واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آنچه با خواندن چند شعر اول این دفتر به ذهن خطور میكند، محتوای نامتعارف اشعار است كه نوعی رویكرد فلسفی به زندگی و تحولات پیرامون آن دارند. این موضوع باعث میشود كه... دفتری برای مخاطب خاص شعر شعر جوان ایران فراز و نشیب زیادی را پیموده و دارد آرام آرام به ثباتی دستهبندی شده از منظر قالب میرسد. تنوع قالبها، مضامین و سبكهای مختلف شعری در زمانی باعث شد كه نوگرایی به دیده تشكیك نگریسته شود. بسیاری از شاعرنمایان از این آب گلآلود، ماهی گرفتند و با انتشار نوشتههای خود، در قالبهای كلاسیك و نو، شاعر بودن خود را اعلان عمومی كردند در حالی كه هنوز به تعریف درستی از شعر نرسیده بودند. شكر پروردگار قلم، امروز خوانندگان ایرانی به یك ثبات رسیدهاند كه هر متنی را به عنوان شعر نپذیرند و همین موضوع عرضه و تقاضای بازار كتابهای شعر را دارد تنظیم میكند. نمایشگاه امسال شاهد عرضه كتابهایی تازه از شاعران جوان بود. «كسی به درخت ایست داده» مجموعه شعری از پریسا كشاورز حمید است كه 64 شعر سپید بر ای مخاطبان دارد. آنچه با خواندن چند شعر اول این دفتر به ذهن خطور میكند، محتوای نامتعارف اشعار است كه نوعی رویكرد فلسفی به زندگی و تحولات پیرامون آن دارند. این موضوع باعث میشود كه كتاب، مخاطب خاصی داشته باشد كه به این نوع مضامین علاقهمند است. برای مثال در صفحه 34 كتاب میخوانی: كسی به درخت فرمان ایست داده!/ جنگل تكان نمیخورد/ رگباری از ذهنم گذشت/ درخت شدم/ ایستادم... از منظر واقعگرایانه، درخت بیحركت است و جنگل نیز، بنابراین حركت نمیكند كه بخواهد بایستد اما از آنجا كه رویكرد مضامین موجود نوعی فضای ذهنی ذن نشسته را تداعی میكند و با محتوای هایكو، قرابت زیادی دارد، طبیعی به نظر میرسد. اگرچه زمان افعال از حال به گذشته تبدیل میشوند كه آن را هم باید به حساب همان مضمون گذاشت وگرنه شكستن زمان افعال به این صورت در شعر رئال فینفسه غلط است. برخی از اشعار نیز به شدت نمادین هستند و خواننده باید اطلاعات خاصی داشته باشد تا به كنه مفهوم پی ببرند و این موضوع نیز درصد خالص و محدود بودن مخاطب را به قدر زیادی شدت میدهد. برای مثال در صفحه 44 میخوانیم: اضافه نشو مزاحم!/ مستطیل به من گفت/ من اما به علاوهام/ منظرهای پر از رنگ... یا در صفحه 11 آمده است: حلقه را در میآورم/ دروازههای گوشم پیداست / و حلزونی محزون هنوز/ سلسلهات را/ میجنباند... در برخی از اشعار اما، مفاهیم وضوح خوبی دارند و قابل فهمترند. مضامین این اشعار از فراوانی، گستردگی و دسترسی ذهنی بیشتری بهره میبرند كه درصد همذاتپنداری را در مخاطب بالا میبرد. شعر صفحه 51 از این دست است: از من صدای خش خش میآید/ راه میرود در من كسی/ كه قدم میزند انگار/ روی انبوهی از پاییز برخی از اشعار نیز به كاریكلماتور نزدیكند. دقت كنید به صفحه 67: زخمهایش بهتر است؛ هواپیما/ باندها را باز كنید نكته دیگری كه بد نیست مورد توجه همه شاعران قرار گیرد، انتخاب واژهها با معنای مرتبط است كه در برخی از اشعار این كتاب توجه كمتری به آن شده. شعر زیبای صفحه 17 را بخوانید: آبی كه نخوردی/ از چشم رقیه افتاد/ آن زمان كه دستهایت/ با مشك/ بیعت نكرد همانطور كه مشاهده میكنید، اگر جای كلمه دستهایت، لبهایت آورده میشد، بیعت و مشك از لحاظ معنایی بار مثبتتری پیدا میكردند در حالی كه واژه دست نوعی تعارض بین مشك و دست را نشان میدهد. به احتمال، منظور شاعر كوتاهی دست از مشك بوده اما اینجا بیعت مفهوم متضاد ایجاد میكند و آن وقت باید آن را عوض كرد. برای مثال جای آن «لمس» آورد كه زیبایی كار را به شدت كاهش میدهد. در مجموع «كسی به درخت ایست داده» دفتری با اشعار سپید و مفاهیم ساده زندگی با ساختاری پیچیده است كه به احتمال زیاد، توجه خوانندگان خاص دنیای شعر را جلب خواهد كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 700]