تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 26 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815980983




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دين، نوآوري و اقتصاد


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دين، نوآوري و اقتصاد
تنظيم و ترجمه:دكتر جعفر خيرخواهانبخش سومدر 25 مارس سال جاري ميلادي، همايش دين و جامعه ‌باز در شوراي روابط خارجي در شهر واشنگتن برگزار شد كه سومين نشست آن به موضوع «دين، نوآوري و پيشرفت اقتصادي» اختصاص داشت. رياست جلسه بر عهده پيتر استينفلس بود كه مدير مركز دين و فرهنگ در دانشگاه فوردهام است.


سخنرانان نشست نيز عبارت بودند از: لورنس هاريسن، مدير مركز تغيير فرهنگي در مدرسه عالي فلچر دانشگاه تافتس؛ تيمور كوران، استاد اقتصاد و علوم سياسي در دانشگاه دوك و رابرت وودبري، استاديار جامعه‌شناسي دانشگاه تگزاس در اوستين. مطالب اين نشست، عينا و بدون دخل و تصرف از نوار پياده شده است.بخش دوم مباحث اين جلسه روز چهارشنبه 22خردادماه در همين صفحه منتشر شد.
استينفلس: در اين مرحله، هرچند من حق طرح پرسشي در انتهاي نشست را براي خودم محفوظ مي‌دارم در صورتي كه كسي از جمع حاضر چنين پرسشي را نكند، مايل هستم پرسش‌هاي حضار را بشنوم. لطفا خود و سازمان متبوعتان را معرفي كرده و كوتاه و گويا بپرسيد.
پرسش‌كننده: با تشكر. مصطفي اكيول از ديلي نيوز تركيه هستم. من كاملا با مشكل صنعت چاپ در دوره عثماني موافقم و اين كاتبان بودند كه عملا مخالف ورود دستگاه چاپ بودند چون به زيان آنها بود. سكولارهاي تركيه دوست دارند دين را در اين رابطه متهم سازند اما يك نوع مشكل طبقاتي دروني وجود داشت.و حالا پرسش من؛ دين پروتستان ظاهرا موفق به ايجاد پيشرفت اقتصادي شده است و اين را ماكس وبر يك قرن قبل اشاره كرد. آيا مي‌توان علت را به اين واقعيت ربط داد كه حوزه جغرافيايي كه دين پروتستان گسترش يافت و هنوز هم تسلط دارد آن نوع جغرافيايي است كه اجازه پيشرفت اقتصادي را مي‌دهد؟ زيرا اگر خاورميانه خشك است اروپاي شمالي اين‌طور نيست و تجارت دريايي را هم داريم. و ما نبايد فراموش كنيم كه مسيرهاي تجاري جهاني از مديترانه به اقيانوس‌ها تغيير يافت كه دقيقا كل خاورميانه را از رونق انداخت. حتي مديترانه كه اروپا را ثروتمند ساخت و موفقيت دين پروتستان به آن ربط پيدا مي‌كند، خداشناسي آن قطعا نقش دارد، اما آيا پيشرفت آنجا نيز به اين نوع عناصر مادي ربط پيدا نمي‌كند؟ و نيز آيا سقوط و ركود خاورميانه را تبيين مي‌كند و شايد به متون دين اسلام ربطي نداشته باشد بلكه به خاطر جغرافيا باشد و چگونه اين مساله روشن مي‌شود؟ آيا جغرافيا در اينجا نقشي ايفا مي‌كند؟
استينفلس: با تشكر زياد. اين يك پرسش بسيار اساسي است كه اميدوارم همه اساتيد مشاركت كنند. اينكه چه رابطه‌اي بين اديان و عوامل فرهنگي كه بررسي كرديد با همه عوامل ديگري كه اغلب براي تبيين تغيير و نوآوري اقتصادي مطرح مي‌شوند حال چه جغرافيا يا منابع طبيعي باشد وجود دارد؟
وودبري: در اينجا با دو مساله روبرو هستيم. يكي مساله تقاضا و چاپ و نشر بود كه فكر مي‌كنم اين عقيده كه هر خانوار بايد به كلام خدا دسترسي داشته باشد بر مشكلات مقاومت طبقاتي غلبه كرد. اما جغرافيا كه من زمان زيادي را صرف فكر كردن و كار كردن در آن باره و اندازه‌گيري آن كرده‌ام. استدلال‌هاي زيادي در اروپا درباره تاثير دين بر توسعه اقتصادي شد كه به مانع برخورد كرد. شايد درباره نقش ساختار طبقاتي، قدرت دولت، جغرافيا و ... نيز همين‌طور باشد. آنچه مي‌توان آزمون كرد اينكه با گسترش مبلغان مذهبي و استعمارگري و ورود ساكنان اروپايي و غيره، موردي براي آزمون كردن داريم كه گسترش يافتنش لزوما تحت‌تاثير همان عواملي نبود كه در اروپا اتفاق افتاد و سپس به توسعه اقتصادي، آموزش، دموكراسي سياسي و غيره نگاه كنيم و سپس مثلا درصد باتلاق‌ها، دسترسي به رودخانه‌هاي قابل كشتيراني، فاصله از ساحل، فاصله از اروپا و ساير مزخرفات را وارد كنيم، كاري كه من با بيش از 26 عامل جغرافيايي كردم. اينها حرف مفت هستند. با اينكار تاثير مبلغان پروتستان از بين نمي‌رود. آنها تاثير ساكنان اروپايي و اينكه چه كسي كشور را مستعمره كرد از بين مي‌برند. گسترش مبلغان پروتستان فقط به اروپاي شمالي محدود نمي‌شود. آنها سعي داشتند كيش هر كسي را تغيير دهند. مقررات كشورها و وجود بيماري‌ها بود كه نفوذ آنها را محدود مي‌كرد. من سعي كردم عواملي را كه بر مكان‌هايي كه آنها مي‌رفتند تاثير مي‌گذاشت كنترل كنم. و اين مبلغان هنوز هم اثر قدرتمندي هستند.
به طور مثال اگر بخواهم فقط يك مورد را نام ببرم، مي‌توان حدود نيمي از نوسانات در دموكراسي پس از دوره مستعمره بودن را با تعداد مبلغان مذهبي پروتستان در پايتخت در سال 1923، طول دوره فعاليت مبلغان پروتستان و تخمين‌هايي از درصد جمعيت پروتستان انجيلي توضيح داد. اين متغير ساير عوامل مثل اينكه چه كسي كشور را مستعمره كرد، چه مدت مستعمره بود، درصد اروپايي‌ها، همه اين عوامل جغرافيايي، درصد مسلمانان و ... را حذف مي‌كند. آن اثر خيلي قدرتمندي است و فقط بحث جغرافيا در اروپاي شمال غربي مطرح نيست.
هاريسن: من فكر مي‌كنم جغرافيا و اقليم، نخستين تقريب ضروري براي درك دليل حركت بسيار سريع برخي جوامع نسبت به سايرين است. روشن است كه اكثر كشورهاي فقير در مناطق گرمسيري و اكثر كشورهاي ثروتمند در مناطق معتدله هستند.اما سپس به استثنائاتي برمي‌خوريم. براي مثال تقريبا يك سوم استراليا در مناطق گرمسيري است. يك سوم مكزيك در مناطق معتدله است. در آمريكاي لاتين، جمعيت به سمت ارتفاعات بالاتر جذب مي‌شود كه آب و هواي معتدلي دارند. در كشورهاي آند و چندين كشور آمريكاي مركزي نيز همين‌طور است.
هنگامي كه واقعا شروع به تجزيه اين عوامل مي‌كنيد، با پذيرش استدلال‌هاي اقليمي يا جغرافيايي به مشكلات واقعي و منطقي برخورد مي‌كنيد. مثلا چگونه تفاوت بين هائيتي و جمهوري دومينيكن را كه هر دو در يك جزيره اسپانيايي زبان هستند توضيح مي‌دهيد. چگونه تفاوت حيرت‌آور بين نيكاراگوئه و كاستاريكا را توضيح مي‌دهيد؟ چگونه تفاوت اقتصادي شديد بين استراليا و آرژانتين را توضيح مي‌دهيد؟
بنابراين در چنين مقطعي، استدلال‌هاي جغرافيايي و اقليمي درهم مي‌ريزد و بايد به دنبال يافتن ظرافت بيشتر در تبيين‌هاي فرهنگي باشيم. اين نظر من است.
كوران: من با نكاتي كه دو همكارم گفتند موافقم؛ پس به جاي تكرار آن نكات، به اين پرسش در ارتباط با جهان اسلام پاسخ مي‌دهم، آيا اقليم يا جغرافيا مي‌تواند توضيح دهد كه چرا دنياي اسلام، به وضعيت توسعه نيافتگي اقتصادي گرفتار شده است؟
شرايط اقليمي در بين كشورهاي اسلامي يكسان نيست. نزديكي به دريا يا نزديكي به اقيانوس نيز يكسان نيست. پس اگر اقليم يا نزديكي به دريا يا ارتفاع عوامل اساسي بودند ما انتظار داشتيم مكان‌هايي كه چنين ويژگي دارند از حالت توسعه‌نيافتگي رهايي يابند كه چنين اتفاقي نيفتاده است. پس به نظر من اين‌ها عوامل مرتبه دوم هستند. نهادها مهم‌تر هستند.
مردم همچنين مي‌توانند از يك مكان به مكان ديگر مهاجرت كنند و من استدلال خواهم كرد درون خاورميانه، حتي در مكان‌هايي كه آب و هوا مطلوب نيست، دوره‌هاي پيشرفت عظيم وجود داشت. عراق يك نمونه خوب است. زماني بغداد اقتصاد شكوفايي داشت. آنجا مكاني بود كه دانشمندان را جذب مي‌كرد؛ جايي كه نوآوري‌هاي فراوان مي‌شد، با وجود اقليم نامناسب، نوآوري تكنولوژيك ديده مي‌شد.
پرسش‌كننده: والتر ميد شوراي روابط خارجي
آيا ما بايد همچنان نسبت به هند بدبين باشيم كه براساس تحليل‌هايي كه كرديد نبايد در حال پيشرفت باشد، اما به نظر مي‌آيد كه پيشرفت خوبي كرده است. در ذهن شما، گذشته چگونه آينده را پيش‌بيني مي‌كند؟
هاريسن: در رابطه با هند، بايد دقت داشت آنچه در پشت معجزه هند قرار دارد، مربوط به پاره‌اي از جمعيت هند است. يك پاره جغرافيايي، يك پاره فرهنگي و پاره‌اي كه تاثير قدرتمندي از ارزش‌هاي انگليسي پذيرفته است. و من مايلم اضافه كنم آن پاره‌اي از مليت هند كه انگليسي صحبت مي‌كنند، زبان انگليسي يكي از با ارزش‌ترين منابع است؛ منبع ملي كه چندين كشور بسيار سريع توسعه پيدا كردند. در اينجا جهش اقتصادي ايرلند به ذهن مي‌رسد.
و به اين جهت من معتقدم كه سنت دموكراتيك به حد كفايت در هند ريشه دوانده است، و فكر مي‌كنم انگلستان نقش قابل ملاحظه‌اي در آن داشته است. نظام‌هاي آموزشي كه انگليس در هند برپا ساخت، همراه با سنت‌هاي ريشه‌دار كارآفريني هندي‌ها كه به قبل از سلسله راج‌ها بر مي‌گردد، من را واقعا درباره چشم‌انداز هند اميدوار مي‌سازد.
استينفلس: كس ديگري نمي‌خواهد نظر بدهد. پروفسور كوران؟
كوران: بر مبناي كاري كه من انجام داده‌ام در بازه بلندمدت خوش‌بين هستم. در رابطه با دنياي اسلام، در بلندمدت خوش‌بين هستم. من فكر مي‌كنم در كوتاه‌مدت، مشكلات بيشتر و آشوب‌هاي بيشتر همچنان وجود دارد و ما نبايد به اين زودي‌ها انتظار گشايش‌هاي جدي اقتصادي را داشته باشيم.
اما چرا من در بلندمدت خوش‌بين هستم؟ زيرا همه موانع نهادي براي توسعه يافتن اقتصاد خصوصي و توسعه جامعه مدني قوي در حال تضعيف شدن هستند. اينك در همه كشورهاي مهم اسلامي، شركت داريم، امكان تشكيل سازمان‌هاي غيردولتي (NGOها) وجود دارد همراه با انعطاف‌پذيري‌هايي كه دو قرن يا قبل‌تر نداشتند.
جامعه مدني هنوز ضعيف است. اقتصادهاي خصوصي كشورهاي مهم هنوز ضعيف هستند اما در حال گسترش و توسعه يافتن مي‌باشند. آنچه اين منطقه را اكنون عقب نگه مي‌دارد يا بگوئيم كل جهان اسلام را عقب نگه داشته است، نظام‌هاي سياسي هستند كه بي‌ثباتي به وجود مي‌آورند و نوآوري را سركوب مي‌كنند، رژيم‌هايي كاملا سركوبگر. اما دير يا زود، تغييرات از درون اتفاق خواهد افتاد. هنگامي كه شما جامعه مدني رو به رشد و شكوفا داريد، تعداد سازمان‌هايي كه ارتباط مستقيمي با دولت ندارند افزايش مي‌يابند، تعداد شركت‌هايي كه تحت كنترل بخش‌خصوصي است زياد مي‌شود، و دير يا زود آنها به سمت آزادي‌هاي دموكراتيك بيشتر پيش خواهند رفت.
وودبري: من فكر مي‌كنم تغيير ديني زمان‌براست، مثلا ساختارهاي طبقاتي كه كاملا جا افتاده هستند. تغيير دادن آنها زمان زيادي مي‌طلبد. طبقه متوسط به طور ناگهاني به وجود نمي‌آيد. محاسباتي كه فرادستان مي‌كنند ناگهاني تغيير نمي‌كند. فرادستان قدرت را حفظ كرده و هويت متفاوت خود را تبليغ مي‌كنند. غلبه بر آنها دشوار است.
فرهنگ‌ها نيز آنا تغيير نمي‌كنند زيرا فرهنگ صرفا آن چيزي كه ما فكر مي‌كنيم نيست. فرهنگ آن چيزي است كه ما فكر مي‌كنيم ديگران فكر مي‌كنند. فرهنگ، انتظارات و توقعات است. فرهنگ چگونگي كار كردن سيستم است. تغييردادن آن با معرفي يك سنت ديني جديد و در يك لحظه اتفاق نمي‌افتد. آن چيزي است كه زمان‌بر است.
پرسش‌كننده: آيا اينها به منطقه جنوب صحراي آفريقا هم ربط پيدا مي‌كند؟
وودبري:‌ در هر صورت نبايد ناگهان انتظار داشت كه فساد كاهش يافته و حكومت‌ها كاملا دموكراتيك شوند. چون در آنجا پروتستان و كاتوليك و نيز اسلام پراكنده شده است. رقابت ديني نيز مهم است؛ آزادي ديني برحسب انتقال برخي از اين چيزها و برحسب انتقال منابع به فقرا. مردمي كه احتمال بيشتري مي‌رود پناهنده شوند يا دين خود را تغيير دهند كساني هستند كه از هيچ نظام خاصي خدمت دريافت نمي‌كنند. مبلغان ديني مي‌روند و روي فقرا و فرودستان كار مي‌كنند. با اينكار، دين رسمي شروع به انتقال منابع به سمت آنها مي‌كند. سرانجام ساختار طبقاتي تغيير مي‌كند. سرانجام محاسباتي كه مردم مي‌كنند تغيير مي‌كند. اما براي اينكار زمان طولاني نياز است.
تفسير ديگري كه در اين‌باره دارم اينكه من فكر مي‌كنم انگلستان به خاطر استعمارگر بزرگ بودن اعتبار و وجهه بيش از حدي يافته است. واقعيت اين‌است كه آنها مثل هركس ديگري خبيث، خودخواه و خشن بودند. آنها در وضعيت متفاوتي زندگي مي‌كردند. آنها مجبور بودند اجازه آزادي‌هاي مذهبي را بدهند، جدايي دين از دولت در مستعمرات پس از 1813 تحت فشار سياسي و در اين فرآيند مجبور شدند تا نظام آموزشي به وجود آورند كه داوطلبانه نبود بلكه تحت فشار فعالان ديني اينكار را كردند.
 سه شنبه 28 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن