تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از غير خدا بِبُرد، خداوند، هزينه زندگى او را تأمين مى‏كند و از جايى كه ان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853153753




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ برخی از روزنامه‌های صبح امروز كشور


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

برخی روزنامه های صبح امروز سرمقاله های خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.   كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان «شمع كه خاموش شد ...» به قلم حسين شريعتمداري آورده است: شمع را كه خاموش كرد، «طلحه» با نگاه از «زبير» پرسيد؛ علي را چه مي شود؟ چرا شمع را خاموش كرد؟! علي تازه به خلافت رسيده بود و آن شب در پرتو نورشمع به حساب بيت المال رسيدگي مي كرد. آن دو آمده بودند براي ادامه ويژه خواري خويش در حاكميت علي نيز تضمين بگيرند! وقتي علي شمع بيت المال را خاموش كرد و به همين اندازه هم حاضر به هزينه از بيت المال براي گفت وگو با ويژه خواران نشد، معلوم بود كه پاسخ علي چيست. اما، پاسخ طلحه و زبير به علي هم شنيدني است، از مدينه بيرون رفتند و غائله جمل را آفريدند و به مقابله با حكومت عدل علي برخاستند؛ يعني «خروج از حاكميت». دقيقاً مانند كساني كه همين چند سال پيش، وقتي احساس كردند دوران ويژه خواري و لفت و ليس آنان از بيت المال رو به پايان است، با «خروج از حاكميت» دست به تحصن زدند و تابلويي به زبان انگليسي- كه براي حاميان بيروني هم قابل فهم باشد - بر فراز سر خويش برافراشتند. چه مي خواستند؟ ادامه حاكميت اشرافي خود بر مردم. شعارشان اما، چيز ديگري بود، نگراني از فقدان «دموكراسي»! كه خود زير پا نهاده بودند. چرا كه بيان آنچه در دل داشتند رسواكننده بود. طلحه و زبير هم پرچم ديگري، غير از آنچه در دل داشتند براي مقابله با حاكميت عدل علي برافراشتند. خونخواهي خوني كه خود ريخته بودند و مظلوم كساني كه بي خبر از اصل ماجرا، زير آن پرچم سينه مي زدند! 2- اينجا «صفين» است. كساني كه در «بدر» با قرآن جنگيده بودند، اكنون پاره هاي قرآن را به فريب بر نيزه كرده اند. بوي شكست به مشامشان خورده بود. پس بايد به چيزي متوسل شوند كه براي جماعت مسلمان قابل احترام باشد. چه باك كه خود به آن اعتقادي ندارند! وقتي با پاره هاي قرآن مي توان به جنگ «روح قرآن» رفت، درنگ چرا؟! حيله كارگر افتاد. كساني از سپاه علي(ع) دست از جنگ كشيدند و مالك از كنار خيمه معاويه بازگردانده شد. مثل امروز كه نظام اسلامي با به كارگيري گفتمان امام و انقلاب در قوه اجرايي، حاكميت اشراف و رانت خواران را با خطر جدي روبرو كرده است. اگر اين روال و اين نسخه ادامه پيدا كند... اين بار، اما شال هاي سبز را واسطه كرده اند. مي گويند نشانه سيادت است و راست مي گويند، اما اگر به همين منظور وارد معركه كرده اند چرا بر دست و سر و مچ كساني آويخته اند كه سيد نيستند! اين كه چه هستند؟ بماند! بسياري از آنها نمي دانند در كدام ميدان به بازي گرفته شده اند. نگوئيد چرا بعضي ها را با معاويه و عمروعاص مقايسه مي كنيد. در مثل مناقشه نيست و اين ترفند از آن روي كه ترفند است با آنچه در صفين اتفاق افتاد يكي است. مگر وقتي گفته مي شود فلان كار شيطاني است به معناي آن است كه انجام دهنده آن شيطان است؟! اينجا هم سوءاستفاده از شال سبز، با آنچه در صفين اتفاق افتاد شباهت دارد. نه اين كه فلاني و فلاني- خداي نخواسته- با معاويه و عمرو عاص قابل مقايسه باشند، كه به يقين نيستند. 3- اينجا «دمه الجندل» است، علي در اطراف صفين. آتش جنگ صفين بعد از آن ماجرا، موقتاً خاموش شده است. علي را به «حكميت» وادار كرده اند و برخلاف ميل او «ابوموسي اشعري» را به عنوان حكم به اميرالمومنين تحميل كرده اند. بقيه داستان را شنيده ايد. چرا ابوموسي به عزل علي(ع) تن داد؟ مي گويند ساده لوح بود و از عمروعاص فريب خورد. راست مي گويند. اما ابوموسي يك خصوصيت ديگر هم داشت. او مردي بسيار ثروتمند بود تا آنجا كه وقتي از شهري به شهر ديگر مي رفت چندين شتر فقط اموال منقول او را حمل مي كرد. خب! آيا ابوموسي با آن ثروت انبوه مي توانست به ادامه خلافت علي راضي باشد؟ معلوم است كه نه! چرا؟! مگر علي در اولين روز از خلافت ظاهري خود نفرموده بود اگر با اموال به غارت رفته از بيت المال خشتي خريده و در ساختماني هم به كار برده باشيد، آن را بازمي ستانم؟ مگر همين علي نبود كه مي فرمود «هيچ ثروت انبوهي نديدم، مگر آن كه در كنار آن حق پايمال شده اي بود». آيا كلان سرمايه داراني مانند جناب ابوموسي اشعري مي توانند با خلافت او كنار بيايند؟! بنابراين چه فرصتي مناسب تر از «حكميت» كه او را عزل كنند!! اما با كدام بهانه؟ انگيزه اصلي، يعني حفظ ثروت انبوه و زندگي اشرافي كه قابل گفتن نيست! هست؟!... پس بايد يك بهانه مردم پسند پيدا كرد. چه بهانه اي از اين بهتر كه ادامه خلافت علي «خطرناك» است! علي كه در خلافت باقي بماند، گريبان معاويه را رها نمي كند و خطر جنگ در پيش است! اصلا عيسي به دين خود، موسي به دين خود. به ما چه مربوط كه حكومت معاويه خونريز و غارتگر است... ابوموسي نگفت كه اگر ترس معاويه از علي نباشد، دست جنايت او از دمشق تا كوفه و مدينه و مكه و همه بلاد آن روز دراز مي شود. حجاج بن يوسف كه حاكم شد، تازه مردم متوجه شدند كه چه فريبي خورده اند و چگونه مال و جان و ناموس خود را به خطر انداخته اند. امروز هم، كساني سخن از «تنش زدايي» بر زبان دارند و به روي خود نمي آورند كه اگر ايستادگي دولت اصولگرا در برابر باج خواهي آمريكا و اسرائيل نبود، دست تجاوزگر آنان تا كجا دراز بود؟!... امروز هم ادامه دولت اصولگرا را خطرناك مي دانند ولي نمي گويند يا نمي دانند تا بگويند كه اين دولت به گواهي همه شواهد و اسناد براي آمريكا و اسرائيل خطرساز و براي مردم ايران، امنيت آفرين بوده و هست. 4- اينجا «كوفه» است. مقر خلافت امير مومنان و با فاصله نزديك به 800 كيلومتر از دمشق، مركز حكومت اشرافي معاويه. جنگ هاي جمل و صفين و نهروان تمام شده است. معاويه اما، هنوز نگران است. چرا كه حاكميت اشرافي خود را در خطر مي بيند. اشراف ديگر هم در اضطراب به سر مي برند. اما، جنگ با علي كه كارساز نبود. بايد حيله ديگري انديشيد. بله، پيدا شد! «علي سخت گير است»! «با اين و آن درگير مي شود»! «آرامش جامعه را برهم مي زند»! و... اما، نمي گفتند كه علي با چه كساني سخت گير است؟ با ويژه خواران زورگو و زياده خواه يا مردم محروم و مظلوم؟! آرامش چه كساني را برهم مي زند؟ آرامش خواص آلوده به چرب و شيرين دنيا يا مردم كوچه و بازار؟! علي كه آن پسرك يتيم را بر پشت خود سوار مي كرد، نيمه شب براي محرومان نان و خرما به دوش مي كشيد. از اندوه آن دخترك فقير به ملامت خويش مي نشست. چهره به آتش تنور نزديك مي كرد و مي گفت: بسوزان! و سوزندگي آتش دوزخ را به ياد پسر ابوطالب بياور ... بسياري در آن روزگار به فريب معاويه كه از دمشق به كوفه مي رسيد و زبان به زبان در دهان خواص آلوده به چرب و شيرين دنيا مي چرخيد، فريفته شدند... امروز هم، انگار همان شيپور فريب كه در آن مي دمند، مبارزه با مفسدان اقتصادي را «مانع سرمايه گذاري» مي دانند، كوتاه كردن دست غارتگران از بيت المال را بداخلاقي! مي نامند، نشست و برخاست با توده هاي مردم را حركت «پوپوليستي» معرفي مي كنند، هزينه بيت المال براي محرومان را فريب انتخاباتي! قلمداد مي كنند و... 5- بديهي است كه در اين نوشته قصد مقايسه «مثل به مثل» ميان هيچكس با هيچكس نيست. مرور گوشه هايي از تاريخ است. مگر نه اين كه مرور تاريخ براي عبرت گرفتن است؟ انگار بارديگر جنگ احزاب است و باز هم ماجراي آن روزهاي مدينه و حجاز و كوفه در ميان است. خوب كه نگاه مي كني، انگشت حيرت به دندان مي گيري. چه خبر است؟! آمريكا، اسرائيل، اتحاديه اروپا، كلان سرمايه داران، محكومان به جاسوسي، مفسدان اقتصادي، خواص آلوده به چرب و شيرين دنيا، دشمنان تابلودار امام و انقلاب، همه و همه با تمامي اختلاف نظرها و مقاومت هاي -گاه نزديك به تضاد- گردهم آمده اند و در يك نقطه اشتراك نظر دارند. فقط يك نقطه. دولت اصولگرا نباشد... آنها كه در گذشته اي نه چندان دور با يكديگر رابطه اي شبيه «كارد و پنير» داشتند، امروز به هم پيوسته اند، چنان كه گويي از روز ازل «خاله خواهرزاده» بوده اند! چرا؟! مگر چه شده؟! اين جماعت ناهمخوان با كدام چسب به هم چسبيده و همخوان شده اند؟! آيا ايستادگي دربرابر باج خواهي بيگانگان جرم است؟ كوتاه كردن دست رانت خواران از بيت المال چه؟ ساده زيستي و پاكدستي چه گناهي دارد؟ حضور در ميان مردم به جاي نشستن در كاخ هاي افسانه اي كه جرم نيست! هزينه كردن درآمدها براي محرومان، عمران و آباداني كشور، گسترش علم و تكنولوژي، كار شبانه روزي و بي وقفه براي مردم، مقابله با حرامخواران، تبديل خط سازش به خط مقاومت و نااميدكردن دشمن از حمله به كشور و... اگر اين همه جرم نيست- كه نيست- اين ائتلاف بيروني و دروني در مخالفت با دولت نهم براي چيست؟! 6- و بالاخره يادآوري رخدادهاي آن دوران براي تداعي علي اين دوران است، يعني ولي امر مسلمين و قافله سالار انقلاب وگرنه، بديهي است كه احمدي نژاد نه فرشته است، نه «معجزه هزاره سوم»! او سردار پا به ركاب و گوش به فرمان رهبر است و مانند هر سردار ديگر بي عيب و ايراد هم نيست. دشمنان بيروني كه طي 4 سال گذشته عليه او شمشيرها را از رو بسته اند، احمدي نژاد را فقط و فقط از آن روي كه بر گفتمان امام و انقلاب اصرار دارد، مورد هجوم قرار داده و مي دهند به ايرادهاي او كه كاري ندارند... كه از آنان جز اين انتظاري نيست، از مفسدان اقتصادي، عوامل وابسته به بيگانه، جريانات ضدانقلاب، شخصيت هاي چند چهره، رانت خواران و... كه امروزه عليه دولت نهم شمشير كشيده اند نيز انتظاري نمي رود. اما از كساني كه با انقلاب همراه بوده اند، انتظار ديگري در ميان است، به نفع دنيا و آ خرت خودشان، چرا كه اين قافله با همراهي توده هاي عظيم مردم به راه افتاده و ايستادني نيست، بنابراين، بيدار بمانيد كه از راه نمانيد.    رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان «نمايش عمق و ژرفاي ظرفيتهاي مردمسالا‌ري در ايران ؛جشن مردمسالاري ديني» به قلم صالح اسكندري آورده است:دوشنبه اين هفته دو اجتماع بزرگ در تهران برگزار شد. صدها هزار نفر از مردم تهران در يك حماسه بي سابقه به منظور حمايت از دكتر محمود احمدي نژاد در مصلي گرد هم آمدند و خيابانهاي اطراف مصلي را به رنگ پرچم جمهوري اسلامي درآوردند. در آن سو يك راهپيمايي انتخاباتي توسط هوادران موسوي از ميدان تجريش تا ميدان راه آهن در خيابان ولي عصر برگزار شد. در هر دو همايش هيجانات انتخاباتي و شور و نشاط مردم در اوج بود و طرفداران به انحاء مختلف نسبت به نامزد مورد حمايت خود ابراز احساسات مي كردند. اگر چه دامن پاك موج سبز موسوي در برخي از قسمتهاي خيابان ولي عصر به برخي شعارهاي غير منصفانه آلوده شد و برخي حتي ره اهانت پيمودند اما نكته جالب اينجاست وقتي اين دو موج در هنگام غروب آفتاب به هم رسيدند هيچ نزاع، مخاصمه و درگيري خياباني رخ نداد. هيچ يك از گزارشهاي نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي حكايت از برخوردهاي نابهنجار و ستيزآلود بين هواداران نامزدها نمي كند.‌اتفاق دوشنبه اين هفته عمق و ژرفاي ظرفيتهاي دموكراتيك را در ايران به نمايش گذاشت. بلوغ سياسي مردم ايران، آزادي هاي مشروع در اظهار نظر له و عليه نامزدها، پرهيز از منازعه آميز كردن فضاي رقابتها توسط نامزدها و هواداران آنها،... و در نهايت دامنه گسترده مقبوليت نظام اسلامي در اين روزها در معرض قضاوت هاي جهاني قرار دارد.طي سي سال گذشته تلاشهاي بسياري براي ريل گذاري در سياست ايران صورت گرفته تا قطار رقابتهاي سياسي در ايستگاه بي ثباتي و برخوردهاي متنازع حزبي متوقف نشود. در دولتهاي گذشته همواره مهندسي سياسي كشور روي ميز كار دولتمردان و جريانات سياسي قرار داشته كه البته برخي اوقات گرايشات غير بومي و بعضا سكولاريستي در مديريت و مهندسي رقابتهاي سياسي نه تنها به ثبات سياسي منجر نشد، بلكه مولد نوعي بي ثباتي، آنومي و بي هنجاري در رفتار احزاب و جريانات سياسي گشته است.‌‌‌ ‌دكتر احمدي نژاد كه امروز نماينده قوي ترين گفتمان مسلط در جامعه است با وقوف به اين رسالت و مسئوليت كليدي كه مسلما به تقويت كيفيت مردمسالاري ديني در دهه چهارم انقلاب مي انجامد و ضرورت التفات به آزادي هاي سياسي از چند ماه گذشته تمام بسترها را براي بروز و ظهور علايق و سلايق مختلف براي كشورداري در انتخابات دهم فراهم كرد.امروز واقعا بي انصافي است اگر كسي مدعي فضاي بسته سياسي در كشور شود. به تعبير رهبر فرزانه انقلاب: “ حضور نامزدهاي گوناگون با سلايق و شيوه هاي مختلف كاري و نيز طرفداري گروههاي مختلف مردم از اين نامزدها جزء افتخارات نظام است.”‌امروز در حالي كه اروپا شاهد كاهش چشمگير مشاركت مردم در انتخابات است بخصوص انتخابات پارلماني اروپا كه تنها با حدود 40 درصد مشاركت محقق شد، به نظر مي رسد مردمسالاري ديني در اوج مقبوليت و مشروعيت قرار دارد كه كمترين پيش بيني ها از مشاركت مردم در 22 خرداد حدود 75 درصد است.‌به هر حال تنها دو روزتا انتخابات باقي است. هواداران نامزدها مي بايست با حفظ حريم رجال سياسي و مذهبي كه نامزد رياست جمهوري شده اند مانع از غلبه فضاي ستيزآلود و خشونت آميز بر انتخابات شوند.در روز 22 خرداد اين ملت بزرگ و صبور پاي صندوق هاي راي مي آيند تا انگشت تاكيد بر عزت و شرف ملي بگذارند. هر نامزد محترمي كه از صندوق آرا بيرون بيايد نه تنها نماينده يك موج بلكه رئيس جمهور همه امواج خروشان ملت ايران است.‌ بعضي خبرها و گزارش ها از آن سوي مرز حاكي است عده اي تلاش دارند كه شيريني جشن بزرگ مردمسالاري ديني را با برخوردهاي نابهنجار و ساختار شكن در كام ملت ايران تلخ كنند و همايشها و ميتينگ هاي انتخاباتي را آلوده به آشوب و اغتشاش كنند.‌اين روزها رويكرد برخي افراطيون دوم خردادي بيشتر به گرايشات متنازع نزديك است واين موضوع نتايج خوشايندي براي جريان اصلاحات در پي نخواهد داشت. كساني كه خود را داعيه دار اصلي دفاع از آزادي سياسي در كشور مي دانند بايد به گونه اي رفتار كنند كه اگر نمي خواهند بين منافع مختلف پل بزنند حداقل تمام پل هاي پشت سرشان را خراب نكنند.‌‌ ‌چنين رويكرد افراطي نمي تواند پاسخ مناسبي به مسائل فضاي سياسي و اجتماعي كشور باشد. ميانه روهاي دوم خردادي بايد هوشيار باشند كه لطمه زدن به سرمايه اجتماعي كشور و بي اعتماد كردن مردم در مرحله اول دامنگير خود آنها خواهد شد و اقبال عمومي را از آنها برمي گرداند. ”‌   جمهوری اسلامی روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان «يك لحظه هم ترديد نكنيد» آورده است:اين جمله از شهيد مظلوم آيت الله بهشتي معروف است كه فرمودند : انقلاب به دو چيز احتياج دارد; خون دادن و خون دل خوردن . خون را شهدا دادند و با تزريق آن به رگهاي جامعه انقلابي ما به اين جامعه حيات بخشيدند و نظام جمهوري اسلامي را تثبيت كردند و تداوم بخشيدند. خود بهشتي هم از همين قافله بود و به تعبير دقيق تر قافله سالار بود و به عنوان سيدالشهداي انقلاب اسلامي خون او و يارانش انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به شهادت رسيدند نهال انقلاب اسلامي را بارور كرد. خون دل خوردن به اين معنا نيست كه ما بازماندگان در كوران حوادث تماشاچي صحنه ها باشيم و هنگامي كه بازيگران به صحنه گرداني مشغولند تاسف بخوريم . شهيد بهشتي با اين توصيه از همه وفاداران به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي خواسته است همواره در صحنه باشند و در عين حال كه از بعضي فتنه ها دلشان خون مي شود مقاومت كنند و با عمل به وظيفه انقلابي خود در حفظ و تقويت انقلاب و نظام بكوشند. نويسنده اين سطور به ياد دارد كه خود آيت الله بهشتي در كوران حوادث تلخ سال هاي 59 و 60 در عين حال كه بسيار خون دل مي خورد حتي يك لحظه از انجام وظايف انقلابي خود غافل نشد و هر روز مصمم تر از روز قبل در صحنه حاضر بود و به فعاليت ادامه مي داد. تهمت هاي پياپي زخم زبان هاي كينه توزانه و تيرهاي زهرآلود شايعات كه بسيار سهمگين و سنگين بودند نتوانستند بهشتي را از پا در آورند و در عزم جزم او براي دفاع از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي كوچكترين خللي وارد كنند. آن شهيد عزيز گاهي با آهنگي حزن آلود اما مصمم مي گفت : در دوران فتنه قرار داريم و چشم اين فتنه را فقط با برخورد صادقانه مي توانيم كور كنيم . آنچه اين روزها بر انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و اركان آن گذشته و مي گذرد قيمت سخنان گران قيمت شهيد مظلوم آيت الله بهشتي را از هر زمان ديگري نمايان تر مي كند. شهداي ما كه خون داده اند و اين انقلاب و نظام مقدس را به عنوان ميراثي ارزشمند و بي بديل برجاي گذاشته اند از ما اين انتظار بجا را دارند كه در عين حال كه با ديدن صحنه هاي تاسف بار اين روزها و انكار همه دستاوردهاي افتخارآفرين انقلاب و تهمت زدن هاي ناجوانمردانه به استوانه هاي نظام جمهوري اسلامي خون دل مي خوريم در اينكه بايد با تمام توان در صحنه بمانيم و فتنه گران را افشا كنيم و از حق دفاع نمائيم و پاسدار اخلاق و حرمت ها و ارزش ها باشيم حتي لحظه اي ترديد نكنيم . امروز نيز با يك فتنه مواجهيم فتنه اي كه در جريان آن زير پوستين زيباي اصولگرائي همه اصول لگدمال مي شوند و فتنه گران با حربه دين به جنگ دين آمده اند. از پدران و مادران و همسران و فرزندان بسياري از شهدا خبر داريم كه تهمت هاي چند روز گذشته و انكار خدمات صادقانه بزرگان نظام و ياران و بازوان امام خميني توسط افرادي كه هيچ نسبتي با انقلاب و امام ندارند خواب از چشم آنها ربوده و جاي آنرا اشك گرفته است . آنها و همه كساني كه دل در گرو انقلاب و نظام جمهوري اسلامي دارند اين نگراني را نمي توانند از خود دور كنند كه اين فتنه اگر مهار نشود چيزي از انقلاب باقي نخواهد ماند و ماجراي مشروطيت تكرار خواهد شد. چاره كار در حضور حماسي مردم پاي صندوق هاي راي است كه مي تواند پيام مهمي براي وفاداري ملت ايران نسبت به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي داشته باشد. دشمنان انقلاب كه اين روزها با شنيدن آنهمه تهمت و مطالبي كه كارائي نظام حكومتي ديني را ناكارآمد جلوه مي دهد و روحانيت انقلابي را زير سئوال مي برد بسيار خوشحال هستند و راديوهاي بيگانه كه براي ضديت با نظام جمهوري اسلامي غذاي مناسبي به دست آورده اند با حضور حماسي مردم در پاي صندوق هاي راي مايوس خواهند شد. آنها اكنون با اين تصور كه مردم ايران با شنيدن تهمت هاي چند روز اخير و تخريب اركان نظام و چهره هاي انقلابي و روحانيت اصيل دچار ترديد شده اند بطور مكرر و مستمر صحنه هاي مناظره اي را كه در آن اين تهمت ها و تخريب ها مطرح شده است از شبكه هاي تلويزيوني ماهواره اي خود پخش مي كنند تا به اين ترديد دامن بزنند. مردم ايران با هوشياري و درك مثال زدني خود بايد با اين ترفند دشمنان انقلاب مقابله كنند و با حضور يكپارچه خود پاي صندوق هاي راي به آنان بفهمانند كه تصور غلطي دارند و مثل گذشته گرفتار تحليل هاي احمقانه خود هستند . دشمنان بايد در روز 22 خرداد با مشاهده روان شدن سيل جمعيت به سوي صندوق هاي راي به اين نتيجه برسند كه مردم ايران به سخنان بيهوده و اتهامات واهي اعتنا نمي كنند و به رهبران انقلابي خود چنان اعتمادي دارند كه اين قبيل اتهامات بي پايه هرگز نمي تواند آنها را از راهي كه انتخاب كرده اند باز گرداند. انتخاب دقيق نيز يكي از راه هاي چاره است . مردم بايد از مجموع مناظره ها گفتارها و ساير تحركات تبليغاتي به اين نتيجه رسيده باشند كه چه كسي صداقت دارد و چه كسي اهل فريب رياكاري تزوير و بي صداقتي است . جامعه ما و نظام جمهوري اسلامي ايران به صداقت نياز دارد. مردم با انتخاب صداقت بايد دست رد بر سينه همه بي صداقتي ها بزنند تا انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بتواند بي دغدغه به راه خود ادامه دهد. صداقت حتي مي تواند شكست ها و ناكامي ها را هم جبران كند ولي وقتي صداقت وجود نداشته باشد حتي موفقيت ها و پيشرفت ها هم فاقد ارزش خواهند بود. متانت و حفظ آرامش نياز مبرم و حياتي انتخاباتي است كه در آستانه آن قرار داريم . از هم اكنون مشخص است كه افرادي درصدد برهم زدن آرامش جامعه براي دست يابي به مقصود خود هستند. آنها منافع خود را در هرج و مرج جستجو مي كنند. مردم بايد با حفظ آرامش و خودداري كردن از درگيري اين توطئه را خنثي كنند تا انتخابات در نهايت انضباط برگزار شود و مردم بتوانند از حق قانوني خود براي سپردن امور اجرائي كشور به فرد مورد نظر خود استفاده نمايند.   مردمسالاری روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان «دروغ و دروغگويي از نگاه قرآن»آورده است:دروغ در حوزه رذايل اخلاقي و نابهنجاري اجتماعي به معناي سخن ناراست، خلاف حقيقت و يا واقعيت و گفتاري ناحق است. راغب اصفهاني در كتاب مفردات الفاظ القرآن بر اين باور است كه اصل كذب و دروغ در گفتار است. تفاوتي در دروغ از اين لحاظ نيست كه در گذشته اتفاق افتاده باشد يا در آينده; چنان كه تفاوتي از اين جهت وجود ندارد كه دروغ نسبت به وعده اي باشد كه انجام نمي شود و يا امر ديگري باشد. (مفردات ص 478 ذيل واژه صدق) البته براي دروغ اقسام و انواعي گفته اند و براي هر يك از آنها نام هاي خاصي گذاشته شده است. از جمله به افك و افترا و زور و حرص اشاره كرد. نفاق و دروغ، دو روي يك سكه شخصي كه كاري ناپسند انجام مي دهد و يا قانون شكني مي كند، زماني كه در موقعيت بازخواست قرار مي گيرد با ابزار دروغ مي كوشد تا زشتي كار خويش را بپوشاند و ديگري را فريب دهد. فريب و نيرنگ زدن از راه تغيير ماهيت عمل به گفتار موجب مي شود تا شخص در جايگاهي قرار گيرد كه عيب و عاري بر او نيست. ماهيت دروغ فريب ديگري است. دروغگو در تعامل اجتماعي، براي بازسازي وجه شخصيتي و اعتباري خويش تلاش مي كند و فريب و نيرنگ در گفتار از اين جهت انجام مي شود. دروغگو، به نوعي، شخصي منافق است و اساسا ارتباط تنگاتنگي ميان دروغ و دورويي