واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: قرآن كريم به عنوان برنامه تزكيه روح و تربيت انسان ، شيطان را به عنوان دشمن سعادت آدمي معرفي كرده، و ضمن توصيه به هوشياري در برابر مكرها و حيله هاي رنگارنگ ابليس، انسان ها را به مبارزه اي همه جانبه با او فرا خوانده است و مي فرمايد: ان الشيطان للانسان عدو مبين (يوسف / آيه 5) (به درستي كه شيطان ، دشمن آشكار انسان است) ، و لا تتبعوا خطوت الشيطن انه لكم عدو مبين » . (بقره / 168) (از گام هاي شيطان پيروي نكنيد كه همانا او دشمن آشكار شماست) قرآن كريم، در آيات فراواني با بيان مصاديق واقعي ،گونه هاي مختلف فريب كاري شيطان را تبيين و ضمن بيان تبعات سقوط در دام هاي شيطان ، راه مقابله با دشمن قسم خورده بشر را به او نموده است . از تعبير گام هاي شيطان استفاده مي شود كه از شيوه هاي شيطان در منحرف كردن و گمراه نمودن افراد بصورت تدريجي و گام به گام است، به گونه اي كه انسان به هنگام انجام بدي ها، هيچ گونه امر و تحريكي از ناحيه خارج از وجود خويش را احساس نمي كند و كوشش شيطان براي گمراه ساختن، هرگز قابل لمس نيست . به بيان ديگر همان طور كه از واژه وسوسه هم استفاده مي شود، تاثير شيطان در وجود انسان، تاثيري نا محسوس و الهام مانند است كه خداوند در آيه 121، سوره انعام از آن به وحي تعبير كرده و مي فرمايد: و ان الشياطين ليوحون الي اوليائهم ( شياطين به دوستان خود وحي مي كنند)! . از بيان قران كريم اين نكته تربيتي نيز فهميده مي شود كه بيشتر انحراف ها و تبهكاري ها، به تدريج در انسان نفوذ مي كند، نه به صورت ناگهاني؛ البته اين موضوع منحصر ابليس نيست و تمام دستگاه هاي شيطاني و طواغيت ، براي پياده كردن نقشه هاي شوم و پليد خود از همين روش گام به گام استفاده مي كنند، لذا قرآن مي گويد از همان گام اول بايد هوشيار و مراقب بود و با شيطان همراه نشد. با يك جمع بندي، در كيفيت فريب و گمراه سازي شيطان مي توان فهميد كه شيطان براي گمراه سازي از راه هاي زير وارد مي شود: 1- زيبا جلوه دادن مظاهر مادي و دنيوي، «لازينن لهم في الارض و لاغوينهم اجمعين » ; (حجر /39) (هر آينه در زمين زينت ميدهم در نظر آنان ، و هر آينه همگيشان را اغواء ميكنم) 2 . كشاندن و سوق دادن انسان به آرزوهاي واهي و دروغين، «ولاضلنهم و لامنينهم و لامرنهم ... ; (نساء / 119) (و حتماً گمراهشان مي كنم و به آرزوها سرگرمشان مي سازم و امرشان مي كنم ) 3 . القاء وسوسه يوسوس في صدور الناس ( در دلهاي مردمان وسوسه مي كند) 4 . ارائه تحليل هاي انحرافي و غلط هل ادلك علي شجرة الخلد و ملك لا يبلي ; (طه / 120) در ماجراي فريب حضرت آدم (ع) به او گفت: (آيا تو را به درخت جاوداني و ملك بدون پايان راهنمايي كنم؟) 5 . ظاهر شدن شيطان در چهره ناصح و خير خواه: و قاسمهما اني لكما لمن النصحين . (اعراف 21) براي اندو (آدم و حوا) قسم خورد كه من خير خواه شمايم ** اسيران شيطان و خصوصيات روحي آنان قرآن كريم در يك تعبير هشدار گونه فرمود كه شيطان عده اي از بندگان را سهميه قطعي خود مي داند: وَ قالَ لاَءَتَخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصيباً مَفْروضاً( سوره نساء (4) آيه 118) ([شيطان] گفت: بي گمان از ميان بندگانت سهمي معين [براي خود] برخواهم گرفت.) اين افراد چه كساني اند و ويژگي هاي آنان چيست؟ در اين باره نيز به محضر قرآن كريم مي رويم؛ خداوند متعال فرموده است: هركس از ياد [خداي] رحمان دل بگرداند، بر او شيطاني مي گماريم تا براي وي دمساز باشد، به طور مسلّم، آن ها [شيطان ها]ايشان را از راه باز مي دارند، ولي مي پندارند كه راه يافتگان اند، تا آن گاه كه او [با دمسازش] نزد ما آيد. [خطاب به شيطان] گويد: اي كاش ميان من و تو فاصله خاور و باختر بود، كه چه بد دمسازي هستي! و امروز هرگز [پشيماني] براي شما سود نمي بخشد؛ چون ستم كرديد، در حقيقت، شما در عذاب مشترك خواهيد بود؛ پس آيا تو مي تواني كران را شنوا كني؟ يا نابينايان و كسي را كه همواره در گمراهي آشكاري است راه نمايي؟( سوره زخرف آيه 36 ـ 40.) در اين آيات، مختصات روحي كساني كه همنشين شيطان اند ـ در دنيا و آخرت ـ را به خوبي مي توان يافت. توجه در اين آيات روشن مي سازد كه دمسازي و همنشيني غير از تماس و گريز، يا وسوسه و عقب نشيني است. آنان خود را به كوري و كج بيني زده، از ياد خدا روي برتافته و شيطان نيز راه راست را بر آنان بسته است؛ و آنان با خيال انديشي و پندارزدگي خود را هدايت يافته مي پندارند، و اين فاجعه اي است دردناك و دردناك تر اين كه آنان از اين اسارت نيز بي خبرند، تا آن كه به روز حشر درآيند و از اين همنشين زشت خود خبردار شوند؛ آنان كرند، كورند و در بيراهه اي آشكار سرگردان اند. آيت الله جوادي در اين باره چنين گفته است: وقتي انسان، قيّم، خالق و پروردگار خود را فراموش كرد، هويّت خود را فراموش مي كند ـ پس بازيافت هويّت انسان در گروِ ياد و توجّه خداست ـ و در اين صورت، صحنه دلِ انسان به تصاحب دشمنش در مي آيد؛ شيطان كه اول با دعوت نامه آمد و انسان او را پذيرفت، به تدريج خود صاحب خانه را از خانه دل بيرون مي كند و خودش جايگزين آن مي شود و به اداره مملكت جان آدمي مي پردازد. جالب است كه در اين جايگزيني، خودِ انسان هم به اشتباه مي افتد و گمان مي كند خودش است، امّا خوديّتي براي او نمانده؛ او ديو و اهريمن ديوانه و انسان نمايي را به جاي خود مي پندارد، بدون اين كه به واقعيت امر پي برد. فراهنگ**2006**1588
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 431]