واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: درست است که سریال «اغما» سریال موفقی بود ولی لزوما هر سریال مناسبتی به این معنا نیست که سریال موفقی باشد. من ۲-۳ سال کار نکردم و پیشنهاد بازی در کاری را نپذیرفتم و منتظر ماندم... کارگردانهای باهوش دست بازیگر را باز میگذارنداهل شیراز و دانش آموخته رشته هنرهای نمایشی و دارای مدرک کارشناسی ارشد و مدیریت امور فرهنگی است. بعد از ایفای نقش در فیلم «مرگ یزدگرد» با کارگردانهای مطرحی هم چون مسعود کیمیایی، مرحوم علی حاتمی و داریوش مهرجویی کار کرد و نقشهای مهم و تأثیرگذاری را از خود به یادگار گذاشت. «امین تارخ» گزیده و آهسته فعالیت خود را در عالم بازیگری ادامه داد و اکنون استاد بازیگری سینمای ایران است و بازیگرهای مطرح جوانی را از آموزشگاه بازیگری اش معرفی کرده است. او که تجربه بازی در سریال «اغما» در ماه مبارک رمضان سه سال پیش را داشت، امسال در سریال «جراحت» ایفاگر نقش «بزرگ» است.«تارخ» عقیده دارد که باید گزیده، انتخاب شده و کم کار کرد ولی درست کار کرد. او در گفت و گو با خراسان از شکل گیری شخصیت «بزرگ» و ویژگیهای فیلم نامه سخن گفت. آیا بازی در سریال «اغما» تجربه خوب و شیرینی برای شما بود که امسال هم ماه مبارک رمضان بازی در سریال «جراحت» را پذیرفتید؟خیر، من شغلم بازیگری است و اگر فیلم نامه ای خوب با کارگردانی خوب به من پیشنهاد شود پاسخ مثبت میدهم، حضور در کار مناسبتی و غیر مناسبتی برایم فرقی نمیکند. درست است که سریال «اغما» سریال موفقی بود ولی لزوما هر سریال مناسبتی به این معنا نیست که سریال موفقی باشد. من ۲-۳ سال کار نکردم و پیشنهاد بازی در کاری را نپذیرفتم و منتظر ماندم تا یک پیشنهاد خوب برسد. البته طی این مدت پیشنهادهای زیادی داشتم ولی قبول نکردم، زیرا عقیده دارم که باید گزیده، انتخاب شده و کم کار کرد ولی درست کار کرد. در مقطعی بازیگران سینما از بازی در سریالهای مناسبتی هراس داشتند و امتناع میکردند اما اکنون ما شاهد گرایش بازیگران سینما به سمت آثار تلویزیونی هستیم. چه شد که «امین تارخ» بازی در ۲ سریال مناسبتی را پذیرفت؟بازیگر شغلش، بازیگری است و اگر فیلم نامه و کار خوب به او پیشنهاد شود کار میکند، به خصوص در شرایط کنونی سینما و تلویزیون و اصولا در دهه گذشته، تلویزیون بازیگران خود را به سینما و سینما هم بازیگران خود را به تلویزیون قرض داده است یعنی مرز شناخته شده ای بین بازیگران تلویزیون و سینما وجود ندارد و شما بازیگران سینما را در آثار تلویزیونی میبینید و بالعکس بازیگران تلویزیون را در آثار سینمایی میبینید. مهم این است که کار خوب به بازیگر پیشنهاد شود برای بازیگر هم بازی در تلویزیون یا سینما فرقی نمیکند. از طراحی و چگونگی شکل گیری شخصیت «بزرگ» بگویید. این شخصیت به وسیله نویسنده طراحی شده بود، من طبق صحبتهایی که با نویسنده و کارگردان سریال داشتم شخصیت «بزرگ» را شناختم و با یکدیگر به توافق و تفاهم رسیدیم و تصویری مشترک از «بزرگ» داشتیم و تلاش کردیم که این شخصیت در اجرا به آن تصویر ذهنی هر سه، نزدیک شود. «بزرگ»، بزرگ خانواده و میتوان گفت حلال مشکلات همه است. رابطه خیلی نزدیکی با برادرش (اسماعیل) دارد اما به خاطر دخترش (اکرم) زیر سؤال میرود و خودش نمیداند چه کار بکند و به بن بست میخورد چه قدر روی این قضیه کار کردید تا نقش را درآوردید؟شخصیت را فیلم نامه نویس پرداخت و بازیگر اجرا میکند چیزی که راجع به شخصیت «بزرگ» میتوانم بگویم این است که این شخصیت مانند همه قهرمانهای قصههای تراژدی یک سلسله نقاط قوت و یک نقطه ضعف دارد که مثل همه قهرمانهای تراژدی بالاخره آن نقطه ضعفش باعث میشود با یک تراژدی خود را رو به رو ببیند. هنگامیکه بار مسئولیت بر دوش یک نفر بیفتد او به اتاق فکر خانواده تبدیل میشود طبیعی است وقتی این اتفاق برای دخترش میافتد اشتباه بزرگی میکند و یک تراژدی بزرگی را متحمل میشود. در گذشته خانوادههای قدیمی و سنتی احترامها را نگه میداشتند رابطه مادر و فرزندی که در سریال شاهدیم کمتر در اجتماع امروز دیده میشود. آیا شما با ارائه این نوع بازی قصد دارید یک الگو برای جوانان جامعه باشید؟نگه نداشتن حرمتها دلایل متعددی هم چون تداخل فرهنگها، مناسبتهای غلط اجتماعی یا شرایطی که جامعه به آدم تحمیل میکند دارد. مشکلات و معضلات همه دست به دست هم میدهند و باعث میشوند که بعضی از سنتها فراموش و بعضی از اخلاقهای سنتی دستخوش بازی شوند و جای خود را به یک سری مناسبتهایی بدهند که متعلق به فرهنگ ما نیست. من قصد نداشتم معلم اخلاق و الگوی جوانان باشم هنگامیکه فیلم نامه را مطالعه کردم بازی در سریال را پذیرفتم. من حرفهام بازیگری است، معلم اخلاق نیستم. از ظاهر داستان به ویژه جنس نگارش قصه که نام «سعید نعمت ا...» را با خود به همراه دارد میتوان حدس زد که چه حوادثی در راه است. از شیوه نگارش «نعمت ا...» و ویژگیهای فیلم نامه بگویید؟معتقدم «سعید نعمت ا...» نویسنده جوانی از لحاظ سنی است ولی از لحاظ عقل و حرفه ای بودن، پخته و پیر است یعنی انسان گاهی با جملاتی رو به رو میشود که از یک جوان ۳۰ ساله توقع ندارد. به نظر میرسد که تجربه زیادی پشت این جملات خوابیده باشد. طبیعی است که «نعمت ا...» مطالعه زیادی دارد ضمن این که در خانواده ای که در قبال تربیت فرزند خود را مسئول میدانستند، بزرگ شده است و هر آن چه که او دارد در کنار تلاش و زحمات خود از خانواده اش دارد. «نعمت ا...» از آن دست نویسندگانی است که اصولا سر صحنه حاضر میشود. چه قدر این مسئله در بهبود کیفیت کار مؤثر است؟ طبیعی است که حضور او به عنوان نویسنده در کار تأثیر بسیار زیادی داشت زیرا شخصیت را با بازیگر مطابقت میکرد و نظر بازیگر را میپرسید و تغییراتی که برای انتقال بهتر مفاهیم لازم بود را انجام میداد تا شخصیت پخته تر شود. یعنی «نعمت ا...» خیلی انعطاف پذیر بود و اگر جمله ای در دهان نمیچرخید را تغییر میداد و حتی گاهی پیشنهادهایی داده میشد و او روی آنها وقت میگذاشت و کار میکرد. «محمدمهدی عسگرپور» کارگردان خوبی است و «امین تارخ» هم بازیگر خوبی. «عسگرپور» چه قدر دستتان را باز گذاشت تا شخصیت «بزرگ» را بزرگ تر از آن چیزی که هست نشان دهید؟ کارگردانهایی که باهوش و فهمیده هستند اصولا دست بازیگر را باز میگذارند و علاوه بر آن جو و فضای اعتماد به نفسی را در کار برای بازیگر به وجود میآورند و اجازه میدهند تا بازیگر کار خود را بکند و او بیشتر نظارت، تصحیح و روتوش میکند و اگر بازیگر راه خود را غلط برود راهنماییهای لازم را انجام میدهد. عسگرپور از آن دست کارگردانهایی نیست که بگوید فقط آن چه که من میگویم باید اجرا شود و لاغیر. به طور معمول کارگردانهایی که یک طرفه کار میکنند و به هیچ عنوان بازیگر را در شکل گرفتن نقش دخیل نمیکنند، بازی را میبازند به همین دلیل بازیگر بالاخره یک نقش را بازی و ارائه میکند اما نه متعلق به خود و نه متعلق به کارگردان است و یک فیلم بی هویتی ساخته میشود که هیچ کس دوستش ندارد. ترکیب خوب بازیگران چه قدر باعث شده که این سریال موفق شود؟ طبیعی است که هرچه سریال، بازیگران خوب و حرفه ای تر داشته باشد نتیجه کار هم بهتر میشود. نظرتان درباره بازی جوانانی که نقش امیرحافظ (یاسر جعفری) و اکرم (مهدخت مهدوی فر) را بازی کردهاند چیست؟به نظرم «یاسر جعفری» جزو بازیگران خوب آینده است و آینده خوبی برایش پیش بینی میکنم خانم «مهدوی فر» هم با اندکی دقت و وسواس بیشتر به طور حتم در آینده بازیگر خوبی میتواند شود. سریالهای امسال نشان میدهند که از خط قرمزها عبور کرده اند. فکر میکنید خط قرمزها در تلویزیون کم شده، یا به خاطر این که سریال مناسبتی ماه مبارک رمضان است حساسیت تلویزیون روی این مسئله کمتر شده است؟به نظر تلویزیون تصمیم گرفته وارد مقولاتی شود که تاکنون مطرح نکرده است و جای قدردانی دارد و نمیتوان ایراد گرفت که چرا وارد مسائلی شده که در گذشته مطرح نمیشد. طرح موضوع سریال «جراحت» برای بیننده ملموس است و به تصویر کشیدن خط قرمزها برای بیننده جذاب و دیدنی است. نظر مخاطب درباره سریال چیست؟در برخوردهایی که با مردم خیابان و دوستان داشتم همگی نظرها مثبت بوده است. هم چنین تماسهای تلفنی و پیامکهایی که دریافت میکنم نشان میدهد که دوستان رضایت دارند. خبرهایی هم که از سریال روی سایتها و خبرگزاریها میرود معلوم است که مردم استقبال خوبی کرده اند. امیدوارم تا پایان هم این اتفاق بیفتد و همه راضی باشند. بعد از فشردگی ۵ ماه اخیر چه برنامه ای دارید؟ در حال حاضر پیشنهادهای کاری زیادی دارم، انواع و اقسام فیلم نامهها به دستم رسیده است اما انتخاب خاصی نکرده ام و هیچ کدام قطعی نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 452]