واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
افشین قطبی که نشان داده شومن توانمندی است و هر روز از خود چهرهای جدید به نمایش میگذرد، از پیشنهادهای متعدد اروپایی(!) خود صرف نظر کرد تا هدایت تیم ملی فوتبال ایران را بر عهده گیرد. وی که مصاحبههای عجیبی درباره جامعه ایرانی کرده و به آن توهینهای متعددی کرده بود، به یک باره نظرش را تغییر داد و راهی ایران شد. وی با وعدههایی دروغ، هدایت تیم ملی را پذیرفت و از صعود به جام جهانی گفت؛ اما او که در این دوران، چهره واقعیاش در حال عیان شدن بود، نتوانست به هدفش برسد. اما تیم ملی در 3 دیدار آخر با قطبی نتوانست بازی قابل قبولی به نمایش بگذارد و سرانجام، جام جهانی را از دست داد. در این میان، قطبی هم سریع، بار سفر را بست و انگار نه انگار که پول ملت را برای چه هدفی گرفته است! در این شرایط، کارشناسان و مردم انتظار انتخاب سرمربی شایسته و صادق را برای تیم ملی فوتبال داشتند؛ اما به یکباره، افشین قطبی با تکرار وعدههای جدید برای2 سال دیگر به عنوان سرمربی انتخاب شد تا تعجب همگان را موجب شود. او بار دیگر وعدههایی داد و به این عنوان انتخاب شد. در مورد میزان قرارداد او و اینکه او در این مدت که در ایران بوده و خود را مربی معرفی کرده، ابهاماتی وجود دارد؛ اما چه شد که او برای چند سال دیگر بر این مسند تکیه زد؟ چه ارتباطاتی دخالت داشت و چه کسانی منتفع شدند؟ ریشههای این انتخاب را باید در برخی رفت و آمدهای محفلی ردگیری کرد. برای رسیدن به حقیقت ماجرا هم، از مهدی حاج باقر، مدیر برنامههای وی باید شروع کرد. وی که هیچ سابقه ورزشی ندارد و از امور حقوقی هم سررشتهای ندارد، در سالهای اخیر رابط قطبی با رسانهها بوده است. وی در جریان سازی برای ایجاد شرایط جهت حضور این آنالیزور در فوتبال ایران، با برخی رسانهها همکاری نزدیکی داشته است. حاج باقر دایی پژمان نوزاد، ایرانی مقیم امریکا، است. اما نوزاد کیست و چه نقشی دارد؟ این ایرانی- امریکایی، از دوستان و یاران نزدیک "الف.ل" است. وی نقش واسطه را در روابط خارجی دارد و در ینگه دنیا نیز لابیهایی دارد که خود، جای تردید و سؤال است. "الف.ل" که در نوشتههای اخیر برخی سایتها، از او با عنوان "ابوالفساد فوتبال" یاد شده، بازیگردان پنهان تمام اتفاقات است. اوست که دستور میدهد قطبی چه بگوید و چه کند. وی که درباره دوران مربیگریاش و روابط با بازیکنان، ابهاماتی وجود دارد، سردرمدار جریان فساد مالی در فوتبال است. او بود که این موضوع را در ورزش نهادینه کرد و شبکهای از شاگردان خود را هم روانه سایر روزنامهها و صدا و سیما کرد. اینکه چه می شود یاران وی به رسانه ملی هم رخنه میکنند، نکته ای قابل توجه است! اما این معادله هنگامی پیچیدهتر می شود که بدانیم، آقای " ل" با این سابقه، همه کاره نشریهای بوده که متعلق به مهدی تاج، نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال بوده است. این دو روابط نزدیکی با هم داشته و سالها با یکدیگر همکاری داشته اند. تاج نیز که دورانی مدیر برخی شرکتهای اقتصادی بوده، اکنون رابط فدراسیون و سازمان ورزش به شمار میرود. این حلقه ارتباطی، چه معنایی میتواند داشته باشد؟ به نظر میرسد باید قبول کرد راهی غیر از لغو این قرارداد باقی نمانده و نهادهای نظارتی باید وارد عمل شوند. در صورتی که فدراسیون به این موضوع واکنشی نشان ندهد، ابعاد جدیدی از این قرارداد و بازیگردانان آن افشا خواهد شد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]