واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: برخي منابع خبري به تازگي از تدوين طرح ايجاد پايگاههاي مخفي نظامي آمريكا در ازبكستان اطلاع دادند. پايگاه اينترنتي آلماني كانيوز روز سهشنبه (14 دي ماه جاري) با انتشار مطلبي در اين باره نوشت: سند ايجاد پايگاههاي مخفي آمريكايي در اين كشور در تابستان سال گذشته به امضا رسيده و پس از يك سال منابع خبري در اين مورد اطلاعاتي به دست آورده اند. به نوشته اين پايگاه خبري، گزارش در مورد اين طرح و آغاز عمليات اجرايي آن ابتدا از سوي روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز منتشر و خيلي زود در ديگر منابع با نفوذ خبري جهان منتشر شد. در شرح اين تصميم، اين منابع خبري افزودهاند كه دستور آغاز اين عمليات از سوي ژنرال ديويد پترائوس فرمانده نيروهاي مسلح آمريكا در خاورميانه و افغانستان به امضا رسيده و از مدتها قبل به اجرا در آمده است. از سرگيري مجدد روابط دوستانه تاشكند – واشنگتن، امكاناتي را در اختيار ارتش آمريكا قرار مي دهد تا به تحركات خود در خاك افغانستان و پاكستان شدت بيشتري بخشد كه تحليل گران معتقدند اين رويداد حاكي از كم رنگ شدن نفوذ روسيه در آسياي مركزي است. همچنين اسلام كريم اف رييس جمهوري ازبكستان روز 21 ارديبهشت 1389اعلام كرده بود كه فرودگاهي در شهر نوايي براي انتقال تداركات ناتو براي پشتيباني از نيروهاي ائتلاف در افغانستان مورد استفاده قرار مي گيرد. پس از فاجعه كشتار دستجمعي مردم شهر انديجان در سال 2005 (1384)، كه به دست پليس ازبكستان و تحريك و دخالت سازمانهاي آمريكايي بوقوع پيوست، روابط گرم و صميمي بين دو كشور به يك باره از هم پاشيد و ارتش آمريكا مجبور شد پايگاه هوايي خان آباد ازبكستان را ترك كند. به نوشته مطبوعات ازبكستان فرودگاه حمل و نقل نوايي نيز پس از نوسازي قابليت پذيرش و جابجايي 300 تن كالا را در هر روز خواهد داشت. اگرچه همزمان با افزايش شايعات درباره ايجاد پايگاه نظامي آمريكا در ازبكستان، مقامات رسمي تاشكند و سفارت آمريكا در ازبكستان تلاش مي كنند واقعيت را به گونه ديگري جلوه دهند و اين اخبار را بي پايه و اساس مي دانند، اما كارشناسان با توجه به اقدامات و موضع گيري هاي اخير اسلام كريم اف در زمينه شركت در اجراي تدابير مربوط به برنامه سازمان هاي منطقه اي، ارزيابي ديگري از مذاكرات تاشكند و واشنگتن دارند. به گفته برخي از صاحب نظران، خودداري رييس جمهوري ازبكستان از امضاي توافق نامه نيروهاي واكنش سريع پيمان امنيت جمعي (كه ميان كشورهاي همسود و با مشاركت روسيه امضا شده است)، دورنماي همكاري ازبكستان با اين سازمان منطقه اي را به پايين ترين حد كاهش داده است. با توجه به خودداري رييس جمهور ازبكستان از امضاي سند نهايي اين پيمان و آغاز مذاكرات تاشكند با واشنگتن، موضوع احتمال بازگشت نظاميان آمريكايي به ازبكستان و ايجاد دوباره پايگاه نظامي واشنگتن در اين كشور به واقعيت نزديك شده است. روزنامه كامرسانت چاپ مسكو نيز بتازگي با چاپ مطلبي در اين باره با استناد به منابع خبري خود در تاشكند تاكيد كرده است كه مساله بازگشت نظاميان آمريكا به ازبكستان از موضوعات مطرح شده در مذاكرات اين مقام نظامي آمريكا با كريم اف بوده است. ** ژئوپلتيك ازبكستان در استراتژي آمريكا ---------------------------------------------- ازبكستان پرجمعيتترين و با ثباتترين كشور در منطقه آسياي مركزي است و همچنين مقتدرترين قدرت نظامي را در منطقه دارد. اين كشور از غرب و شمال با قزاقستان، از شرق با قرقيزستان و تاجيكستان و از جنوب با تركمنستان و افغانستان همسايه است. از نظر برخي از تحليلگران بينالمللي ازبكستان در آسياي مركزي تنها كشوري است كه پتانسيل منحصر به فردي را براي تثبيت نقش خود به عنوان قدرت منطقهاي دارد، به طوري كه نقش اين كشور به عنوان قدرت منطقهاي در آسياي مركزي از روزهاي اوليه اقتدار و فرمانروايي شوروي به رسميت شناخته شده بود. قوام شرباني، در كتاب گسترش ناتو به آسياي مركزي و امنيت ملي ايران اعتقاد دارد كه ازبكستان مهمترين كشور در منطقه آسياي مركزي است كه ميتواند به اندازه كافي حلال مشكلات افغانستان باشد. ابتكار عمل ازبكستان در ايجاد گروه 6 +3 (كشورهاي همسايه افغانستان، روسيه، آمريكا و ناتو ) و همكاري سازمان ملل متحد مهمترين تلاش براي مكانيزم دهي و سازماندهي پروسه تجديد افغانستان به شمار مي رود. در ديگر سو، يكي از سازوكارهاي آمريكا براي تحقق بخشيدن به اهداف بلندمدت خود در منطقه اورآسيا، بسط حضور نظامي در آسياي مركزي است كه مرحله جديد آن با تمركز بر ازبكستان در حال عملياتي شدن است. ايالات متحده از ابتداي فروپاشي شوروي و در راستاي راهبرد تثبيت هژموني خود، بسط حضور نظامي در مناطق حساس و راهبردي را همواره مد نظر داشته كه در اين ميان منطقه آسياي مركزي به دليل همجواري با روسيه، چين، ايران، شبه قاره هند، درياي خزر و (از طريق اين دريا با) منطقه قفقاز، از جمله اصليترين حوزههاي ژئوپوليتيكي هدف آمريكا در اين راستا بوده و است. ابوالحسن شيرازي و محمد رضا مجيدي، در كتاب سياست و حكومت در آسياي مركزي، مي نويسند: سابقه حضور آمريكا در منطقه آسياي مركزي، منطقهاي كه حيات خلوت روس ها محسوب مي شود به حوادث 11 سپتامبر 2002 (1380) باز مي گردد. اين واقعه بهانه لازم را براي حضور آمريكاييها در منطقه آن هم با تاييد روسيه فراهم مي آورد. هر چند در ميان كشورهاي آسياي مركزي مخالفت چنداني با حضور آمريكا در اين منطقه به چشم نميخورد اما ازبكستان پا را از اين فراتر نهاده و در كشور خود اجازه تاسيس پايگاه نظامي به آمريكا را داده است. از سال 1999 (1378 ) تاكنون كه كميسيون مشترك ازبكستان- آمريكا در تاشكند تشكيل شد و چندين توافقنامه از جمله مبارزه عليه تروريسم و همكاري مشترك بين وزارتخانه هاي دفاع دو كشور منعقد شد، ازبكستان همواره به آمريكا به عنوان متحدي اساسي نگريسته است. ازبكستان علاوه بر داشتن بزرگترين نيروي نظامي و بيشترين جمعيت در منطقه آسياي مركزي در منطقه مجاور با كشور افغانستان قرار گرفته است و اين مساله باعث اولويتدار شدن اين كشور براي آمريكا براي كمك نظامي و همكاري هاي گسترده نظامي در منطقه شده است». مجموع كمكهايي كه آمريكا از سال 1992 تا سال 2008 (1371 تا 1387) و به طور عمده در امور نظامي به ازبكستان نموده، مقادير قابل توجهي را به خود اختصاص داده است. اين مساله نشانگر عزم جدي آمريكا براي پيوندهاي محكم بين دو كشور است. در دولت اوباما نيز گفت وگوهاي سالانه در سطح مقامات عالي براي بالا بردن همكاريها و مشاركت بيشتر صورت گرفت و در اين رابطه اولين جلسه مشورت سالانه بين طرفين در اواخر دسامبر 2009 (1388) با ديدار هيات آمريكايي با نمايندگان ازبك به رهبري ولاديمير نوروف وزير امور خارجه اين كشور برگزار شد. با نزديك شدن به پايان سال جاري ميلادي ديدار و گفت وگوهاي مقامات آمريكايي با مسوولان ازبك بيشتر شده بود و اين امر ناشي از مقررات مصوبه شماره 1258بود كه ماه فوريه سال گذشته توسط رييس جمهور ازبكستان به تصويب رسيده بود. اين سند طيف وسيعي از موضوعات را در راستاي گسترش همكاريهاي تاشكند- واشنگتن در بخشهاي مختلف براي سال 2010 ميلادي(1389) در نظر ميگرفت. افزايش سفر مقامات آمريكايي و از جمله مقامات نظامي به ازبكستان حاكي از گسترش همكاريهاي نظامي و امنيتي بين دو كشور است و اين فرضيه را تداعي ميكند كه آمريكاييها در فكر استقرار دوباره پايگاه نظامي در اين كشور هستند. با وجود انكار مكرر مقامات آمريكا مبني بر تلاش براي بسط حضور نظامي در ازبكستان، شواهد موجود گواه آن است كه مقامات اين كشور اقدامات عملي براي متقاعد كردن مقامات ازبك براي ايجاد پايگاه نظامي در اين كشور را از چندي پيش آغاز كردهاند. البته اين احتمال وجود دارد كه استقرار مجدد پايگاه نظاميان آمريكايي در ازبكستان در پوشش نيروهاي ناتو انجام شود. ** آمريكا- ازبكستان؛ همكاري بر بستر استراتژي ---------------------------------------------------- براي سال هاي متمادي، منطقه اوراسيا از جمله كشور ازبكستان خاستگاه حضور دايمي روس ها بوده و منافع ناشي از اين حضور، نظارت دايمي بر شبه قاره و اقيانوس هند بوده است. اما سقوط اتحاد جماهير شوروي و سال ها بعد، وقوع حادثه يازده سپتامبر و پيوند خوردن آسياي جنوب غربي با مسائل مربوط با تروريسم از سوي غرب، بسترساز روندهاي استراتژيكي يك حضور جديد از سوي آمريكا گرديد. در اين ميان، ازبكستان عملا كشوري بود كه با توجه به نزديكي ژئواستراتژيكي با افغانستان در محل تلاقي منافع آمريكا و اين منطقه قرا گرفت. با وجود استفاده آمريكا از حادثه يازده سپتامبر براي حضور دايمي در ازبكستان، سياست هاي حقوق بشري بر سياست هاي ژئواستراتژيكي چربيد و آمريكا در سال 2005(1384) با وقوع حوادث شهر انديجان ازبكستان (سركوب شديد تظاهرات ضد دولتي اين شهر) با خروج از اين كشور منافع دموكراتيزه سازي را بر منافع امنيتي ترجيح داد. اما اتخاذ چنين سياست موقتي به معناي ناديده انگاشتن استراتژي بلندمدت حضور دايمي در اين كشور نبود. دولت اوباما در دوره جديد تلاش داشته در پوشش سياست «همكاري براي استراتژي» حضور دايمي خود در اين كشور را به سرانجام برساند. سياست همكاري براي استراتژي به معناي شكل گيري بسترهاي همكاري براي استراتژي حضور در هارتلند است . ( هارتلند نظريه اي است كه از سوي مكيندر براي توصيف منطقه اوراسيا به عنوان قلب جهان بيان شد.) از ديگر سو، ازبكستان نيز به دليل موقعيت ژئواستراتژيك خود و قرار گرفتن در وضعيت «همكاري براي همكاري» تلاش كرده است تا رويكرد تعامل بين المللي را پر رنگ سازد. از چنين زاويه اي، حضور نظامي غرب و به ويژه ايالات متحده به معناي، تامين موازنه مثبت براي آمريكا و موازنه منفي براي كشورهاي منطقه، روسيه و حتي خود ازبكستان خواهد بود. در نهايت ازبكستان، كشوري است كه منافع ژئواستراتژيكي خود را بايستي در تعاملات منطقه اي و توجه به ترتيبات منطقه اي جستجو كند و تغيير نگاه از «همكاري براي همكاري» بر اساس گستره بين المللي مي تواند به بستر «همكاري براي همكاري» در درون ترتيبات منطقه اي باشد. **تحقيق//2040**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]