تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821051753




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تعادل اسید و باز در بدن ، منشاء خیلی از بیماریها


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : تعادل اسید و باز در بدن ، منشاء خیلی از بیماریها A-freeman24-07-2007, 07:54 AMیک مقاله عالی راجع به منشاء خیلی از بیماری ها. به نقل از دانشنامه رشد و وبلاگ http://www.chemistry1-1.mihanblog.com تعادل اسيد و باز در بدن ----- غذايي كه ما مصرف مي كـنيم با اكسيژن تركيب گرديده و انـرژي تـوليد ميـكند امـا پـس ازسوختن، غذا تبديل به يك پسـماند اسيدي شده و وارد جريان خون ميگردد. اين مواد زائد از طريق تعريق و ادرار دفع مي گردند اما هميشه بدن قادر نيست تا با اين افزايش اسيديته مقابله كند. اين مواد زائد اسيـدي غالبا از اسيـدهـاي چـرب، كـلستــرول، اسيد اوريـك، سـنگهاي كليه، فسفاتها و سولفاتها تشكيل يافته اند. تجمع اين مواد زائد در بافتهاي بدن روند پيري را سرعت ميبخشند. علت كلسترول بالا كم تحركي و مصرف نان و پاستاي بيش از حد-علت اسيد اوريك مصرف گوشت-علت اسيد فسفريك مصرف برنج، برخي غلات و نوشابه هاي گازدارو منشاء اسيد سولفوريك مصرف زرده تخم مرغ ميباشد. اسيد فسفريك و اسيد سولفوريك براي بدن سمي ميباشند و ميبايست توسط مواد معدني خنثي گردند تا به بدن آسيب نرسانند. كلا بدن براي متعادل نگه داشتن سطح PH خون يا مواد اسيدي را در بافتهاي بدن رسوب ميدهد كه با تداوم اين روند اسيديته اينگونه بافتها افزايش يافته و نهايتا به مرگ سلولها و سرطاني شدن آنها مي انجامد و يا به كمك مواد معدني و قليايي ارگانها و استخوانها آنها را خنثي ميسازد. كلسيم، منيزيوم، سديم و پتاسيم از مهمترين مواد معدني قليايي ميباشند كه بدن براي خنثي كردن مواد اسيدي از آنها استفاده ميكند. در واقع با تركيب اسيد و باز يك نمك خنثي تشكيل شده و از كليه ها دفع ميگردد. بدن براي خنثي سازي مواد اسيدي از كلسيم استخوانها برداشت ميكند كه نهايتا به پوكي استخوان منجر خواهد شد. درجه PH از 0 تا 14 متغير ميباشد. اعداد بالاي 7 قليايي (باز) و اعداد پايين 7 اسيدي محسوب ميگردند.PH 7 نيز خنثي ناميده ميشود. خون، لنف و مايع مغزي-نخاعي در بدن به گونه اي طراحي گرديده اند كه در محيطي اندكي قليايي (بازي) ميبايست بسر ببرند. نسبت ايده آل اسيد به باز در خون ميبايست 20:80 باشد.PH طبيعي خون نيز 7.4 ميباشد. اسيدي شدن PH خون علل گوناگوني دارد: 1- استرس هيجاني. استرس و تنش اسيديته خون را افزايش ميدهد. 2- رژيم غذايي اسيدي كننده خون. 3-تجمع مواد سمي. 4-واكنش سيستم ايمني بدن. بدن براي جبران PH اسيدي از املاح معدني قليايي استفده ميكند. چنانچه رژيم غذايي حاوي مواد معدني كافي براي جبران نباشد، همانطور كه توضيح داده شد تجمع اسيد در سلولهاي بدن و يا آزادسازي مواد معدني استخوانها را در پي خواهد داشت. جالب است بدانيد كه PH 6.9 خون ميتواند منجر به مرگ انسان گردد. هنگامي كه اسيديته خون و مايعات بدن از حد معمول افزايش مي يابند مشكلات بسياري را در بلند مدت براي فرد پديد مي آورد كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم: 1- پيري زود رس. 2-آسيب به سيستم قلبي-عروقي-افزايش تصلب شرايين. 