تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835002429
نیاكان پیغمبراكرم(ص)
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نیاكان پیغمبراكرم(ص)
قصى بن كلابهاشمعبد المطلبداستان ساختگى نذر عبدالمطلبعبدالله پدر پیغمبر(ص)نیاكان پیغمبر تا بیست و یك پشت شناخته شدهاند كه از این قرارند:عبدالله، عبدالمطلب، هاشم، عبد مناف، قصى، كلاب، مره، كعب، لؤى، غالب، فهر، مالك، نضر، كنانه، خزیمه، مدركه، الیاس، مضر، نزار، معد، عدنان. ازعدنان تا اسماعیل درست روشن نیست. خود پیغمبر وقتى نسب خود را مىشمرد، چون به عدنان مىرسید سخن را قطع مىكرد و مىفرمود: وقتى به عدنان رسیدید، بالاتر نروید، حال چرا؟ و آیا این نقل درست است یا نه؟ درست روشن نیست. به گفته یعقوبى؛ عدنان نخستین كسى است كه براى كعبه پوششى قرار داد. فرزندان عدنان ازحجاز به سایر نقاط رفتند وسكونت ورزیدند، از جمله گروهى از آنها به یمن رفتند، معد پسرعدنان شریفترین فرد اولاد اسماعیل بود، و او از منطقه حرم بیرون نرفت.(1)بیشتر شهرت قریش طایفهاى كه پیغمبر از میان آنها برخاسته بود، مربوط به مرد نامى آنها «قصى بن كلاب» جد چهارم پیغمبر است كه در حقیقت سرسلسله قریش بود. برادر او «زهره» نیز از سران قریش به شمار مىرفت.قصى بن كلابقصى بن كلاب دو فرزند داشت:عبدالدار، و عبدمناف كه جد سوم پیغمبراكرم صلى الله علیه و آله بود.عبدالدار پس از فوت پدر تولیت كعبه را قبضه كرد، و عبد مناف برادر كوچكترش كه او را «ماه بطحا» مىنامیدند، هم احترام او را داشت، و هم شخصا از نجابت و خوشرفتارى خاصى با مردم، برخوردار بود.یعقوبى مى نویسد: قریش تاریخ خود را از وفات قصى بن كلاب به واسطه بزرگواریش قرار داده بودند، تا این كه عام الفیل به وقوع پیوست و عام الفیل مبدء تاریخ شد.(2)پس از مرگ این دو برادر، بر سر تصدى امور كعبه و ریاست قریش میان فرزندان آنها كار به نزاع كشید، ولى سرانجام تولیت كعبه و ریاست «دارالندوه» به فرزندان عبدالدار و آب رسانى به زوار (سقایت) و پذیرائى از آنها (رفادت) به فرزندان عبدمناف واگذار شد.هاشمهاشم فرزند عبدمناف و نیاى دوم پیغمبر كه نامش «عمرو» بود با برادرش عبد شمس به هنگام ولادت به هم چسبیده بودند. وقتى آنها را از هم جدا كردند، خون زیادى از آنها به زمین ریخت، و عرب آن را به فال بد گرفت. اتفاقا این نگرانی هم بیجا نبود و میان فرزندان هاشم و عبد شمس «بنى امیه» نزاع و كشمكش و خون ریزى همیشه جریان داشت.این مخالفتها در زمان پیغمبر میان آن حضرت و ابوسفیان نوه امیه و بعد میان على علیه السلام و معاویه پسر ابوسفیان و یزید بن معاویه و حسین بن على علیه السلام ادامه داشت. حتى در احادیث پیش از ظهورامام زمان علیه السلام آمده است كه هنگام ظهور آن حضرت شخصى كه از نسل ابوسفیان است (سفیانى) با مهدى موعود به مخالفت برخاسته كه در نبرد با آن حضرت نابود مىشود.عبد شمس پدرامیه و امیه پدرحرب و او پدر ابوسفیان معروف است كه نامش «صخر» بوده و او پدر معاویه سردودمان بنى امیه است.عبد مناف گذشته از این دو پسر دوقلو یعنى هاشم و عبد شمس، دو پسر دیگر نیز داشت به نامهاى مطلب و نوفل.از عجایب اتفاقات این است كه این چهار برادر سرانجام هر كدام دور از هم در نقطهاى جان سپردند.هاشم در غزه، عبد شمس درمكه، نوفل درعراق، و مطلب در یمن زندگانى را بدرود گفتند، و در همان اماكن دفن شدند.هاشم چهره درخشان قریش بود. عقل و ادراك و هوش و استعداد زاید الوصفى داشت. در مردم دارى و مهمان نوازى و دستگیرى از مستمندان نظیر نداشت. به همین جهت مردم عرب و قریش به او لقب سید دادند. یعنى آقاى عرب. لقب «سید» در اولاد او باقى ماند، و این سیادت از او به فرزندانش عبدالمطلب و اولاد او و بعدها به پیغمبر و على علیهما السلام و دودمان آنها رسید.از كارهاى برجسته هاشم این است كه قریش را به كار تجارت واداشت، و جهت بازاریابى شخصا در اردن با امیرغسانى كه عرب و مسیحى بود، پیمان بازرگانى بست تا تجار عرب در قلمرو او آزادانه آمد و رفت كنند، و مال التجاره آنها از خطر مصون بماند. كار عاقلانه هاشم در انعقاد این قرارداد بازرگانى موجب شد كه برادران دیگر او هم به وى تاسى جویند و عبد شمس با پادشاه حبشه و نوفل با پادشاه ایران، و مطلب با حكمران یمن نیز چنین پیمانى منعقد سازند. آنها با مردم قریش در سوریه و یمن و عراق و حبشه به كار تجارت پرداختند. ولى بیشتر تجارت آنها در ناحیه شمال یعنى اردن و سوریه و فلسطین و در جنوب با یمن بود. خداوند از این سفرهاى تابستانى و زمستانى تجار قریش كه موجب تالیف و تجمع و تمدن آنها گردید، و از گرسنگى و سرگردانى نجات یافتند در سوره قریش یاد مىكند.یعقوبى مورخ مشهور مىنویسد: چون هاشم در غزه وفات یافت، قریش پریشان شدند كه مبادا سایر قبایل بر آنها چیره شوند. به همین جهت عبد شمس به حبشه رفت و پیمانى را كه با نجاشى بسته بود تجدید كرد و به مكه بازگشت. نوفل برادر دیگرهم به عراق رفت و با پادشاه ایران پیمان بست و در راه بازگشت درگذشت، و به جاى آنها مطلب بن عبد مناف برادر چهارم ریاست مكه را به عهده گرفت.(3)عبد المطلبعبدالمطلب پسرهاشم كه نامش «شیبه» بود، و «سرور بطحا» خوانده مىشد، جد نخست پیغمبر اسلام است.عبدالمطلب ده پسر و شش دختر داشت. ابوطالب و عبدالله پدر رسول خدا و پنج دخترش ازفاطمه دخترعمرو بن عائذ مخزومى بود، و بقیه پسران و صفیه مادر زبیر بن عوام از زنان دیگر بودند.عبدالمطلب چاه زمزم را كه مدتها مسدود بود، حفر كرد و شمشیرى و دو گوساله طلائى را از درون آن بیرون آورد كه وقف كعبه شد، و آب زمزم بار دیگر در اختیار مردم قرار گرفت و این عمل براعتبارعبدالمطلب افزود.یعقوبى مورخ نامى مىنویسد: قریش عبدالمطلب را ابراهیم دوم مىنامیدند. عبدالمطلب یكصد و بیست سال در جهان زیست.درزمان زیست عبدالمطلب بر قریش، كه نامىترین و عاقلترین فرد عرب حجاز به شمار مىرفت، ابرهه فرمانرواى حبشى یمن، با هفتاد هزار سپاهى آهنگ تخریب كعبه نمود. ابرهه مىخواست كعبه را ویران كند، و قبایل عرب را وا دارد تا به جاى زیارت آن، كلیسائى را كه او در شهر صنعا پایتخت یمن ساخته بود، زیارت كنند، بدین گونه مركز تجارت و محل اعتبار و زیارت ملت عرب را به یمن و صنعا منتقل سازد.ولی طورى كه خداوند در قرآن مجید (سوره فیل) یادآور مىشود، ابرهه و كلیه افراد سپاهش با پرتاب كلوخهائى كه پرندگانى همچون پرستوها از جانب خداوند بر آنها فرو ریختند به كلى نابود شدند.هنگامى كه عبدالمطلب در بیرون مكه براى استرداد شترانش كه سربازان ابرهه تصاحب كرده بودند، به ملاقات او آمد، ابرهه گفت: من تصور مىكردم شخصى مانند شما براى شفاعت از مردم شهر و جلوگیرى از تخریب خانه كعبه به دیدار ما آمده آست؟ و عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران خود هستم و خانه را نیز صاحبى است كه اگر بخواهد آن را حفظ مىكند.(انا رب الابل و للبیت رب ان شاء یحفظه)همین جمله كوتاه ابرهه را سخت تحت تاثیر قرار داد، و پریشان ساخت، و آن را دلیل بر عقل و بزرگوارى عبدالمطلب دانست.عبدالمطلب علاقه سرشارى به «محمد» نوه عظیم الشان خود داشت، و بارها سفارش او را به فرزندانش مىنمود و مىگفت: او آیندهاى درخشان دارد.(و ان له لشانا عظیما)داستان ساختگى نذر عبدالمطلبدر تمامى تواریخ اسلامى و كتب مربوط به سنى و شیعه نوشتهاند كه عبدالمطلب نذر كرده بود كه اگر خداوند ده پسر به او داد، یكى از آنها را در راه خدا قربانى كند و چون داراى ده پسر شد و قرعه زد، به نام عبدالله آمد، سپس او را با صد شتر به قرعه گذاشت و قرعه به نام شتران آمد، و شتران را به جاى عبدالله قربانى كرد!در بعضى از تواریخ و روایات اهل تسنن نوشتهاند كه این نظر زنى جادوگر بود كه گفت: او را با قربانى كردن شتران معاوضه كنید. در صورتى كه این موضوع افسانه است و اصلى ندارد. و از عقل و درایت و دیانت عبدالمطلب كاملا به دور است.ثقة الاسلام كلینى در«كافى» روایاتی نقل كرده كه دلالت برعظمت و جلالت و كمال ایمان و عقل و بینش روشن او دارد. از جمله امام صادق علیه السلام مىفرماید:«عبدالمطلب روز قیامت تنها و به سیماى پیغمبران وارد صحراى محشر مىشود» كه مىرساند نظر به شخصیت نافذ وعقیده و ایمان خاصى كه درعصرجاهلیت داشته به طور شاخص محشور مىگردد.دلیل بر مجعول بودن این داستان امورى است كه ذیلا به آن اشاره مىكنیم:1- داستان برخورد عبدالمطلب با ابرهه فرمانده حبشى بهترین گواه بر كمال عقل و درایت عبدالمطلب است كه مىرساند چنین كار و نذر مضحكى از وى بعید بوده است.2- یعقوبى مورخ مشهور مىنویسد: عبدالمطلب در زمان جاهلیت سنتهائى داشت كه در اسلام نیز تثبیت شد؛ مانند حرام دانستن شراب، و زنا و حد زدن زناكار، و بریدن دست دزد و تبعید زنان بد نام از مكه، و جلوگیرى از زنده به گور كردن دختران و ازدواج با محارم، و سرزده وارد خانه شدن، و عریان طواف كردن، و حكم به وجوب وفاى به نذر، و احترام چهار ماه محترم(رجب، ذىالقعده، ذىالحجه و محرم) و مباهله كردن.(یعنى براى اثبات حقانیت نفرین كردن)(4)بنابراین شخصى این چنین، هرگز نذرى آن چنان نمىكند.3- پیغمبر درحدیثی معتبرافتخار مىكرد كه فرزند عبدالمطلب است و مىفرمود:«من پیغمبر؛ دروغ نیست، من فرزند عبدالمطلب هستم»؛"انا النبى لا كذب، انا ابن عبدالمطلب."4- چطورممكن است مردى با این بزرگوارى نذر به چیزى كند كه دراكثر شرایع آسمانى نهى شده بود و در نزد عقل بسیار زشت و از بزرگترین جنایات به شمار مىرفته است؟5- نذر كردن و كشتن فرزندان به عنوان نذر براى معبود از سنن بت پرستان و ستاره پرستان (صابئین) بوده، و خداوند در قرآن مجید آن را ازجمله اعمال شنیع آنها شمرده و فرموده است: بدین گونه بسیارى از مشركین خوش داشتند كه اولاد خود را بكشند.؛ و كذلك زین لكثیر من المشركین قتل اولادهم شركائهم...(ا نعام/ 137)این غیر از زنده به گور كردن دختران بوده كه قبیله بنى تمیم معمول مىداشتند. زیرا كه «اولاد» درآیه شریفه اعم از پسر و دختر است، و نیزغیراز كشتن اولاد به واسطه فقر و بیم از گرسنگى است، بلكه این قتل اولاد كه مشركین معمول مىداشتند براى تقرب به خدا بوده است.6- اگر بگویند شاید عبدالمطلب مانند ابراهیم مامور بوده فرزندش را در راه خدا فدا كند، مىگوئیم این درست نیست، چون درآن روایات صریحا مىگوید عبدالمطلب نذر كرده بود، مضاف به این كه اگر مامور بود مىباید آن را عملى سازد و دیگر قرعه انداختن معنا نداشت، و اصولا چرا نگفت: من مامور به این كارم؟7- در سلسله راویان این داستان ساختگى و امثال آن مانند «انا ابن الذبیحین» افرادى ضعیف و مجهول و مهمل كه بعضى هم شیعه امامیه نبودهاند، قرار دارند، و به همین جهت روایات آن ضعیف و مغشوش و بیشتر از طریق عامه روایت شده و از آنها به شیعه سرایت كرده است.8- علامه مجلسى مىگوید: شیعه اعتقاد دارد كه پدران پیغمبر تا آدم، خدا پرست بودند، و از فخر رازى نقل مىكند كه گفته است:«شیعه عقیده دارد كه هیچ یك از پدران پیغمبر كافر نبودهاند.»(5)بنابرآنچه ذكر شد ماجراى نذرعبدالمطلب از اختراعات قصه گویان عامه بوده كه خواستهاند على رغم شیعه امامیه،عبدالمطلب را مانند دیگر مشركان قلمداد كنند، و كسانى امثال زمخشرى و فخر رازى و نیشابورى از قدمای علماى عامه و بعضى از متاخرین آنها همچون مراغى و سید قطب و بسیارى دیگر از مفسران آنها این داستان ساختگى را در تفسیر آیه؛« و كذلك لكثیرمن المشركین قتل اولادهم شركائهم...» نقل كرده و مصداق آن را عبدالملطلب دانستهاند!! تا از این راه اعتقاد خود را در مشرك دانستن پدران پیغمبرصلى الله علیه وآله تثبیت كنند و عقیده پاك شیعه امامیه را در این خصوص تخطئه نمایند.شاید هم در زمان بنى امیه براى لكه دار كردن شخصیت عبدالمطلب جد امیرالمومنین على علیه السلام این افسانه را رایج ساختهاند، همان طور كه فرزندش ابوطالب را مسلمان ندانسته و سعى كردهاند او را مشرك قلمداد كنند تا از آن راه به شخصیت امیرالمومنین على علیه السلام لطمه وارد سازند.نذر و قربانى اولاد مطابق صریح قرآن از عادات ناپسند بسیارى از مشركین بوده است، و این عمل شنیع، با هیچ توجیه و ملاكى زیبنده مقام با عظمت عبدالمطلب نبوده و نیست.داستان نذرعبدالمطلب در منابع و ماخذ عامه توام با خرافات زیاد و حكمیت زنى جادوگر و كاهن از قبیله «بنى سعد» كه عبدالمطلب با هشتصد نفر مرد براى كسب تكلیف نزد وى رفته بود، آمد، و بعضى از آن هم به كتب شیعه رخنه كرده است، ولى ما همه را دیدهایم، و به طور قطع مىگوئیم به افسانه بیشتر شبیه است تا به واقعیت.علامه مجلسى در«بحارالانوار» به تفصیل روایات آن را نقل كرده كه افسانه بودن همه آنها در یك نتیجه گیرى، به خوبى آشكار است. ما از مجموع مطالعات خود به خصوص «تاریخ اسلام» به روشنى دریافتهایم كه یا افسانه سرایان صدر اسلام و یا مغرضان بنى امیه و مخالفان حكومت الهى على علیه السلام، این افسانه را ساختهاند، تا مانند موارد دیگر مقام آنها را نزد مسلمین پایین آورند، و زمینه را براى هتك حرمت افراد هموار سازند.آقای علی دوانی در این رابطه می گوید: روزى ضمن گفتگو با دوست فاضل آقاى على اكبر غفارى، اظهارداشتم من در مطالعات خود در تاریخ اسلام و رجال و تراجم و حدیث و تفسیر و غیره به بسیارى از اشتباهات قدما پى بردهام كه در مجلدات «مفاخر اسلام» و «تاریخ اسلام» و سایر آثارم برخى از آنها را یادآور شدهام.ایشان هم گفتند: من نیز در بسیارى از موارد كه كتب حدیث از قبیل كافى، معانى الاخبار، من لا یحضر و غیره را تحقیق و بررسى مىنمودم، به مطالبى برخورد كردهام كه هیچ كس متعرض آن نشده است. از جمله موضوع نذر كذایى عبدالمطلب است كه در پاورقی حدیثى كه شیخ صدوق در «باب قرعه» كتاب«من لا یحضره الفقیه» نقل كرده، ساختگى بودن آن را شرح دادهام.چند سال بعد كه خواستم «تاریخ اسلام» را منتشر سازم، با مراجعه به توضیحات ایشان كه در گوشهاى از پاورقى من لایحضر بود، و كسى توجه نداشت، و در جائى دیگر بازگو نكرده بودند، براى اداى حق ایشان (برخلاف عادت ناپسند بعضى از افراد بىمروت) طى 8 مطلب كه مسطور گشت ترجمه نمودم، و برای نخستین بار به عنوان داستان ساختگى نذرعبدالمطلب وارد بحث «تاریخ اسلام» كردم، و توضیح خود را بر آن افزودم.پس از انتشار این كتاب، در گوشه و كنار، بعضى آن را بدون ذكر ماخذ گرفته و با شاخ و برگ طى سخنزانیها و نوشتهها به عنوان اظهارنظر شخصى مطرح ساختند كه آرى عبدالمطلب چنین نذرى نكرده، ولى بدون تحقیق پیرامون آن، و بعضى دیگر آن را تخطئه كرده و نتیجه گرفتهاند كه عبدالمطلب چنین نذرى كرده و قبلا موحد نبوده به دلیل این كه نام پسرش عبدالعزى بوده و بعدها با ایمان و خدا پرست شده است، و به دلیل چند روایت و اشعار كه در كتابها آمده است.در صورتى كه عبدالعزى به نقل حدیثى نام ابولهب بوده و معلوم نیست توسط عبدالمطلب نامگذارى گردیده و چه بسا كه ازخود ابولهب ناشى شده باشد، به علاوه این قبیل اسامى در زمان جاهلیت سابقه داشته و به منظور مماشات با قوم بوده، مانند اسامى خلفا كه بعضى از ائمه روی اولاد خود مىنهادند! همانطور كه در متن آمده به انضمام شواهد دیگر، به عقیده جامعه شیعه امامیه، عبدالمطلب از اول خداپرست و موحد ناب بوده است.در«زیارت وارث» خطاب به حضرت امام حسین علیه السلام مىخوانیم كه:«اشهد انك كنت نورا فى الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره لم تنجسك الجاهلیة بانجاسها» كه مىرساند در اعتقاد شیعه پدران و مادران پیغمبر و على علیهما السلام هیچگونه آلودگى به شرك و اوهام و خرافات و پلیدیهاى زمان جاهلیت را نداشتهاند، و نور حقیقت آنها در صلبهاى شامخ پدران و رحمهاى پاك مادران موحد و خدا پرست قرار داشته است.و از پیغمبر صلى الله علیه و آله هم روایت شده است كه فرمود:«فلم ازل خیارا بعد خیار» یعنى: من درتمام نسلها موحد و پاك سرشت بودهام.جا دارد كه فضلاى محقق راجع به احادیث نذرعبدالمطلب از نظر متن و سند در متون سنى و شیعه تحقیق و بررسى نموده و آن را به صورت كتابى درآورند.آنچه من تحقیق نموده ام داستان همانطور كه آقاى غفارى اشاره كرده است، بىاصل و ساختگى و دون شان شخصیتى همچون عبدالمطلب سید بطحاء است. (6)عبدالله پدر پیغمبر(ص)عبدالله كوچكترین پسران عبدالمطلب و پدرعالیقدر پیغمبراسلام، با برادرش ابوطالب پدر امیرالمؤمنین علىعلیه السلام از یك مادر بودند. مادر آنها فاطمه دختر عمرو بن عائذ مخزومى بود. پنج بانو به نام فاطمه در میان مادران پیغمبربودهاند. این نام مبارك بعدها نیز درخاندان نبوت دیده مىشود. همسرابوطالب و مادر تمامى فرزندان او: طالب و عقیل و جعفر و على علیه السلام و ام یمن، فاطمه دختر اسد بن هاشم بوده است، دخترعالیقدر پیغمبر و عروس ابوطالب و همسرعلى علیه السلام نیز فاطمه زهرا سلام الله علیها است كه محترم ترین فواطم خاندان خود و بهترین زنان عالم بوده است.عبدالله در میان قریش از لحاظ زیبائى و اندام معتدل و حجب و حیا شهره شهر بود.عبدالله هنگامى كه 24 سال داشت در راه بازگشت از تجارت شام در مدینه بیمار شد و مدتى بعد چشم از جهان فرو بست، و همان جا نیز مدفون گردید. بنابر مشهور در آن موقع هنوز پیغمبر متولد نشده بود.پی نوشت ها:1- تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 253.2- تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 4. 3- تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 6.4- تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 281.5- نگاه كنید به پاورقى فاضل محترم آقاى على اكبرغفارى بر ج 3، كتاب «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق چاپ مكتبه صدوق ص 89.6- علی دوانی، تاریخ اسلام.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 594]
صفحات پیشنهادی
نیاكان پیغمبراكرم(ص)
نیاكان پیغمبراكرم(ص) قصى بن كلابهاشمعبد المطلبداستان ساختگى نذر عبدالمطلبعبدالله پدر پیغمبر(ص)نیاكان پیغمبر تا بیست و یك پشت شناخته شدهاند كه از این ...
نیاكان پیغمبراكرم(ص) قصى بن كلابهاشمعبد المطلبداستان ساختگى نذر عبدالمطلبعبدالله پدر پیغمبر(ص)نیاكان پیغمبر تا بیست و یك پشت شناخته شدهاند كه از این ...
نحوه عكس گرفتن با مديا پلير
جراحی زیبایی بینی چیست و چگونه انجام میشود؟ انديشه زيركانه برای وسايل دسته دوم. . نمایش تصادفی مطالب. نیاكان پیغمبراكرم(ص) · نحوه عكس گرفتن با مديا پلير . ...
جراحی زیبایی بینی چیست و چگونه انجام میشود؟ انديشه زيركانه برای وسايل دسته دوم. . نمایش تصادفی مطالب. نیاكان پیغمبراكرم(ص) · نحوه عكس گرفتن با مديا پلير . ...
داستان بیپایان شکار و شکارچی
نیاكان پیغمبراكرم(ص) داستان بیپایان شکار و شکارچی · اگر 20 تا 50 میلیون پول برای خرید مسکن کم دارید کلیک کنید · 30 سال پيش براي نجات گروگان ها در ايران شكست ...
نیاكان پیغمبراكرم(ص) داستان بیپایان شکار و شکارچی · اگر 20 تا 50 میلیون پول برای خرید مسکن کم دارید کلیک کنید · 30 سال پيش براي نجات گروگان ها در ايران شكست ...
اهدا مدال طلای باقری معتمد به موزه حضرت زینب (س)
نیاكان پیغمبراكرم(ص) - اضافه به علاقمنديها اهدا مدال طلای باقری معتمد به موزه حضرت زینب (س) · بسکتبالیستی که اسطوره فوتبال شد. . نمایش تصادفی مطالب. ...
نیاكان پیغمبراكرم(ص) - اضافه به علاقمنديها اهدا مدال طلای باقری معتمد به موزه حضرت زینب (س) · بسکتبالیستی که اسطوره فوتبال شد. . نمایش تصادفی مطالب. ...
"جیمز بکر" واسطه مذاکره ایران و آمریکا
نیاكان پیغمبراكرم(ص) یعقوبى مى نویسد: قریش تاریخ خود را از وفات قصى بن كلاب به واسطه بزرگواریش قرار داده بودند، تا این كه عام الفیل . ...
نیاكان پیغمبراكرم(ص) یعقوبى مى نویسد: قریش تاریخ خود را از وفات قصى بن كلاب به واسطه بزرگواریش قرار داده بودند، تا این كه عام الفیل . ...
انتشار آثار نادر ابراهیمی با ویرایش جدید در قطع جیبی
نیاكان پیغمبراكرم(ص) انتشار آثار نادر ابراهیمی با ویرایش جدید در قطع جیبی · ایوانكوویچ : دیگر به ایران بر نمی گردم · داستان بیپایان شکار و شکارچی . ...
نیاكان پیغمبراكرم(ص) انتشار آثار نادر ابراهیمی با ویرایش جدید در قطع جیبی · ایوانكوویچ : دیگر به ایران بر نمی گردم · داستان بیپایان شکار و شکارچی . ...
آشنایی با پته دوزی کرمان
نیاكان پیغمبراكرم(ص) آشنایی با پته دوزی کرمان · اهدا مدال طلای باقری معتمد به موزه حضرت زینب (س) · بسکتبالیستی که اسطوره فوتبال شد. . نمایش تصادفی مطالب . ...
نیاكان پیغمبراكرم(ص) آشنایی با پته دوزی کرمان · اهدا مدال طلای باقری معتمد به موزه حضرت زینب (س) · بسکتبالیستی که اسطوره فوتبال شد. . نمایش تصادفی مطالب . ...
ترس و ذلت و زبونی
و هنگامی که «آزر» به او جواب داد: «این رسم و سنت نیاکان ماست گفت: به یقین هم ..... (34)4- پیغمبر اکرم(ص) در مقام ذکر افتخارات اهل بیتش هفت صفت را ذکر میکند ...
و هنگامی که «آزر» به او جواب داد: «این رسم و سنت نیاکان ماست گفت: به یقین هم ..... (34)4- پیغمبر اکرم(ص) در مقام ذکر افتخارات اهل بیتش هفت صفت را ذکر میکند ...
داستان صفت «خردمند» و سفر حضرت زینب(س) به مصر
نویسنده در بخشی از کتاب پدران و نیاکان زینب کبری (س) را معرفی میکند، پس از ... که مصادف با رحلت رسول خدا (ص) و شهادت مادرش حضرت فاطمه (س) است، میپردازد. ...
نویسنده در بخشی از کتاب پدران و نیاکان زینب کبری (س) را معرفی میکند، پس از ... که مصادف با رحلت رسول خدا (ص) و شهادت مادرش حضرت فاطمه (س) است، میپردازد. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها