واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: قانون بر مطابقت درصد افزايش حقوقها با ميزان تورم، تأكيد دارد
چو داد و دهش باشد و راستي
بپيچد دل از كژّي و كاستي (فردوسي)
به طور يقين آقاي دكتر احمدينژاد كه در مراسم رونمايي از شاهنامه بايسنقري چندين بار از يكتاپرستي و عدالت موردنظر حكيم طوس، فردوسي ياد كرده و در قسمتي از سخنانشان تصريح كردند كه: (اطلاعات چهارشنبه يكم خرداد 87) نيك ميدانستهاند كه به معناي قانون و عدل و انصاف بيش از هر كلمه ديگري در شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي به كار رفته است. حالا چگونه ميتوان تصور كرد كه رياست محترم جمهوري كه عدالت و دادگستري را در سرلوحه كارشان قرار داده و مسلماً با فلسفه و انديشه چنين حكيماني آشنايي دارند، قانوني را كه نمايندگان محترم مجلس در ماده 125 قانون مديريت خدمات كشوري تصويب كردهاند كه: به ابتكار خود و يا مشاورانشان و به گونهاي نابرابر 7 تا 12 درصد تغيير دهند؟
و اين در حالي است كه اواخر سال گذشته مسئولين محترم بانك مركزي از طريق همين روزنامه، ميزان تورم سال 86 را بالاتر از 18 درصد اعلام كردند و آقاي موسيالرضا ثروتي عضو محترم كميسيون اجتماعي مجلس نيز فرمودند: طبق قانون مديريت خدمات كشوري، حقوق كاركنان دولت در سال جاري بايد حداقل 18 درصد افزايش يابد. (اطلاعات يكشنبه 19 ارديبهشت87) همچنانكه رئيس محترم ديوان عدالت اداري جناب آقاي رازيني نيز در همين تاريخ و از طريق همين روزنامه وزين اطلاعات فرمودند: و حكيمابوالقاسم فردوسي كه 25 ارديبهشت هر سال روز جهاني بزرگداشتش ميباشد و امسال آقاي دكتر احمدينژاد هم از عدالت و دادگستري وي داد سخن داده بودند، در حكايتي از اندرز بهرام گور به سردارانش چنين ميگويد:
بكوشيد تا رنجها كم كنيد
دل غمگنان شاد و خرم كنيد
كه گيتي نماند و نماند به كس
بيآزاري و داد جوئيد و بس
مراد اين است كه سعي كنيد با اجراي عدالت اجتماعي دل زير دستانتان را شاد و خرم نموده و از رنجهايشان بكاهيد و بدانيد كه مسئوليت هرگونه نيكي و بدي، كژي و راستي، خردورزي و فرار مغزها به عهده شما است. كه همين معني را شيخ اجل سعدي به طريق ديگري بيان فرمودهاند كه: بنابراين اگر حاكم عادل اساس كارش را بر اجراي عدالت اجتماعي بگذارد، در همه امور آن جامعه يك توازن و تعادلي بوجود خواهد آمد كه به فرمايش خودش در گلستان افراد جامعه نيز در تمام داد و ستدهايشان عدل و انصاف را سرلوحه كارشان قرار خواهند داد. در حالي كه اين روزها بسياري از اصناف و پيشهوران گويا بيعدالتي و بيانصافي را سرلوحه كارشان قرار دادهاند و در اين ميان تنها كارمندان و بازنشستگان كشوري و لشگرياند كه به واسطه عدم دريافت اضافه حقوق سالانه بر مبناي تورم واقعي سرشان بيكلاه مانده است.
زماني كه به مدرسه دارالفنون ميرفتيم، هميشه با ديدن اين كلام نغز يعني كه در كاشيكاري سردر ورودي دبيرستان نوشته شده بود و تصور ميكنم در حال حاضر هم وجود دارد، انرژي مثبت ميگرفتيم كه بيشتر به دنبال دانش و خردورزي برويم، و گويا مشاوران محترم رياستجمهوري بيشتر از همه قبول دارند كه خير، برابر نيستند اما متأسفانه ميخواهند حتي اين رقم نوظهور 12 درصدي را هم به طريق پلكاني و با نوسان 7 تا 12 درصد پرداخت نمايند. مثلاً بازنشستهاي كه با داشتن كارشناسيارشد و سابقه سي سال خدمت چهارصد هزار تومان در ماه ميگيرد، بعد از اين همه جار و جنجال و وعده و وعيدهايي كه قبل از عيد مسئولين محترم (منجمله در آخرين روزهاي اسفند، جناب آقاي الهام سخنگوي محترم دولت) داده بودند، فقط 28 هزار تومان به حقوقش اضافه ميشود.
آيا اين 28 هزار تومان مشكلات و معضلات ناشي از تورم افسار گسيخته اخير را برطرف مينمايد؟ به خصوص بازنشستگان كشوري و لشگري سالخورده كه ديگر توان و رمق انجام كار ديگري را ندارند و چندين سال است كه به اين وعدهها دل خوش كرده و چه خوابهاي خوشي كه براي اين اضافه حقوقها و سال خوب مالي براي خود و خانوادههايشان نميبينند!
مگر نه اين است كه پروردگار متعال در آيه دوم از سورهِ الصَّف فرمودهاند: نگوييد چيزي را كه به آن عمل نميكنيد. و حالا كه پس از ماهها بررسي و صرف هزاران ساعت وقت كاري و تصويب قوانين مربوط، رياست محترم ديوان عدالت اداري و همچنين عضو كميسيون اجتماعي مجلس، صراحتاً اعلام ميكنند كه طبق قانون دولت بايد حوقق تمامي كاركنان خود را هيجده درصد افزايش دهد، دولت محترم نه تنها به وعدههائيكه داده، تاكنون عمل نكرده است، اين 18 درصد را هم به 12 درصد و آن هم به صورت پلكاني تغيير داده است.
ناگفته نماند كه كارمندان دولت و به خصوص بازنشستگان كشوري و لشگري همواره بر اين باورند كه آقاي دكتر احمدينژاد كه خودشان اولين بند از ميثاقشان با هيأت دولت را عدالت و مهرورزي اعلام فرمودند و بارها در سخنرانيهايشان از عدالت موردنظر فردوسي و سعدي و ديگر انديشمندان ياد كردهاند، پس اين نحوه اضافه حقوق كارمندان به طريق پلكاني نبايد عدالت موردنظر ايشان باشد زيرا عدالت اجتماعي در هر جامعهاي ايجاب ميكند كه هر فرد و يا هر كارمندي چه دولتي و يا غيردولتي بايستي نسبت به تحصيلات، هوش، پشتكار، لياقت و كارداني خود حقوق دريافت نمايد.> وگرنه به گفته افلاطون و حكيم طوس هم به هنگام پيشنهاد آيين اشتراكي مزدك به نوشيروان از زبان موبد بزرگ در پاسخ به مزدك ميگويد:
چو مردم برابر بود در جهان
نباشند پيدا كهان و مهان
كه باشد كه جويد در كهتري
چگونه توان ساختن مهتري
كه باشد مرا و ترا كارگر
چو مردم جدا ماند از به بتر*
* پينويس: جلد چهارم شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي به كوشش سيدمحمود دبيرسياقي، انتشارات علمي، چاپ سوم
حسين عقيقي
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]