3- افزايش وزن، چاقي و ديابت. 4-سنگ كليه و نارساييهاي كليوي و مثانه اي. 5-كاهش عملكرد سيستم ايمني بدن. 6-افزايش آسيبهاي راديكالهاي آزاد خون. 7-پوكي استخوان. 8- درد مفاصل، آرتروز، درد عضلات و تجمع اسيد لاكتيك. 9-خستگي مزمن-سردرد-سر گيجه-ترش كردن(رفلكس معده)-گاستريت معده-كاهش انرژي. 10-افزايش ترشحات مخاطي. 11-افزايش تنش واسترس-بي خوابي. 12-خشكي پوست ومو-ناخنهاي شكننده. 13-افزايش بروز سرطان. 14-كاهش توانايي بدن در جذب مواد معدني و ديگر مواد مغذي. البته بيش از حد قليايي شدن خون نيز براي بدن مضر ميباشد و بايد سعي شود تا تعادل اسيد و باز بدن با مصرف رژيم غذايي مطلوب حفظ گردد. از آنجايي كه بدن در محيط اندكي قليايي تر بهترين كارايي را داراست بنابراين بايد بيشتر از غذاهايي كه پس از گوارش يافتن توليد باز ميكنند استفاده شود. ميزان اسيدي و قليايي بودن مواد غذايي پس از گوارش آنها تغيير مي يابد. مثلا پرتغال كه يك ميوه بسيار اسيدي ست پس از متابوليزه شدن ادرار را قليايي ميكند. مواد غذايي كه پس از مصرف بدن را اسيدي ميكنند (20 تا 40 درصد رژيم غذايي را بايد شامل گردد): شيرين كننده هاي مصنوعي-گوشت-نوشابه هاي گازدار-غلات و حبوبات فاقد سبوس-شكلات-سيگار-قهوه-داروها-ماهي-مربا-ژله ها-پاستا-شيريني و كيك-نمك-شكر سفيد-چاي سياه-سركه سفيد-شير-تخم مرغ-لبنيات (به غير از ماست)-ذرت-عدس-زيتون-زغال اخته-آلو-بستني-سوسيس و كالباس-آسپرين-غذاهاي سرخ كرده-آجيل-آب ميوه هاي غير طبيعي (موجود در سوپر ماركتها)-روغنها(بويژه زيتون)-خردل-ترشي ها. مواد غذايي كه پس از مصرف بدن را قليايي ميكنند (60 تا 80 درصد رژيم غذايي را بايد شامل گردد): تمام ميوه ها به غير از آلو-تمام سبزيجات-جوانه ها-ادويه جات-نخود فرنگي-لوبيا-آجيل(بادام)-ماست-سينه مرغ-تخم مرغ پخته-عسل. *با خيساندن آجيلها (مغزها) درون ظرف آب به مدت چند ساعت ميتوانيد از خاصيت توليد اسيد اين مواد غذايي بكاهيد. *با طولاني كردن مدت جويدن غلات ميتوانيد از خاصيت اسيد سازي آنها بكاهيد. (هر لقمه را 40 بار بجويد). A-freeman26-07-2007, 10:20 PMمتاسفانه نتوانستم تاپیک را انتقال دهم. این هم مقاله جالب آقای دکتر خرسند: خلاصه فلسفه ما ما انسانها و سایرجانداران جهان بطور مشترک به سه عامل اساسی « هوا» و « آب » و « غذا » برای ادامه زندگی نیاز داریم و طبیعی است که این سه عامل اساسی و مهم را خوب بشناسیم و خوبترین را برای زیست بهتر خود انتخاب کنیم و تحویل سلولهای تن بدهیم. باتوجه به اینکه درجامعه انسانی ما، انواع بیماریهای دردآور و متفاوت همواره درحال افزایش است و این درحالیست که در سایر جوامع جانداران یا بیماری اصلا نیست و یا به نسبت بیماریهای ما انسانها، بسیار محدود و ساده میباشند که آنهم در اثر تماس با محیط آلوده ما انسانها حادثشان میگردد، وآنهائی که درمحیطهای طبیعی و جنگلهای بکر ، زندگی میکنند و ازآب و هوا و غذای طبیعی( سالم) بهره میگیرند، خیلی هم سالمترو ورزیده تر از انواعی هستند که درمحیط های ما رشد کرده اند. تفاوتهائی که ما انسانها در سه عامل اساسی برای زیست خود بوجودآورده ایم، یکی هم بر روی آتش بردن غذاهاست، که پس از پختن و تفاله نمودنشان میخوریم که هیچ مخلوق جاندار دیگری اینکار را نمیکند که ابتدا غذای خود را بر روی آتش تفاله کند و بعد بخورد !! و درحالیکه هنوز دراستفاده از دو عامل اساسی دیگر « هوا » و « آب » با سایر موجودات، مشترک هستیم. ما بواسطه حوادثی چند و سپس مطالعات ممتد و تجربیات عملی، به این نتیجه رسیدیم که پخته خواری که ما میگوئیم « تفاله خواری و جسدخواری و مرده خواری وحیوانخواری» که در جوامع انسانی مامتداول است، یک انحراف میباشدو یک نیاز نیست و بشر به اینگونه تغذیه معتاد گردیده است همانطور که برخی ازما انسانها به سیگارهم معتادیم که نیاز ما نیست ویا عده ائی به هروئین و تریاک والکل و غیره معتادند که هیچکدام نیاز تن نبوده بلکه معتادی ما، به اشتباه نیاز ما ! قلمدادگردیده است. و باز دریافتیم که در بدن تمام موجودات زنده و از جمله ما انسانها، سیستم حساس و مهمی با عملکردی ظریف وجود دارد که ما آنرا « سیستم خوددرمانی بدن » نامیده ایم و(و تمام آنچه که بیماری تلقی میشود نتیجه عدم شناخت همین سیستم و عدم شناخت عمل کرد مهم آن است) این سیستم حساس و مهم شبانه روز در فعالیت است تا بدن ما را از انحرافهای تغذیه غلط نجات دهد و بدن را پاکیزه نگهدارد، و آنچه را که شخص بجای آب و هوا و غذای اصلی دراختیار تن میگذارد را تجزیه کرده و غذای مورد نیاز سلولها را از سمها و تفاله ها جدا نموده، تا سلولها را تغذیه کند و یا در شرایط اضطراری که غذای سالم در اختیار بدن نیست، به تغذیه نسبی بهتر پسنده کند واین سیستم(مجموعه فعالیتهای سلولها و ارگانهای خاص) پس از تجزیه اینگونه غذاها!!کثافات و سموم موجود را، از بدن خارج سازد در این راستا و روند پاکسازی که سلولها، سموم بلعیده شده خودرا، در خون درگردش رها میکنند که از طریق کلیه ها از بدن خارجش گردانند، در مسیر راه خون جاری دربدن،وتماسش با عصب های گوناگون، شخص احساسی پیدا میکند که فکر میکند « گرسنه » است و یا اگر سموم غلیظ تر بود، «درد» ی حس میکند و مثل معتادها به غذای پخته و دارنده همان نوع سم(که عادت کرده) روی میآورد وبه تجربه دیده است که درد هم در بدن او پنهان میشود و همانرا به غلط، ملاک نیاز بدن بحساب آورده است!! در صورتیکه سیگاری یا تریاکی هم با وارد کردن همان سموم سیگار و یا تریاک به بدن وضع دردآور خود را برطرف میکند(که نیاز بدن نیست)، زیرا خون درگردش اینبار از بیرون به داخل هم تهدید مضاعف به سم شده است و «سیستم خود درمانی بدن» برای کنترل و متوقف کردن سموم جدید، اینبار سلولها را، مامور جمع آوری سموم قدیم و جدید سرگردان درخون میکند تا سموم تجزیه نشده جدیدوخطرناک به مغز نرسد و شخص را نکشد،( « درمصاحبه هائی » چند نمونه از بچه هائی که همبرگر خورده اند و کشته شدند چون سلولهایشان آمادگی جمع آوری آنهمه سموم رابا سرعت کافی نداشته و به مغزشان رسیده و مرده اند، ولی پدرومادرشان که ازهمان غذا(همبرگر) خورده بودند، زنده مانده اند چون سلولهای زیادی درطول سالهای عمرشان، متخصص جمع آوری سمومشان شده بودند، را برروی نوار ویدئو دارم)وبا جمع آوری سموم در درون سلولها، و پاک شدن نسبی خون درگردش شخص، آن حالت (گرسنگی کاذب یا درد موقت ویا . . . )همه موقتا پنهان میگردد در حالیکه بدن کثیف تر هم شده است!!!وسموم قدیم باضافه سموم جدید، سلولهای بیشتری را آلوده و انباردار سموم کرده ودرنتیجه از کارائیشان کاسته است و ارگانهاوغده ها هم که اینگونه سلولهاشان کم کارشده است، طبعا ناقص کار میکنند و تولیداتشان ازحالت طبیعی خارج میگردد چون ناقص کار میکنند و در این حالت است که باشتباه گفته میشودکه فلان ارگان ویا فلان غده فاسد گردیده است!!(درعمل و درجراحی ها هم اینگونه غده ها ممکن است متعفن وبدشکل و بدقواره هم باشند که جراحان حاذق و پرفسورها و محققین و دانشمندان را هم باشتباه بیندازد و به غلط بر فاسد بودن آن غده و ارگان شخص هم گواهی دهند!! ولی حقیقتا وضع غده ها و ارگانها ناشی از خوب کارکردن آنهاست !! از انبارکردن سموم مختلف در سلولهایشان است و فداکار هم میباشند که اگر فرصت یابند و محیط تن با تغذیه صحیح، تمیز گردد وخون درگردش پاک شده و قدرت کنترل سموم را بکند، این سلولهای فداکار هم فرصت مییابند که سموم خودرا در خون نسبتا تمیز رها سازند و به عملکرد ارگانیکی خودبازگردندو در غده و ارگان خود به وظیفه اصلی خویش بپردازند و در این صورت است که نتیجه کار غده ها هم نرمال و عادی میگردد و شخص بدون نقص عضوی، بهبودی خویش را باز مییابد). و باز پس از چند ساعت که « سیستم خود درمانی بدن » برجذب و تجزیه غذاهای جدید مسلط شد و سموم آنها را از غذا اگر داشته باشد جدا کرد و باز میخواست که سموم(اینبارفشرده شده وبدترشده) را خارج کنند همین وضع(بلکه دردآورتر) تکرار میگردد.. که با تکرار خوردن غذای(پخته و تفاله شده)یا دارو(سم مستقیم)که وارد بدن میشود، (یا سیگاریها، سیگار و یا تریاکی ها ، تریاک و یا هروئینیها، هروئین و یا الکلیها، الکل، یا مریضها،دارو) باز هم « سیستم خوددرمانی بدن » به سلولها فرمان جمع آوری کثافات از خون را میدهد و این سلولها(ی جمع کننده کثافات و سموم) کم کم متخصص جمع آوری انواع سموم میشوند و بشکلهای متفاوت با عملکردهای مختلف ظاهر میگردند(که باشتباه به آنها انواع و اقسام میکرب !! گفته اند و به اشتباه عامل انواع و اقسام دردها شناخته اند که به غلط بیماری خوانده میشود!)درحالیکه آنها همه سلولهای تن هستند که درجمع آوری انواع کثافات و سموم مزاحم بدن متخصص و مجهز شده اند، بدلیل عدم شناخت این وضع(سیستم خود درمانی بدن) که برای پاک شدن تن تلاش میکند و درنتیجه موقتا دردی(اینبار شفابخش) رخ میدهد، که متاسفانه شخص برای متوقف کردن این روند خوب، مکرر بخود آسیب و ضرر میرساند !! تکرار این وضع بجائی میرسد که درد عمیق تر حس میشود و خوردن غذای پحته و یا داروهم نتیجه نمیدهد(معتادیها،برای رفع مشکلشان مجبورند درفاصله های کمتری به عامل اعتیاد خود روی آورند) وباز هم متاسفانه شخص به داروسمی تر روی میآورد وپناه میبرد و باز به همان روش درد را پنهان میکننداماسلولهای بیشتری اسیر انباداری سموم میگردند ودرنتیجه بدن را کثیف تر از قبل مینماید!!!. دردهای شخص، انواع و اقسام پیدا میکنند چون انواع و اقسام سلولها و غده ها و ارگانها، در اثر سم داری!! کم کار یا بیکار میگرددند تعداد ارگانها معلول و کم کار و یا بیکار دائما افزایش می یابد دردهای شخص، صور مختلف به خود میگیردو سموم موجود در خون هم انواع و اقسام شده است !سلولهای زیادتری را اشغال کرده و بیکارساخته است و درجاهای مختلف و با ظواهری متفاوت جلوه میکنند تا وقتی که هیچگونه داروئی هم کارگربرای پنهان کردن دردها نمیشود(یا اعتیاد شدید میشود) چون سلول فعال و کارامدوپاکی وجود ندارد که آنها را جمع آوری کند. این است ریشه بیماریها که هزاران موسسه تحقیقاتی در صدها سال با اینکه ملیونها داروی سمی اختراع کرده اند اما بیماریها ریشه کن نمیشوند ولی برعکس به انواع و اقسام جدیدتری افزایش مییابند!!! چون «سیستم خود درمانی بدن»(کشف جدید) را نمیشناسند، و طبق همین فلسفه این داروهای جدید هم پس از معدوم کردن سلولهای بدن،(عامل اعتیاد هم کارساز برای معتادشدید شده نیست) اثرحتی پنهان سازی درد را هم از دست میدهد و باز این دارو از رده خارج میگردد و داروی سمیتر و جدیدتر به بازار می آید و این دور ناخوش آیند صدها سال است بی نتیجه ادامه می یابد!!!و در این راستا هزاران نفر بیگناه وعزیز خانواده ها، کشته میگردند!!. درحالیکه اگر از اولین درد که بسیار ساده و تحمل پذیر است، به« زنده خواری » و « تمیز خواری » روی آوریم، میتوانیم بدن را پاکیزه نمود و برای همیشه از دردهای پیچیده و غامض بعدی هم نجات پیدا کرد ضمن اینکه سلولها را هم انباردارسموم جدید نکرد،وحالا هم هرجا جلوضرر را بگیریم به نفع میباشد، و درمان خود رابه این روش پیش برد، برطرف نمودن دردهای خود و نواقص کار کردن ارگانهای خود که نتیجه انبادارداری سموم بوده و هست را با این « روش زنده خواری » به منظور بیدار کردن « سیستم خود درمانی بدن » تا دفع کامل نارسائی ها و حصول خونی تمیز و سلولهائی فعال و باز سازی ارگانها روی آوریم، و در این روند پاکسازی ، دردهای موقت ناشی ازخروج سموم را تحمل کنیم، که خود را بطریق صحیح درمان اساسی کرده ایم. این فلسفه سالیان دراز است که در عمل نتیجه میدهد .به تجربیات بیماران ما که برخی از آنها را درسایت آورده ایم ملاحظه بفرمائید تا خود تصدیق کنید که تنها راه درمان واقعی، توسل جستن به همین روش «زنده خواری» وپرهیز موقت یا دائم ازغذاهای مرده و تفاله شده وجسد پخته شده حیوانات است . همه بطور متفاوت این تجربه را دارید که عزیزتان که امروز در بین تان نیست! با درد مختصر به دارو خواری روی آورد و انواع اقسام بیماری پیداکرد و انواع اقسام دارو مصرف کرد وهر روزش از روزهای قبل بدترشد تااخرالامرهم تلف شد چون دارو موقتا درد را پنهان میکرد ولی درعوض دائما سلولش را معلول و یا معدوم چون انباردار سم میساخت تا اینکه سلول سالمی در تن ایشان نماند!!و ادامه زندگی کردن با سلولهای پرسم امکان پذیرش نبود!!