تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833263612
- گزيده سرمقاله برخی از روزنامههای صبح كشور
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : تهران امروز روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان "حاكميت نگاه غيركلان بر بودجه "به قلم حسن سبحاني آورده است: نمايندگان مردم در خانه ملت، روز گذشته در صحن علني مجلس به كليات لايحه بودجه راي مثبت دادند و اين در حالي است كه اين لايحه در روزهاي گذشته همچون ديروز، انتقادات بسياري را به خود وارد ديده بود و اين انتقادات به طور مداوم از سوي بسياري از نمايندگان كشور مطرح ميشد اما در نهايت به تصويب كليات لايحه بودجه منجر شد. در اين ميان فرآيندي كه به تصويب بودجه سنواتي كشور در كنار اين انتقادات منجر ميشود مورد بحث و تحليل است. بررسي چگونگي فرآيند منجر به تصويب بودجه سنواتي كشور در مجلس از دو زاويه ممكن است. زاويه نخست، نگرش بايستهاي است كه بايد به لايحه بودجه وجود داشته باشد و براساس آن نمايندگان راي دهنده به لايحه بودجه مسائل كلان و متغيرهاي سياستهاي كلان اقتصادي را مد نظر قرار دهند. متغيرهاي كلاني، همچون اشتغال، تورم، نرخ سرمايهگذاري، اندازه بيكاري، تراز پرداختهاي كشور، حجم دولت و سياستهاي پولي، ارزي و مالي كشور بايد مورد توجه قرار بگيرند. نگاه دوم اين است كه نمايندگان راي دهنده بخشهاي جاي گرفته در قالب اقتصادكلان را مورد ملاحظه قرار دهند و براساس آن تصميمگيري كنند. به عنوان مثال توجه به بخش امور عمومي، توجه به بخش اجتماعي يا توجه به اقشاري از مردم همچون بازنشستگان و همچنين توجه به عمران مناطقي از كشور كه دچار محروميت هستند. آنچه ناظران بيروني از مجلس انتظار دارند اين است كه نگاه اول در فرآيند منجر به تصويب بودجه متجلي شود و نمايندگان فارغ از نكات مثبتي كه در لايحه بودجه وجود دارد با در نظر گرفتن وضعيتي كه متغيرهاي كلان به واسطه اجراي بودجه به خود ميگيرند، در خصوص تصويب يا رد لايحه بودجه قضاوت و اظهارنظر كنند. اما آنچه در مجلس غالب است عمدتا نگرشهاي غيركلان يا نگرشهاي غيرمعطوف به متغيرهاي كلان است. نمايندگان با توجه به اقشار مردم يا مناطق كشور اموري را كه احساس ميكنند گشايشي در كار آن اقشار يا مناطق كشور ايجاد ميكند را مثبت ارزيابي ميكنند و معمولا در واقع فارغ از آثار كلان آن اقدامات بخشي يا منطقهاي لايحه بودجه را در كليات تصويب ميكنند. با اين استدلال كه اگر اين لايحه بودجه تصويب نشود بخشهاي مورد نظر از توجهاتي كه به آنها شده است محروم خواهند ماند. البته نگاه كميسيوني نيز در بررسيهاي بودجه وجود دارد به اين معني كه اعضاي كميسيون وقتي احساس كنند كه در قالب بودجه به بخش مورد نظر آنها توجه شده - به عنوان مثال به بخش فرهنگي توجه ويژه شده است- بيش از اين معطل بررسي رابطه بين توجه به بخش مورد نظر با متغيرهاي كلان نميمانند و با رويكرد مثبت به كليات توجه ميكنند و به آن راي مثبت ميدهند. اين واقعيتي است كه در سيستم تصميمگيري قوه مقننه كشور وجود دارد. به همين دليل تجربيات گذشته نشان ميدهد كه در هيچ دورهاي لوايح بودجه سنواتي كشور توسط نمايندگان مجلس رد نشده و كليات تمامي لوايح بودجه تقديم شده به مجلس مورد تصويب قرار گرفتهاند و اين در حالي است كه انتقادات بسياري از سوي رايدهندگان به لايحه وارد است و اين انتقادات در مجلس نيز مطرح ميشود اما در نهايت كليات لايحه بودجه به تصويب ميرسند. *استاد اقتصاد دانشگاه تهران * ابتكار روزنامه ابتكار در نگاه ويژه خود با عنوان "روشنفكري "درانداز " يا روشنفكر "برانداز " "به قلم محمدعلي وكيلي آورده است: در ايران ما، جريان روشنفكري فراز و فرود بسيار داشته است و توامان از نوعي سرگشتگي و كم گشتگي هويتي، نارسايي و فقر بازنمايي و بحران كارآمدي،رنج مي برد.اگر تا ديروز روشنفكري به عامل توسعه يافتگي تعبير و تفسير مي شد با مرور تاريخ اين جريان،عكس آن ديده مي شود. روشنفكر ايراني به جاي اينكه نگاه علمي را اوج دهد،پس از دهه 40 اسلحه به دست گرفت و خانه تيمي تشكيل داد او براي خود رسالت بهشت بردن مردم و لو با زور را قايل بود. تقريبادر كليه نهضت هاي معاصر،از مشروطه تا نهضت جنگل و از نهضت ملي تا پانزده خرداد،اين روشنفكران بودند كه آلت دست بيگانگان شده و تلاش هاي مردم و رهبران مذهبي را به انحراف كشاندند.در سالهاي قبل از انقلاب، روشنفكران چپ و راست عمدتا يا به پروژه مدرنيزاسيون پهلوي پيوسته بودند و يا به گوشه اي خزيده و تنها به گلايه ها و شكوه بي اثر اكتفا مي كردند. در اين مجال فرصت آن نيست كه به آسيب شناسي رفتار روشنفكران در قبل از انقلاب پرداخته شود. جريان روشنفكري در دو سال نخست انقلاب از بيشترين آزادي هاي سياسي و اجتماعي برخوردار بود اما همچون هميشه قدر ندانست و با تشكيل شبكه هاي سياسي، رويكرد براندازي نظام را پيش گرفتند.در طول هشت سال جنگ تحميلي به جاي آنكه در كنار مردم غيور قرار گيرند و اميد خلق كنند با گوشه گيري و انزوا و راحت طلبي تخم ياس كاشتند. در دوران سازندگي روشنفكر اجتماعي تقويت شد و گفتمان اجتماعي طيفي از روشنفكران مقدمه دوم خرداد76 گرديد با پيروزي محمد خاتمي عرصه بر قرائت هاي مختلف روشنفكري بخصوص در حوزه فرهنگ و ادبيات گشوده شد اما ديري نپائيد كه روشنفكري سياسي عرصه را بر روشنفكر اجتماعي تنگ كرد و عبدالكريم سروش با سياسي نويسي آهنگ براندازي سر داد.