تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833486893
هدفمند سازی يارانه ها بزرگترين طرح اقتصادی کشور است
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رئيس جمهور در گفت وگوي چهارشنبه شب خود با شهروندان استان تهران هدفمند سازي يارانه ها را بزرگترين طرح اقتصادي کشور خواند و گفت: 20 سال است که دولت ها مي خواستند اين طرح را اجرا کنند اما از آنجايي که هيچ وقت در دل اين طرح نرفتند و آن را کلي ديدند از اجراي آن ترسيدند. متن کامل این گفتگو بدین شرح می باشد : مجري برنامه تهران 20: با توجه حضور شما در گذشته در شهرداري تهران، آيا هم اکنون که بالاترين مسئوليت اجرايي کشور را بر عهده داريد هنوز هم دغدغه پايتخت و استان تهران را داريد؟ رييسجمهور: بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم عجل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلنا من خير اعوانه و انصاره والمستشهدين بين يديه. خداوند را سپاسگزارم که فرصت گفتگو در خصوص موضوعات تهران را به من عنايت کرد. تهران مرکز ايران و موجب افتخار همه مردم و نقطه اتکاي ملت ايران است. مردم تهران در همه صحنههاي حساس و تاريخ ساز پيشگام ملت ايران بوده اند، هستند و خواهند بود. ياران صميمي ملت ايران و فداکاران بزرگي در تهران هستند. افتخار مضاعفي نصيب بنده است که هم خدمتگزار مردم تهران و هم شهروند تهراني هستم، گرچه همه جاي ايران سراي من است و همه ايرانيها عزيز هستند و همه، تهران را دوست دارند. از بهترين دوران عمرم آن دو سالي بود که در شهرداري تهران در خدمت مردم بودم و برخي صحنههاي آنجا برايم افتخار ابدي است. آن زماني که احساس کردم خادم هستم و ميتوانم خيابانهاي تهران را تميز کنم، آن احساس خيلي شيريني بود که هميشه در ذهن و دل من هست. مجري برنامه تهران 20: آيا امور تهران که محل تلاقي عقايد مختلف سياسي است دستخوش اين عقايد قرار ميگيرد يا نه؟ رييسجمهور: عقايد سياسي در همه کشور وجود دارد، گرچه اتفاقاتي که در مرکز ميافتد اگر ساير نقاط درآن دخالت نداشته باشند به طور طبيعي ممکن است ساير نقاط را تحت تأثير قرار دهد. نميتوانم اين را نفي کنم، بالاخره تصميم گيريهايي که در سطح کشور ميشود تحت تأثير مسائل سياسي است اما همه تلاش دولت اين است که عرصه خدمتگزاري را از عرصه مسائل سياسي به طور کامل جدا کند. آنچه ميماند خدمتگزاري است چرا که مسائل سياسي هميشه بوده است. البته حق همه آحاد ملت ايران است که ديدگاهها و انديشههاي خود را داشته باشند اما اگر بحثها بخواهد مسائل را متوقف يا منحرف کند و يا به مردم صدمه بزند، حتماً مضر است. دولت چه در دوره نهم و چه در دوره دهم تلاش ميکند خود را از مسائلي که آسيب ميزند، کنار بکشد و اجازه ندهد اين مسائل در تصميمات دولت دخالت کند. در تهران هم همين طور بوده است دولت بدون توجه به مباحثي که وجود دارد و فارغ از سلايق و گفتگوهاي مختلف آنچه را که وظيفه اش بوده، انجام داده است. دولت با وجود سلايق گوناگون در مديريت شهر تهران در دورههاي مختلف، به وظيفه اش عمل کرده است. مجري برنامه تهران 20: شهرستانهاي استان تهران نيازمند پلهاي ارتباطي و زيرساختي مناسبي هستند که بتواند اين استان را به عنوان پايتخت ايران به خوبي نشان دهد آيا اين پرسش و احساس پيگيري که بتواند تهران را سريعتر در جايگاه خود قرار دهد، از جانب جنابعالي از مديران دولتي هست و اين پيگيريها چگونه صورت ميگيرد، مردم مايلند بيشتر بدانند؟ رئيس جمهور: بگذاريد يک مقدار کلانتر قضيه را ببينيم، مسائل تهران در مسائل کشور تأثير دارد و مسائل کشور هم بلافاصله در تهران منعکس ميشود و بسياري از مسائلي که امروز در تهران داريم به معناي مشکلاتي که مردم لمس ميکنند، مشکل خود تهران نيست، مشکل جاي ديگري است که به تهران منعکس شده است. فرض کنيد در استانهاي ما اشتغال زايي وجود نداشته باشد يا به ميزان مورد نياز وجود نداشته باشد يا امورات مردم نگذرد، سطح رفاه پايين باشد، آموزش، بهداشت، حمل و نقل و کشاورزي نباشد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ در اين صورت به طور طبيعي جريان جمعيت به سمت تهران ميآيد؛ اين مهاجرتي که به طور گسترده طي دههها اتفاق افتاد کاري کرد که برنامه ريزان شهري در تهران هميشه از تحولات عقب بمانند يعني هر چقدر در تهران کار انجام ميشود، تحولات از آنها جلوتر است يعني رشد نيازها بسيار بالاتر از رشد فعاليتهايي است که در چند دهه اتفاق افتاده است؛ اين يکي از علل اصلي مشکلات تهران است. يک سري از مشکلات هم وجود دارد که مال خود تهران و جغرافياي اين استان و شرايط آن است. دولت به دلايل گوناگون به استان تهران و شهر تهران حساس است، قطعاً کارهايي که در محدوده وظايف دولت است به طور مستمر پيگيري ميشود اما در کنار اين، دولت کار بزرگي را آغاز کرد. دولت نهم سعي کرد آن علتي را که از بيرون به تهران منتقل ميشود، مهار کند يعني يک نگاه دولت در سفرهاي استاني، ضمن اينکه همه جاي کشور بايد آباد شود، اين بود که اين جريان جابجايي جمعيت را که نقطه ثقل آن به سمت تهران است، مهار کند و خوشبختانه تا حد زيادي مهار شده است. آمارگيريها و سرشماريها و گزارشهايي که مرکز آمار و ساير نهادها تهيه کرده اند نشان ميدهد که جريان جمعيت که به سرعت به سمت تهران ميآمد، به شدت افت کرده و اين يک موفقيت است. متوقف شدن اين جريان هيچ وقت صورت نميگيرد، ما به صفر نخواهيم رسيد چون به طور طبيعي مردم ازدواج ميکنند، براي درس خواندن ميروند و جابجا ميشوند بنابراين يک جابجايي طبيعي در درون يک ملت به مانند آنچه بين يک ملت و ملت ديگر صورت ميگيرد، وجود دارد و در حد يک دهم درصد يا دو دهم درصد، طبيعي است. مجري برنامه تهران 20: حاشيه نشيني هاي اطراف تهران چيست ؟ رييسجمهور: در حال حاضر 8 هزار نفر حاشيهنشين در استان تهران وجود دارند، آن حاشيه نشيني حاصل جريان آن مهاجرت سنگين است و طبيعي است. زماني افرادي رشد ميکنند و در يک محلي جا نميشوند يا براي کار خاصي بايد (به شهر ديگري) بيايند؛ دانشمند يا هنرمندي است که امکان کار در محل خود را ندارد بنابراين بايد مهاجرت کند يا کسي که ازدواج کرده است يا براي کار خاص يا مأموريتي به محل ديگري ميرود؛ اين يک جريان طبيعي است و تأثير چنداني ندارد. اما جريان غيرطبيعي بر اثر سياستهاي غلط اجتماعي و اقتصادي طي ساليان طولاني باعث شد مناطق کشور محروم بمانند و مردم چاره اي براي زندگي نداشتند و بايد به تهران ميآمدند؛ آنها مردم ما و همه، عزيز هستند. در حال حاضر جريان غيرطبيعي مهاجرت به تهران مهار شده است. بخشي هم کارهايي است که بايد در استان تهران انجام شود، که در اين راستا دو سفر به استان تهران انجام داديم، غيراز کارهاي جاري که انجام ميشود مصوباتي داشتيم که در حال پيگيري است و دارد کار ميشود. اما برخلاف تصور فعلي مردم، حجم کاري که در استان تهران بايد بشود کمتر از استانهاي ديگر نيست؛ ما در گذشته، يک تهران را داشتيم آن هم بخشي از تهران که ميشد بگوييم يک زيرساخت و يک چارچوب محدود دارد. بقيه جاها چه؟ اسلامشهر الآن يک شهر بزرگ است و نيازمنديهاي فراوان دارد، کرج در حد يک استان است، ورامين و اطراف ورامين، نظرآباد، رباط کريم، نسيم شهر و گلستان هر کدام يک شهرستان بزرگ هستند و نيازهاي فراوان دارند که بايد به آنها توجه کنيم. تدابير مديريت ترافيک در شهر تهران هميشه از رشد ترافيک عقب تر است. مجري: آيا ترافيک تهران راه حلي دارد؟ رييسجمهور: قطعاً راه حل دارد اما بايد پذيرفت که اين ترافيک براي مردم مشکل زا شده است. ترافيک تهران را کاملاً حس ميکنم و از نظر آلودگي ناشي از ترافيک نيز در مرکز آلودگي هستم. يکي از راههاي مهار کردن ترافيک تهران جلوگيري از مهاجرت به اين شهر است. براي کاهش ترافيک تهران بايد در سه سطح برنامه ريزي کرد که در گام نخست بايد ظرفيت جابهجايي عمومي به سرعت گسترش يابد که اين موضوع راه حل اثبات شده و دواي درد است. در يک دوره اي، يک دوربرگردان ساده برخي مشکلات ترافيک تهران را حل ميکرد و اکنون نيز با بهسازي و برخي اصلاحات ميتوان گامهاي مفيدي برداشت. هر اقدامي در ترافيک وضع را بهتر ميکند اما به نقطه کمال نميرساند زيرا عوامل موثر در ترافيک روزانه در حال تغيير است به اين ترتيب که تعداد خودروها افزايش مييابد و تقاضاي خودرو نيز روز به روز بيشتر ميشود. ترافيک تهران را ميتوان مديريت کرد. اگر امروز شهروند تهراني در هر سفر شهري نيم ساعت تاخير دارد بايد آن را به تدريج کاهش داد و اين به معناي موفقيت است. اقداماتي از قبيل بهسازي و مديريت تقاضا از ديگر راههاي مهار کردن ترافيک تهران است. روزانه 14 تا 15 ميليون سفر در تهران انجام ميشود که اين آمار زيادي است و با اقداماتي چون دولت الکترونيک ميتوان از ميزان آن کاست. تغيير ساعت، طرح زوج و فرد خودروها و کاربريهاي شهري از ديگر راهکارهاي کاهش ترافيک در تهران است. اگر کاربريهاي گوناگون در نقاط مختلف شهر تهران بدون برنامه باشد و دسترسيها مناسب نباشد، تهرانيها مجبور ميشوند از وسيله نقليه شخصي استفاده کنند و سفرهاي سواري افزايش يابد. از سي و پنج، چهل سال قبل، تهران به دنبال کارهاي کلان بوده و مطالعات فراواني صورت گرفته است. شبکه بزرگراهي طراحي شده که خوشبختانه بخش زيادي از آن اجرا شده است و اکنون هم اجرا ميشود. يک بخش مهم، حمل و نقل ريلي است که بتواند جمعيت انبوه را جابهجا کند و ديگري اتوبوسراني؛ اگر اين دو خوب و درست کار کنند، بخش عمدهاي از نياز شهر تهران برطرف ميشود. بايد عالمانه کار کرد؛ از نظر علم و دانش همه اينها را در داخل کشور داريم؛ شايد فناوري را نداشته باشيم، اما در عمل هم بايد علم و دانش را به کار بيندازيم تا سرعت ايجاد شبکههاي ريلي ما از سرعت تقاضا براي جابهجايي بيشتر شود. اين شبکه ريلي ميتواند شامل متروي زيرزميني، روزميني يا بالا زميني باشد؛ مونوريل هم يکي از اين سيستمهاست. مترو يعني وسيله نقليه بدون مزاحمت يا برخورد با تقاطع که قادر است انبوه جمعيت را با سرعت بالا جابهجا کند؛ اين راه حل اصلي است که بايد براي تهران دنبال کنيم. مجري: دولت الکترونيک هنوز توقعات را برآورده نکرده است. رييس جمهور: توجه داشته باشيد که دولت الکترونيک معجزه نميکند. دولت الکترونيک ممکن است سرانه سفر روزانه افراد را يک دهم کاهش دهد، اين طور نيست که يکدفعه به صفر برساند يا يک و هشت دهم را به يک برساند؛ زيرا افراد وقتي وقت دارند در خانه نمينشينند، به ديدار دوستانشان ميروند يا براي خريد و تفريح بيرون ميروند که البته اشکالي هم ندارد. دولت الکترونيک يکي از مجموعه اقداماتي است که مثال زدم؛ جميع اقدامات است که ميتواند تاثير درخور توجهي بگذارد. در مورد طرح تغيير ساعات شروع به کار در اوج ترددها، هفده سال تحقيق و مطالعه و تجزيه و تحليل انجام گرفته بود که در آن به اين نتيجه رسيديم ساعات شروع کار بانکها در ساعت اوج ترافيک بيشترين تاثير را دارد؛ اگر اين ساعت را جابهجا کنيم، 13 درصد تقاضا و تردد در ساعت اوج کاهش مييابد. اين کار خيلي بزرگي بود، اما رفت و مسائلي پيش آمد و تبديل به قانون و سرانجام متوقف شد. به همين دليل است که ميگويم مجموعه کار بايد دست به دست هم بدهد تا اتفاقي بيفتد. استان تهران براي دولت بسيار مهم است. همه جاي کشور براي دولت مهم است. باورم اين است که مردم استان تهران نيز دوست دارند شهر تهران آباد باشد؛ بالاخره عرق ملي و دلبستگي به سرزمين مقدس است. دولت به تهران توجه جدي دارد و تا اکنون هم به مسائل آن توجه کرده است. مجموعه اتوبوسي که از سال 80 تا 83 به تهران اختصاص داده شد 915 دستگاه بود در حالي که از سال 84 تا 87، 3900 دستگاه اتوبوس با يارانه 82 و نيم درصد به تهران اختصاص يافت که نشان دهنده توجه دولت به تهران است. متروي تهران با جهش مواجه بوده است. يک ناهماهنگي در تهران وجود دارد که بخشي از آن مربوط به قوانين است. حد و مرز روابط بين شوراي شهر و شهرداري تهران و دولت درست تنظيم نشده است؛ دولت بودجه را ميدهد ولي نميتواند خودش تصميمي بگيرد يا نظارتي بکند که اين بودجه در کجا هزينه بشود. ما سعي کرديم دخالت نکنيم، بودجه را داديم و گفتيم که مديريت شهري قطعاً کارها را انجام ميدهد. دولت در اين باره نظر تخصصي دارد. بالاخره پاسخگوي تهران واقعاً کيست؟ و اين نکته مهمي است. دولت به طور کلان خود را مسئول ميداند اما وقتي در ساز و کار اجرايي مقداري مشکلات پيدا ميشود ما فکر ميکنيم مديريت شهر تهران بايد متمرکز باشد و کار کند و پاسخ دهد و دولت هم کمک و جهت گيري کلان را مشخص کند. در همين جهت سعي کرديم حرکت کنيم و هر نيازي مطرح شده سعي دولت اين بوده است که در اسرع وقت تأمين کند. تلاش دولت اين بوده است که هر موضوعي از تهران که در کميسيون دولت و هر بخشي از دولت مطرح است معطل نشود و سعي شده است بيشترين توجه ممکن انجام شود و تصميم گيري صورت گيرد. در مورد خط متروي تهران، در اين چهار سال سه بخش افتتاح شده که مجموع آن چهارده، پانزده کيلومتر است و بيشتر نميتواند باشد، اين در حالي است که واگن و تجهيزات اضافه نشده است. مجري برنامه تهران 20: آيا اين مقداري که اشاره کرديد بهره برداري ميشود؟ رئيس جمهور: بله. مجري برنامه تهران 20: ظاهراً 105 کيلومتر خط آماده وجود دارد اما واگني براي آن وجود ندارد. رئيس جمهور: من اين را از شما ميشنوم و از اين موضوع خوشحالم. مديريت بايد طوري برنامههاي خود را تنظيم کند که هر مقدار که تونل آماده شد قطار آن نيز آماده باشد تا بتواند از آن بهره برداري کند و اين بهتر از آن است که صد کيلومتر تونل بزنيم اما قطار نداشته باشيم؛ چرا که اگر همين امروز قطار سفارش بدهيم حداقل دو سال ديگر آماده ميشود در حالي که ما پول خود را در تونل صرف ميکنيم. به نظر ميرسد بهتر از اين ميتوان از منابع در تهران استفاده کرد. مجري برنامه تهران 20: نظر دولت درخصوص متروي تهران و اينکه گفته ميشود دولت بودجه لازم را در بخش عمراني مترو اختصاص نداده است چيست؟ رئيس جمهور: گفتن اين حرف خيلي آسان است. در اين نمودار کمک عمراني دولت به مترو مشخص شده است. در اين نمودار کمک دولت به مترو جهش يافته است و همچنين در خصوص افزايش تعداد اتوبوس براي تهران نيز بعد از سال 1384 جهش را نشان ميدهد. حتي سال 1388 يارانه جابهجايي مترو جهش يافته است. بودجه در اختيار دولت نيست، بودجه در اختيار قانون بودجه است و عددي نوشته و فرضاً اعلام ميشود صد ميليارد تومان به متروي تهران اختصاص داده شود و پنجاه ميليارد به جاي ديگر و همين طور بودجه تقسيم ميشود و ما نيز موظف هستيم براساس آن برنامه صد ميليارد به مترو اختصاص دهيم. اينکه صد ميليارد به مترو بدهيم مشروط به تأمين درآمدهاي دولت است و متناسب با درآمد دولت بودجه را اختصاص ميدهند و پايان سال هميشه يک نسبتي از بودجه کل اختصاص مييابد چون درآمدها در بودجه غيرواقعي پيش بيني ميشود و محقق نميشود. هفتاد درصد، هشتاد درصد و شصت درصد در اين چهار سال همواره آن درصدي که به کل کشور داده ايم پايين تر از آن درصدي بوده است که به متروي تهران داده ايم. مجري برنامه تهران 20: حدود 296 ميليارد تومان بوده است که احمدي نژاد پاسخ داد: همين امسال تا الان به کلانشهرها 59 درصد از بودجه را اختصاص داده ايم اما به تهران 70 درصد داده ايم و دولت اين توجه را داشته است؛ ضمن اينکه ما نميتوانيم جاهاي ديگر را متوقف کنيم چون آنها نيز مسئول دارند، نماينده دارند، حسابرس است و ديوان محاسبات است و پرسيده ميشود شما بر چه اساسي اين کار را کرده ايد. رئيس جمهور: من خيلي متاسفم در حالي که بحثها بايد علمي مطرح شود به بحثهاي در سطح خيلي پايين کشيده ميشود و اعلام ميکنند ما طلبکار هستيم و دولت نداده است در حالي که اگر کسي از دولت طلب داشته باشد مگر دولت ميتواند آن را نپردازد؟ مجري برنامه تهران 20: در مورد بودجههاي معوق توضيح دهيد؟ رييسجمهور: يک معوقه داريم و آن اينکه مترو و شهرداري تهران اقساط بانکها را به آنها برنگردانده اند. درباره يارانه بليط، يارانه بليط واقعاً رقمي نيست. مثلاً در کل کشور 70 ميليارد تومان يارانه حمل و نقل براي اتوبوس و مترو است و ما 20 ميليارد تومان آنرا براي تهران گذاشته ايم و اين را هم وقتي که درآمد بيايد ميدهيم. اگر ما به کل کشور 70 درصد بودجه شان را داده ايم حتماً به تهران به علت توجه دولت بيش از 70 درصد را پرداخت کرده ايم و چيزي پيش دولت نيست واين رقم در بودجه است و قانون آن نيز معلوم است. بالاخره ما براي تهران راه حل داديم و من فکر ميکنم که بزودي بايد در مسائل تهران دخالت کنم چون ميبينم با بگو مگوهاي بي جهت مردم در ترافيک عذاب ميکشند. بنده به عنوان يک کارشناس ترافيک معتقدم که مترو قطعاً براي تهران لازم است اما در کنارش معتقدم بايد در زمينه مترو سرمايه گذاري کنيم. ساخت مترو در زمين تهران بتدريج انجام ميشود و اين، زمان طولاني ميبرد مگر اينکه با سرعت انجام بدهند. سي سال است که کارهاي مترو در تهران انجام ميشود، اما بالاخره ما چند کيلومتر مترو داريم و در چند کيلومتر آن قطار حرکت ميکند؟ زمين تهران سست است و شما از هر زمين شناس و تونل سازي بپرسيد ميگويد کار سخت است و گران درمي آيد. اين را ما بايد انجام بدهيم و اين زيرساخت لازم است و هفت خط براي آن تصويب شده است. دولت هم طبق معمول بودجهها را خواهد داد اما هيچ وقت سرعت ساخت مترو نميتواند از سرعت رشد تقاضا جلو بزند. تقاضا جلو زده است و ما عقب هستيم. بايد از روشهايي استفاده کنيم که سريعتر به ما نتيجه بدهد. دولت خود مديريت مترو را بر عهده ميگيرد، بودجه اش را ميگذارد و ميسازد و قيمت آن نيز تا ده، پانزده سال بالا نخواهد بود و به سرعت هم آن را تمام خواهد کرد. من حتماً اين تصميم را گرفته ام و حتماً مدير تعيين ميکنم و قطار هوايي را هم خواهيم کشيد. اما خواهشم از شوراي شهر و شهرداري اين است که همکاري کنند، ما هيچ نميخواهيم، يک ريال هم نميخواهيم. بالاخره چهار سال دولت پول ميدهد و از آن طرف با يک سري حرفهايي که واقعيت ندارد مواجه است. ما در موضعي نيستيم که الآن جواب بدهيم، دولت بايد سؤال کند و بگويد اين پولي که داده است شما چطور خرج کرده ايد. بيش از 850 ميليارد تومان هم اقساطي است که بايد به بانکها ميدادند و بانکها پرداخت کرده اند ولي برنگشته است. به بانکها گفتيم مراعات کنيد و اين جدا از وامهايي است که شهرداري تهران در اين سالها گرفته است و ما هيچ محدوديتي ايجاد نکرديم. قطار هوايي در دنيا شناخته شده است، از برخي تعجب ميکنم که بين قطار هوايي و متروي زيرزميني دعوا درست ميکنند. اين دو، سيستم جابهجايي است که ميتوانند با هم کار کنند. بين اينها نيز بايد اتوبوس باشد و ارتباطها را برقرار و تنظيم کند و ايستگاههاي اين دو سيستم نيز ميتواند همديگر را پوشش دهد و تغذيه کند و اين از نظر علمي شناخته شده است. هزينه قطار هوايي قطعاً کمتر از متروست يعني قابل اثبات است که به ازاي هر نفر جابهجايي کمتر از نصف متروست و اين بدان معناست که ما ميتوانيم از پول خود دو برابر استفاده کنيم. دو سال و نيم قبل با يکي از کشورهاي اروپايي که سازنده سيستمهاي قطار است و جزو پيشرفته ترينهاست مذاکره کرديم و چهار شرکت ذي ربط اين کشور با هم مجموعه اي را تشکيل و پيشنهاد دادند که قطار هوايي تهران را بسازند و خودشان بودجه آن را بياورند و بعداً بگيرند. ما اين موضوع را به مديريت شهري تهران پيشنهاد داديم و قرارداد آن نيز آماده است حتي گفتيم بودجه اش را دولت تأمين ميکند و شما لازم نيست بودجه بدهيد ولي باز اين موضوع در همين حرفها افتاد. اين در حالي بود که شوراي شهرسازي و شوراي عالي ترافيک نيز آن را تصويب کرد و ما هم گفتيم خودمان حاضريم جلو بياييم. وقتي خود بنده شهردار بودم در شوراي شهر تصويب شد. در اين سيستم ما دو حلقه مرکزي و بيروني داريم که مجموعاً نود و پنج، شش کيلومتر ميشود، اين را ميشود ظرف دو، سه سال ساخت و در کنار آن مترو هم ساخته شود. واقعاً بين اين دو دعوايي نيست ولي خاصيت مترو همين است که مثلاً 1500 ميليارد تومان پول ميدهيم اما الآن ميبينيد تونل داريم اما قطارش نيست. خُب ميشد تونل کمتر ميساختيم، قطارش را ميخريديم که هر قدر ساختيم مردم زود استفاده کنند. اينها بحثهاي فني است و بحثهاي دعوايي نيست که يکي بيايد اين را متهم کند و يکي ديگري را متهم کند. مجري برنامه تهران 20: برخي ميگويند سياسي است. ريسسجمهور: سياسي اصلاً، ما چه دعوايي داريم. من خودم، فرزندم، همسرم و خانواده ام در اين شهر زندگي ميکنيم و در ترافيک هستيم، واقعاً ترافيک تهران مشکل است اما آدم دلش ميسوزد که راه حل دارد ولي به محض اينکه راه حلي ارائه ميکنيم آن را در حرفهاي بسيار سطح پايين مياندازند. ما نميخواهيم از پول مردم تهران براي مترو گذاشته شود چون مردم تهران گران ترين هزينه زندگي را ميدهند. بخشي از مشکلات تهران مشکلات کشور است و چون مرکز سياسي کشور اينجاست مردم تهران هزينه آن را ميدهند به همين دليل در دولت تصميم گرفتيم که اين هزينه حمل و نقل را از دوش مردم تهران برداريم. من وقتي شهردار تهران بودم خيلي تلاش کردم وامي بگيرم تا طرح (مترو) را جلو بيندازيم که به هر دليل موفق نشديم و رفتيم از خارج رقمي را گرفتيم که آخر دوره شهرداريام تقريباً محقق شد. اما در اين دولت نهم ما هيچ محدوديتي نگذاشتيم؛ هر مدير بانکي که از وام حرف زد، گفتيم فوري بدهيد زيرا تهران چيزي نيست که بگوييم فقط آقاي شهردار يا مترو مسئول است؛ نه، هر کاري که هر کسي مي تواند بايد براي تهران انجام دهد. به همين دليل من تصميم گرفتم مديريت مترو را به دولت برگردانم؛ بودجه آنرا هم خواهيم گذاشت و با همين بودجه خواهيد ديد که انشاء الله کارهاي مترو انجام مي شود و به سرعت جلو خواهد رفت. بالاخره، بنده خادم مردم، در کار ساختماني بودم، ساختمان و راه ساخته ام و مي فهمم؛ بالاخره پشت بولدوزر و لودر هم نشسته و کار کرده ام؛ لودر و بولدوزر را هم مي فهمم چيست، مترو را هم مي فهمم، کار ساختماني را هم مي فهمم. ما اين بار را حتماً بايد از روي دوش تهران برداريم؛ تهران کارهاي بسياري دارد؛ خود فضاي سبز و نظافت تهران کارهاي زيادي است. بخشهاي ديگري هست که قابل واگذاري است، مسکن، ميراث فرهنگي، آب، برق و فاضلاب در تهران قابل واگذاري است و ما آمادگي داريم همه اينها را واگذار کنيم تا اين مديريت بخشي در تهران در اختيار شهردار محترم يا در اختيار شوراي شهر، هماهنگ و متمرکز شود. اما مترو يک موضوع ويژه است، ما داريم پول مي دهيم و از طرفي هم تحت فشار و متهم هستيم؛ چرا اين کار را کنيم؟ خودمان با سرعت ميسازيم، انشاء الله در اختيار مردم هم قرار ميدهيم. مجري برنامه تهران 20: آيا سرانجام معتقديد مديريت شهري بايد در اختيار دولت باشد يا اينکه بر اساس رأي مردم شهردار انتخاب شود؟ چنانچه شهردار را هم بتوان با رأي مردم انتخاب کرد شايد دولت و شوراي شهر بهتر بتواند پرسش کند. رئيس جمهور: درست است؛ ما معتقديم مديريت شهري بايد در اختيار مديريت شهري باشد؛ الان شوراي شهر داريم و شهرداري هم داريم. بايد شهرهاي کشور را طبقه بندي کنيم، بعضي شهرها ممکن است بتوانند بخش مهمي از اين مديريت را در حال حاضر به عهده بگيرند زيرا مديريت هم هزينه و هم توان اجرايي و ساختار لازم دارد. بسياري از شهرهاي کشور توان پذيرش اين را که بار بيشتري بر روي دوششان بگذاريم، در حال حاضر ندارند و اين شهرها عمدتاً با کمک دولت سرپا هستند و اگر بخواهيم هزينه هايشان را بالا ببريم به مردم فشار مي آيد. لزوماً مديريت واحد شهري افزايش درآمد براي شهر نمي کند، چه بسا هزينه هاي شهر را بالا مي برد؛ کما اينکه آنطوري که در قانون برنامه پيش بيني شده بود حتماً هزينه هاي شهر را بالا مي برد گر چه ما هميشه آمادگي داشتيم که آن کار را انجام دهيم.ما فکر مي کنيم دولت بايد به مسائل کلان تري برسد و مترو را که من گفتم از روي ناعلاجي است. مجري برنامه تهران 20: آيا منظورتان اين است که مترو را دولت بسازد و به مديريت شهري واگذار کند؟ رئيس جمهور: بله ما مي سازيم و آنرا به مديريت شهري مي دهيم؛ ما نمي خواهيم آنرا مديريت کنيم. اين بحث ها در بخش هاي ديگري چون اتوبوسراني هم هست؛ بالاخره در اتوبوسراني الان بايد ببينيم چند دستگاه اتوبوس داريم و چند نفر جابجا مي کنند. مجري برنامه تهران 20: گفته مي شود 6500 دستگاه. رئيس جمهور: بايد ديد هر کدام از اتوبوس ها چند نفر را جابجا مي کنند؛ در اين باره يک نرمي در دنيا وجود دارد و اگر متوسط اين جابجايي پايين بيايد معنايش اين است که ما از امکانات خوب استفاده نمي کنيم. بالاخره کف نرم جابجايي 1000 نفر است. مجري برنامه تهران 20: در مورد ساخت ناهمگون در تهران و گرفتاري نظرتان را بفرماييد. رئيس جمهور: اينها هست؛ ما براي همه راه حل داريم و همه اينها راه حل شناخته شده دارد. خط ويژه يک راه حل عنوان است، خط ويژه يعني فرصت را به اتوبوس دادن. حتي مي توان همه چراغ ها را براي اتوبوس سبز کنيم و اينها شدني است منتها در جايي که خط ويژه مي زنيم بايد به بهبود جابجايي منجر شود نه اينکه هر خط ويژه اي درست است. من نمي خواهم الان وارد اين بحث شوم، الان خط ويژه اي در تهران داريم که مطلقا علمي نيست اما زده شده است. مردم چاره اي ندارند و مي خواهند جابه جا شوند، متوسط تاخير اضافه شده؛ در حالي که ما حمل و نقل عمومي مي آوريم، خط ويژه مي زنيم تا سرعت بالا برود و متوسط تاخير پايين بيايد. همه مردم براي ما محترم هستند، ما مي خواهيم متوسط تاخير کل پايين بيايد يعني هر کس در تهران جابه جا مي شود با سرعت بيشتري جابه جا شود. ما مي خواهيم ترجيحا آنهايي که با حمل و نقل عمومي جابه جا مي شوند با سرعت بيشتري بروند اما کل ترافيک بهتر شود نه اينکه بگوئيم 10 درصد با سرعت 80 کيلومتر و 90 درصد با سرعت دو کيلومتر در ساعت جابه جا شوند اين که کار علمي نيست. بايد رابطه آن را تنظيم کنيم، من از شوراي شهر تهران بارها خواسته ام که شما براي مديريت واحد چه چيزي کم داريد؟ اگر نقص قانوني است بگوئيد ما لايحه مي دهيم و اگر مصوبه دولت لازم است بگوئيد باز آن را هم رفع مي کنيم. از مديريت شهر تهران بارها خواسته ام که بگويند چه چيزي براي مديريت واحد کم دارند؛ اگر نقص قانون باشد لايحه مي دهيم و اگر نياز به مصوبه دولت باشد همکاري مي کنيم. مديريت شهر تهران بايد واحد شود، البته برخي موارد مانند پليس راهنمايي و رانندگي دست ما نيست. ما در تهران راحت نيستيم و ممکن است کسي مثل احمدي نژاد بگويد مشکل خود را حل مي کنم، کما اينکه داشته ايم اما بايد قدم برداشت. من اصرار دارم مطلقا هيچ کس از خط ويژه استفاده نکند؛ در طول اين 4 سال دو بار استفاده کرديم؛ يک بار در 200 متري انتهاي جمهوري و آن هم شبي که پدرم در بيمارستان بود و چند بار از راننده تا رسيدن به بيمارستان انتقاد کردم. يک بار هم ديشب بود که قصد رفتن به مجلس را داشتيم و همين که مشغول صحبت بوديم راننده حدود 20 متر در خط ويژه حرکت کرد. اصرار دارم خودم در جريان ترافيک باشم چرا که با مردم زندگي مي کنم. مجري برنامه تهران 20: در صورت وقوع زلزله در تهران با توجه به بافت هاي بسيار فرسوده تهران چه تمهيداتي انديشيده ايد؟ رييسجمهور: در اين باره هم ما و هم مردم بايد کارهاي فراواني انجام دهيم. در اين بين رسانه ملي بايد آموزش هايي مرتب داشته باشد و روزي نباشد که آموزش درباره زلزله به ويژه در تهران تعطيل شود چون نمي دانيم کي مي آيد. از مردم ميخواهم دعا كنند که زلزله نيايد. اين هم چيزي نيست که کسي فردا بخواهد ما را به تمسخر بگيرد چرا که زماني يادم هست، گفتم دعا کنيد و شخصي قيافه متفکرانه گرفت و مسخره کرد. همه بايد دعا کنيم اما با دعا کار ما تمام نمي شود. آموزش هاي رسانه ملي صرفاً نبايد درباره محل خواب يا تهيه کيف کمک هاي اوليه باشد بلکه بايد ضرورت مقاوم سازي را آموزش دهد و در اين باره فرهنگ سازي کند. ساماندهي چندين هزار هکتار بافت فرسوده در تهران براي دولت غيرممکن است اما خود مردم با تخفيف هاي شهرداري و کمک هاي دولت مي توانند تک تک بافت هاي فرسوده محل زندگي شان را مقاوم سازي کنند. خوشبختانه کمبود مهندس نداريم و اگر کارها تقسيم شود، هزينه ها سرشکن خواهد شد. قريب به اتفاق خانواده هاي تهراني يعني حدود 60 درصد آنان مي توانند اين کار را با کمک دولت و شهرداري انجام دهند. بافت فرسوده را خود مردم بايد بسازند، شهرداري تخفيف ميدهد و ما وام ميدهيم. البته براي بافت فرسوده راه ديگري هم هست که آن بر عهده مديريت شهري است؛ نمونهاش را ما در سال 83 شروع کرديم. بين مناطق 14 و 15 وامي را از يک بانک خارجي براي بافت فرسوده گرفتيم؛ شهرداري با اين وام املاک فرسوده را خريداري کرد. اما اين امر را نميتوان در مقياس 6000 هکتار انجام داد؛ شهرداري ميتواند نمونهسازي و مردم را تحريک کند تا فعاليت کنند؛ خود مردم هستند که بايد وارد عمل شوند. اگر به آن شخصي که توان ساخت ندارد تسهيلات و تخفيف بدهيم و مقداري کمکش کنيم، بالاخره بافت فرسوده خود را نوسازي ميکند، زيرا برايش ارزش افزوده دارد؛ ميتواند در اين مسير براي خود شريک بگيرد؛ همين نياز به فرهنگسازي دارد. در حال حاضر بافتهاي ريز فرسوده زياد است، همان بافت فرسوده 50 متري را اگر بخواهيم بسازيم، خيلي مشکل پيش ميآيد؛ کوچه بايد باز شود و امکان آتشنشاني و امدادرساني فراهم آيد. اگر بخواهيم طرح خوب شهري داشته باشيم، بايد اين بافتها با هم تجميع شود؛ يعني سه، چهار يا پنج بافت يکي شود. شوراي شهر مصوبه بسيار خوبي داشت و شهرداري هم اعلام و با ارائه تخفيف بابت تجميع از آن حمايت کرده است؛ اين بايد فرهنگ شود که اگر شما 50 متر خود را با 50 متر همسايه کنار هم بگذاريد، زندگيتان بهتر ميشود. درباره احتمال زلزله و خطر آن براي بافتهاي فرسوده، صدا و سيما بايد طيف وسيعي از آموزشها را جدي بگيرد و در دستور کار خود قرار دهد؛ از امداد و نجات بايد در اين آموزشها باشد تا مقاومسازي. دولت هم البته موظف است تسهيلات و امکانات و يارانه بدهد که مقداري از آن را داده است. نميخواهم بگويم اين ميزان تسهيلات کافي است، اما از همان هم استفاده نشده؛ براي اينکه هنوز فرهنگ آن ايجاد نشده است و آن فرد در بافت فرسوده احساس خطر در برابر زلزله نميکند. اما بالاخره کار طبيعت غيرقابل پيشبيني است و گسل تهران هم کار خود را ميکند. اين گسل که سه، چهار هفته قبل تکان خورد، بيدار شده است و شوخي هم با ما ندارد؛ ما نميتوانيم از او خواهش کنيم تکان نخورد؛ ميتوانيم دعا کنيم، اما بايد پيشبينيهاي لازم را هم انجام دهيم. انشاءالله که هيچ وقت زلزله نيايد، اما ما بايد آماده باشيم و نيايد بهتر است تا اينکه لرزش خفيفي رخ دهد و آماده نباشيم. آيا به عنوان عاليترين مقام اجرايي بر نهادهاي رسمي مانند وزارت مسکن و شهرسازي، سازمان نظام مهندسي و همچنين معاونت فني شهرسازي شهرداري براي آمادگي در برابر زلزله نظارت داريد؟ اينها زير نظر رئيس جمهور نيست. اما بنده سه جلسه در جلسات بررسي طرح جامع شهر تهران که به عنوان خط راهنما تصويب شد، شرکت کردم. در اين جلسه شهردار محترم، آقاي چمران و کارشناسان حضور داشتند. من در اين حد وارد شدم تا ديدگاه ها و تجربياتي را که از زندگي در تهران، بررسي رفتار تهران و شناخت نيازهاي اين شهر به دست آورده بودم، مطرح کنم. خوشبختانه از اين نظرها استقبال شد و تغييرات جدي در طرح جامع به وجود آمد تا راه را براي اقدامات بزرگ باز کند. اما اقدامات در اين مقياس يعني بازسازي و مقاومسازي بافتهاي فرسوده جز با حضور مردم ميسر نيست؛ خود مردم بايد اين احساس را داشته باشند که نياز است وارد عمل شوند و از وقت و منابع خود هزينه کنند. دولت، شهرداري و شوراي شهر ميتوانند کمک کنند؛ نمونهسازيهايي را ميتوانند انجام دهند، اما اگر اين در ذهن باشد که بافتهاي فرسوده با منابع دولت يا منابع شهرداري بازسازي ميشود، خير چنين نخواهد بود. البته گروههايي هم هستند که حاضر به سرمايهگذاري هستند و آنها هم قطعا بايد از اين تشويق و حمايتها برخوردار شوند؛ اما قطعا نميشود اين بار را فقط روي دوش شهرداري يا دولت قرار داد. مجري برنامه تهران 20: در جريان انتخابات خواست هاي مردم متفاوت بود و طبق آمارهاي بدست آمده هر کس تعبير خودش را داشت و شما به عنوان رئيس جمهور براي کسب رضايتمندي اکثريت مردم چه برنامه هايي داريد؟ رييسجمهور: در بخش اول سؤال شما، شرکت در انتخابات حق مردم است ، مردم آزادند و همه کساني که در انتخابات شرکت کرده و حتي کساني که شرکت نکرده اند، محترمند و آزادند. ما نمي پرسيم که چه کسي به کي رأي داد و يا رأي نداد؟ ما دوست و خادم همه هستيم و علاقه من به مردم تهران به همان دلايلي که در اول جلسه گفتم علاقه ويژه اي است، مخلص همه هستيم، دولت، خادم مردم است و بايد کار کند و از امشب بحث هاي تهران را به جد پيگير مي شويم، دولت اجراي مترو را خود در دست مي گيرد و با قاطعيت اجرا مي کند. ما فشار آورديم و بودجه سنگيني را براي فاضلاب تهران در دولت نهم تصويب کرديم، اين بودجه 30 برابر شده است و به لحاظ ساختاري نيمي از آن تمام شده و نيم بعدي شروع شده است که بايد انجام دهيم. اين کار خيلي بزرگي است و براي آلودگي هواي تهران نيز معاون محيط زيست خود را مأمور کردم تمام راهکارهاي ممکن را پيدا کند و سه ماه به آنان فرصت دادم که همه کارشناسان را دعوت و سطح جهان را نيز مطالعه کنند و با حفظ تردد موجود، براي اين وضع راهکار بيانديشند و يک اتفاقي بيفتد که آلودگي را کاهش دهيم. در زمينه توسعه گازسوز کردن واقعاً کار خوبي در دولت نهم صورت گرفته است، الآن هم فشار مي اوريم و در تمام تهران ايستگاه هاي گازسوز کردن خودروها را توسعه مي دهيم. براي حل مشکل مسکن نيز مسکن مهر را داريم که براي نخستين بار در 50 سال اخير، منحني قيمت مسکن بعد از يک پله تند، پايين آمد. هميشه قيمت مسکن يک مدت با شيب کند و دوباره تند بود و براي اولين بار سال اخير اين منحني برگشت. در دو سه سال اخير هر سال 30 درصد قيمت مسکن بالا رفت و بايد مردم همکاري کنند تا نرخ به سال 85 برگردد. مسکن مهر در تهران فعال است و طرح بزرگي است براي کلانشهرها. بايد الگوي مسکن و زندگي در تهران را عوض کنيم البته براي کساني که الآن ساکنند نمي توانيم اما براي رشد جمعيت مي توانيم اين کار را انجام دهيم. من با زندگي در خانه هاي 40 و 50 متري مخالفم، فکري که براي شهرسازي است ايراني نيست. فکر زندگي با اين واحدهاي مسکوني کوچک، فرهنگ و انديشه ايراني نيست. در حالي که ما يک کشور گسترده هستيم چرا مردم نبايد در خانه اي زندگي کنند که حياط و باغچه اي داشته باشد و اين امکان در تهران نيز براي ساکناني که الآن هستند امکان پذير نيست اما بايد به مرور به وجود آيد، براي رشد جمعيت واقعاً اين کار شدني است، امکاناتي داريم در همين اطراف تهران و اين امکانات در همه شهرهاي بزرگ وجود دارد. در کشورهايي که وسعتشان يک پنجم ايران است، مردم اين طور فشرده در واحدهاي 50- 60 متري زندگي نمي کنند. با اين وضع اعصاب همه مردم خرد و يکي دو ساعت در ترافيک و وقتي به خانه مي روند نيز در واحدهاي 50- 60 متري زندگي مي کنند که خسته کننده است. بر فرض اينکه تمام امکانات را فراهم کنيم باز هم با اين شرايط خسته کننده است. با جمعي از دوستان و آقاي چمران و گروه هاي مردم صحبت کرديم که براي اين کار چاره انديشي کنند. در سفرهاي استاني گفتم که حداقل به عنوان يک کار فوري 4 تا 5 مجتمع تفريحي در تهران بسازيد. استان تهران و به ويژه شهر تهران به تفريحگاه هاي بزرگ نياز دارد، گفت: اگر يک خانواده تهراني بخواهد سالي دو بار از تهران بيرون برود هزينه زيادي دارد به طوري که بيشتر مردم تهران قادر به پرداخت آن نيستند. بايد هزينه ها را کاهش دهيم و راه هاي دسترسي را تسهيل کنيم. ساخت بزرگراه تهران - شمال را که تقريباً متوقف شده بود جلو انداخته ايم و در شمال و مناطق زيارتي نيز طرح هاي بزرگراهي و طرح هاي گردشگري و اقامتي در دست اجرا داريم. مردم از صبح تا شب زحمت مي کشند و اين فشارهاي تبليغاتي و سياسي را نيز بدون اينکه در آن نقشي داشته باشند، بايد تحمل کنند. مردم تهران بايد بار مرکزيت کشور و ترافيک را تحمل کنند پس بايد حداقل فضاهايي داشته باشيم که خانواده ها بتوانند در روزهاي تعطيل نفسي بکشند. الان اگر کسي در شميران ساکن باشد و بخواهد براي دفن عزيزش به بهشت زهرا برود زمان زيادي مي برد، به هر حال اين فرهنگ در ايران وجود دارد که با رفتگان خود در ارتباطند. تهران بايد حداقل چهار قبرستان بزرگ داشته باشد و دسترسي ها کوتاه شود که اين امر باعث کاهش رفت و آمدها و کاهش ترافيک و فشارهاي عصبي مي شود. در داخل شهر چندين امامزاده وجود دارد که بايد اينها را فعال کنيم تا مردم بتوانند عزيزان از دست رفته خود را در همان جا دفن کنند. برخي گفتند اين مسئله خلاف بهداشت است در صورتي که در همه شهرهاي دنيا قبرستان ها در محلات است و اين مسئله آثار فرهنگي مثبت دارد و روح را لطيف مي کند. در مورد درآمد مديريت شهري، اگر درآمدهاي مديريت شهري فقط از ساخت و ساز ساختمان باشد بايد توجه داشت که هر ساختماني که ساخته مي شود هزينه مديريت شهري را بالاتر مي برد. هر يک متر بنا که ساخته شود حداقل به يک متر فضاي سبز و خيابان نياز دارد که اين هزينه ها را شهرداري نمي تواند از محل عوارض پرداخت کند. برخي بارها روي دوش شهرداري است که نبايد باشد و ما آماده ايم در اين زمينه کمک کنيم. تسريع در ساخت شبکه حمل و نقل بين تهران و شهرهاي اطراف آن را موجب آرامش شهروندان است. با ساخت اين شبکه حمل و نقل، ممکن است خيلي از افراد تهران را ترک کنند. طرح الگوي مسکن تهران در حال نهايي شدن است و در اين طرح از بهترين مشاوران استفاده شده است. اجراي اين طرح، تحولي در الگوي مسکن تهران ايجاد خواهد کرد. تا قبل از سال 84 حداکثر تعداد واحد مسکوني که در يک سال ساخته مي شد 95 هزار واحد بود اما در اين چهار سال به طور متوسط سالانه 135 هزار واحد مسکوني ساخته شده است. فشار تقاضا زياد است و تهران جا ندارد. ما بايد به کل استان تهران توجه كنيم. سعي بر آن داريم که توجه ويژه اي به استان تهران داشته باشيم. تفکيک استان البرز از استان تهران که اکنون کارهاي مطالعاتي آن به پايان رسيده و در حال بررسي جزئيات است باعث مي شود که مديريت هاي تفکيک شده، عملکرد بهتري داشته باشند. اميدواريم پس از نهايي شدن اين طرح و ارسال و تصويب آن در مجلس، شاهد ايجاد فرصت هاي جديد در استان هاي تهران و البرز باشيم و سرمايه گذاري ها سريع تر و بيشتر انجام شود. در دولت دهم مجريان وقت بيشتري براي استان تهران مي گذارند و با مشورت با مديران شهري به ويژه شوراي شهر تهران مي توانيم مشکلات را برطرف کنيم. مصمم هستيم که زندگي در تهران راحت تر شود. مجري: درباره تكليف حدود 11 هزار نفري طرح انبوه سازي نگين غرب سرمايه گذاري کرده اند؟ رييسجمهور: از مردم تهران خواهش مي کنم اگر قصد خريد از يکي از کساني را دارند که آگهي فروش مسکن داده اند به شهرداري مناطق مراجعه کنند. در شهرداري کارت هايي به نام پيش سند تهيه شده است و مطمئناً مشورت با شهرداري ها که آگاهي کافي از وضع ارائه مجوز فروش واحدهاي مسکوني دارند به نفع خريداران است. درباره طرح نگين غرب با اينکه به دولت مربوط نمي شد تصميم گرفتيم تسهيلاتي در اختيار انبوه ساز قرار دهيم تا طرح را به اتمام برساند و در اختيار مردم قرار دهد. مجري: درباره واگذاري دو تيم استقلال و پيروزي به بخش خصوصي نظرتان را بفرماييد؟ رييسجمهور: همه تيم هاي ورزشي کشور عزيزند البته دو تيم تهراني مورد علاقه تمام مردم ايران هستند. ورزش در استان ها به سرعت پيشرفت مي کند با وجود اين، همه کشور دوست دارند که اين دو تيم تهراني در رده بالا باشند و اين دو تيم بيشترين طرفداران را دارند و در واقع جايگاه آنها ملي است. براي بهبود در وضع اين دو تيم محبوب، تصميم گرفتيم که سهام آنها فروخته و منابعي به نفع اين دو تيم ايجاد شود که اين دو تيم براي مردم باشد و دولت هم کمک خواهد کرد. طرحي را در دولت در دست بررسي داريم که تمام شرکت هاي دولتي که به نوعي هزينه هاي تيم هاي ديگر را پرداخت مي کنند بخشي از بودجه خود را به اين دو تيم اختصاص دهند و دولت نيز کمکي در جهت بهبود وضع اين تيم ها انجام دهد. مجري: برنامه که درباره بحث اشتغال و تأمين هزينه هاي زندگي نظرتان را بفرماييد؟ بحث اشتغال، مهم و پايه و ثبات زندگي است. اگر به ياد داشته باشيد براي تهران از 30 سال قبل در شعاع 120 کيلومتري توسعه صنعت ممنوع شد. بيشترين ظرفيت ايجاد اشتغال در صنعت است و وقتي صنعت ممنوع مي شود، دو اتفاق مي افتد؛ يکي مشاغلي که ثبات ندارند يا خيلي کمکي به اقتصاد نمي کنند، رايج مي شود و ديگري بر بيکاري مي افزايد. دولت تصميم گرفت به بخشي از صنعت در اين شعاع 120 کيلومتري مجوز بدهد چون فلسفه اين 120 کيلومتر آلودگي بود و اعلام کرديم صنايع نوين اجازه داشته باشند به شهرک هاي صنعتي تهران بيايند. هم اکنون 12 شهرک صنعتي داريم که فعال است و 11 شهرک نيز به تصويب دولت رسيده است که به سرعت کارهاي آن انجام مي شود و اين يعني زمينه سرمايه گذاري و اشتغال و اين يکي از تصميماتي است که دولت گرفته است. در بنگاه هاي کوچک نيز سهمي که به تهران داديم، سهم بالايي بود و کاري که در تهران اتفاق افتاد واقعاً کار خوبي بود اما مشکلاتي براي اين طرح پيش آمد که تحليل شد بخشي از آن واقعاً سياسي بود که نمي خواهم وارد آن شوم اما اين گله را دارم از آنهايي که بالأخره از من خوششان نمي آيد چرا به يک طرح خوب آسيب زديد؟ اما اين طرح موفق بود و ما آن را ادامه خواهيم داد و در تهران نيز موفق عمل کرده است و ما در يک سيکل دو تا سه ساله ديگر آن را اجرايي کنيم قطعاً نرخ بيکاري ما به شدت کاهش پيدا خواهد کرد و زير 5 درصد خواهد آمد که يک نُرم طبيعي است و اين در بازار کار پذيرفته شده است. در همين استان تهران اين طرح شدني است و در خراسان رضوي اجرا شد، 5 درصد نرخ بيکاري کاهش پيدا کرد و اين کار شدني است و مسأله درست نکنيد و آمدند اين را به مسأله اصلي کشور تبديل کردند. همه مشکلاتي که به دليل تصميم گيري بد در دهها سال ايجاد شده بود گردن طرح هاي کوچک انداختند در حالي که طرح هاي کوچک در دنيا شناخته شده است و موفق است و مي تواند صريحاً اشتغال ايجاد کند. بحث سهام عدالت را در استان تهران داريم که بيش از 4 ميليون و 260 هزار نفر تاکنون در آن واجد شرايط هستند و بخش عمده اي از آن در تعاوني ثبت نام کرده اند و سهامدار شده اند و شناسايي همچنان ادامه دارد، کارگرهاي روزمزد ساختماني به همراه آنهايي که کارمند شرکتي هستند، و بعضي نهادها به تعهدات خود عمل نکردند که سهام آنها را نيز تکميل مي کنيم و سهام شهر تهران نيز همانند بقيه تصويب ميشود. هدفمند سازي يارانه ها را بزرگترين طرح اقتصادي کشور خواند و گفت : 20 سال است که دولت ها مي خواستند اين طرح را اجرا کنند اما از آنجايي که هيچ وقت در دل اين طرح نرفتند و آن را کلي ديدند از اجراي آن ترسيدند. در اين دولت به اين نتيجه رسيديم که براي بازسازي اقتصاد کشور راهي جز اين کار نداريم . هم اکنون اگر توليد نفت و گاز را روي هم بگذاريم روزانه 6 ميليون و 600 هزار بشکه توليد داريم و از اين ميزان 2 ميليون و 600 هزار بشکه صادر و بقيه مصرف مي شود و با رشد سالانه 7 تا 10 درصدي و با اين وضع مصرف تا چند سال ديگر نفتي نخواهيم داشت. اين گونه مصرف را بر خلاف پيشرفت کشور است. ديگران با يک چهارم نفت ما به اندازه ما فعاليت اقتصادي دارند. اکنون تيم اقتصادي دولت بر اين لايحه اشراف کامل دارد و گرچه کاري بزرگ است اما واهمه نداريم. بنا نداريم يارانه ها را حذف کنيم. با حذف يارانه شوک سنگيني وارد مي شود و هدف ما درست توزيع کردن يارانه هاست. آن چه براي ما در اقتصاد اهميت دارد بالا بردن قدرت خريد مردم است ؛ و در اين لايحه مي توانيم کاري کنيم ک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 631]
-
گوناگون
پربازدیدترینها