واضح آرشیو وب فارسی:مهر: تقدير از فقيه در همدان/بزرگداشتي براي پيرمرد مهربان سينما و تلويزيون
مهدي فقيه كه قرار است در جشنواره فيلم كودك مورد تقدير قرار بگيرد، بازيگري است كه با تكيه بر تصوير پيرمرد مهربان و شيرينزبان چند نقطه اوج در كارنامه هنرياش دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، تقدير از مهدي فقيه بازيگر پيشكسوت سينماي ايران در بيست و دومين جشنواره فيلم كودك و نوجوان همدان بهانهاي است براي مرور كارنامه اين بازيگر سينما و تلويزيون كه در قاب تصويري آشنا از پيرمرد، پدر و پدربزرگ مهربان سينما و تلويزيون باقي ماند.
مهدي فقيه با نام اصلي محمدمهدي فقيه منفرد متولد سال 1324 شيراز است. او بازيگري در سينما و تلويزيون را از سال 1368 و سن 44 سالگي آغاز كرد ولي از همان ابتدا به دليل فيزيك و چهره خاصش در نقش پيرمرد شيرازي و شيرين زبان ظاهر شد و كمتر توانست كليشه خودش را بشكند.
مهدي فقيه و اميرحسين شريفي در نشست نقد و بررسي "هور در آتش"
كارنامه پرتعداد او در سينما 22 فيلم را دربر ميگيرد كه در ميان آنها آثار دفاع مقدسي و تاريخي برجستهتر هستند. به علاوه اينكه او در فيلمهاي كودكان و آثار اجتماعي همواره حضوري متأثر از تصوير آشناي خود داشته و ساختن يك تصوير ثابت و حركت بر مسير آن بدون آنكه كارنامهاش جهشهاي عجيب و غريب داشته باشد، يك ويژگي براي فقيه به شمار ميرود.
"تابستان 58" ساخته مجتبي راعي در سال 68 است. فيلم به حوادث آغاز انقلاب و مبارزات مردمي ميپرداخت در منطقه سيستان و بلوچستان ميپرداخت. طبعاً نقش فقيه در اين فيلم با توجه به فيزيك و ظاهرش به عنوان يك معترض محلي او را به مخاطب سينمايي معرفي كرد تا در فيلم بعد در ذهن همه ماندگار شود.
"هور در آتش" ساخته عزيزالله حميدنژاد در سال 70 ساخته شد. فقيه در اين فيلم كه قصهاي تازه و منحصر به فرد در زمان خود داشت، برجستهترين نقش دوران بازيگري خود و به نوعي كاراكترهاي هم سن و سال خودش را بازي كرد كه يك نقش اول اساسي محسوب ميشد.
نقش بابا عقيل كه براي ملاقات با پسرش رحمت كه به خط مقدم رفته، راهي منطقه ميشود، به قدري در اندازههاي بازيگري او نوشته شده بود كه براي هميشه فقيه را با اين فيلم در ذهن مخاطب ماندگار كرد. نگرانيها و دلمشغوليهاي يك پدر پير كه راي ديدن پسرش گام به گام به خطر نزديك ميشود از مولفههاي شخصيت پردازانه بود كه به كنش و واكنشهاي فقيه عمق بخشيد.
در ادامه ميسر نشدن ملاقات اين پدر و پسر بدل به عنصري كنشمند ميشود كه جستجوي بابا عقيل را هدفمند و توجه او را از پسر به سربازان و بسيجيان ديگر جلب ميكند. در انتها هر چند پدر و پسر به هم ميرسند ولي عقيل در ميانه راه پسرهاي زيادي پيدا ميكند و ديگر دلش تنها براي رحمت نميتپد. فقيه براي بازي در اين فيلم از چهارمين جشنواره فيلم دفاع مقدس در سال 71 موفق به كسب لوح تقدير و جايزه نقدي بهترين بازيگر مرد شد.
"تونل" و "ستارگان خاك" دو فيلمي هستند كه فقيه در سال 71 و 73 بازي كرد و هر دو به گونه فيلمهاي جنگي و دفاع مقدسي تعلق داشته و به نوعي ادامه دهنده حضور موفق و آشناي او در فيلم "هور در آتش" هستند.
"به خاطر هانيه" كيومرث پوراحمد سال 73 ساخته شد كه از فيلمهاي كودك و نوجوان كارنامه اوست. فيلمي درباره نوجواني جنوبي كه نذر پدر را براي شفاي خواهر معلولش به گردن ميگيرد تا روز عاشورا دمام بزند. فيلم فضا و حال و هواي معنوي و بومي خاصي داشت و حضور فقيه در اين فيلم به عنوان يكي از شخصيتهاي فرعي مرتبط براي برجسته كردن مسئله محوري نوجوان، به نوعي در خدمت فيلم بود.
"ليلي با من است" ساخته كمال تبريزي در سال 74، اولين كمدي جنگي و موفق سينماي ايران بود كه درباره آن بسيار گفته شده است. مهدي فقيه هم با حضور در اين فيلم در بخش جبهه كه نياز به ارائه تصويري واقعي و ملموس از مردان و پيرمردان براي خدمت رساني به رزمندگان بود، حضوري متناسب با نياز داستاني داشت و يك فيلم موفق ديگر را پس از "هور در آتش" و "به خاطر هانيه" در كارنامه خود ثبت كرد.
"قله دنيا"، "غزال"، "سفر به چزابه" و "آخرين مرحله" حاصل فعاليت اين بازيگر در سال 74 هستند. از ميان اين آثار "قله دنيا" در دسته فيلمهاي كودك و نوجوان قرار ميگيرد، "غزال" در دسته فيلمهاي تاريخي و دو فيلم آخر نيز از آثار سينماي جنگ و دفاع مقدس محسوب ميشوند.
"قله دنيا" ساخته عزيزالله حميدنژاد داستان دو نوجوان است كه براي رفتن به جبهه دست به هر كاري ميزنند و با مسائلي مختلف روبرو ميشوند. حضور فقيه در اين فيلم هم متأثر از پتانسيل حضور هميشگياش بود و به نوعي تثبيت كاراكتر آشنايش را در فيلمهاي سينمايي به دنبال داشت.
"تولد يك پروانه"، "حماسه قهرمان"، "دنياي وارونه" و "ياغي" فيلمهايي هستند كه اين بازيگر در سال 76 بازي كرد. از ميان آنها "تولد ..." به فيلمهاي كودك و نوجوان ارجاع ميدهد و سه فيلم بعد در دسته فيلمهاي دفاع مقدسي و ... جاي ميگيرند. "تولد يك پروانه" ساخته مجتبي راعي فيلمي سه اپيزودي با مفاهيم معنايي و معنوي است كه فقيه توانست با فضا و حال و هواي آن به واسطه حضور هميشه مثبت خود همخوان شود.
"ايران سراي من است"، "مريم مقدس"، "غوغا"، "صبحانه اي براي دو نفر" و "روايت سه گانه" (اپيزود "يك آرزوي كوچك") حاصل بازيگري فقيه در فاصله سالهاي 79 تا 82 هستند كه در ميان آنها آثار اجتماعي و شهري، دفاع مقدسي و تاريخي نيز حضور دارند.
تاكسي نارنجي
"گيس بريده" ساخته جمشيد حيدري در سال 85 ساخته شد كه به نوعي به مسائل نوجوانان و ارتباطات آنها در خانواده و اجتماع بازميگردد. فقيه در اين فيلم در نقش باغبان يك پارك ظاهر شد كه دختر نوجوان فرارياش را گم كرده و در شهر ماندگار شده است. او در مقطعي از فيلم موقعيت پيدا ميكند تا با پناه دادن به كاراكتر گلشيفته فراهاني، به نوعي جبران مافات كند.
"ملك سليمان" ساخته شهريار بحراني كه يك پروژه تاريخي همچنان در حال ساخت است و "تاكسي نارنجي" ساخته ابراهيم وحيدزاده كه يك كمدي خاص و در حال تدوين است، ماحصل حضور سينمايي فقيه در سال 87 هستند. مهدي فقيه همچنين در مجموعهها و فيلمهاي تلويزيوني متعدد حضور داشته كه همه آنها متأثر از حضور و تصوير هميشگياش هستند.
بيست و دومين جشنواره بينالمللي فيلمهاي كودكان و نوجوانان از اول تا پنجم تيرماه در همدان برگزار ميشود.
يکشنبه 26 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]