سروش با به چالش گرفتن حكومت ديني محوريت روشنفكري سكولار را عهده دار شد و طيف گسترده اي از روشنفكران هم نسل خود را تحت رهبري خود گرفت.او اكنون نه در لباس يك روشنفكر نظريه پرداز، كه با لباس رزم در اتاق فرماندهي اغتشاشات ظاهر مي شود و در پس تلاش بي وقفه دو دهه به منظور قداست زدايي و مشروعيت ستيزي از حكومت ديني اكنون ناكام در پذيرش القائات خود،مجبور به عبورازكاركرد روشنفكري و ورود به جنگ چريكي شده است به تعبير ديگر سروش اكنون با نا اميدي از تاثير گذاري قلمش، به اسلحه روي آورده است.او و همفكرانش به جاي اينكه آسيب شناسي درستي از شكست پروژه هاي اجتماعي خود داشته باشند با تغيير رويكرد، تلاش دارند بر شكست هاي خود سرپوش گذارند.اينان براي استحاله فكري مردم به خدا و قران و نبوت هم رحم نكردند اما ناكام تر از هميشه بر نفرت خود در بين ملت ايران افزودند.وظيفه روشنفكر نقد قدرت است. او حق ندارد حرف مائو را تكرار كند و بگويد قدرت از لوله تفنگ بيرون مي آيد و به خانه تيمي پناه ببرد. اصولا روشنفكران حاملان رويكرد "دراندازي " مي باشند روشنفكر حامل طرح نوست. او با آسيب شناسي درست از جامعه خود وظيفه اصلاح را عهده دار است ،نگاه او به قدرت سياسي نيست و كاركردش اجتماعي است در شرايط كنوني،فاصله ذهني و فرهنگي روشنفكران با مردم ايران بيشتر از آن است كه بتوان كام تلخ مردم را با آن شيرين كرد روشنفكران تا شناخت درست از فرهنگ و آرمان ريشه دار مردم و تحليل درست از نيازها و واقعيت هاي اجتماعي كشور پيدا نكنند به افتخار رهبري مردم نايل نخواهند شد. * جام جم روزنامه جام جم در يادداشت خود با عنوان "خدا بركت بده "به قلم سينا علي محمدي آورده است: پيرمرد تسبيحش را ميچرخاند؛ زير لب ذكري ميگويد؛ زيرچشمي نگاهي به دخل مغازه ميكند و بعد يا علي ميگويد؛ از روي صندلي بلند ميشود و اجناسي كه از داخل فروشگاه انتخاب كردهايد را برانداز ميكند. سپس گفتگويي درباره قيمت اجناس و ميزان پولي كه بايد بپردازيد ميان شما و كاسبي كه حبيب خداست، درميگيرد؛ گفتگويي كه بدون هزار و يك جور قسم و آيه خوردن و بر اساس اعتمادي متقابل به لبخندي ميانجامد و در نهايت پيرمرد در حالي كه اجناس شما را داخل نايلون قرار ميدهد، اسكناسها را جمع ميكند و آرام زير لب ميگويد: «خدا بركت بده». اين روزها و حداقل در شهرهاي بزرگ، كمتر شاهد اتفاقاتي اينچنيني هستيم و در بهترين حالت پس از خريد شما كاغذي از درون دستگاهي بيرون ميآيد كه زير آن نوشته شده است: «از خريد شما سپاسگزاريم»، بي آنكه لبخند و تعاملي ميان حبيب خدا و بنده خدا در كار باشد و بي آنكه حتي بدانيم و بشناسيم چه كساني از ما تشكر ميكنند. اشتباه نكنيد مقصود اين يادداشت گله از مظاهر مدرنيته، گراني يا شعار دادن و اداي رجوع به سنت درآوردن نيست بلكه تنها فرصتي است براي يادآوري برخي خاطرهها، خاطرههايي كه آرامآرام در گوشه ذهن ما به فراموشي سپرده ميشوند. خاطراتي براي حبيبان خدا كه يادشان رفته و يادمان رفته است كه اگر موقع فروش جنسي يك مشتري ديگر وارد مغازه ميشد حرفشان را با مشتري اول به طمع جذب يك مشتري ديگر قطع نميكردند، براي يادآوري اينكه در گذشته رسم بود كسبه يك دوره درس مكاسب بگذرانند و بعد از آشنا شدن با احكام شرعي معامله، وارد بازار و كسب و كار شوند تا راه كسب نان حلال را ياد بگيرند. خاطراتي در ميان خريدهاي اينترنتي، خريدهاي خودپرداز، خريدهاي چكي، ليزينگي و مجازي كه فرصت تعامل و لبخند زدن و يا علي گفتنها را از ما گرفته است. خاطراتي براي ما كه اين روزها مراكز كوچك و بزرگ خريد را زير و رو ميكنيم بيآنكه لذت واقعي خريد را زير لبهايمان مزهمزه كنيم. واقعيت اين است به اندازهاي كه اقشار گوناگون جامعه توان مالي براي رفع نيازهاي شب عيد دارند، به همان اندازه ميتوان دلهاي بسياري را با يك لبخند شاد كرد. و كلام آخر، يادآوري خاطراتي است براي حبيبان خدا كه يادشان باشد و يادمان بياورند كه هميشه به ياد خدا باشيم كه ياد او دلها را زنده نگه ميدارد و بركت و روزي را زياد ميكند. * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان "آغازي بر پايان سرمايه داري " به قلم صالح اسكندري آورده است: “ايمانوئل والرشتاين” واضع نظريه نظام جهاني در الگوهاي توسعه كه قبلا ضمن تشريح خاستگاه سرمايه داري، انقلاب صنعتي و پيوندهاي مستمر و اعوجاجات ساختاري ميان جهان توسعه يافته و توسعه نيافته، باور داشت ركود نتيجه محتوم و طبيعي انباشت كالا در جهان سرمايه داري است و با افزايش توان كشورهاي جهان سوم در يك سيكل تركيبي برطرف مي شود، درباره ركود اقتصادي كنوني حاكم بر جهان معتقد است: “در گذشته وقتي ركود اقتصادي ويراني بزرگي را به بار مي آورد، اقتصاد جهاني دوباره با تكيه بر چند ابتكارات و نوآوري ها دوباره به پا مي خواست... اما امروز با اطمينان مي توانيم بگوييم كه سيستم كنوني نمي تواند نجات پيدا كند. آنچه نمي توانيم پيش بيني كنيم اين است كه چه روش جديدي قرار است جايگزين اين روش شود، چراكه نتيجه فشار بي اندازه بخش خصوصي خواهد بود. اما دير يا زود، يك سيستم جديد روي كار خواهد آمد. اين يك سيستم سرمايه داري نخواهد بود بلكه بسيار بدتر و يا بسيار بهتر از آن است. اين انتخاب سيستم جديد اصلي ترين ستيز سياسي جهاني زمان ما خواهد بود.” بسياري از پژوهشگران و كارشناسان مسائل سياسي و اقتصادي همچون والرشتاين بر اين مهم امعان نظر دارند كه قرن بيست و يكم با عبور از دوره تسلط آمريكا و عصر تك قطبي وارد مرحله جديدي از معادلات اقتصادي شده است كه هنجارها، ايستارها، ساختارها و رفتارهاي متناسب با خود را مي طلبد. بحران اقتصادي اخير روياي درهم تنيدگي محتوم بازارهاي پولي و مالي را بر آشفت و حباب كاذب حاكميت پول و سرمايه سالاري در دنياي غرب را شكست. هر چند در قفاي دست پنهان بازار، مشت پنهاني وجود دارد كه كفه ترازو را به سمت امپرياليسم سرمايه داري سنگين مي كند اما در اين دوره گذار تلاش كشورهاي جنوب براي بازسازي يك نظم عادلانه اقتصادي در جهان ارزشمند و موثر است. كشورهاي كمتر توسعه يافته در بحران كنوني نقش غير قابل انكاري در انتخاب آينده اقتصادي جهان دارند. اين دوره گذار ممكن است به افق هاي مختلفي نظير پايان نقش دلار به مثابه پول ذخيره جهان يا بازگشت به درجه بالايي از حمايت گرايي هم در شمال و هم در جنوب، يا عقب گرد به تملك دولتي بنگاه هاي ناكام و استفاده از معيارهاي كينزي يا رجعت به سياست هاي بازتوزيعي رفاه اجتماعي و يا ... منتهي شود. اما مهم اين است كه كشورهاي جنوب در اين مقطع تاريخي از نقش حياتي و تاثير گذار خود غفلت نكنند. ابتكار جمهوري اسلامي ايران، در برگزاري نخستين اجلاس وزراي صنايع كشورهاي عضو گروه دي8 در تهران نقطه عطفي در همكاريهاي اين كشورها و گام مهمي از جانب كشورهاي جنوب در همگرايي براي مديريت دوره گذار تلقي مي شود. 8 كشور مسلمان شامل جمهوري اسلامي ايران، اندونزي، مالزي، مصر ، تركيه، نيجريه، بنگلادش و پاكستان با حدود900 ميليون نفر جمعيت تشكيل دهنده گروه دي8 هستند. اين گروه در22 نوامبر سال1996 ميلادي به ابتكار نجم الدين اربكان نخست وزير وقت تركيه شكل گرفت. سطح مبادلات تجاري كشورهاي عضو اين گروه بالغ بر68 ميليارد دلار تخمين زده مي شود. ابتكار عمل جمهوري اسلامي ايران با تاكيد بر “الگوي اسلامي” به عنوان تنها راه برون رفت از وضعيت بحراني كنوني حاكم بر جهان و با توجه به ظرفيت هاي بالقوه و بالفعل گروه دي8 سرآغاز خوبي در جبهه بندي در مقابل جهان سلطه است. از جمله مهمترين بركات اجلاس وزراي صنايع كشورهاي عضو گروه دي8 در تهران، افتخار ديدار شركت كنندگان آن با رهبر معظم انقلاب اسلامي بود. مقام معظم رهبري در اين ديدار با اشاره به مشتركات فرهنگي و اسلامي، موقعيت بسيار حساس جغرافيايي در آسيا و آفريقا، جمعيت يك ميلياردي و منابع انرژي اين كشورها همچنين استفاده كشورهاي سلطه گر از دانش و صنعت براي سلطه بر ديگر كشورها اشاره و خاطرنشان كردند: “كشورهاي اسلامي بايد با استفاده از توانمنديهاي عظيم انساني و منابع سرشار طبيعي، استعدادهاي برجسته و همكاريهاي مشترك با يكديگر، كشورهاي خود را به جايگاه شايسته ارتقا دهند.” تاكيد معظم له بر ضرورت اجرايي كردن توافقات نشست تهران از نكات حائز اهميت اين ديدار بود كه حكايت از اهتمام ويژه ايشان نسبت به موضوع گروه دي8 داشت. در اين نشست نقشه راه همكاريهاي صنعتي كشورهاي عضو با 8 راي تمام اعضا به تصويب رسيد. كشورهاي عضو دي8 ، از پيشنهاد جمهوري اسلامي ايران در زمينه نقشه راه استراتژي همكاري هاي صنعتي و تكنولوژي قويا حمايت كردند و مقرر شد دومين اجلاس وزراي صنعتي كشورهاي عضو دي8 در سال آينده در تركيه و به صورت منظم در ساير كشورهاي عضو حداكثر دوسالانه به منظور پيگيري همكاري هاي صنعتي در كوتاه، ميان و بلندمدت برگزار شود. قابليت هاي الگوي اسلامي توسعه اهميت دي8 را مضاعف كرده است. هشت كشور مسلمان با چيزي بالغ بر يك ميليارد نفر جمعيت و800 ميليارد دلار روابط تجاري در جهان در صورت همگرايي اقتصادي و صنعتي مي توانند ركورد جديدي را در عرصه فعاليت هاي مشترك تحقيقاتي، علمي و تكنولوژيك از خود جا بگذارند كه مدل تام و اكملي براي ساير كشورهاي مسلمان محسوب شود. مآلا پويش اين الگوي اسلامي در يك بستر سلطه ستيز مقدمات يك نظام جايگزين اقتصادي احسن را در آينده جهان رقم خواهد زد و اين تازه آغازي بر پايان سرمايه داري است. * كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان "پيام هاي روشن انتخابات عراق " به قلم حميد اميدي آورده است: روز يكشنبه انتخابات پارلماني عراق برگزار شد. اين دوره از انتخابات كه مسير نسبتاً پر فراز و نشيبي را طي كرد، اهميت و ويژگي هاي مهمي داشت. شايد بيشترين اهميت آن در اين است كه پس از تشكيل پارلمان، دولت جديدي بر سر كار خواهد آمد تا درباره پرونده ها و مسايل حساس و مهمي چون عقب نشيني و خروج نيروهاي اشغالگر آمريكايي، آشتي ملي، بازسازي عراق و آماده سازي و تجهيز نيروهاي نظامي اين كشور براي در اختيار گرفتن كامل مسئوليت هاي امنيتي و انتظامي، تصميم بگيرد. انتخابات پارلماني عراق حساس ترين انتخابات اين كشور پس از سقوط صدام شمرده مي شود، چرا كه نه تنها مردم درباره سرنوشت خود و كشورشان تصميم مي گيرند، بلكه در ادامه اين انتخاب، چگونگي تعامل با برخي از كشورهاي منطقه نيز بازتعريف مي شود. دخالت ها و حمايت هاي مالي و سياسي برخي از دولت هاي عربي منطقه- به ويژه عربستان سعودي- و هم چنين آمريكا درباره برخي از نامزدها و گروه هاي سياسي، بخصوص عناصر وابسته به حزب منحله بعث و طرفداران صدام و تصميمي كه مردم در فرآيند اين انتخابات درباره نامزدها و گروه هاي ائتلافي مي گيرند نيز به اهميت انتخابات پارلماني عراق افزوده است. برگزاري انتخابات در حالي صورت گرفت كه اصلاح قانون جديد انتخابات با روند نسبتاً دشواري همراه بود. سير وقايع سياسي باعث شد تا جبهه بندي ها و هم پيماني هاي سياسي و مذهبي در قالب ائتلاف هاي انتخاباتي، شكل جديدي به خود بگيرد. از سوي ديگر پرونده كانديداهاي رد صلاحيت شده نيز به دليل وابستگي آنان به حزب بعث عراق دخالت آمريكا و عربستان، به نوبه خود تنش زيادي ايجاد كرد. انتخابات 2 روز گذشته عراق يك ويژگي ديگر هم داشت. اين انتخابات در زير باراني از بمب و خمپاره برگزار شد. حملات گروه هاي تروريستي به مردم عراق كه 38 كشته و 110زخمي بر جاي گذاشت و فقط در يك مرحله از آن بيش از 60 خمپاره در محله هاي مختلف بغداد منفجر شد، نتوانست جلوي اراده مردم اين كشور را بگيرد. عراقي ها پذيرفته اند براي آنكه حاكم بر سرنوشت خود و كشورشان شوند و به خاطر برپايي استقلال و رشد و توسعه عراق، تحمل تلفات هم داشته باشند. روز يكشنبه عليرغم تهديدات وسيعي كه صورت گرفته بود، مردم با مشاركتي 65 درصدي پاي صندوق هاي راي حاضر شدند. اين حضور، چيزي جز تحقير و ذلت براي تروريست ها و دشمناني كه تاب ديدن استقلال و پيشرفت عراق را ندارند، در برنداشت. روزنامه فيگارو در توصيف يكشنبه عراق مي نويسد: «دموكراسي زير بارش خمپاره؛ در تمام طول روز انتخابات صفوف طولاني راي دهندگان با وجود حملات تروريستي در مقابل شعب اخذ راي سراسر عراق قابل مشاهده بود.» همچنين الشرق الاوسط در گزارش مفصلي نوشت: «مردم عراق انفجارهاي انتخاباتي در اين كشور را به چالش كشيده و پاي صندوق هاي راي گيري به صورت گسترده حاضر شدند.» ناگفته نماند كه شبكه تروريستي القاعده- تحت حمايت آمريكا و عربستان- افراد شركت كننده در انتخابات را تهديد به مرگ كرده بود! اين گروهك تروريستي براي روز يكشنبه در عراق، به زعم خود قانون منع آمد و شد اعلام كرده و درصدد ايجاد جو رعب و وحشت نزد عراقي ها بود. حضور پرشور مردم شيعه و سني در انتخابات عراق علاوه بر آنكه نشانه تمكين آنها نسبت به راي اكثريت بود، باعث به حاشيه كشاندن كساني شد كه طي ماه هاي اخير تلاش كردند تا عراق را به ورطه خشونت هاي داخلي و قومي-مذهبي بكشانند. ويژگي مهم ديگري كه اين انتخابات دارد، تثبيت حاكميت شيعيان در عراق است. شيعيان اين كشور داراي اكثريت هستند. پذيرش حاكميت شيعي از سوي اشغالگران آمريكايي يك واكنش طبيعي به حساب مي آمد. اما در دو دوره دولت جعفري و مالكي، آمريكايي ها ديدند كه پيش بيني آنان درباره همكاري دولت شيعي عراق با اشغالگران درست از آب درنيامد. زماني كه ابراهيم جعفري- نخست وزير سابق عراق- برخلاف خواسته آمريكايي ها عمل كرد، رايس در واكنش به مواضع ضد آمريكايي دولت وقت بغداد به صراحت گفت كه چون ما عراق را آزاد كرده ايم! پس حق خود را در ارتباط با دخالت در امور داخلي اين كشور محفوظ مي دانيم! عدم همكاري دولت هاي جعفري و نوري مالكي با آمريكا باعث عكس العمل از سوي كاخ سفيد شد. واشنگتن تلاش كرد از عربستان به عنوان مهره اي منطقه اي كه در جهت مطامع آمريكا قدم برمي دارد و هميشه آماده به خدمت آنان است، استفاده كرده و از حوزه نفوذ سعودي ها در بين عراقي ها و برخي سياسيون اين كشور براي برهم زدن قواعد بازي بهره بگيرد. آمريكا با همراهي دولت رياض سعي كردند به هر طريق ممكن بين مردم و دولت شيعي عراق اختلاف انداخته و از حاصل آن جاي پاي خود را در اين كشور محكم كنند. بررسي اجمالي نتايج اوليه انتخابات اخير پارلماني عراق حاكي است دو ائتلاف «ملي عراق» و «دولت قانون» كه مربوط به شيعيان هستند، پيشتاز انتخابات به حساب مي آيند. در واقع نتيجه نهايي انتخابات پارلماني عراق نشان دهنده داوري مردم درباره صلاحيت دولت شيعي اين كشور و مواضع ضد آمريكايي آن است. مردم عراق، ائتلاف و همدلي خود را با دولت حاكم به نمايش گذاشتند. نوري مالكي در پيام تشكر خود پس از پايان رأي گيري، خطاب به ملت عراق اعلام كرد؛ «روز انتخابات كساني كه در برابر اراده ملت ايستاده بودند و چشم ديدن دموكراسي و آزادي را نداشتند شكست خوردند و تمامي طرح ها و تهديدات تروريست ها نقش بر آب شد.» از سوي ديگر آمريكايي ها زمزمه هايي به راه انداخته و ظاهرا قصد ندارند طبق جدول زمان بندي شده كه مورد توافق طرفين قرار گرفته بود، به خروج نيروهاي نظامي خود از عراق مبادرت كنند. هرچند به نظر نمي رسد كه آمريكا عرصه عراق را به همين سادگي رها كند، چرا كه گذشته از منابع نفت و انرژي كه زانوهاي آمريكايي ها را سست كرده، واشنگتن منافع ديگري را نيز از حضور خود در عراق دنبال مي كند. حضور ارتش آمريكا و وجود پايگاه هاي نظامي در منطقه خليج فارس و در همسايگي ايران، موقعيتي نيست كه آمريكايي ها به راحتي از آن بگذرند. خروج و يا ابقاي حضور نظاميان آمريكايي پس از ماه اوت 2010 مسئله اي است كه پارلمان جديد عراق بايد درباره آن تصميم بگيرد. آنچه از شواهد امر پيداست نتايج نهايي اين انتخابات به طور حتم به مذاق سران كاخ سفيد خوش نخواهد آمد و از طرف ديگر با شكست ائتلاف العراقيه- وابسته به عربستان- دست دولت سعودي نيز تا حدود زيادي از عراق كوتاه خواهد شد. و نكته آخر اينكه سران كشور عراق در قوميت ها و مذاهب مختلف بر سر نحوه اداره و چينش حاكميتي كشورشان توافق كرده و از طرفي حق انتخاب و حاكميت بر سرنوشت مردم را به خودشان واگذار كرده اند. اكنون يك سيستم سياسي «مردمي- توافقي» در عراق حاكم است. انتخابات پارلمان اين كشور مهر تاييد ديگري بر اين سيستم و گام استواري در مسير تحكيم و تثبيت آن است. برآيند انتخابات 2 روز گذشته عراق نقطه عطفي براي استمرار يك نظم سياسي كه مورد موافقت مردم و سران قبايل و مذاهب مختلف عراقي است، مي باشد. اين نظم، كمك خواهد كرد تا عراق در تعامل با ساير كشورها گام هاي استوارتري برداشته و روابط خود را با جهان بهبود بخشد. انتخابات پارلماني عراق نشان داد، مردم اين كشور تصميم خود را براي ايجاد عراقي مستقل در سايه حاكميت اسلامي كه به قدرت هاي سلطه جو وابستگي ندارد، گرفته اند. آنها عراق را آباد و آزاد مي خواهند. عراقي بدون حضور اشغالگر و بدون دخالت مهره هاي دست آموز آمريكا در منطقه. * جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "مصر در آستانه تحول " آورده است: مصر اين روزها آبستن حوادثي است كه مي تواند منجر به پايان سلطه 28 ساله حسني مبارك رئيس جمهور تقريبا مادام العمر بر اين كشور شود. واقعيت اينست كه مصر در زمان حكومت مبارك بر اثر تداوم سياستهاي سركوبگرانه از يكسو و دنباله روي از خط مشي سازش با رژيم صهيونيستي از سوي ديگر به نقطه حساس و شكننده اي رسيده كه وقوع انفجار سياسي در اين كشور غيرمحتمل نيست . براي درك اين موقعيت و آنچه در لايه هاي قدرت در اين كشور باستاني مي گذرد و لزوم دگرگوني در ساختار حاكميت مطلق رژيم مصر توجه به نكات كليدي زير ضروري است : 1 ـ رئيس جمهور 81 ساله مصر روز شنبه در بيمارستاني در آلمان تحت عمل جراحي دستگاه گوارش قرار گرفت . وي كه از مدتها پيش دچار بيماري است و هنگام يك نطق تلويزيوني از حال رفت در پوشش سفري كاري به آلمان منتقل و بلافاصله تحت معالجه توسط پزشكان آلماني قرار گرفت . وي قبل از انتقال به برلين طبق ماده 82 قانون اساسي مصر مسئوليت امور رياست جمهوري را تا زماني كه سلامت خود را باز نيافته به « محمد تظيف » نخست وزير مصر واگذار كرد. هر چند رسانه هاي مصر از پخش هرگونه خبر درباره وضعيت مبارك منع شده اند ولي همراهي وزير بهداشت مصر با مبارك در اين سفر سمت و سوي كاري بودن اين سفر را نفي كرده و بر وخامت اوضاع رئيس جمهور مصر تاكيد دارد. همين امر سبب بروز شايعاتي درباره آينده مصر شده است . حسني مبارك كه در مدت حكومت 28 ساله خود هيچ رقيبي را تحمل نكرده و حتي از اينكه فردي را براي معاونت رياست جمهوري تعيين كند هم استنكاف مي كرد اكنون مجبور شده قدرت را به نخست وزيرش تفويض كند و حداقل براي مدتي نامعلوم با قدرت خداحافظي نمايد. از اين رو اينكه مصر در اين دوره انتقالي چه وضعيتي پيدا خواهد كرد و آيا دچار بي ثباتي و هرج و مرج شده و تا انتخابات رياست جمهوري كه قرار است سال آينده برگزار شود چه مراحلي را خواهد گذراند سئوالات و حساسيت هاي زيادي را در سطح داخلي و بين المللي برانگيخته است . اينكه يكي از چهره هاي رژيم حاكم و احتمالا يكي از فرماندهان ارتش به صورت موقت قدرت را دردست خواهد گرفت و زمينه را براي برگزاري انتخابات و روي كار آمدن جمال مبارك فرزند حسني مبارك و موروثي شدن حكومت آماده خواهد كرد و يا هرج و مرج در اين كشور بروز خواهد نمود و يا اينكه اصولا انتقال قدرت به پايان سلطه 28 ساله مبارك و استقرار نوعي دمكراسي و حاكميت مردمي خواهد انجاميد احتمالاتي هستند كه در محافل سياسي داخل و خارج مصر مطرح مي باشند. 2 ـ تا قبل از بيماري حسني مبارك نيز اين سئوال در مصر مطرح بود كه اين كشور در آستانه انتخابات سال آينده به كدام سو خواهد رفت آيا جمال مبارك جانشين پدر خود خواهد شد يا اينكه « عمر سليمان » مرد قدرتمند تشكيلات امنيتي مصر كه پايه هاي سلطه مبارك را در مصر محكم كرده جاي او را خواهد گرفت و يا اينكه « محمد البرادعي » از راه رسيده كه از حمايت برخي كشروهاي اروپايي براي ايجاد تغييرات روبنايي و دمكراتيزه كردن مصر برخوردار است خود رابه حاكميت تحميل خواهد كرد جمال مبارك فرزند 45 ساله حسني مبارك طي سالهاي اخير در كنار پدرش نفوذ فراواني از طريق مجاري حزب حاكم و روزنامه هاي دولتي در كشور پيدا كرده و نامزد اول براي اجراي سياست موروثي شدن حكومت در مصر است ولي در كنار او سرلشكر « عمر سليمان » رئيس تشكيلات امنيتي مصر كه در حد يك وزير داراي قدرت در اين كشور است نقش هاي فراواني را علاوه بر ايجاد سلطه داخلي به عنوان فرستاده ويژه و شخص مورد اعتماد حسني مبارك در گفتگوهاي سازش اعراب و اسرائيل محاصره غزه و بحران سودان ايفا كرده و از مقبوليت فراوان آمريكا و رژيم صهيونيستي و حتي برخي كشورهاي اقتدارگراي اروپايي برخوردار است خودنمايي مي كند. در اين ميان ورود شخصيت مشهور جديدي به نام « محمد البرادعي » كه به تازگي از سمت مدير كلي آژانس بين المللي انرژي اتمي كنار رفته و رابطه نسبتا زيادي با سازمانهاي بين المللي و كشورهاي حامي اين نهاد دارد به صحنه معادله قدرت در مصر توانسته موازانه قوا را در اين كشور تا حدي برهم بزند ولي براساس تحليل راديو دولتي سوئز حزب حاكم اين كشور اجازه اجراي اين نقشه و تغيير حاكميت رژيم مصر را نمي دهد حتي اگر اين كشور در دريايي از خون دست و پا بزند زيرا تنها گزينه جانشيني رئيس جمهور مصر جمال مبارك است ! اما ناگفته پيداست كه اين انتخاب بايد با موافقت ثانويه نيروهاي امنيتي و ارتش مصر و تاييد اوليه آمريكا مواجه باشد. به همين دليل حسني مبارك عليرغم وضعيت مزاجي نامناسبي كه داشت مجبور شد شخصا به آمريكا سفر كند و در ديدار با اوباما در مورد جانشيني فرزندش با رئيس جمهور آمريكا مذاكره نمايد. مبارك عليرغم مشكلات فراوان داخلي سعي كرد كه مساله فلسطين و سازش با رژيم صهيونيستي را زودتر حل و فصل كند تا هم خدمت ديگري به منافع آمريكا در خاورميانه كرده باشد و هم درصورتي كه فرزندش جانشين وي شود راه را براي او هموار نمايد. 3 ـ حسني مبارك پس از 28 سال سلطه بر مصر و خوشرقصي براي آمريكا و رژيم صهيونيستي در اجراي توطئه هاي ذلت بار و سازشكارانه و اجراي سياستهاي خاورميانه اي كاخ سفيد اكنون به عنصري تاريخ مصرف گذشته تبديل شده كه كارآيي خود را از دست داده و بايد فرد ديگري جايگزين او شود. مبارك در يكسال گذشته عليرغم تسليم بودن در قبال تمام نقشه هاي آمريكا و خوش رقصي براي صهيونيستها و خيانت به آرمان ملت فلسطين با اجراي سياست محاصره مردم فلسطين و احداث ديوار فولادي و مرز مشترك مصر با غزه يكبار ديگر ذلت خود را به حاميان غربي اش نشان داد ولي نتوانست رضايت كامل آنها را كسب كند و در عوض خشم مقدس ملت مسلمان مصر و مسلمانان جهان را عليه خود خريد. اين بخشي از نتيجه همان سياستهاي رسوايي است كه دير يا زود خود را در صحنه معادلات قدرت در مصر و درهم ريختن آرايش سياسي اين كشور نشان خواهد داد. 4 ـ رژيم مبارك ماههاست كه سرگرم تدارك مقدمات انتقال قدرت و موروثي كردن حكومت است . در اين زمينه انواع روشهاي سركوب تهديد و محدود كردن فعاليتهاي مبارزان به كار گرفته شده و طيف وسيعي از نيروها و رهبران اخوان المسلمين با اجراي شيوه هاي كينه توزانه بازداشت شده و سياست مشت آهنين عليه مردم مسلمان مصر به كار افتاده است ولي اين سياست جز ملتهب تر كردن اوضاع سياسي و اجتماعي مصر و دامنه دارتر شدن واكنش هاي مخالفين رژيم نتيجه اي در برنداشته است . توسل به سياستهاي پليسي و پرونده سازي عليه حزب الله لبنان و مقاومت اسلامي هم با ناكامي فزاينده اي مواجه شده به گونه اي كه اين روزها كه نفس رژيم مبارك به شماره افتاده بايد در انتظار عكس العمل هاي داخلي و فوران خشم فرو خفته ملت مصر عليه 28 سال سياست ننگين خائنانه و نامبارك فراعنه بود . * مردم سالاري روزنامه مردم سالاري در يادداشت روز خود با عنوان "بودجه 89 و سند توسعه "به قلم مجيد سليمي بروجني آورده است: اين روزها مجلسي ها براي چكش كاري لا يحه بودجه 89 در تب و تابند و متوليان دولتي اين لا يحه در انتظار به سرانجام رسيدن سند برنامه پنجساله اي كه چندي پيش راهي بهارستان كرده اند. اما آن بي سرانجامي و اين بي تكليفي كه روز شمار تاخيرهاي دولت را صعودي كرد، تقريبا هيچ بازتاب و واكنشي در ميان كارشناسان و منتقدان اقتصادي دولت نداشت و به نظر مي رسد اين سكوت معنادار حكايت از سطح ديگري از اضطراب و اضطرار دارد كه جايگزين نگراني از فرجام لوايحي شده كه در دقيقه نود رنگ قانوني شدن به خود مي گيرند و هيچگاه مجالي براي اجرا پيدا نمي كنند. با اين حال شرايط فرصت مناسبي شده تا لوايح سه گانه دولت در واپسين روزهاي سال در ماراتني نفس گير خود را به صحن علني مجلس برسانند تابلكه نشان و نشانه اي شوند براي تعيين خطوط كلي سياست هاي خود و كلا ن كشور; سياست هايي كه ظاهرا قرار است مانع بيراهه رفتن از مسير توسعه و بازدارنده انحراف هاي معنادار متوليان اداره امور كشور باشد، اما در گام نخست اسير دوباره كاري هاي مرسوم، سردرگمي ها و بحث و جدل بر سر مصاديق و نشانه هاي توسعه يافتگي شده اند. هنوز ردي از الزامات هدفمند كردن يارانه ها در بودجه و برنامه پنجم نيست كه مجلس بر آن مهر تاييد مي زند و هنوز تقدم و تاخر برنامه و بودجه مشخص نيست كه يكي راهي صحن مي شود و ديگري پيش شرط تاييد اولي و اينها همه در حاليست كه ديگر شكي وجود ندارد نسبت به رفتار سليقه اي دولت در كنار گذاشتن برخي احكام و اسنادي كه با خواست دولت نمي خواند. اين همه بحث و جدل بر سر پس و پيش لوايحي كه دولت دهم راهي مجلس مي كند در برابر حركت و انحراف معنادار دولت از احكام و اهداف برنامه چهارم رنگ مي بازد و همه را با سكوت معنادار كارشناسان اقتصادي و گزارش هاي رسمي هماهنگ مي كند كه در عمل كاركرد چنين اسناد و احكامي در فضاي اين روزهاي اقتصاد ايران بي تاثير است. لا يحه بودجه 89 اولين سند رسمي بودجه در دولت دهم به شمار مي رود كه دستخوش لوايح اخير دولت ركورد بي نظيري از تاخير را برجاي گذاشته به طوري كه در تاريخ بودجه نويسي دهه گذشته چنين تاخيري بي سابقه بوده است. حرف و حديث ها بر سه لا يحه اي است كه قرار است بر اساس برنامه پنجم باشد اما معلوم نيست پس چگونه بررسي آن از سوي مجلسي ها بر برنامه مقدم شده تمامي ندارد. اگر چه بر اساس آيين نامه داخلي مجلس، دولت بايد حداكثر تا نيمه آذر لا يحه بودجه را به نمايندگان تقديم مي كرد، اما تعلل دولت باعث شد تا اين لا يحه 368 هزار و 400 ميليارد توماني با تاخيري دوماهه به دست مجلسي ها برسد. تعلل دولت در ارسال اين لا يحه به مجلس باعث شده بود تا هر روز اظهار نظرهاي جديدي در اين رابطه به گوش برسد. برخي نمايندگان از بررسي لا يحه برنامه پنجم توسعه در سال آينده خبر مي دهند; برخي از تقدم بررسي بودجه 89 بر برنامه پنجم و برخي بررسي سه دوازدهم بودجه 89 و تعويق در بررسي برنامه پنجم را چاره كار مي دانستند. اما توافق كلي بر اين بود كه در دوماه پايان سال امكان بررسي همزمان بودجه و برنامه وجود ندارد. اگر چه تدوين لا يحه بودجه بدون در نظر گرفتن سند بالا دستي آن يعني برنامه پنجم توسعه عجيب به نظر مي رسد، اما مي تواند گوياي اين باشد كه احتمالا احكام برنامه پنجم توسعه تفاوت چنداني با برنامه چهارم ندارد. از طرفي با اينكه مسوولان تدوين لايحه بودجه به طور مكرر بر لزوم تعيين تكليف لايحه هدفمند كردن يارانه ها براي تهيه و تنظيم لايحه بودجه 89 تاكيد داشتند، اما درست همان روز كه مجلس بالاخره بعد از جدل هاي فراوان نظر دولت در موضوع هدفمند كردن يارانه ها را تامين كرد و لايحه را به تصويب نهايي رساند، وزير امور اقتصاد و دارايي اعلام كرد كه بودجه سال آينده كشور بدون در نظر گرفتن لايحه هدفمند كردن يارانه ها تدوين شده است. اين گفته حسيني اگرچه عجيب به نظر مي رسد، اما نسبت به اظهارنظر هاي پيشين مسوولان بودجه نويسي كه تقديم لايحه بودجه را به تعيين تكليف موضوع هدفمند كردن يارانه ها موكول مي كردند، كمي ترديد ايجاد مي كند و اين را به ذهن مي رساند كه احتمالا تاخير در ارائه لايحه بودجه نه به دليل بررسي لايحه هدفمند كردن يارانه ها در مجلس، بلكه به دلايل ديگري بوده است. كسري بودجه سال جاري و متممي كه دولت بارها از آن صحبت كرد و در نهايت هم از آن خبري نشد و اينكه مجلس خود دست به كار شد و طرح اصلاح قانون بودجه را تهيه كرد و در حال بررسي آن است نيز از ديگر نكات قابل توجه بودجه سال آينده است. بر همين اساس برخي كارشناسان اقتصادي، سال 89 را سالي بدون برنامه ناميده اند. چرا كه تاخير دولت در ارائه برنامه توسعه پنجم و همزماني آن با زمان ارائه بودجه سال 89 نتيجه اي جز اين در بر ندارد كه امسال دولتي ها بودجه اي بدون برنامه به مجلس ارائه كنند. بر اين اساس، بسياري از كارشناسان اين شكل ارائه بودجه به مجلس را راهي براي تنفس دولت و رهايي از اجراي بودجه و برنامه هاي خود براساس برنامه توسعه اي بلندمدت عنوان كرده اند. چرا كه به اين ترتيب براساس اظهارنظرهاي كارشناسان اينگونه بودجه كه بدون برنامه تصويب شود، نتيجه اي جز اين نخواهد داشت كه دولت در چگونگي استفاده از درآمدهاي ارزي از بخش هاي مختلف آزاد خواهد بود بدون اينكه برنامه اي مشخص در نحوه استفاده از اين درآمدها داشته باشد. افزايش زمان اجراي برنامه چهارم در شش سال از جمله راهكارهايي بود كه از سوي نمايندگان براي برنامه دار كردن بودجه سال آينده در نظر گرفته شد تا به اين ترتيب بودجه 89 را براساس برنامه چهارم بنويسند تا بودجه بدون برنامه نوشته نشود. اما راهكار ديگري از سوي دو نفر از ديگر اعضاي كميسيون برنامه و بودجه ارائه شده و آن تصويب بودجه چند دوازدهم در سال آينده بود تا قانون برنامه پنجم در مجلس به تصويب نهايي برسد. اين نمايندگان با تاكيد بر اينكه بودجه بايد در قالب برنامه تصويب شود، اعلام كردند كه در غير اين صورت، تصويب بودجه بدون برنامه، تيري در تاريكي خواهد بود و در نهايت نيز راهكار سومي با عنوان تصويب بودجه براساس كليات برنامه در نظر گرفته شد. بر اين اساس و با روالي كه دولت براي برنامه چهارم توسعه در نظر گرفته است، مي توان دريافت كه براساس گفته هاي كارشناسان در نهايت دولت خواستار در اختيار داشتن بودجه اي بدون برنامه است تا در طول يكسال آينده اين بودجه را در هر جايي كه مي خواهد صرف كند. مصداق بارز اين ادعا، قانون كنار گذاشته شده برنامه چهارم توسعه است كه با روي كارآمدن دولت اصولگراي نهم و با وجود جرح و تعديل هاي بنيادي مجلس هفتم كه همسو و همفكر دولت بود هرگز مبناي حركت قرار نگرفت. وابستگي بي سابقه اقتصاد ايران به نفت كه در دولت نهم به اوج رسيد آغازي شد بر افزايش برداشت ها و مصارف ارزي دولت از سقف هاي تعيين شده در برنامه. افزايش هزينه هاي جاري دولت، رشد نرخ تورم برخلاف الزام برنامه به تك رقمي شدن اين شاخص، دستيابي به رشد اقتصادي كمتر از پيش بيني ها با وجود بهبود اوضاع بازار نفت، الزام برنامه به تك رقمي شدن نرخ بيكاري و روند صعودي آن به روايت آمارهاي بانك مركزي. مي توان رفتار دولت را نسبت به نخستين برش پنج ساله از سند بيست ساله كشور يك بازگشت جدي به دوران پيش از برنامه هاي توسعه و اسناد بالا دستي دانست; دوراني كه گرچه در آغاز سكوت دولت را در برابر انتقادها واعتراض هايي مبني بر كوتاهي دولت دراجراي برنامه همراه داشت اما سرانجام با سخنان صريح پرويز داوودي، معاون اول سابق رئيس دولت پرده از واقعيت برداشت و در سومين سال اجرا نمايندگان دولت را به اين نتيجه رساند كه اين برنامه «تشويق كننده انفعال در برابر نظام سلطه» است؛ نتيجه اي كه داوودي در سومين سال اجراي برنامه به آن پي برد و با آمريكايي خواندن برنامه حكم به خمير كردن آن داد. اما اين تنها اشاره اي بود به هزينه ها و تبعات سه سال بي برنامگي كشور قبل از حرفهاي معاون رئيس جمهور و ادامه آن روند در دو سال پاياني برنامه. ظاهرا براي معاون رئيس دولت نهم پاسخ به اين سوال كه پس دولت در اين سه سال بر چه مبنايي حركت كرد از اهميت چنداني برخوردار نبوده، اما او پاسخ به اين سوال را هم كه دولت در فرصت باقي مانده و پيش رو چه برنامه اي را در دستور كار قرار داد بي جواب گذاشت. آيا مبناي حركت يكسال اخير دولت همان برنامه اي بود كه مشوق انفعال در برابر نظام سلطه بود و اگر نه پس چرا دولت در تمام اين چهار سال از اختيار قانوني خود كه بارها و بارها مورد اشاره نمايندگان هم بود استفاده نكرد و تغيير قانون برنامه را در قالب لا يحه اي جامع به مجلس نبرد تا هم قانون مداري خود را ثابت كند و هم آن گونه كه خود مدعي است زير بار نسخه آمريكايي برنامه چهارم توسعه نرود؟ در هر دو صورت براي رفتار خارج از برنامه دولت طي سالهاي اخير هيچ توجيهي وجود ندارد جز اينكه حركت دولت در مدار برنامه توسعه نمي گنجد. حالا همان دولتي كه نخستين برش پنج ساله ازسند بيست ساله كشور را عقيم گذاشت در قامت دولت دهم برنامه پنجم توسعه را راهي مجلس كرده و بايد ديد در اين برنامه چقدر تلا ش كرده تا عقب ماندگي هاي ناشي از پنج سال نخست آن را جبران كند؟ * جوان روزنامه جوان در يادداشت امروز خود با عنوان "موسوي و هاشمي بر سر دوراهي خداحافظي " به قلم كريم دهكردي آورده است: در هفته گذشته شاهد دو موضع متفاوت در افكار عمومي بوديم كه از سوي آقايان هاشمي رفسنجاني و موسوي اتخاذ شد. از روزهاي منتهي به انتخابات تاكنون چندين موضع نهچندان خوشايند از آقاي هاشمي شاهد بوديم از جمله، نامه بدون سلام وي به رهبري، سخنراني مشهد و خطبههاي نماز جمعه 26 تيرماه و... موسوي نيز از صبح انتخابات تاكنون در هيبت يك ضدانقلاب زخم خورده در مقابل نظام ايستاده است، هر چند بعد از حماسه 9 دي قدري به كما رفت و از لحني متعادلتر برخوردار شد، اما گزارشهاي توهمزا درباره 22 بهمن دوباره وي را به تقابل تمام قامت با نظام كشاند و تا آنجا پيشرفت كه ميليونها جمعيت حاضر در تهران را مردمي كه با جبر آمدهاند و اتوبوس و قطار در اختيارشان قرار گرفته، مردمي كه همه آنان نظامي و انتظامي بودهاند و راهپيمايي كه مهندسي شده بود و... اگر نظام جمهوري اسلامي قدرت مهندسي ميليونها نفر را دارد بايد مورد تقدير و تكريم قرار گيرد و اگر راهپيمايي ميليوني تهران از شهرستانها آورده شده باشد صدها هزار خودروي اتوبوس را مستندسازي كرده باشد و به فيسبوك و يوتيوپ و توئيتر ارسال كرده باشند، بايد شهرستانها در روز 22 بهمن از جمعيت خالي شده باشد. حال آنكه موسوي نميداند كه امسال در تمام روستاهاي بالاي 500 نفر ايران نيز به صورت مجزا راهپيمايي برگزار شد، در حالي كه موسوي حداكثر توهين را به راهپيمايان روز 22 صورت داد و آنان را معادل افراد منگولي كه بازيچه دست نظام شدهاند خواند. هاشمي از حضور حماسي مردم تشكر كرد، هاشمي براي اولين بار (بعد از انتخابات) با صراحت از وفاداران به انقلاب خواست كه مرزبندي خود را با ساختارشكنان مشخص كنند و با عدول از مدعاي قبلي خود مبني بر تشكيل حكميت، رهبري نظام را محور وحدت و همبستگي دانستند البته نبايد هاشمي در قبال جملات فوق انتظار تشكر داشته باشد زيرا او وظيفه خود را در قبال انقلابي به انجام رسانده است كه جواني خود را براي آن صرف كرده است. روند تحولات نشان ميدهد كه هاشمي حاضر به همراهي با جرياني كه اتاق فكرش در لندن تشكيل ميشود و شاكله آن «پلوراليسم سبز» است، نيست. هاشمي ميداند كه پلوراليسم سبز در روز حادثه به او نيز رحم نخواهند كرد. هاشمي ميداند كه بهرغم آغوش باز جريان تجديدنظر براي وي، كتاب عالي جناب سرخپوش همين روزها به صورت مكرر چاپ ميشود تا بگويند: آقاي هاشمي، هر قدر شما به سمت مركزيت نظام حركت كنيد به همان سان از نظر ما عاليجناب سرخپوش هستيد. بنابراين، مواضع موسوي در مصاحبه 9/12/88 با سايت كلمه، با سخنان هاشمي در اجلاسيه خبرگان نقطه مقابل همديگرند. اميد است لبخند رضايت از مواضع هاشمي بر لبان حزبالله موقتي نباشد و هاشمي نيز همراه مردم، در منزوي ساختن قانونشكنان و ساختارشكنان مشاركت داشته باشد . * قدس روزنامه قدس در سرمقاله روز خود با عنوان " انتخابات عراق و چند نكته "به قلم حسين ريوران آورده است: برگزاري دومين انتخابات سراسري عراق با مشاركت بيش از پنجاه درصد، نمايش آشكار و خوشايندي از حركت به سوي دموكراسي مردمي و استقرار و ثبات نظام و ساختار حكومتي برآمده از آراي ملت در اين كشور است. حضور و مشاركت گسترده مردم عراق در اين انتخابات با وجود تهديدهاي شديد و حتي اعلام ممنوعيت رفت و آمد براي عراقيها از سوي القاعده مبني بر ترور و قتل عام شركت كنندگان در رأي گيري نشان دهنده اراده آنها بر انتخاب و تعيين نظام سياسي و تأثيرگذاري در مديريت كشورشان است. بديهي است، اين مشاركت معنادار و بالا، حمايت گسترده و قوي سياسي از نظام و دولت منتج از آن را هم به دنبال خواهد داشت و اين شايد يكي از مهمترين عوامل و گزاره هاي خارج كردن عراق از بحرانهاي موجود، تسلط و حضور نيروهاي اشغالگر و عبور از چالش ناامني كنوني باشد. نكته حايز توجه ديگر در اين رخداد سياسي مهم، حصول و آشكار شدن ماهيت و واقعيت توان و تهديدهاي تروريستها، اعم از سلفيها و القاعده با وجود همه حمايتهاي خارجي و پولهايي كه عربستان خرج كرد، بود. در حالي كه القاعده وانمود مي كرد هيچ كس در روز انتخابات تأمين جاني نخواهد داشت، در عمل آنها فقط توانستند چند عمليات محدود و كوچك را انجام دهند كه حاصل آن 24 شهيد و حدود 70 نفر زخمي بود كه در قياس با عمليات وتوانمنديهاي قبلي اين گروه ها، قطعاً كوچك و نشان دهنده نزول توان و قدرت تروريستها و به تبع آن افول ناامني در عراق در مقابل نهادينه شدن حكومت مردمي و دموكراسي عمومي در اين كشور است. از سوي ديگر، مشاركت چشمگير عراقيها توانست بر تمامي برنامه ريزيها و بمباران رسانه اي و تبليغاتي برخي از گروه هاي سياسي وابسته به بيرون در اين دوره غلبه كند و با وجود تداركات زياد و از ماه ها قبل اين گروه ها براي رقابت با گروه ها و احزاب و ائتلافهاي اكثريت، به مدد توان رسانه اي كشورهاي خاص عربي مردم عراق، اين جريانها را ناكام گذاشتند. اين گروه ها كه خود نيز اميد به پيروزي چشمگير و مؤثر نداشته و ندارند، از پيش از شروع انتخابات زمزمه تقلب در انتخابات را مطرح و تكرار مي كنند. اين گروه ها مي كوشند آنچه را از طريق رأي مردم نتوانسته اند به دست آورند، احتمالاً با طرح مسأله تقلب و از طريق باج گيري سياسي به دست آورند. اين مسأله اكنون در مورد ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]
-
گوناگون
پربازدیدترینها