تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):روزه‏دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه‏اش به چه كارش خواهد آمد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819051207




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهی به فیلم «خاطره» ساخته نادر طریقت


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سینمای ما- رضا حسینی: «خاطره» فيلم خوبي نيست و اشكالات ريز و درشتش از عنوان و فيلم‌نامه آن گرفته تا پرداخت و فضاسازي اثر ادامه دارد. «خاطره» با داستان خانواده سه نفره‌اي متشكل از مادر و پسر و ناپدري آغاز مي‌شود و در بيشتر مدت زمان فيلم اين‌طور به نظر مي‌رسد كه ناپدري برخلاف آنچه وانمود مي‌كند برخورد تند و زننده‌اي با پسر همسرش دارد و اتفاقا مادر (پريچهر) هم در كودكي مشكلاتي با ناپدري خود داشته و اين به بدبيني او نسبت به شوهر جديدش دامن مي‌زند. اين دستمايه براي ساختن يك فيلم پرتعليق كافي است، مخصوصا كه معلوم مي‌شود شخصيت پريچهر نويسنده محبوبي است و رمان‌هاي خوبي مي‌نويسد. متاسفانه سازندگان فيلم به همين موضوع و مشكلات پيرامونش اكتفا نمي‌كنند و براي گره‌گشايي نهايي، مضمون و داستان روان‌شناختي ديگري را پيش مي‌كشند كه خود براي پرداخت دقيق و تما‌م‌عيار، فيلمِ ديگري را مي‌طلبد. در پايان مي‌بينيم كه پسر پريچهر وجود خارجي ندارد و زاييده توهمات مادر است. در واقع پسرك چند ماه پيش از پشت بام مدرسه پايين افتاده و مرده است. در اين مرحله از فيلم است كه كارگردان دست به مرور دوباره فصل‌هاي فيلمش از زاويه‌اي تازه مي‌زند تا به تماشاگر نشان دهد كه عناصر لازم براي «توهمي‌بودن شخصيت پسر» از ابتدا در فيلم چيده شده است. اما نه تنها اين‌طور نيست بلكه ساختار فيلم به مراتب بيش از اين‌ها آشفته است. به عنوان مثال از همان ابتداي فيلم حداقل در نيمي از صحنه‌ها حضور فيزيكي پسربچه براي تماشاگر محرز مي‌شود، ولي در پايان اين‌طور وانمود مي‌شود كه همه در حال نقش‌بازي كردن براي بهبود وضعيت پريچهر هستند و سپس حميد (پژمان بازغي) در ديالوگي عجيب ادعا مي‌كند همواره سعي داشته پريچهر را به دنياي واقعي بازگرداند و او را از حقايق مطلع سازد. اين در حالي است كه حتي دادگاه و كلانتري هم وارد اين بازي مي‌شوند. مثلا وقتي همه در كلانتري جمع مي‌شوند و با خيال راحت چنان روي صندلي مي‌نشينند كه انگار در يك محفل دوستانه و مهماني حضور دارند، تازه بعد از صرف‌نظر نكردن پريچهر از شكايتش، حميد و مسعود (پوريا پورسرخ) نزد رئيس پليس مي‌روند و نامه مربوط به سلامت رواني پريچهر را نشان مي‌دهند تا همه چيز ختم به خير شود. مگر نمي‌شد از همان ابتدا نامه را نشان داد و اين‌قدر حاشيه‌روي بي‌مورد و بي‌منطق نكرد. اين فصل از فيلم را در بخش مرور موقعيت‌ها در پايان فيلم هم دوباره مي‌بينيم؛ جايي كه كارگردان ماهيت برگه و محتواي صحبت‌هاي حميد و مسعود با رئيس پليس را فاش مي‌كند تا گره‌گشايي كرده باشد. جالب است كه ما در هر دو فصل تقريبا از زواياي يكساني شاهد ماجرا هستيم در حالي‌كه ماهيت و نقش اين دو فصل در ساختار فيلم كاملا متفاوت است؛ البته بار اول ديالوگ‌هاي حميد و مسعود حذف شده و بار دوم آن‌ها را مي‌شنويم. چرا كارگردان دفعه اول عمده فصل را از نماي نقطه‌نظر شخصيت پريچهر روايت نمي‌كند تا شنيده‌نشدن ديالوگ‌ها توجيه شود و حتي بتواند از نگاه غيرمعمول چنين شخصيتي بر ظرافت‌هاي فيلمش بيافزايد. مگر مي‌شود در چنين درام جدي كه داعيه روان‌شناختي بودن هم دارد، به اين سادگي با پليس و دادگاه و دست آخر تماشاگر بازي كرد. نادر طريقت فروتن‌تر از اين حرف‌هاست و اميدوارم در گام‌هاي بعدي خود بهتر و دقيق‌تر عمل كند و فیلم بهتری بسازد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن