واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: پايان حيات تگزاسى ها
حنيف غفاري
ديروز،جرج واكر بوش و گوردون براون كه از آنها به عنوان دو چهره شكست خورده غرب در ابتداى هزاره سوم ميلادى نام مى برند،بار ديگر به تهديد جمهورى اسلامى ايران پرداخته و بر طبل تداوم تحريمها عليه قدرت اول خاورميانه كوبيدند.اين درحالى بود كه خاوير سولانا،كميسيونر روابط خارجى اتحاديه اروپا صراحتا اظهارات براون وبوش در خصوص افزايش تحريمها عليه ايران را تكذيب نمود.به راستى چه اتفاقى در غرب افتاده است؟آيا مى توان ادعا كرد كه تاريخ مصرف تفكرات برخاسته از تيم تگزاسى هاى آمريكا به پايان خود رسيده است؟
واقعيت امر اين است كه اتحاديه اروپا به سبب پيروزى از برخى سياستهاى افراطى بوش،بلر و براون هزينه هاى سنگينى را پرداخته است.چنانچه مشاهده مى كنيم،آنگلا مركل،به عنوان نماد تولد دوباره نازيسم در سرزمين ژرمنها و نيكلا ساركوزي،به عنوان سرگردان ترين مرد كاخ اليزه در تفسير مناسبات ايران و غرب دچار توهم مزمنى گرديده اند.نتيجه اين توهم مزمن يكى عقبگرد اتحاديه اروپا به سوى نقطه صفر و ديگرى افزايش تلفات استراتژيك و ديپلماتيك غرب در مقياس زمان است.گوردون براون،درحالىكه رفته رفته كليد خانه شماره ده داونينگ استريت را به فردى ديگر مى سپارد با صدايى لرزان و چهره اى مملو از شكست و ناتوانى با بوش پسر عليه ايران همصدا شده است.اين در حالىاست كه بوش پسر وضعيتى بهتر از براون ندارد! رئيس جمهور تگزاسى آمريكا به همراه تيم نومحافظه كاران كه ديگر اميدى نسبت به فتح كاخ سفيد طى دهه هاى آتى ندارند،به بقاى حداقلى خود در واشنگتن مى انديشند.فاصله گرفتن همزمان مك كين و باراك اوباما از بوش پسر هيچ گونه روزنه اى را جهت تنفس دوباره پيروان مسخ شده ساموئل هانتينگتون و لئواشترائوس باقى نگذاشته است.
اختلافات مقامات غربى بر سر نحوه برخورد با فعاليتهاى صلح آميز هسته اى ايران به نقطه اوج خود رسيده است.هرچند آمريكا و تروئيكاى اروپايى سعى در لاپوشانى اين اختلافات دارند،اما ميدان سياستبه اندازه اى وسيع است كه كتمان تضادها در آن ناممكن است.اتحاديه اروپا طى سه سال اخير به شدت از هدف اصلى خود،يعنى قطبيت در نظام بين الملل دور شده است.انگلستان نيز به عنوان يكى از اصلى ترين كشورهاى بازدارنده اتحاد ناسيوناليستى در اروپا سهم عمده اى در اين عقب افتادگى ايفا نموده است.نكته جالب توجه اينكه صدر اعظم آلمان و رئيس جمهور فرانسه نيز به طور خواسته يا ناخواسته وارد جاده اى شده اند كه در نهايت به پرتگاهى عميق خواهد رسيد.هرچند بسيارى از تئوريسينهاى غربى نسبت به تداوم حركت غرب در سير مخالفت با تهران هشدار داده اند،اما گويا امثال براون و ساركوزى هنوز عمق فاجعه اى كه در انتظار آنهاست را درك ننموده اند.
در نهايت اينكه پروژه آشكار سازى تضادهاى آنتاگونيستى جريانهاى سلطه عليه يكديگر در حال كليد خوردن است.مسلما اگر اتحاديه اروپا داراى حداقل قوه عاقله در سياست خارجى خود باشد،براى سخنان دو سياستمدار نيمه جانى كه در انتظار مرگ دردناك خود در عالم سياست به سر مى برند ارزشى قائل نمى شود.ديدار اخير براون و بوش آخرين پرده ديدار تگزاسى هاى آمريكا و نسل ناخلف چرچيل بود.ديدارى كه در خلال آن آخرين نشانه هاى جكسونيسم محافظه كارانه در ماوراى ژستهاى ديپلماتيك رهبران آمريكا و انگلستان دفن شد.
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]