است. دو رويي و دروغ بيانگر آن است كه ميان ظاهر و باطن فرد سازگاري و تناسب نيست و عدم تطابق به عنوان مولفه اصلي نفاق و كذب مي باشد. دورويي و دروغگويي از اين نظر يكسان هستند. در دروغگويي شخص براي بازسازي و توجيه رفتارها و كردارهايش تلاش مي كند و مي كوشد تا شخصيت كاذبي را به جامعه نشان دهد كه عامل واداركننده شخص به دروغگويي مي تواند ترس از قدرت ديگري و يا دست يابي به منفعت و يا مصلحتي باشد اما در نفاق عامل اصلي و هدفي كه موجب مي شود تا به نفاق گرايش يابد ترس از قدرت است كه مي تواند وي را از منفعتي محروم كند و يا فشاري بر او وارد سازد و او را وادار به امري كند كه با باورها و اعتقادات وي سازگار نيست. از اين رو مي توان گفت نسبت ميان دروغگويي و نفاق عموم و خصوص مطلق است. عوامل دروغگويي قرآن عوامل چندي را به عنوان عامل دروغگويي معرفي مي كند. قرآن منشا دروغ را شيطان و ابليس مي داند و به انسان هشدار مي دهد كه شيطان به عنوان بنيانگذار دروغ و كسي كه از اين طريق كوشيد تا به اهداف پست خود دست يابد، موجودي است كه انسان را تشويق به دروغ مي كند. قرآن در داستان آفرينش و خلافت انسان گزارشي كامل از واقعه به دست مي دهد و در آن جا به اموري توجه مي دهد كه بسيار حياتي و حساس است. قرآن گزارش مي كند كه ابليس براي دست يابي به اهداف خويش و خوار و گمراه كردن انسان به دروغ متوسل مي شود و نخستين موجودي است كه از آن براي دست يابي به اهداف شوم خود سود مي برد. به نظر مي رسد كه ابليس بي دروغگويي نمي توانست آدم را گمراه كند و لذا براي گمراه كردن وي از سوگند دروغ بهره برد. قرآن به انسان هشدار مي دهد كه شياطين و ياران ابليس الهام كنندگان دروغ بر دروغگويان هستند (شعرا» آيه 221 و 222) و آنان هستند كه به اين نابهنجاري دامن مي زنند. البته قرآن توضيح مي دهد كه شخصيت دروغگويان به آنان اجازه مي دهد تا تصرف شوند. از اين رو مي فرمايد شياطين بر هر تهمت زننده و گناهكار الهام به دروغ مي كنند. چيرگي شيطان و ابليس بر انسان موجب مي شود تا به دروغ بلكه سوگندهاي دروغ گرايش پيدا كند و براي دست يابي به منافع، با سو»استفاده از باورهاي مردم به اموري چون خدا و پيامبر و امامان (علیه السلام) سوگند بخورد. (مجادله آيات 14 و 19) حسادت، عامل دروغ از ديگر عوامل، مي توان به حسادت اشاره كرد. انسان به جهت حسادت نسبت به ديگري گرفتار اخلاق زشت دروغ مي شود. نمونه و مصداقي كه قرآن مطرح مي سازد داستان برادران يوسف(علیه السلام) است كه براي جلب اعتماد حضرت يعقوب و دست يابي به منفعتي، دروغ بر زبان راندند است. (يوسف آيه 9 و11) بي گمان حسادت، عامل بسياري از نابهنجاري ها، و رذايل اخلاقي است و از اين لحاظ مي بايست گفت كه حسادت حتي عامل مهم در كفر ابليس و رانده شدن حضرت آدم(علیه السلام) از بهشت است. عامل ديگري كه قرآن شناسايي ومعرفي مي كند گناه پيشگي انسان است. در حقيقت دروغ گويي ريشه در گناه دارد از اين رو در آيه 7 سوره جاثيه مي فرمايد: ويل لكل افاك اثيم; واي بر هر دروغگوي گناهكار. در اين آيه اثيم به عنوان تعليل و علت و عامل دروغ بيان شده است. قرآن مكر زنانه را نيز به عنوان عامل دروغگويي مطرح مي سازد. (يوسف آيه25 تا 28) با توجه به آنچه ذكر شد به نظر مي رسد كه عامل اصلي همان مساله توجيه رفتار و اعمال است. شخص مي كوشد تا با توجيه رفتار خويش و زشت نشان دادن رفتار ديگري خود را تبرئه نمايد. از اين رو مكر، هم مي تواند زنانه باشد و هم غيرزنانه و هم دروغگويان از اين شيوه براي دست يابي به اهداف خاصي بهره مي برند. با آن كه دروغ در ميان همه ملت ها و اديان امري ناپسند و زشت شمرده مي شود (غافر آيه 28) ولي همگان بدان تمسك مي جويند و برخلاف باورها و اعتقادات خويش دروغگويي را گاه به صورت پيشه و گاه به صورت موردي انجام مي دهند. برخي از افراد بيش از ديگران به دروغ تمايل و گرايش دارند. اين افراد كساني هستند كه از نظر شخصيتي، خود را با گناه آلوده كرده اند ولي از آن جايي كه نمي توانند به آساني و در همه جا رفتارهاي نابهنجار و غيرقانوني خود را انجام دهند به دروغ گرايش مي يابند تا در پناه دروغ، اعمال و رفتار خويش را توجيه و پسنديده جلوه دهند. آثار دروغ و دروغگويي برخي بر اين باورند كه عامل فزاينده نابهنجاري ها و گناهان در شخص و جامعه، دروغ و دروغگويي است. هر چند كه هنجارشكني و گناه، ريشه در علل و عوامل ديگري دارد ولي افزايش گرايش فرد به گناه را مي بايست در دروغگويي انسان دانست. اگر شخص به جهت كسب منافع و يا مصالح، قانون را زير پا مي گذارد و با عبور از قانون و هنجارهاي پسنديده اجتماعي مي كوشد تا به آن منافع دست يابد اين عامل دروغ است كه اين مساله را سامان مي دهد و با تغيير وجوه ناپسند و زشت آن، مساله را در ظاهر پسنديده و هنجاري مي نماياند. بنابراين بايد گفت دروغ در جامعه مهم ترين عامل افزايش نابهنجاري ها و حريم شكني ها و قانون شكني هاست. آثار دروغ و دروغگويي هر نابهنجاري آثار و تبعاتي در فرد و جامعه و در دنيا و آخرت به جا مي گذارد. از مهم ترين آثار دروغگويي در حوزه اجتماعي، سلب اعتماد عمومي است. افزايش دروغ در ميان افراد جامعه، هرگونه قضاوت و داوري درستي را سلب مي كند و اشخاص در تعامل با يك ديگر نمي توانند به گفتارهاي يك ديگر در هيچ حوزه اي اعتماد كنند. از آثار ديگري كه قرآن براي دروغ بر مي شمارد آثاري است كه به حوزه شخصي باز مي گردد. قرآن بيان مي كند كه نخستين كسي كه از دروغ زيان مي بيند خود دروغگوست. (غافر آيه 28) قرآن از مردم مي خواهد كه از دروغ پرهيز كنند; زيرا دروغگويي امري زيان آور براي انسان است (همان) افزون بر اين موجب مي شود تا در زمره ستمگران قرار گيرد (آل عمران آيه 94 و انعام آيه 21 و 93 و 144) و در دنيا از رستگاري محروم گردد (يونس آيه 69 و نحل آيه 116) و از هدايت الهي نصيب و بهره اي نبرد. (زمر آيه 3 و نيز غافر آيه 28) و در آخرت نيز روسياه برانگيخته شود. (زمر آيه 60) دروغ عامل بدعت ها قرآن گفته هاي بي اساس و دروغ را عامل اصلي بدعت ها در دين برمي شمارد. (نحل آيه 116) و دروغگويي را عامل مهمي در افزايش بيمار دلي افراد بيان مي كند. (بقره آيه 8 و 10) و اين گونه است كه از دريافت آيات الهي و حقايق باطني محروم مي شود. (جاثيه آيه 7 و 8) و در نهايت با پيشه گرفتن دروغگويي در دنيا به جرگه منافقان وارد مي شود و به مصيبت نفاق گرفتار ميآيد. (توبه آيه 77). دروغگو، انسان نامتعادل به نظر مي رسد كه دروغ به عنوان نابهنجاري گفتاري، هم به صورت موردي و هم به صورت تداوم عامل مهمي در خروج انسان از تعادل شخصيتي است. انسان متعادل براي اين كه دچار بيماري نفاق و فقدان سلامت شخصيتي نشود مي بايست از دروغ موردي نيز پرهيز كند.    صدای عدالت روزنامه صداي عدالت در سخن روز خود با عنوان «ترفند جديد حاميان احمدي نژاد»به قلم مصطفي ايزدي آورده است:براي مخالفان مردم سالاري و كساني كه به جاي جمهوري اسلامي از عبارت دولت اسلامي بهره مي گيرند ; انتخابات ، ارزش مشروعيت بخشي ندارد و فقط يك فرآيند زينت افزايي براي بستن دهان هواداران دمكراسي در كشورهاي غربي است . لذا اين مدعيان اصولگرانه سعي مي كنند در تبليغات انتخابات از ترفندهايي استفاده كنند كه مردم به ويژه افراد مردد و سرگردان را از ورودبه صحنه انتخابات مايوس نمايند. اين ترفند ازآن جا ناشي مي شود و شكل مي گيرد كه محافظه كاران مي دانند حضور پرشور مردم پاي صندوق هاي راي به پيروزي اصلاح طلبان يعني مدافعان واقعي مردم سالاري ديني منجرمي شود و البته هيچ كابوسي براي مخالفان اصلاحات وحشتناكتر از اين نيست كه خود را اخراج شده از قدرت توسط مرد مومن و متعهد،بپندارند. يكي از جديدترين ترفندهاي تبليغاتي طرفداران و مبلغين احمدي نژاد اين است كه راي دهندگان جامعه را از نظر اقتصادي طبقاتي جلوه دهند. تفكر كمونيستي رسوخ كرده در مشاوران تبليغاتي رئيس دولت نهم به آنان خط داده است كه وانمود كنند طرفداران احمدي نژاد از فقيران و تهيدستان جامعه هستند و طرفداران سه نامزد ديگر از اغنيا و ثروتمندان مي باشند. اين جماعت تبليغاتي پيش از آن كه فكر كنند اين شعار و اين استراتژي تبليغاتي چه مصائبي براي خود آنان فراهم مي كند ،دست به اين ترفند زده و اكنون در باتلاق آن گرفتار آمده اند. سايت برنا كه متعلق به سازمان جوانان است و اين سازمان از اركان دولت و صد درصد با بودجه دولتي و عمومي اداره مي شود برخلاف همه موازين قانوني و شرعي و اخلاقي به طور كامل در اختيار تبليغات انتخاباتي آقاي احمدي نژاد قرار گرفته است و اين در شرايطي است كه رئيس دولت نهم قبلا اعلام كرده بود من يك ريال از بودجه دولت استفاده نمي كنم و اعضاي دولت هم حق ندارند، دقيقه اي از وقت خود را در اختيار تبليغات داوطلبان رياست جمهوري از جمله احمدي نژاد قرار دهند . با اين همه فريبكاري ، سايت برنا به طور شبانه روز به نفع احمدي نژاد خبر توليد مي كند وبعضا هم نظرسازي - به جاي نظرسنجي - مي نمايد و آن را از طريق پيامك تلفن همراه براي همه مي فرستد. اين كه فقرا طرفدار احمدي نژاد هستند و اغنيا طرفدار ديگران همين گونه و توسط برنا به دست صاحبان موبايل كه به سيستم دريافت خبر مجهز هستند رسيده است در افشاي اين ترفند نكاتي چند ياد آوري مي شود تا بي پايه بودن آن روشن گردد: 1- آقاي احمدي نژاد با آوردن وزراي ميلياردي نشان داد كه هم از ثروتمندان بسيار كلان حمايت مي كند و دانه درشت هاي اقتصادي متعددي از او حمايت مي كنند . 2- حزب موتلفه اسلامي و بازاريان و كلان سرمايه داران به طور رسمي از احمدي نژاد حمايت كرده اند. 3 - چند روزي است كه در و ديوارشهرها و روستاها حتي در دورترين نقاط ايران با تابلوهاي تبليغاتي بزرگ ، بنرهاي وسيع ، پوسترهاي فراوان ، پارچه نوشته هاي گسترده در تبليغ آقاي احمدي نژاد پوشانده شده است . در يك بر آورد ساده مي توان حدس زد كه هزينه اين همه ابزار و مواد تبليغاتي به صدها ميليارد مي رسد. اين پولها از كجا آمده است يا توسط چه كساني هزينه شده است ؟اگر بگويند فقر اداده اند كه عاقلانه نيست . اگر بگويند هواداران ثروتمند او داده اند كه اين ادعا مغاير سوژه تبليغاتي آنان يعني تقسيم راي دهندگان به فقرا و اغنياست . اگر بگويند هوادار ثروتمند نداريم فقرا هم كه پولي براي مساعدت ندارند ومجبور مي شويم كه بگوييم پس اين همه هزينه از بيت المال برداشت شده است . اگر منبع اين هزينه هاي بسيار بالا را براي مردم روشن كنند صادقانه برخورد كرده اند در غير اين صورت مردم چاره اي جز اين ندارند كه دروغ راجايگزين صداقت ببينند. 4- اگر بپذيريم كه طرفداران و راي دهندگان به احمدي نژاد از فقرا هستند معني اش اين است كه مثلا نزديك به هشت ، ده ميليون راي احتمالي ريخته شده به نام وي به اضافه آرا مستمندان كه به ديگران داده مي شود مساوي است با جمعيت فقراي كشور، حال آقاي احمدي نژاد و دستيارانش مي پذيرند كه عملكرد دولت نهم در بعد اقتصادي توسعه فقروافزايش فقرا و مستمندان بوده است؟ رئيس سازمان جوانان كه از دوستان آقاي احمدي نژاد است و سايت برنا را در اختيار توزيع اين شعار و انتشار اين خبرو اخبار دست راستي ديگر قرار داده است ، به اين ابهامات و تضادها پاسخ بدهد .و واقعيت اين است كه تورم 25 درصدي موجود و وام دار كردن قشر ضعيف جامعه كه به نام سهام عدالت و مسكن مهر هزاران منت برسر اين قشر و شهروندان حقوق بگير دولتي و خصوصي گذاشته ،اين مردم متدين را پيدا كرده است آيا كسي هست كه در يكي از اين خانه هايي كه در طرح مسكن مهر قولش داده شد و اين همه در بوق و كرنا رفت ، نشسته باشد؟ آيا اين همه اوراق بي پشتوانه كه به نام سهام عدالت به دست دهك هاي پايين جامعه و بازنشستگان و ساير حقوق بگيران با درآمد كم داده اند تاكنون سودي به جيب اين اقشارمستمند ريخته است؟ 5- از طرفي اين همه استقبالي كه مردم روستاهاي دور افتاده و جمعيت حاشيه شهرها وجنوب شهري ها كه از نامزدهاي اصلاح طلب مي شود، نشانه چيست ؟ در كداميك از شهرهاي بزرگ ايران و حتي در منطقه جنوب غربي تهران كه هواداران صدها هزار نفري مهندس موسوي گرد هم مي آيند تا علاقه خود را ابراز دارند و حمايت خود از اين سيد بزرگوار را اعلام نمايند اين همه ثروتمند و پولدار كلان داريم؟ 6- اين كه احمدي نژاد در مناظرات و سخنراني هاي خود مرتب دم از مبارزه با دانه درشت ها مي زند و در نهايت چند روز مانده به انتخابات به جاي معرفي مفسدان اقتصادي كه از خودش حمايت مي كنند از دولتمردان گذشته به عنوان غارتگران بيت المال نام مي برد مي خواهد عوامفريبي كند و به اقشار كم در آمد بگويد من با فساد مبارزه مي كنم . در صورتي به قول علي مطهري از اعضاي جبهه مدعي اصولگرايي در مجلس ،چرا آقاي احمدي نژاد از غارتگران حامي خودش نام نمي برد؟(جرايد 88/3/19) 7- واقعيت اين است كه هواداران رئيس دولت نهم همان تبليغات منافقين و كمونيست هاي اوايل پيروزي انقلاب اسلامي را تكرار مي كنند تا ضربه اي به چهره هاي مورد وثوق مردم بزنند.وبديهي است مردم حافظه خود را از دست نداده اندو با فهم و شعوري كه دارند ادعاهاي دروغين قدرت طلبان و تمام خواهان را تجزيه و تحليل مي كنند و در انتخابات روز 22 خرداد ماه جاري به فرد اصلح راي خواهند داد. /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 431]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن