محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827861731
به مناسبت گراميداشت روز زن نيم نگاهي به ساختار شخصيتي و اجتماعي زن مسلمان
واضح آرشیو وب فارسی:موج: به مناسبت گراميداشت روز زن نيم نگاهي به ساختار شخصيتي و اجتماعي زن مسلمان
خبرگزاري موج - گروه اقتصاد فرهنگ .
مريم السادات حسيني
زن در نگاه اسلام شخصيتي والا و تاثير گذار است كه مي تواند با مديريتي خاص خانواده را به سعادت رساند اينك و درآستانه روز زن نيم نگاهي به ديدگاه اسلام در مورد زنان از نظرتان مي گذرد.
استاد مطهري در جهت تفكر اسلامي مربوط به زن و بيان نظرات ديگران مي نويسد : « به نظر ما بحث در اينگونه مسائل در اجتماع حاضر بسيار ضرورت دارد نه تنها از آن جهت كه افكار فلاسفه و منكرين معروف و مشهور را به خود جلب كرده است بلكه از آن نظر كه اين افكار در ميان طبقه جوان در حال پيشرفت و توسعه است ممكن است شخصيت و شهرت صاحبان اين افكار آنها را تحت تاثير خود قرار دهد و عقيده پيدا كنند كه اين سخنان صد در صد مطابق با منطق است . » در جايي ديگر مي فرمايد : « بدبختانه ما ضرر افكار قديم غربيها با همة ضعيف بودن وسائل ارتباطي ميان اقوام و ملل ، مصون نمانديم و كم و بيش در ميان ما رخنه كرده اما افكار جديدشان در اوضاع و احوال حاضر سيل آسا بسوي ما روان است ». ايشان براي روشن ساختن مسير مباحث در حقوق زن نظري به سير آن در اروپا داشته و مي گويند : « در همه نهضتهاي اجتماعي غرب از قرن هفدهم تا قرن حاضر محور اصلي دو چيز بود . آزادي و تساوي نظر به اينكه نهضت حقوق زن در غرب دنباله ساير نهضت ها بود به علاوه تاريخ حقوق زن در اروپا از نظر آزاديها و برابريها فوق العاده مرارتبار بود در اين مورد نيز جز در مورد آزادي و تساوي سخن نرفت ». استاد مي نويسد : « زن غربي تا اوايل قرن بيستم از ساده ترين و پيش پا افتاده ترين حقوق محروم بوده است و تنها در اوايل قرن بيستم بود كه مردم مغرب زمين به فكر جبران مافات افتادند و چون اين نهضت دنباله نهضت هاي ديگر در زمينه آزادي و تساوي بود همه معجزه ها را از معني اين كلمه خواستند .» ايشان در ادامة رابطه حقوق زن در اروپا و نهضت حقوق بشر را چنين بيان مي كند : « پيشگامان اين نهضت ، آزادي زن و تساوي حقوق او را با مرد مكمل و متمم نهضت حقوق بشر كه از قرن هفدهم عنوان شده بود داشتند و مدعي شدند كه بدون تامين آزادي زن و تساوي حقوق او با مرد ، سخن از آزادي و حقوق بشر بي معناست . » استاد شهيد در نقد اين تفكر مي نويسد : «تساوي حقوق يك مطلب است و تشابه حقوق مطلب ديگر . برابري حقوق زن و مرد از نظر ارزشهاي مادي و معنوي يك چيز است همانندي و همشكلي و همساني چيز ديگر ، در اين نهضت عمداً يا سهواً تساوي به جاي تشابه بكار رفت و برابري با همانندي يكي شمرده شد .» ايشان در تبيين نظريه صحيح در كتاب پيرامون جمهوري اسلامي مي گويند : « زن و مرد هر دو انسانند و در انسانيت متساوي و مشابه يعني در آنچه به انسان مربوط مي شود برابر و همانند يكديگرند ولي در عين حال مرد انسان مذكر است و زن انسان مونث . در خود طبيعت ميان مرد و زن تفاوتهايي هست زن چيزهايي از احساسات ، عواطف ، طرز فكر ، طرز برداشتها ، توانائيها ، استعدادهاي بدني دارد كه مرد فاقد آن است . ما نبايد تحت تاثير فرنگيها اختلافات و تفاوتهايي كه ميان زن و مرد هست كه دست خلقت و دست خدا گذاشته است براي اينكه اين دو مكمل يكديگر باشند ناديده بگيريم . » و مي فرمايند كه بدبختي هاي قديم غالباً معلول اين است كه زن بودن زن به فراموشي سپرده شده بود و بدبخت هاي جديد آن است كه زن ، موقع طبيعي و فطريش تقاضاهاي غريزيش استعدادهاي ويژه اش به فراموشي سپرده شده است . قرآن كريم به اتفاق دوست و دشمن احياء كننده حقوق زن است مخالفان لااقل اين اندازه اعتراف دارند كه قرآن در عصر نزولش گامهاي بلندي به سود زن و حقوق انساني او برداشت ولي قرآن هرگز به نام احياي زن به عنوان شريك مرد و به عنوان انسان در انسانيت و حقوق انساني زن بودن زن و مرد بودن مرد را به فراموشي نسپرد » متاسفانه غرض ورزاني كه به غلط خود را روشنفكر معرفي مي كنند از اسلام چيزي نمي دانند با فلسفه اجتماعي اسلام آسنا نيستند . آنان مسائل زنان را براساس انسان شناسي غربي كه ناشي از جهان بيني غربي است تحليل مي كنند استاد در تحليل نظريات آنان ( نه كساني كه حقيقتاً در مورد حقوق اسلامي شبهاتي دارند و در پي شناخت حقيقتند ) علت العلل را هواسهاي آنان دانسته مي گويند : « امروزه ثابت شده است كه احساسات منحرف احيانا ً به طرز مرموزي بر دستگاه ادراكي بشر فرمان مي راند و مستبدانه حكومت مي كند و دستگاه ادراكي ناآگاهانه فرمانهاي آن را اجرا مي كند » استاد در پاسخ به ايراد كنندگان حجاب اسلامي مي گويند : « آنچه موجب فلج كردن زن و حبس استعدادهاي اوست حجاب به صورت زنداني كردن زن و محروم ساختن او از فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي است و در اسلام چنين چيزي وجود ندارد . » استاد با هوشياري تمام مي نويسند : « بدون شك برهنگي بيماري عصر ماست و دير يا زود اين پديده به عنوان يك بيماري شناخته خواهد شد فرضاً ما كوركورانه از غرب تقليد كنيم خود پيشتازان غربي ماهيت اين پديده را اعلام خواهند كرد ولي اگر به انتظار آنها بنشينيم مي ترسم خيلي دير شده باشد .» امام(ره) به گوشهاي شنوا هشدار مي دهد : « سراط مستقيم باريك است اندكي به نام عفت و عصمت و پاكي زن را بكشانيم به گوشه صندوقخانه ها پرت شده ايم يك ذره به نام دخالت خانمها در اجتماعات و فعاليتها حريم را بشكنيم نيز از آن طرف افتاده ايم . شركت ملازم با اختلاط نيست . » استاد نكته تاريخي را ذكر كرده اند : « در تاريخ اندلس اسلامي ، يعني اسپانياي فعلي مي خوانيم نقشه اي كه مسيحيان براي تصرف اندلس و بيرن كشيدن از دست مسلمين كشيدند اين بود كه به صورت دوستي و خدمت وسائل عياشي براي آنها فراهم كردند باغها و بوستانها وقف ساختن شراب و .... نوشيدن مسلمين شد دختران زيبا و طناز در خيابانها به دلربائي و عاشق سازي پرداختند ، سرگرميهاي شهواني از هر جهت فراهم شد روح ايمان و جوانمردي مرد . پس از اين جريان بود كه توانستند مسلمانان را از دم تيغ بگذرانند . استعمار غرب نيز اين برنامه را در قرون اخير بصورت دقيق در كشورهاي اسلامي اجرا كرد .
زن , حامل يك امانت انساني
زن به عنوان يك صاحب عفت , حامل يك امانت بزرگ انساني است نه داراي يك امر شخصي كه اگر از آن بگذرد از شخص خودش گذشته. اگر بگذرد به يك امانت انساني خيانت كرده است مرد هم بايد عفيف باشد زن هم بايد عفيف ولي مي دانيم كه اگر دنيا را هم از نام شادي حقوق زن و مرد پر كنند تشابه زن و مرد را كسي نمي تواند درست كند و در اينكه زن و مرد دو جنسي هستند در برخي امور انساني با يكديگر مشترك هستند و برخي ديگر از نظر كيفي با يكديگر اختلاف دارند تردي نيست . لهذا عفت زن يك امري است كه مورد تجاوز مرد قرار مي گيرد ولي عقت مرد هيچ وقت مورد تجاوز زن قرار نمي گيرد . ما در دنياي امروز هم در اروپا و امريكا نيز نشنيده ايم كه يك وقت بنويسند فلان مرد مورد تجاوز فلان زن قرار گرفت اساسا وضع زن و مرد متفاوت است زن هيچوقت نمي تواند در چهره يك متجاوز به عفت مرد ظاهر شود اين مرد است كه مي تواند متجاوز به عفت زن باشد هميشه شما مي بينيد دو تا پسر جلوي يك دبيرستان دخترانه را مي گيرند صد تا دختر را اذيت مي كنند ولي آيا تا به حال ديده ايد امكان چنين چيزي هست كه چند تا دختر بيايند جلوي دبيرستان پسرانه مزاحم پسرها شوند . مزاحمت در امر عفاف هميشه از طرف مرد است و اين زن هست كه در درجه اول بايد حافظ و نگهبان اين امانت اجتماعي و اخلاقي و انساني باشد . در نهج البلاغه جمله اي هست كه ممكن است همين جمله را كسي طرح بكند مي فرمايد : خِيارُ خِصالِ النِّساءِ شِرارُ خِصالِ الرِّجال . بهترين خصلتها و خوبيهاي زنان همان بدترين خصلتهاي مردان است يعني چيزهايي كه براي زن بهترين خصلت است براي مرد بدترين خصلت است سه چيز ذكر مي كند : اَلزَّهوُ ( تكبير ) وَالجُبنُ ( جبان بودن , ترسو بودن ) والبُخلُ ( بخيل و ممسك ) . مي دانيم كه تكبر يك خلق بسيار بد معرفي شده است حتي از نظر رواني يك نوع بيماري رواني تلقي مي شود جبن و ترس هم معلوم است ضعف و ناتواني است بخل و امساك هم كه پول دوستي و مال دوستي است اينها كه براي مرد بدترين خلق و خويهاست در نهج البلاغه مي گويد بهترين خلق و خوي زن است بايد اين خلقها را داشته باشد بعد حضرت توضيحي مي دهند كه اين توضيح مشكل را حل مي كند . زن وقتي كه متكبر باشد مرد بيگانه را به خود راه نمي دهد به عبارت ديگر ميان خود و مرد بيگانه حريم و حور باش ايجاد مي كند اگر ممسك باشد مال خود و شوهر را نگهداري مي كند و اگر ترسو و جبال باشد از هر حادثه اي كه پيش مي آيد كنار مي كشد و احتياط مي كند . التَكبَّر مَعَ المُتَكبِّر عبادهٌ با متكبر تكبر كردن عبادت است . لم تُمَكن من نَفسِها : نمي گويد كه زن خوب است متبكر باشد مطلقا حتي با زنان ديگر نه زن با زنان ديگر نبايد متكبر باشد . با محارم خودش نبايد متكبر باشد انسان هم كه دوجور خلق و خو نمي تواند داشته باشد آدم يا متكبر است يا با متكبر نيست اين حديث مي گويد زن در مقابل مرد نامحرم رفتارش متكبرانه باشد البته زَهو كه اينجا آمده با كلمه « تكبر » كمي فرق دارد : يعني رفتارش بزرگ منشاء باشد . آن تواضع و فروتنيهايي كه يك مرد در مقابل مرد ديگر با يك زن در مقابل زن ديگر يا زن مقابل يك مرد محرم از خود نشان مي دهد براي زن شايسته نيست كه در مقابل مرد نامحرم از خود نشان دهد اينهمه خودش را كوچك كند زن مقابل مرد نامحرم بايد خودش را بگيرد اگر زن با يك مرد نامحرم اينطور رفتار بكند آن نامحرم هميشه ميان خودش و آن زن يك حريم و يك دور باش قائل مي شود پس از اين تكبر مربوط به رفتار شد نه مربوط به خلق . اگر زن اينجور باشد مرد نامحرم را برخود متمكن نمي كند اسلام به طور كلي مي خواهد حريمي هم عملي مثل آنچه كه در مورد پوشش گفته است هم اخلاقي مثل آنچه كه در اين موارد مي گويد – ميان مرد و زن نامحرم وجود داشته باشد و اين حريم جلوي آن اشغالي را كه خطر آن هميشه وجود داشته و دارد مي گيرد .
اما مسئله جبن . مسئله جبن نيز اينجا ناظر به مسئله عفاف زن است نه مسئله جبن و شجاعت مطلقا شجاعت به عنوان خلق روحي كه به اصطلاح معروف يعني قوت قلب داشتن نترس بودن و خود را نباختن در مقابل ديگران . براي مرد ممدوح است براي زن هم ممدوح است هيچ وقت اسلام نمي گويد كه مرد خوب است شجاع و قوي القلب باشد ولي زن خوب است ترسو باشد به چه دليل اولا آنچه ما در باب مدح شجاعت و مذمت جبن داريم كه زياد است اختصاص به زن و مرد ندارد هم در مورد مرد است مه در مورد زن ثانيا سيره زنان مسلمين اين است كه شجاع باشند زنان شجاع مسلمين مورد تمجيد بوده اند چون شجاعت يعني نترس بودن و باك نداشتن اينكه انسان در مقابل خطر كه قرار مي گيرد فكر جان و مال او را نترساند و عقب نشيني نكند فداكار باشد از جان مالش در مقابل دشمن بگذرد . اين حديث هم كه فقط زن را توصيه مي كند كه رفتارش جبانانه باشد نمي گويد زن در مقابل زن و زن در مقابل شوهر زن در مقابل محرم خويش و زن در غير مسئله عفت بلكه مي گويد زن در مقابل مرد بيگانه و در مسئله خاص مربوط به عفت . براي يك زن اين شجاعت نيست كه بگويد : من تنها مي روم ميان خيلي مردها و هيچ طور هم نمي شود من شجاع هستم و نمي ترسم شجاع آن است كه در جاي فداكاري نترسد يعني اگر امانت را از او گرفتند چگونه فداكاري كردم ولي اگر عفت را از تو گرفتند فداكاري نكرده اي به امانت خيانت كرده اي بنابراين مسئله جبن در اينجا اميرالمومنين توصيه مي كند كه زن بايد محتاط باشد يعني بايد رفتارش جبانانه باشد آن هم نه در مطلق مسائل نه در مورد خطر جان نه در مورد خطر مال نه در مورد حيثيت اجتماعي , بلكه در موردي كه عفت در معرض خطر قرار مي گيرد اين توصيه به احتياط كاري زن است . مقصود از بخل در اين حديث بخل در مال فردي و شخصي نيست زن امانتدار مال شوهر است زن در خانه داري نبايد دست به باد باشد سخاوتمندي در داخل خانواده از جيب حاتم بخشيدن است خصوصا كه در نظام اسلامي مرد درآمد دارد زن بايد مدير داخله خانواده باشد طبعا اينطور است كه آن كسي كه زحمت در آوردن پول را نكشيده ارزش پول را هم آنقدرها درك نمي كند زن از نظر مال مشتركي كه در خانه هست امانتدار است اگر براي يك ريال هم حساب بكند از پيش خود نبخشد اين كار او را ممدوح مي كند .
تساوي يا تشابه ؟
آنچه از نظر اسلام مطرح است اين است كه زن و مرد به دليل اينكه يكي زن است و ديگري مرد در جهات زيادي مشابه يكديگر نيستند جهان براي آنها يكجور نيست خلقت و طبيعت آنها را يكنواخت نخواسته است و همين جهت ايجاب مي كند كه از لحاظ بسياري از حقوق و تكاليف و مجازاتها وضع مشابهي نداشته باشند آنچه مسلم است اين است كه اسلام حقوق يك جور و يكنواختي براي زن و مرد قائل نيست اسلام اصل مساوات را درباره ي زن و مرد نيز رعايت كرده است اسلام با تساوي حقوق زن و مرد مخالف نيست با تشابه حقوق آنها مخالف است . تفاوتي كه ميان اسلام و سيستمهاي غربي وجود دارد در اينجاست . آنچه اكنون در كشور ما ميان طرفداران حقوق اسلامي از يك طرف و طرفداران پيروي از سيستمهاي غربي از طرف ديگر مطرح است مساله وحدت و تشابه حقوق زن و مرد است نه تساوي حقوق آنها .
قرآن و استقلال اقتصادي زن ؟
اسلام در هزار و چهارصد سال پيش اين قانون را گذاراند و گفت « مردان را از آنچه كسب مي كنند و به دست مي آورند بهره اي است و زنان را از آنچه كسب مي كند و به دست مي آورند بهره است درآيه ديگر فرمود « مردان را از مالي كه پدر و مادر يا خويشاوندان بعد از مردن خود باقي مي گذارند بهره اي است و زنان را هم از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود باقي مي گذارند بهره اي است اين آيه حق ارشا بردن زن را تثبيت مي كند قرآن كريم سيزده قرن از اروپا به زن استقلال اقتصادي داد . اولا انگيزه كه سبب شد اسلام به زن استقلال اقتصادي بدهد جز جنبه هاي انساني و عدالت دوستي و الهي اسلام نبوده در حالي كه در اروپا مطامي از قبيل مطامع كارخانه داران انگلستان وجود نداشت كه به خاطر پر كردن شكم خود اين قانون را گذاردند . ثانيا اسلام به زن استقلال اقتصادي داد اما به قول ويل دورانت خانه براندازي نكرد اساس خانواده را متزلزل نكرد زنان را عليه شوهران و دختران را عليه پدران به تمرد و عصيان وادار نكرد اسلام با اين دو آيه انقلاب عظيم اجتماعي به وجود آورد اما آرام و بي ضرر ثالثا آنچه دنياي غرب كرد اين بود كه به قول ويل دورانت زن را از بندگي و جان كندن در خانه رهانيد گرفتار بندگي و جان كندن در مغازه و كارخانه كرد يعني اروپا غل زنجيري از دست و پاي زن باز كرد و غل و زنجير ديگري كه كمتر از اولي نبود به دست و پاي او بست اما اسلام زن را از بندگي و بردگي در خانه , مزارع رهانيد با الزام مرد به تامين بودجه خانوادگي هر نوع الزام و اجباري را از دوش زن براي تامين مخارج زندگي خود و خانواده برداشت زن از نظر اسلام در عين اينكه حق دارد طبق غريزه انساني به تحصيل و ثروت حفظ و افزايش آن بپردازد . طوري نيست كه جبرزندگي , او را تحت فشار قرار دهد و غرور و جمال و زيبايي را كه هميشه با اطمينان خاطر همراه وي باشد از او بگيرد . غرب پرستان آنگاه كه مي خواهند به نام حمايت زن از اين قانون انتقاد كنند مي گويند فلسفه نفقه اين است كه مرد خود را مالك زن مي داند و او را به خدمت خود مي گمارد اما حقيقت اين است اسلام نخواسته به نفع زن و عليه مرد و يا به نفع مرد و عليه زن قانوني وضع كند اسلام سعادت زن و مرد و فرزندانشان را در نظر گرفته است .
يکشنبه 2 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 436]
-
گوناگون
پربازدیدترینها