به همین دلیل اگر بیمارسختی، امکان درمان شدن داشته باشد فقط در این روش امیدی هست و اگر کسی بعد از هزاران نوع داروخواری و جراحی و غیره با سلولهای پر از سم، به این روش متوسل شد وموفق نشود، قطعا سلولهایش قابل باز سازی نبوده است ودرهیج روش دیگری هم موفق نمیشده است. ایشان ساکن هلند هستند و از طریق اینترنتی و با هزینه پایین ویزیت می کنند و توانسته اند خیلی از بیماری های صعب العلاج را درمان نمایند. آدرس سایت : !!!! برای مشاهده محتوا ، لطفا ثبت نام کنید / وارد شوید !!!! همچنین استاد جمشید خدادادی نیز مباحث کاربردی طب قرآنی را اشاعه داده اند که mp3 های آن در !!!! برای مشاهده محتوا ، لطفا ثبت نام کنید / وارد شوید !!!! قابل دانلود است. A-freeman01-08-2007, 10:32 PMآیا میدانید که بدن برای حفظ سلامتی و پیشگیری از بیماریها به 24 نوع ویتامین و عنصر معدنی نیازمند است. متن زیر در مورد تاثیر ویتامین های گروه ب و عنصر منیزیم در جلوگیری از اضطراب و عوارض ناشی از آن از جمله عرق ریزی اضطرابی می باشد. منیزیم معدنی برای قلب، عضله و کلیه مهم و مفید است. این ماده قسمتی از دندان و استخوان شما را می‌‌سازد. مهم‌تر از همه، این ماده آنزیم‌ها را فعال می‌کند، به شما انرژی می‌‌دهد و به کارکردن بهتر بدن کمک می‌کند. این ماده همچنین استرس، افسردگی و بیخوابی را کاهش می‌‌دهد. ویتامین ب-6 به جذب منیزیوم مورد نیاز کمک می‌کند و با منیزیوم در بسیاری از کارها همکاری می‌کند. منیزیم در بسیاری از غذاها قابل دسترس است. اگرچه بسیاری از مردم در ایالات متحده منیزیم کافی از رژیم غذایی شان دریافت نمی‌کنند.مصرف کافی منیزیم می‌تواند در موارد زیر به شما کمک کند: جلوگیری از سخت شدن رگها (تصلب شرایین) جلوگیری از حمله و سکته قلبی کاهش فشار خون کاهش سطح کلسترول و تری کلیسرید خون تصحیح بی نظمی‌های ضربان قلب توقف حمله حاد آسم کاهش میزان نیاز به انسولین در صورت دیابتی بودن جلوگیری از تشکیل سنگ کلیه درمان بیماری کرون درمان سر و صدای ناشی از کاهش شنوایی بهبود بینایی در صورت داشتن گلوکوما کاهش گرفتگی عضله، تحریک پذیری، خستگی، افسردگی و احتباس مایع مرتبط با قاعدگی جلوگیری از عوارض جدی حاملگی نظیر پره اکلامپسی و اکلامپسی نگهداری و تجدید سطح انرژی طبیعی بدن بهبود وضعیت خواب کاهش اضطراب و افسردگی کاهش عوارض و آثار استرس منابع منیزیم شامل آجیل (بادام، پسته، گردوی سیاه، ...) تخم کدو، بادام زمینی، برگ سبر سبزیجات، غلات، گندم، آرد سویا و ملاس .... منابع خوب دیگر برای منیزیم آرد گندم، آرد جو، چغندر سبز، اسفناج، خرده گندم، حبوبات، جودوسر، موز، سیب زمینی (با پوست)، پسته. همچنین می‌توانید منیزیم را از بسیاری گیاهان گونه‌های علف‌ها و جلبک‌ها به دست آورید. به زودی مطلبی راجع به تمام نیازمندی های ویتامین و املاح بدن و "اهمیت مولتی ویتامینها در صورت عدم برخورداری از یک رژیم غذایی متعادل" در این تاپیک قرار می دهم. A-freeman11-08-2007, 11:08 PMاطلاعات زیر خلاصه فصل ویتامین ها و مواد معدنی از کتاب جامع " فرهنگ مصرف داروها " یا کتاب سبز می باشد که در پایان بیشترمعرفی خواهد شد. در این بخش از کتاب سبز، اطلاعات نسبتا مفصلی درباره 24 ماده ویتامینی و معدنی مهم آورده شده که بدن انسان جهت سلامت مطلوب وانجام اعمال حیاتی به آنها نیازمند است. از آنجا که بدن به خودی خود قادر به ساخت و یا تولید کافی این مواد و برطرف نمودن این نیازمندی نیست، لازم است این مواد را از منابع خارجی تامین نماید. این 24 ماده شامل ویتامین های عمده آ،د،ث،ای،ام،کا،اچ (بیوتین)،شش ویتامین از گروه ب و یازده ماده معدنی ضروری است. ویتامین آ A: نام های مختلف : بتاکاروتن،کاروتنوئیدها،اس ید رتینوئیک،رتینول،پالمیتات رتینول. علائم کمبود : شب کوری (ناتوانی در بینایی زیر نور کم) زودرسترین علامت کمبود این ویتامین است. علائم دیگر شامل پوست زبر و خشک، بی اشتهایی و اسهال می باشد. مقاومت بدن در برابر عفونت کاهش می یابد و چشم ها ممکن است خشک و ملتهب شوند. خطرات مصرف بیش از حد : مصرف دراز مدت مقادیر زیاد (بیش از روزانه 30 میلی گرم) می تواند در بالغین باعث اسهال، خشکی و خارش پوست، ریزش مو و بی اشتهایی گردد.خستگی و نامنظم بودن قاعدگی از علائم شایع اند. زنان باردار باید این ویتامین را تحت نظر پزشک مصرف نموده و از مصرف بیش از حد ویتامین و جگر خودداری کنند. ویتامین اچ H: نام های مختلف : بیوتین، کوآنزیم آر. علائم کمبود : شامل ضعف، خستگی، کم اشتهایی، ریزش مو و افسردگی است. کمبود شدید این ماده ممکن است موجب بروز اگزمای صورت و بدن و التهاب زبان گردد. ویتامین ام M: نام های مختلف : فولاسین،اسید فولیک،فولات سدیم. علائم کمبود : باعث کاهش غیر طبیعی گویچه های قرمز خون و نهایتا کم خونی می شود. علائم عمده در این موارد شامل خستگی، کم اشتهایی، تهوع، اسهال، ریزش مو و التهاب زبان و دهان است. همچنین موجب اختلال در رشد شیرخواران و کودکان می گردد. ویتامین ای E: نام های مختلف : استات آلفا توکوفریل، توکوفرول. علائم کمبود : کمبود آن موجب تخریب گویچه های قرمز خون (همولیز) و نهایتا کم خونی و عوارض ناشی از آن خواهد بود. خطرات مصرف بیش از حد : مصرف دراز مدت روزانه بیش از 250 میلی گرم ممکن است سبب بروز تهوع، درد شکم، استفراغ و اسهال گردد. همچنین مقادیر زیاد این ویتامین می تواند جذب ویتامین آ،د،کا را از روده ها کاهش دهد. ویتامین ب1 : نام های مختلف : تیامین، هیدروکلرید تیامین،مونو نیترات تیامین. علائم کمبود : کمبود خفیف ممکن است سبب خستگی، تحریک پذیری، بی اشتهایی، نقصان حافظه و اختلال خواب شود. کمبود شدید می تواند موجب گیجی، افسردگی، درد شکم، یبوست و بری بری گردد. ویتامین ب2 : نام های مختلف : ریبوفلاوین، ویتامین جی G. علائم کمبود : کمبود دراز مدت این ویتامین می تواند موجب ترک خوردگی لب ها، شکاف و زخم در گوشه های دهان، زبان قرمز و دردناک و مشکلات پوستی در نواحی تناسلی گردد.چشم ها ممکن است دچار خارش، سوزش و حساسیت غیرطبیعی نسبت به نور شوند. همچنین پرش پلک ها و اختلال بینایی نیز مشاهده می شود. ویتامین ب3 : نام های مختلف : نیاسین، نیاسینامید، نیکوتینامید، اسید نیکوتینیک، تارترات نیکوتینیل الکل. علائم کمبود : کمبود شدید نیاسن باعث بیماری پلاگر می شود. علائم مربوطه شامل قرمزی، ترکیدگی و زخم در پوست نواحی باز و در معرض آفتاب، التهاب دهان و زبان، اتساع و درد شکم، تهوع، استفراغ و آشفتگی های ذهنی نظیر افسردگی، اظطراب و زوال عقل است. خطرات مصرف بیش از حد : دوزه� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 673]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن