شمار میآید. تارخ به دعوت كیمیایی در «سرب» در كنار مرحوم هادی اسماعیلی، جمشید مشایخی، فریماه فرجامی و... بازی كرد و حاصل كار او، یكی از امیدبخشترین حضورهای جلوی دوربینش در سالهای نخستین فعالیتش بود. هنوز و با گذشت بیش از 20 سال از ساخته شدن این فیلم، چیزهایی برای كشف كردن در آن میتوان پیدا كرد؛ از جمله ظرایف كار امین تارخ. این بازیگر پس از تجربه كار با كیمیایی، یكی دو سالی از سینما دور ماند و به بررسی پیشنهادهایش پرداخت تا این كه «مادر» از راه رسید و تجربه همكاری با یك كارگردان بزرگ دیگر به نام علی حاتمی. «مادر» ستایشنامهای است در منزلت و جایگاه مادر در فرهنگ ایرانی و اسلامی و یكی از گرمترین و محبوبترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران. درست است كه در این فیلم بیش از امین تارخ، نام بازیگران دیگر مانند رقیه چهرهآزاد، محمدعلی كشاورز و اكبر عبدی همواره به میان میآید اما بازیگران فرعیتر آن مانند اكرم محمدی، حمید جبلی، محبوبه بیات و جمشید هاشمپور نیز میدرخشند. تارخ در این فیلم نقش یكی از برادران را بازی میكند كه تحصیلكرده است و برخلاف برادر لمپنش و برادر كوچكتر كه بیمار است، سعی میكند رفتاری خردمندانهتر با دیگران داشته باشد. دوبلوری كه در این فیلم به جای امین تارخ صحبت كرد، خسرو خسروشاهی بود. جستجوگر (محمد متوسلانی) رجعتی دیگر بود به نقشهای تاریخی از جنس «سربداران» و شقایق (مجید قاریزاده) ملودرامی كه همسنگ فیلمهای مهم تارخ نبود. او پس از این 2 فیلم در سال 1370 بار دیگر در فیلمی از علی حاتمی با نام «دلشدگان» جلوی دوربین رفت و بعد از آن شاید برای نخستین بار تجربه بازی در نقشی كمدی را در «مجسمه» آزمود. كارگردان این كمدی ابراهیم وحیدزاده است كه او را به عنوان یك كمدیساز باسابقه میشناسیم كه هنوز هم از پا ننشسته است. «مجسمه»، جزو كمدیهای آبرومند و خوب آن سالها بود. از میان كارگردانان بزرگ، داریوش مهرجویی هم به تارخ توجه نشان داد و نقش مهمی در فیلم ارزشمندش «سارا» به امین تارخ پیشنهاد كرد. تارخ در این فیلم نقش همسر شخصیت اصلی را بازی میكند. تارخ، نیكی كریمی و مرحوم خسرو شكیبایی 3 بازیگر اصلی فیلم بودند كه در این میان نقش كریمی و شكیبایی به نسبت تارخ پررنگتر بود. اما تارخ با بازی در نقشی كه مثبت یا منفی بودن آن چندان واضح نبود، تصویری دقیق از یك مرد ایرانی را به نمایش گذاشت كه همانقدر كه نسبت به زن و زندگیاش حساسیت دارد، به همان میزان هم میتواند بیرحم و بیتفاوت باشد. این شخصیت منبعی بود برای كارگردان تا در اثر تحسین شده دیگرش با نام «لیلا» در طراحی شخصیت مرد اصلی، به آن مراجعه و از آن گرتهبرداری كند. آنها هیچكس را دوست ندارند (جعفر سیمایی)، آرزوی بزرگ (خسرو شجاعی)، توطئه (علی قویتن)، هفتسنگ (عبدالرضا نوابصفوی)، ماه و خورشید (محمدحسین حقیقی)، ساغر (سیروس الوند)، عشق به اضافه دو (رضا كریمی)، پرونده هاوانا (علیرضا رئیسیان) و رئیس (مسعود كیمیایی) دیگر فیلمهای این بازیگر قدیمی سینمای ایران هستند كه هیچ كدام نتوانستند یاد و خاطره نقشهای بزرگ این بازیگر را در سالهای گذشته تكرار كنند. تک محفل دات کام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 788]