واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: لیلا حاتمی و شهاب حسینی به اعتقاد بسیاری از منتقدان، یکی از بهترین نقشآفرینیشان را در این اثر ارائه کردهاند و با وجودی که.... درباره «پرسه در مه» در سینمای ایران به این دلیل كه همه تولیدات امکان نمایش عمومی ندارند، نمیتوان براساس آثار به نمایش درآمده در سال، قضاوت کاملی درباره کل بضاعت سالانه آن داشت. در این سینما، عموما فیلمهایی به روی پرده میروند که قابلیت جذب تماشاگر عام را داشته باشند. از زمانی که بخش خصوصی در این سینما قوت گرفت، حتی تهیهکنندگان دولتی نیز سرمایه خود را برای «به جریان انداختن» در یک بازار اقتصادی به کار گرفتند. به همین دلیل اگر در دهه 60، فیلمهای دولتی چندان فروشی نداشتند و برنامهای هم برای فروشهای آنچنانی این فیلمها نبود. اما از اواخر دهه 70، بتدریج تهیهکنندگان دولتی نیز از ابزار سینمای تجاری برای معرفی محصولاتشان بهره گرفتند. مثلا از بازیگران «چهره» استفاده کردند و به عنصر «قصه» اهمیتی بیشتر دادند و حتی به جلوههای ویژه و کاربرد جنبههای اکشن نیز توجه جدیتری نشان دادند. بر این اساس، در سینمای امروز ایران، آنچه حرف اول و آخر را میزند، موفقیت تجاری یک اثر در اکران عمومی است. این مقدمه از آن رو آورده شد که بسیاری بر این باورند دلیل کمتوجهی کارگردانان به روایتهای مدرن و برخی نوآوریها، یا ناشی از ناآگاهی آنهاست یا نتیجه کمکاریشان. در حالی که اینگونه نیست و تنها دلیلی که میتوان برای این نقصان و کمبود آورد، جریان حاکم بر سینماست که در آن امکان نمایش عمومی، تبلیغات و استقبال از این دست آثار وجود ندارد. تجربه نشان داده که در موارد مشابه، این آثار یا امکان اکران عمومی پیدا نمیکنند یا در شرایط بسیار مهجورانهای، در چند سالن معدود یا سئانس مشخص، برای عدهای از مخاطبان خاص به نمایش درمیآید. فیلم «پرسه در مه» یکی از این آثار است که پس از جشنواره فجر امسال، در چند سالن به روی پرده رفته و بسیار بعید است که در زمان محدودی که تا یک هفته مانده به نوروز (شروع نمایش فصل اکران فیلمهای نوروزی) مانده است، بتواند به فروش معقولی برسد؛ حتی با وجود بازیگران سرشناسی که دارد. اینکه تصور عمومی درباره فیلمهایی که قابلیت فروش خوب دارند، الزاما یا کمدی بودنشان است و یا حضور تعداد زیادی بازیگر سریالهای تلویزیونی، واقعا ناامیدکننده است. البته امسال، تجربه اکران موفق فیلمهایی مانند «طلا و مس» که این دو ویژگی را نداشتند، نوید شروع یک جریان نوین را در سینمای ایران داد که امیدواریم با ادامه این سیاست (اعتماد به شعور مخاطب برای درک و ارتباط با آثار فرهنگی و نهچندان عامهپسند) شاهد نمونههای بیشتری نظیر فیلم همایون اسعدیان باشیم. در اینجا بهانه این نوشته و این مقدمهچینی، اکران «پرسه در مه» است. میخواهیم ابتدا با مطالعه و مرور کارنامه سازنده این فیلم، به این مهم بپردازیم که اولا آیا بهرام توکلی را میتوان کارگردانی صاحب سبک و جریانساز در سینمای ایران دانست یا خیر و دوم اینکه چرا فیلم ستایش شدهای مانند «پرسه در مه» باید در جذب مخاطب خود ناموفق عمل کند و این فیلم و آثاری مشابه آن، چه ویژگیهایی دارند که در نظر سینماداران و پخشکنندگان، فاقد جذابیت قلمداد میگردند. بهرام توکلی نخستین بار با ساخت فیلم کوتاه «منطق مطلق اتفاق» استعداد خود را در شیوه متفاوت کارگردانی نشان داد؛ این فیلم که نخستین نمایش آن در جشنواره فیلم کوتاه تهران بود، بسیاری از منتقدان و داوران را به آینده فیلمسازی توکلی امیدوار کرد. علاوه بر این فیلم که در همان دوره جشنواره فیلم کوتاه، برنده چند جایزه اصلی شد، سایر فیلمهای کوتاه این کارگردان نیز مورد توجه قرار گرفت تا اینکه مقدمات برای شروع فعالیت فیلمسازی توکلی آغاز شد. «پابرهنه در بهشت» نام نخستین فیلم بلند توکلی است که قصه آن درباره فعالیت داوطلبانه یک روحانی در یک دارالمجانین است. او تصمیم میگیرد تا برای رسیدن به یک خلوص و شاید غلبه بر غرور خود، چنین اقدام غریبی را انجام دهد و سیری را که برای خدمت خالصانه انتخاب کرده، تا پایان برود. در این راه البته او با مشکلاتی مواجه میگردد. فیلم دوم که همین «پرسه در مه» است و به آن بیشتر خواهیم پرداخت، روایتگر جنون تدریجی یک هنرمند است که در مسیر زندگی خانوادگیاش دچار روانپریشی میشود و به این ترتیب همسرش او را ترک میگوید. فیلم سوم توکلی که اخیرا در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، با نام «اینجا بدون من» قصه زندگی یک خانواده از طبقه پایین اجتماع است که در آن، مادر شرایط محنتباری را برای ایجاد آرامش و خوشبختی 2 فرزندش تحمل میکند و راوی فیلم پسری است علاقهمند به سینما و فیلم دیدن... ویژگی غالب و درونمایهای مشترک در هر سه فیلم، مبحث «جنون» است؛ در فیلم اول، دیوانهخانه لوکیشن محوری است؛ در دومی شاهد جنون رو به پیشرفت شخصیت اصلی هستیم و در سومی نمیدانیم که روایت شخصیت رویاباف فیلم، تا چه اندازه با واقعیت تطبیق دارد و تا چه اندازه محصول خیالات و تصورات اوست. نکتهای که «پرسه در مه» را به اثری خاصپسند و تا حدودی فرمالیستی تبدیل میکند، شیوه روایت این فیلم است. قصه این فیلم در ابتدا واقعنما و باورپذیر است، اما در ادامه چندان به واقعیت وفادار نمیماند. در حقیقت «پرسه در مه» مسیری را نشان میدهد که مبدأ آن واقعیت است و عناصر آن هماهنگ با مابهازاهای عینی و باورپذیر و مقصد آن بسیار دور از واقعیت عینی است و به نوعی محصول ذهن پریشان راوی. رعایت این مسیر و رعایت ظرافتهای این جنون تدریجی در همه شئون تصویری یک فیلم، کار بزرگی است که توکلی در بسیاری از دقایق فیلمش موفق به خلق این فضا شده است. در سینمای جهان، نمونههای این سبک روایت بسیار است؛ مثلاً فیلم اسکاری و تحسین شده «یک ذهن زیبا» با بازی راسل کرو، یکی از الگوهای این نوع شخصیتپردازی و روایتگری است. بهرام توکلی با شناخت خوبی که از فیلمهای روز و آثار مطرح سینمای کلاسیک دارد، ضمن حفظ علایق شخصیاش در روایت، در مواردی نیز از ویژگیهای ممتاز و هنرمندانه این فیلمها الگو میگیرد. یکی از مهمترین نکاتی که «پرسه در مه» را به اثری شاخص و «کارگردانیشده» تبدیل میکند، این است که کارگردان جوانی بر آن شده تا قصهای را در یک فیلم بلند، با حداقل شخصیتها پیش ببرد. توجه داشته باشیم که این فضای بسته «نمایشنامهگون» درباره شخصیتهایی است که قرار نیست با ماجراهای عشق و عاشقیشان یا جنبههای اکشن، ما را سرگرم کنند و قصه را پیش ببرند. شخصیت اصلی فیلم که بیش از 90 درصد فیلم مربوط به اوست، جنونی رو به گسترش را تجربه میکند و ارتباطش با همسرش دچار اختلال میشود و در این کشمکش، کارگردان به نقد روانکاوانه شخصیتهایش دست میزند و بسیار ظریف و بدون هرگونه شعار دادن و با اجتناب از طرح دیالوگها و صحنههای خودنمایانه، روایتی مدرن از یک زندگی را در معرض تماشا میگذارد. در این مسیر خلاقانه، تنها توکلی نیست که با ساختن فیلم سومش نشان داد که حدش از یک فیلمساز امیدوارکننده بالاتر است و اینک باید او را یکی از کارگردانان صاحب تفکر و تاثیرگذار به حساب آورد بلكه همکاران دیگر او نیز در کار خود سنگتمام گذاشتهاند. از حمید خضوعیابیانه که در هر سه فیلمی که توکلی ساخته در کنارش بوده و این دو به چنان درک خوبی از یکدیگر رسیدهاند که نتیجه این درک متقابل، تصاویر عالی و میزانسنهای درخشان است. لیلا حاتمی و شهاب حسینی به اعتقاد بسیاری از منتقدان، یکی از بهترین نقشآفرینیشان را در این اثر ارائه کردهاند و با وجودی که تجربه نقشآفرینی در فیلمهایی با چنین فضایی را نداشتند، بازی قدرتمندانهای از خود به نمایش گذاشتند. منبع: jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]